لبخند پدیدهای مدرن است
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۲۶۵۷۷
لبخند تاریخ تکاملیِ عظیمی به قدمتِ ۳۰ میلیون سال دارد. در حالی که امروزه لبخند ژستی دوستانه محسوب میشود، شواهدی که دانشمندانِ رفتارشناسیِ حیوانات از سراسر جهان ارائه کردهاند، نشان میدهد که ریشه لبخند «هراس» و «وحشتافکنی» بوده است.
به گزارش ایران اکونومیست، فرادید نوشت: «میگویند «کلام کی بود مانند لبخند؟» یا به عبارتی «لبخند به هزاران واژه میارزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خاستگاه لبخند چیست؟
لبخند تاریخ تکاملیِ عظیمی به قدمتِ ۳۰ میلیون سال دارد. در حالی که امروزه لبخند ژستی دوستانه محسوب میشود، شواهدی که دانشمندانِ رفتارشناسیِ حیوانات از سراسر جهان ارائه کردهاند، نشان میدهد که ریشه لبخند «هراس» و «وحشتافکنی» بوده است. یکی از نخستین مطالعات درباره لبخند بین این پدیده و ایده «ترساندن با پوزخند» یا «نمایش دندانها در سکوت» ارتباط برقرار کرده است.
طبق مطالعاتی که در دهه ۱۹۹۰ توسط نخستیشناسی به نام دکتر سیگنی پرشافت انجام شد، پوزخندزدن را میتوان در نخستیانی مثل میمونهای رزوس، که به خصوص در موقعیتهای بحرانی از لبخند برای تعیین قلمرو یا اثبات برتری استفاده میکنند، ردیابی کرد. این پدیده که به میمونها مرتبط است، خاستگاه عادتِ لبخندهای مدرنِ ماست!
لبخند کهن
برویم جلوتر به قرن ششم قبل از میلاد و زمانی که یونان باستان از بازنماییهای طبیعیِ انسان در هنر استقبال میکرد. این دوران را به نامِ دورانِ کهن میشناسند. اگر به مجسمههایی که در این دوران در یونان ساخته شدهاند دقت کنید، متوجه میشوید که گوشه لبهای مجسمهها قدری به سمتِ بالا متمایل شده است. این لبخند کمکم به نامِ لبخندِ کهن معروف شد که در مجسمههایی که مابین سالهای ۶۵۰ تا ۴۸۰ قبلازمیلاد ساخته شدهاند، بسیار رایج است.
با این که هنوز مشخص نیست که آن زمان این نوع لبخند چه معنایی برای سازندگان داشته است، بحثهای زیادی درباره این موضوع وجود دارد. برخی میگویند گرایش به این شمایل از افزایش تمایل به آناتومیِ انسان نشأتگرفته و برخی باور دارند که این لبخندها منعکسکننده سلامتی و ثروتِ ایدهآل بوده است.
چرا آدمها در نقاشیها لبخند نمیزدند؟
ممکن است متوجه شده باشید که برخی از معروفترین سوژههای نقاشی پرتره در تاریخ فاقد لبخندی بر چهره هستند. تابلوی مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی که لبخندِ معروفش باعث درگرفتنِ بحثهای داغ در سراسر جهان شده یا پرتره یک مرد اثر یان وان آیک را در نظر بگیرید که چطور با دهانِ بسته که فاصله زیادی با درخشش دندانها دارد، لبخند میزنند.
دلایل زیادی وجود دارد که مردم تمایلی به لبخند زدن در پرترهها نداشتند. یکی از مهمترین دلایلش این بود که هم برای هنرمندان و هم برای سوژهها لبخندزدن به مدتِ طولانی بسیار سخت بود. از آن مهمتر در سراسر اروپا آدمهایی که لبخند میزدند به عنوان آدمهای خیلی نادرست شناخته میشدند، بنابراین لبخندزدن در میانِ افرادی که پایگاه اجتماعی بالایی داشتند، مرسوم نبود. حداقل آنها در انظار عمومی لبخند نمیزدند.
بگو پنیر!
با ظهور عکاسی در دوران ویکتوریا ادراک از لبخند برای همیشه تغییر کرد. نخستین سلفی تاریخ در سال ۱۸۳۹ توسط یک شیمیدانِ غیرحرفهای به نام رابرت کورنلیوس در فیلادلفیا ثبت شد - ۱۷۴ سال قبل از آنکه واژه «سلفی» وارد فرهنگ لغات شود!
راهاندازی دوربینِ کداک در سال ۱۸۸۸ عکاسی را برای افراد عادی جامعه راحتتر از قبل کرد. تبلیغات نقش مهمی در ارتباط بین لبخند زدن و عکاسی ایفا کرد. در مقالهای که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، یک شخصیتِ دانشگاهی به نام فرد شوئِدر استدلال کرد که در دومین دهه قرن بیستم بسیاری از آگهیکنندگان از لبخند که شناختهشدهترین نمادِ شادیِ انسانی است، استفاده میکردند تا ایده ایجاد لذت به واسطه محصولشان را القا کنند.
مطالعه دیگری که در سال ۲۰۱۵ توسط دانشگاه کالیفرنیا برکلی و براون انجام شد، به بررسی تصاویر دانشآموزانِ دبیرستان بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۲۰۰۵ پرداخت. محققان با تحلیل ۳۷۹۲۱ تصویر نشان دادند که میانگین انحنای لب دانشآموزان در هر دهه افزایش یافته و هر چه زمان به جلو حرکت کرده است، زنان بیشتر از مردان در تصاویر لبخند به چهره دارند.
لبخندهای دیجیتالی
با ظهور اینترنت، ظاهرشدنِ لبخند در دنیای دیجیتال کاملاً طبیعی به نظر میرسید. در سال ۱۹۸۲، پروفسور اسکات فاهلمن فکر کرد که باید راهی برای شناساییِ پستهای طنز در بولتنِ آنلاینِ دانشگاه کارنگی مِلون وجود داشته باشد. در نتیجه، پیشنهاد داد که همکارانش از کاراکترِ خندان :) برای نشان دادنِ شادی و از کاراکترِ :( برای نشان دادنِ جدیت استفاده کنند.
او در آن زمان نمیدانست که با این کار دارد جهانِ آنلاین را به نحوی تغییر میدهد که در آن هر روز به طور متوسط ۱۰ میلیارد ایموجی در ارسال میشود. طبقِ کنسرسیومِ بینالمللیِ یونیکود، سازمانی که مسئولِ دیجیتالی کردنِ جهانِ زبان است، ۵ تا از ۱۰ ایموجیِ برتر سال ۲۰۲۱ شکلکهای خندان بوده است. این خبر خودش خیلی خندهدار است!»
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: لبخند زدن
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: لبخند زدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۲۶۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آرنه اسلوت یا روبن آموریم؛ آنها به چه فوتبالی علاقه دارند و چگونه فکر میکنند؟ / ایستگاه تاکتیک
تابستان امسال برای باشگاههای بزرگ تبدیل به جنگی در راه به دست آوردن مدرنترین سرمربیان فعلی دنیای فوتبال خواهد شد.
اختصاصی طرفداری | لیورپول، یوونتوس، بایرن مونیخ، میلان، چلسی و یا حتی منچستریونایتد، همه و همه در تابستان پیش رو در تلاش خواهند بود تا بتوانند سرمربی جدیدی را اضافه کنند.
در میان تمامی گزینههای نام آشنایی که این روزها در دنیای مربیگری در فوتبال مدرن میشنویم، نام دو گزینه بیش از سایرین در بین نسل جدید مربیان شنیده میشود. آرنه اسلوت، مربی هلندی فاینورد و روبن آموریم، مربی پرتغالی اسپورتینگ لیسبون، دو فردی هستند که بسیاری از باشگاههای مطرح اروپایی از جمله لیورپول در تلاش هستند تا آنها را در تابستان پیش رو به استخدام خود درآورند. اما این دو سرمربی چه ویژگیهایی دارند که نامشان تا این اندازه مطرح شده است؟ آنها چه دیدگاهی به فوتبال دارند، چگونه فکر میکنند و طرفدار چه نوع بازی هستند؟
در این یادداشت سعی خواهم کرد تا با تعریف، مطالعه و تحلیل چندین داده فنی پیشرفته و همچنین نقشههای فنی بسیار مهم و ارزشمند، به بیان نوع تفکر این دو سرمربی بپردازم و در عین حال برای هواداران فوتبال در سراسر ایران تشریح کنم که این دو فرد به چه فوتبالی علاقه دارند و چرا نامشان تا این اندازه مطرح شده است. در این یادداشت به شما خواهم گفت که اتفاقا نوع نگاهی که اسلوت و آموریم به فوتبال دارند شبیه به یکدیگر است و این تصادفی نیست که باشگاهی همچون لیورپول به طور همزمان روی هر دو گزینه دست گذاشته است.
مطابق روال همیشه ابتدا به تعریف چند داده فنی پیشرفته میپردازم که در این یادداشت بارها به آن اشاره خواهم کرد و برای درک یادداشت مطالعه تعریف آنها ضروری است. دادهها به دو بخش حین مالکیت توپ و زمانی که تیم بدون توپ در حال فعالیت است، تقسیم میشوند. داده نخست «Intensity» است. دادهای که با محاسبه PPDA (توضیح مفصل فنی) به ما میگوید هر تیم بدون توپ تا چه اندازه علاقه به شدت پرسینگ دارد و ترجیح میدهد حریف را از همان پاس نخست در بالای زمین تحت فشار قرار دهد.
داده دوم «High line» است. داده بسیار مهمی که خود از محاسبه سه داده به دست میآید: 1 - میزان آفساید گیری 2 - پاسهای در عمق متحمل شده 3 - مقدار خروج دروازهبان در جهت جمع کردن فرارهای حریف در پشت دفاع. داده فنی پیشرفته «High line» با محاسبه این سه داده به ما میگوید که هر تیم تا چه اندازه علاقهمند بوده تا خط دفاعی خود را بالاتر از دروازه خودی تشکیل دهد و دفاع کردن را از بالای زمین آغاز کند. هر چه عملکرد هر تیم در این داده بهتر باشد به این معنی است که سرمربی تیم مورد نظر ترجیح میدهد خط دفاعی خود را دورتر از دروازه قرار دهد تا تیمش اصطلاحا «بالا» به دفاع بپردازد. داده آخر نیز در بخش بدون توپ، «High Turnovers» است. دادهای که مشخص میکند هر تیم چه مقدار بازپسگیری توپ در فاصله حداکثر 40 متری از دروازه حریف در مجموع تمام دیدارهایش از خود ثبت کرده است.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت تیم های اسلوت (فاینورد) و آموریم (اسپورتینگ) را از حیث دو داده فنی پیشرفته «Intensity» و «High line» در فصل جاری لیگهای هلند و پرتغال نشان میدهد. دادهها را مطابق روال همیشه بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کردهام تا بهتر بتوانیم به مقایسه کیفیت دو تیم در هر یک از این دادهها با دیگر تیمهای حاضر در هفت لیگ مطرح اروپایی بپردازیم. به عنوان مثال وقتی میگوییم فاینورد از حیث داده فنی «High line» در صدک 94 اُم قرار دارد، به این معنی است که این تیم از 94 درصد تیمهای حاضر در لیگهای مطرح اروپایی وضعیت بهتری از این حیث داشته است.
وضعیت بسیار معنادار و در عین حال شبیه به یکدیگر در این دو داده فنی پیشرفته است. میبینیم که اسلوت در فاینورد از لحاظ شدت پرسینگ و علاقه به تحت فشار قرار دادن حریفان از بالای زمین بسیار موفق بوده و از 93 درصد تیمهای حاضر در هفت لیگ معتبر اروپایی بهتر عمل کرده است. آموریم نیز عملکرد خوبی در اسپورتینگ داشته و از حیث این داده در صدک بسیار خوب 92 اُم قرار گرفته. از حیث تشکیل خط دفاعی در بالای زمین نیز مشاهده میکنیم که اسلوت از 94 درصد تیمهای حاضر در لیگهای مطرح اروپایی بهتر عمل کرده و آموریم نیز گرچه از اسلوت پایینتر بوده اما باز هم عملکرد تیم تحت هدایتش در این داده عملکرد بسیار خوبی محسوب میشود و توانسته تیم او را در صدک 80 اُم قرار دهد.
به تصویر زیر نیز دقت کنید که مقدار «High Turnovers» تیمهای اسلوت و آموریم را تا اینجای فصل از رقابتها نشان میدهد. میبینیم که بازیکنان اسلوت در فاینورد 344 بار توپ را در 40 متر بالای زمین از حریفان در فصل جاری رقابتهای لیگ هلند پس گرفتهاند که عملکرد فوق العادهای است. این عدد برای بازیکنان آموریم در اسپورتیبنگ 278 است که باز هم وضعیت بسیار خوبی است هر چند عملکرد فاینورد از این حیث حتی از اسپورتینگ نیز بهتر بوده است.
تحلیل مجموع این سه داده فنی پیشرفته به ما چه میگوید؟ ما با دو سرمربی از نسل جدید سرمربیان روز فوتبال دنیا طرف هستیم که در بازی بدون توپ تفکراتی مدرن و نزدیک به یکدیگر دارند. هر دو سرمربی به تشکیل خط دفاعی در بالای زمین میاندیشند و اعتقاد دارند که عمل بازپسگیری توپ میتواند از همان پاس نخست حریف در محوطه جریمه آنها آغاز شود. هر دو سرمربی تمرکز خود را در بازی بدون توپ بر روی بازپسگیری سریع آن در یک سوم دفاعی حریف و نهایتا نیمه زمین قرار دادهاند.
تیمهای هر دو سرمربی بر اساس فرهنگ و مفهوم پرسینگ و «Counterpressing» (توضیح مفصل فنی) از بالای زمین تمرین میکنند و در طول فصل در تلاش هستند تا این فرهنگ در تمامی بازیکنان نهادینه شود. اسلوت حتی از آموریم نیز در بازی بدون توپ رویکردی تهاجمیتر دارد. او خط دفاعیاش را در بالاترین نقطه ممکن تشکیل میدهد و کمتر تیمی در هفت لیگ معتبر اروپایی حضور دارد که خط دفاعیاش را بالاتر از تیم اسلوت تشکیل دهد. آموریم گرچه از اسلوت در این حیث بیشتر احتیاط میکند اما در مجموع رویکرد او نیز در بازی بدون توپ در میان تمامی سرمربیان حاضر در اروپا رویکردی بسیار تهاجمی محسوب میشود. در تفکرات دو سرمربی چیزی تحت عنوان عقب نشستن در بازی بدون توپ وجود ندارد و هر دو آنها این مسئله را در تضاد با فوتبال مدرن میبینند (که همین گونه نیز هست).
در بازی همراه با توپ نیز توجه شما را به پنج داده فنی پیشرفته بسیار مهم و ارزشمند جلب میکنم که در کنار یکدیگر تحلیل و بررسی آن میتواند تفکرات دو سرمربی را در بازی همراه با توپ نیز عیان کند. داده نخست «Central progression» است. دادهای که مقدار سانترهای هر تیم را به ازای هر 100 پاس مشخص می کند. این داده چه معنی دارد؟ هر چه تعداد سانترهای هر تیم به ازای هر 100 پاس بیشتر باشد، نشان میدهد که تیم مورد نظر اصول بازی سازیاش را نه روی فوتبال مدرن، که بر روی رساندن هر چه سریعتر توپ به درون باکس حریفان بنا کرده است. تیمی که مدرن بازی کند، طبیعتا ترجیح میدهد به جای ارسال سریع توپ به درون باکس، اصول چهار گانه بازی سازی را به نحو صحیح انجام دهد و با آرامش بیشتری خودش را به درون باکس حریف برساند.
داده فنی پیشرفته دوم «Circulate» است. دادهای که مکمل داده قبلی است و مشخص میکند هر تیم تا چه اندازه تمایل به ارائه بازی مستقیم از طریق ارسال پاس و یا حمل توپ دارد. این داده از این لحاظ حائز اهمیت است که بار دیگر میتواند مشخص کند چه تیمی روی اصول صحیح بازی سازی تاکید دارد و چه تیمی ترجیح میدهد با استفاده از راه حلهای دم دستی و ارائه بازی مستقیم، خودش را به باکس حریفان برساند.
داده سوم نیز «Field tilt» است. دادهای که به محاسبه مالکیت توپ هر تیم فقط در یک سوم تهاجمی در یک مسابقه فوتبال میپردازد. به این معنی که در بازی کدام تیم توانسته مالکیت توپ (لمس توپ و پاس) بیشتری را در یک سوم تهاجمی خودی داشته باشد. این داده از این لحاظ اهمیت دارد که میتواند کنترل و اختیار یک تیم را مورد بررسی قرار دهد و مالکیت توپهای موثر تیم را عیان کند.
داده فنی پیشرفته بعدی «Patient attack» است. دادهای که با محاسبه تعداد ضربه به سمت دروازه حریف به ازای هر 100 لمس توپ در یک سوم تهاجمی، به ما میگوید که رویکرد هر تیم در یک سوم تهاجمی خود چگونه بوده. آیا تیم مورد نظر علاقه داشته تا فوتبال سریعتری را بازی کند یا اینکه سعی داشته تا با آرامش توپ را در یک سوم تهاجمی به گردش در بیاورد و منتظر فرصت مناسب برای زدن ضربه به سمت دروازه حریف بماند.
داده آخر نیز «Deep build-up» است. دادهای که با محاسبه و دستهبندی نوع پاسهای دروازهبان تیم در مقاطع مختلف بازی (شروع مجدد و جریان بازی) به ما میگوید که رویکرد هر تیم در جهت شروع بازی سازی از عقب زمین چگونه بوده. طبیعتا هر چه دروازهبان به شروع مجدد کوتاه و پاسهای کوتاه علاقه داشته باشد، نشان میدهد که سرمربی آن تیم به رعایت اصول بازی سازی از عقب زمین تاکید داشته و میخواهد تیمش این اصول چهار گانه بسیار مهم در فوتبال مدرن (توضیح مفصل فنی) را به طور صحیح اجرا کند.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت اسلوت (فاینورد) و آموریم (اسپورتینگ) را از حیث این پنج داده فنی پیشرفته در فصل جاری رقابتها نشان میدهد. دادهها را بار دیگر بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کردهام.
میبینیم که بار دیگر عملکرد تیمهای دو مربی به شکلی معنادار به یکدیگر نزدیک و منطبق است. از لحاظ احاطه و کنترل بر بازی و حفظ مالکیت توپ در یک سوم تهاجمی (Field tilt) هر دو مربی مثل یکدیگر فکر میکنند. هر دو مربی به اصول بازی سازی از عقب زمین اعتقاد دارند و در تلاش هستند تا با پاسهای کوتاه یکی از ارکان فوتبال مدرن را از عقب زمین پایهریزی کنند (Deep build-up). نکته مهم و کلیدی در این بین علاقه هر دو سرمربی به ارائه فوتبالی مستقیمتر و سرعتیتر نسبت به دیگر سرمربیان مدرن است (گواردیولا، آرتتا و یا انریکه). میبینیم که اسلوت و آموریم از لحاظ سرعت حملات (Patient attack)، تمایل به سانتر (Central progression) و همچنین انتقال توپ (Circulate) عملکردی دورتر نسبت به تیمهایی همچون سیتی، لورکوزن، پاریس و یا آرسنال از خود نشان دادهاند.
تفکرات اسلوت و آموریم در این حوزه اتفاقا به سرمربیانی همچون یورگن کلوپ یا یولیان ناگلزمان نزدیکتر است. شاید به همین دلیل است که لیورپول روی هر دو گزینه تاکید دارد و هر دو سرمربی در صدر لیست این تیم قرار گرفته است. اسلوت و آموریم روی انتقال سریعتر توپ تاکید دارند. هر دو سرمربی در طول مسابقه از سانترهای بیشتری نسبت به دیگر سرمربیان مدرن استفاده میکنند. آنها گرچه روی حفظ مالکیت توپ در یک سوم تهاجمی حریف تاکید دارند، اما ترجیح میدهند حملاتشان را نسبت به دیگر سرمربیان مدرن اشاره شده، سریع تر انجام دهند. فوتبال مورد نظر آنها کمی سریعتر، کمی مستقیمتر و کمی انفجاریتر از سرمربیانی همچون گواردیولا و یا انریکه است. چیزی شبیه به فوتبالی که یورگن کلوپ و یولیان ناگلزمان به آن اعتقاد دارند.
به عنوان حسن ختام یادداشت توجه شما را به دو نقشه فنی نیز جلب میکنم (نقشه فنی از کمپانی مرجع Opta استخراج شده است). نقشه فنی را به شما معرفی میکنم که وضعیت کنترل تیمها را در مناطق مختلف زمین مسابقه نشان میدهد. به این معنی که اگر تیم مورد نظر در هر بخش از زمین مسابقه بیش از 55 درصد لمس توپ را نسبت به حریف در اختیار داشته باشد، آن منطقه به رنگ آبی در میآید. اگر وضعیت در نقطه مقابل باشد، یعنی حریف تیم مورد نظر بیش از 55 درصد لمس توپ را در آن مناطق در اختیار داشته باشد، منطقه به رنگ قرمز در میآید و در مناطقی نیز که هیچ یک از دو تیم بیش از 55 درصد لمس توپ را نداشته باشند، به عنوان مناطق خنثی (طوسی رنگ) شناخته میشود که هیچ تیمی نتوانسته برتری قابل توجهی نسبت به دیگری داشته باشد.
حالا به ترتیب نقشه فنی کنترل بازی مربوط به فاینورد و اسپورتینگ را در فصل جاری ملاحظه میکنید. به شکلی تقریبا مشابه یکدیگر، فاینورد و اسپورتینگ توانستهاند بر بازی احاطه داشته باشند و بیشتر مناطق زمین را به رنگ آبی دربیاورند. احاطه تیم اسلوت البته کمی بیشتر از اسپورتینگِ آموریم است اما در مجموع هر دو تیم توانستهاند بر تمامی حریفانشان در لیگ داخلی خود احاطه داشته باشند. مسئلهای که بار دیگر به خوبی تفکرات نزدیک به هم و در عین حال تفکرات تهاجمی هر دو مربی را همراه با توپ نمایش میدهد.
آرنه اسلوت و روبن آموریم جدیدترین محصولات کارخانه مربی سازی فوتبال مدرن در اروپا محسوب میشوند. مربیانی که تفکرات مدرنی دارند و توانستهاند در هلند و پرتغال خودشان را به خوبی نشان دهند. تقریبا تمامی تیمهای بزرگی که در تابستان به دنبال جذب مربی هستند، روی هر دو گزینه مطالعه میکنند. در صدر این تیمها لیورپول حضور دارد که همین حالا به نظر میرسد در آستانه به خدمت گرفتن اسلوت قرار دارد. همانطور که در یادداشت توضیح دادم، اسلوت و آموریم هر دو تفکراتی نزدیکتر به یورگن کلوپ دارند و گزینه مناسبی برای لیورپول محسوب میشوند. البته نباید فراموش کرد که تفکرات و مدرن بودن یک سرمربی، تنها یکی از عواملی است که میتواند به موفقیت یا عدم موفقیت یک تیم منجر شود و عوامل مختلف دیگری نیز در این بین وجود دارند.
*دادههای فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta و وبسایت مرجع The Athletic استخراج شده است.
از دست ندهید ????????????????????????
درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش میماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!