«تصویر مادر در قاب جوانی» به کتابفروشیها آمد/یکساعت زندگی در رُم
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۵۹۱۸
به گزارش خبرنگار مهر، داستان بلند «تصویر مادر در قاب جوانی» نوشته فریدریش کریستیان دِلیوس بهتازگی با ترجمه محمود حدادی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب، صدوپنجاهمین کتاب داستانی مجموعه «ادبیات امروز» است که اینناشر منتشر میکند.
نویسنده اینکتاب از نسل دوم نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم است و چندین جایزه ادبی ازجمله گئورگبوشنر را در کارنامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فریدریش کریستیان دلیوس متولد سال ۱۹۴۳ است و تاکنون بیش از ۱۲ رمان و مجموعهشعر منتشر کرده است. اینآثار به ۱۷ زبان ترجمه شدهاند. بازگردانی اینکتاب او به فارسی و انتشارش در ایران هم با رعایت حق کپیرایت و اطلاع صاحب اثر انجام شده است.
در داستان «تصویر مادر در قاب جوانی»، شوهر زن جوان قصه، به جبهه العلمین شمال آفریقا اعزام شده و همسرش در غربت و تنهایی در رم است. او در طول یکساعتی که داستان جریان دارد، بناست به کلیسا برود تا در مراسم دعا شرکت کند. او در راه کلیسا، زیباییهای شهر رم را میبیند؛ در زمانی که جنگ خانمانسوز جهانی دوم جریان دارد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
نگران ایلزه بود، چون این دختر در حق مقامات که مسندشان را از خدا داشتند، در حق هیتلر و موسولینی، بهندرت حرف خوبی به دهان مینشاند، همین چند روز پیش گفته بود هیتلر دائم دستور میدهد، ضعف نشان ندهید، اما آدمها که بیضعف ساخته نشدهاند، موسولینی هم هی تکرار میکند، باید از دشمن نفرت داشت، اما آن ایتالیاییها که او میشناسند راستش خیلی خوش ندارند نفرت داشته باشند، خود او هم نفرت را خوش ندارد، آخر چه دلیل دارد از انگلیسی و آمریکایی متنفر باشد،
خوشبختانه ایلزه از این بیشتر به حرفش ادامه نداده بود، شاید به رعایت او، چون او، این زن جوانتر و در مسائل ملی و سیاسی همیشه ساکت، یک آن از خودش پرسیده بود راستی به کدام دلیل باید از انگلیسیها و آمریکاییها نفرت داشته باشیم و همزمان احساس گناه کرده بود، پریشان و وحشتزده از پرسشهای ممنوع،
هرچه باشد آنها با شوهرش در جنگ بودند، با آلمان و ایتالیا در آفریقا، و با بمبهای وحشتناکشان چه رنج بیپایانی که در شهرها برسر انسانهای بیگناه میریختند و نهفقط خانهها، بلکه کلیساها را هم ویران میکردند، ایتالیاییها چه میگفتند اگر کلیساهای آنها را با خاک یکسان میکردی، بهطور مثال اینکلیسای پرآوازه را که بالای صدپلکان اسپانیایی در این لحظه بر سر راهش بود، با ناقوسهایش درون برجی نیمهباز، انگاری هریک اکنون میخواهند به صدا دربیایند،
اینکتاب با ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5536791 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: ادبیات آلمانی نشر افق ترجمه محمود حدادی ترجمه معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی حسن ذوالفقاری محمدمهدی اسماعیلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دفاع مقدس انتشارات ققنوس انتشارات کتاب جمکران انتشارات شهید کاظمی ادبیات کودک و نوجوان باغ موزه دفاع مقدس ادبیات داستانی فرهنگ و ارشاد اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۵۹۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
به گزارش قدس آنلاین، پل استر یکی از نویسندگان محبوب جهان بود و آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. نویسندهای که بسیاری او را با شاهکارش «سهگانه نیویورک» (شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته) میشناسند و من با رمانهای دلچسب «تیمبوکتو»، «سانست پارک» و «موسیقی شانس».
پل استر مثل بسیاری از نویسندگان آمریکایی علاقهمندان زیادی در ایران دارد، به طوریکه ناشرانی مانند نشر افق و چشمه، کتابهای او را با رعایت قانون کپیرایت و فاصله کمی از انتشار جهانی، در ایران ترجمه میکردند و به چاپ میرساندند.
او نخستین کتابش را در سن ۳۵سالگی و در سال ۱۹۸۲ نوشت؛ یک زندگینامه اما با روایت داستانی به نام «اختراع انزوا». دو سال بعد، سهگانه نیویورک را نوشت که سبب شد نام پل استر در محافل ادبی انگلیسیزبان مطرح شود. پس از انتشار این سهگانه، منتقدان و کتابخوانها آثارش را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
سهگانه نیویورک، مشهورترین اثر پل استر، از سه رمان به هم پیوسته تشکیل شده است: شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته؛ داستانهایی بهیاد ماندنی و اسرارآمیز که به شکلی نفسگیر، خواننده را درگیر اتفاقات خود میکنند. سه رمان کوتاه معمایی، فلسفی و کارآگاهی که شخصیت هر داستان در شهر نیویورک دچار ماجراهای عجیب و غریبی میشوند؛ اتفاقهایی که سرانجام آن جنون، سرگشتگی و بحران هویت است. این کتابها جسورانه نوشته شده و سرشار از پیچیدگیهای انسانی و عاطفی هستند.
جهان خاص «پل استر»
در ابتدا برچسب ژانر کارآگاهی را بر آثار استر گذاشتند اما با انتشار آثار دیگرش مشخص شد او نویسندهای است که جهانی مخصوص به خود دارد؛ جهانی که مهمترین مؤلفههای آن پرداختن به بحران هویت، فقر، مفهوم انزوا، شکستن فضا و زمان و تأکید او بر پدیده شانس است.
قهرمانهای کتابهای استر اغلب خود را گرفتار داستان سرنوشت یا نقشههای دیگری مییابند؛ چیزی فراتر از توان و تصورشان، چیزی که آنها را به این پرسش میرساند که
«من کیستم؟» (این ویژگی در اثر «موسیقی شانس» بسیار مشهود است) او در همه این سالها در آثارش قهرمانی خلق کرده که هر کدامشان میتواند آینهای مقابل مخاطب بگذارد و مخاطب با خواندن داستان شخصیتها به کشف خود دست پیدا کند.
اما یکی ازآثار دلچسب پل استر، رمان «تیمبوکتو»ی او است. یک داستان تمثیلی مدرن که میخواهد با بیان ساده، از معانی ژرف صحبت کند.
قهرمان داستان «تیمبوکتو» سگی به نام آقای بونز است که همراه و همدم همیشگی مردی بیخانمان از بروکلین به نام ویلی جی.کریسمس میشود. ویلی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و همزمان با وخیمتر شدن حالش، به همراه آقای بونز به سوی بالتیمور راه میافتد. داستان سفر آنها توسط آقای بونز روایت میشود. پل استر با قرار دادن سگ به عنوان یک شخصیت داستانی، موفق شده یکی از غنیترین و هیجانانگیزترین داستانها در ادبیات آمریکا را خلق کند. این کتاب از نگاه حیوانات، دنیای انسانها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نوشتن از جزئیترین خاطرات
پل استر که در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه معتبر بوکر شد جزو نویسندگانی بود که ید طولانی در نوشتن آثار زندگینامهای داشت. او در آثاری مانند «اختراع انزوا»، «بخور و نمیر» و «خاطرات زمستان» با دقت و ریزبینی به بررسی جزئیترین خاطرات خودش دست زده است؛ از سرمای کف اتاق در ۶سالگی گرفته تا تجربه گرسنگی و فقر تا علاقه دیوانهوارش به بیسبال و موسیقی.
آقای نویسنده علاوه بر ورزش و موسیقی با دنیای سینما هم بیگانه نبود.
او خالق بیش از ۳۰اثر بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شدهاند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
استر خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو آغاز شد. سپس همراه وانگ بهطور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کرد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
استر در مورد ورودش به دنیای فیلمسازی گفته بود: «من بیشتر یک نویسندهام. نویسندگی کار من است. فیلمسازی برای من یک راه دیگر برای قصهگویی است».
پس از کتاب «مردم حمام خون» آخرین کتاب پل آستر که با عنوان «باومگارتنر» منتشر شده، به پروفسوری میپردازد که با خاطره تلخ مرگ همسرش مبارزه میکند. استر در زمان نوشتن این رمان با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد و هنگام نوشتن رمان در مصاحبههایش تأکید کرده بود این رمان شاید آخرین اثرش باشد. او گفته بود: «احساس میکنم وضعیت سلامتیام آنقدر مخاطرهآمیز است که بگویم شاید این آخرین چیزی باشد که مینویسم و اگر این پایان باشد پس با این مهربانی انسانی که به عنوان نویسنده در محافل صمیمی دوستانم احاطهام کرده، باید بگویم ارزشش را داشت».