Web Analytics Made Easy - Statcounter

 خبرگزاری فارس از قم، مجتبی امیرفرزانه: سال‌هاست که از دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس رزمندگان اسلام در برابر رژیم بعث عراق می‌گذرد و روایت‌ها از اتفاقات آن زمان، بیشتر معطوف به کسانی شده که به صورت مستقیم در جبهه‌های نبرد حضور داشتند.

ولی در این میان، هستند کسانی که در پی زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدای گرانقدر دفاع مقدس و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به گونه‌ای متفاوت عمل می‌کنند و با قلم خود رشادت‌ها و جانفشانی‌های بی‌نظیر آن بزرگ‌مردان روزگار و فرزندان پیر خمین را به رشته تحریر درمی‌آورند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کتاب «و دریا آتش گرفت» رمانی بر اساس داستان زندگی و بندگی شهید محمد اویسی از شهدای شهر مقدس قم در واقعه سیل جاده چالوس است که به قلم فاطمه سلطانی، به همت ستاد کنگره ملی ۶۰۹۰ شهید استان قم و از سوی انتشارات کتاب جمکران به تازگی روانه بازار شده است.

به همین مناسبت به گفت‌وگو با نویسنده این کتاب که بیست ماه از زندگی خود را برای نوشتن این رمان گذاشته است، نشستیم.

فارس: با‌سلام؛ از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم. لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.

- فاطمه سلطانی هستم و به صورت حرفه‌ای از سال ۱۳۶۸ فیلمنامه‌نویسی را شروع کرده‌ام؛ اما در حوزه نوشتن رمان دیرتر وارد شدم و اولین کتاب رمانم را در سال ۱۳۹۷ به نگارش درآورده‌ام. کتاب رمان «و دریا آتش گرفت» سومین رمانی است که تا کنون نوشته‌ام.

فارس: چطور شد که نوشتن این کتاب را به عهده گرفتید؟

- همسر من نوجوانی و جوانی خودش را در دوران جنگ گذرانده و یکی از رزمنده‌های دفاع مقدس هستند؛ برخی اوقات که می‌خواست خاطراتش را بیان کند، این خاطرات به حادثه سیل جاده چالوس وصل می‌شد و از اینکه تعدادی از بچه‌های قم، مظلومانه و ناراحت‌کننده به شهادت رسیدند، بسیار متأثر می‌شود.

این مقدمه‌ای بود که در ذهن من شکل گرفته بود تا اینکه ستاد کنگره ملی شهدای استان قم برای معرفی سوژه‌ها جهت نوشتن کتاب، جلساتی را برگزار کرد؛ یکی از این سوژه‌ها واقعه سیل جاده چالوس بود و من همان موقع این سوژه را کردم و شروع کردم به نوشتن این رمان.

فارس: از اتفاقات زیبا و شنیدنی که لابه‌لای نوشتن این کتاب برایتان رخ داد، بگویید.

- کل ۲۰ ماهی که مشغول به نوشتن و تکمیل رمان «و دریا آتش گرفت» بودم، در حال و هوای شهید محمد اویسی بودم! در حس و حال جبهه و جنگ بودم و این حس خیلی خوبی بود که به وسیله نوشتن این رمان برایم ایجاد شده بود.

فارس: در حین تهیه مصاحبه‌ها و جمع‌آوری اطلاعات، با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

- اول اینکه روایت‌های گوناگونی از حادثه سیل جاده چالوس شنیده بودم؛ به این دلیل که اکثر کسانی که در آن واقعه بودند شهید شده‌اند  و تنها ۴ نفر زنده مانده بودند که یکی از آنها نیز چند سال بعد فوت کرده بود.

روایت‌های مختلف عموماً توسط افرادی گفته می‌شد که درباره این حادثه چیزهایی شنیده بودند اما وقتی خودم وارد ماجرا شدم و با شاهدان مصاحبه کردم، دیدم با چیزهایی که شنیده بودم از زمین تا آسمان تفاوت دارد! و اینکه اصل واقعه را پیدا کنم و به حقیقت وفادار باشم، کار دشواری بود.

هماهنگ کردن مصاحبه‌ها با افراد نیز از مسائلی بود که با آن مواجه شدم و هنوز هم هستند کسانی که حاضر نشدند مصاحبه کنند و شاید قرار گرفتن در حال و هوای آن اتفاق، برایشان سخت بوده است.

 

فارس: چه ویژگی از شخصیت شهید اویسی در طول زندگی‌اش برای شما پررنگ بود؟

- همان‌طور که از تصاویر شهید اویسی پیداست و کسانی که ایشان را دیده بودند می‌گفتند، معلوم است که جثه نحیف و ظریفی داشته‌اند و در کتاب هم اشاره کرده‌ام که دوستان شهید «محمد ۱۱ کیلویی» صدایشان می‌کردند.

ولی شهید اویسی فوق‌العاده پرجنب و جوش و کاملاً جدی و منظم بودند؛ ایشان همه کارهایشان را با برنامه‌ریزی انجام می‌دادند و ایده‌های خیلی نو و جدیدی داشتند که این خصوصیات برای من جالب بود.

فارس: علت نام‌گذاری این کتاب به «و دریا آتش گرفت» چه بود؟

- در بین تصاویری که از شهید اویسی به دست من رسید، دو عکس از زمان پیدا شدن پیکر شهید بین تصاویر بود و به محض اینکه آندو را دیدم، آرزو کردم که هیچ وقت مادر، خواهر و همسر شهید این‌دو عکس را ندیده باشند.

در قسمت صورت شهید که بعداز ۹ روز روی آب مانده بود، عمق زجری که یک انسان در مواجهه با چنین اتفاقی می‌کشد کاملاً پیدا بود.

آن زمانی که سیل اتفاق می‌افتد و آب، بتون و گل و لای شهدا را با خود می‌برد، فعل و انفعالاتی در برابر حجم آب در بدنشان همچون منقبض شدن ماهیچه‌ها و تلاش برای جلوگیری از ورود آب به دهان، صورت می‌گرفته و در ذهن شهید آیه شریفه «و إذا البحار سجرت» مرور می‌شود که این در دو پاراگراف دو فصل آخر کتاب نگاشته شده و پیشنهاد شد که معنی این آیه اسم کتاب شود.

فارس: نوشتن کتاب برای روایت خاطرات و شرح زندگانی شهدا، چه حس و حالی برای شما ایجاد می‌کند؟

- خیلی از نویسنده‌ها این‌طور هستند که وقتی سوژه‌ای برای نوشتن انتخاب می‌کنند، با او زندگی می‌کنند و به دور از اغراق آن زمان‌هایی را که از این ۲۰ ماه مشغول به نوشتن بودم، واقعاً با داستان شهید اویسی زندگی می‌کردم.

یعنی صبح که از خواب بیدار می‌شدم، همه‌ی ذهنم را شهید اویسی اشغال کرده بود و این روند تا پایان آن شب ادامه داشت و من از این ماجرا راضی بودم و هستم؛ حس خیلی خوبی برایم بود که فراموش نشدنی‌ست.

فارس: به نظر شما در راستای فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت در حوزه کتاب چه میزان فعالیتی صورت گرفته است؟

 - فعالیت‌های بسیار خوبی تا کنون انجام شده اما قطعاً کافی نیست؛ اگر یک نگاه به اطراف خود بیاندازیم و یک نگاه به ادبیات داستانی سایر کشورها بکنیم، به این نتیجه می‌رسیم که ما در این زمینه کم کار بوده‌ایم.

کشورهای خارجی با نوشتن کتاب‌هایی سعی بر قهرمان سازی برای مردمشان دارند، اما ما این قهرمان‌ها را داریم و شهدا و جانبازان بهترین سوژه‌ها هستند که می‌توانند به کار نویسنده‌ها بیایند.

 

فارس: به عنوان کلام پایانی اگر نکته‌ای دارید بفرمایید.

- کسانی که می‌خواهند تازه وارد این عرصه شوند و دوست دارند که در زمینه شهدا و دفاع مقدس قلم بزنند، حواسشان باشد که جنبه جذابیت اثر از هر چیزی مهمتر است؛ وفادار بودن به حقیقت داستان، اصل است اما از آن‌که بگذریم باید بدانیم که قرار است این خاطرات، کتاب‌ها و رمان‌ها منبعی برای تاریخ و نسل‌های بعدی بشوند.

با توجه به این فاصله زمانی که بین نسل جوان و شهدا افتاده است، احساس می‌کنم جذابیت کار یکی از اساسی‌ترین نکاتی است که همه نویسنده‌ها باید به آن توجه داشته باشند.

انتهای پیام/78033

منبع: فارس

کلیدواژه: دفاع مقدس کنگره شهدای قم شهدای دفاع مقدس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۸۳۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • داستان شگفت‌انگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
  • ۱۲ طلبه و ۴ مداح که اعضاء بدن‌شان اهداء شد/ انتشار شماره جدید «خیمه»
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش اموزان
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
  • بحران ادبیات داریم