Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایران و امریکا طی چهل و دو سال گذشته روابط خصومت‌آمیز و پرتنشی را تجربه کرده‌اند. ایران معتقد است که امریکا با یکجانبه‌گرایی، تلاش برای سلطه بر جهان، نادیده گرفتن حقوق دیگر کشورها، بی‌اعتنایی به اخلاق و حقوق بین‌الملل، مداخله در امور خاورمیانه و استقبال از جنگ و خشونت به جای گفت‌و‌گو و مدارا، سیاست‌های متجاوزانه خود را دنبال کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنامه ایران: در یک کلام نماد برجسته استکبار، استعمار و استثمار در جهان محسوب می‌شود. ایران فهرستی از خاطرات تلخ در ذهن خود داشته و پیوسته آن را مرور می‌کند؛ این لیست از کودتای ۲۸ مرداد و کاپیتولاسیون قبل از انقلاب شروع و تا اثبات جاسوسی امریکا در ایران که به تسخیر لانه جاسوسی انجامید، حمایت و تشویق صدام برای حمله به ایران، تحریم‌ها، تهدیدها، تلاش برای تغییر رژیم و در آخرین مورد، ترور فرمانده ارشد سپاه قدس ایران، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را پس از انقلاب اسلامی دربرمی‌گیرد. به نحوی که می‌توان گفت دیوار بی‌اعتمادی بین دو کشور به هیچ وجه به آسانی قابل فرو ریختن نیست. همین ناامیدی از سوی امریکا برای احیای روابط و ناکام ماندن پروژه‌هایی همچون نفوذ، انقلاب رنگی، تهدید خارجی، تحریم‌ها و فشارها موجب گردیده تا واشنگتن به ابزارها و سیاست‌های جدیدی برای مانع تراشی علیه ایران در خاورمیانه متوسل شود. در سند استراتژی امنیت ملی امریکا که در مارس ۲۰۲۱ منتشر شده، چهارده بار نام چین، پنج بار نام روسیه، چهار بار نام ایران و سه بار نام کره شمالی برده شده است. این مسأله نشان می‌دهد برای امریکا، همچنان مقابله با ایران در دستور کار و اولویت قرار دارد. در این سند آورده شده: «بازیگران منطقه‌ای مانند ایران و کره شمالی در حالی که متحدان و شرکای ایالات متحده را تهدید می‌کنند و ثبات منطقه‌ای را به چالش می‌کشند، همچنان به دنبال توانایی‌ها و فناوری‌هایی هستند که بتواند به آنها قابلیت تغییر بازی را بدهد.»


سیاست ژئوپلیتیک زدایی
می توان گفت که ژئوپلیتیک زدایی یکی از سیاست‌های راهبردی کلان امریکا علیه ایران بویژه در دوره ریاست جمهوری جو بایدن بوده است. به نظر می‌رسد دولت جو بایدن برای مقابله با ایران، از یک سو در بعد سخت قدرت تلاش می‌کند تا توانمندی‌های نظامی و دفاعی ایران از برنامه‌های موشکی گرفته تا توان متعارف نظامی را از راه اعمال تحریم‌های اقتصادی، فشار سیاسی و... محدود سازد و ایران را در این راستا سوق دهد تا در قالب معاهده‌ای همانند برجام توسعه برنامه‌های نظامی خود را متوقف سازد. از سوی دیگر بر ژئوپلیتیک‌زدایی تأکید می‌کند تا مزیت‌های ژئوپلیتیک ایران نیز سلب گردد. همچنین در بعد قدرت نرم، تمرکز اصلی ایالات متحده بر مشروعیت‌زدایی از ایران  قرار گرفته که در جای خود قابل بحث است.


مفهوم «ژئوپلیتیک‌زدایی» از اصطلاح «ژئوپلیتیک» مشتق شده است. در حالی که در ژئوپلیتیک تمام توجه و سیاست‌ها معطوف به بهره‌گیری از جغرافیا در راستای افزایش قدرت یک کشور است، ژئوپلیتیک‌زدایی مسیری متفاوت و عکس را می‌پیماید. سیاست ژئوپلیتیک زدایی به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که نقش و اهمیت جغرافیایی یک کشور را که ارتباط مستقیم با قدرت بین‌المللی آن کشور دارد، از طرق مختلف از جمله همسو کردن کشورهای همسایه آن کشور علیه آن و راه‌اندازی جنگ و ناامن کردن مرزهای آن کشور از بین برد. در واقع در این سیاست تلاش بر آن است تا هر آنچه به عنوان یک عامل قدرت در بعد جغرافیایی می‌تواند برای یک کشور مؤثر واقع شود، از کار انداخته و بی‌اثر گردد. تغییر مسیر ترانزیت کالاها، خطوط لوله‌های نفتی، کم کردن نقش تنگه‌ها و آبراه‌ها در کشتیرانی منطقه‌ای و بین‌المللی از راه دور زدن تنگه‌ها و انتقال لوله‌ها به پشت تنگه‌ها نمونه‌های بارز و روشن ژئوپلیتیک زدایی محسوب می‌شود.
بین مفهوم ژئوپلیتیک زدایی و انزوای ژئوپلیتیکی باید تفاوت قائل شد.
انزوای ژئوپلیتیکی را می‌توان «انزوای سیاسی» دانست، بدین معنا که در هر دو واژه ما شاهد کاهش مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی و فرهنگی یک واحد سیاسی با محیط پیرامون خود هستیم.


نقش‌آفرینی ژئوپلیتیک ایران
موقعیت ژئوپلیتیک و راهبردی ایران برای امریکا از اهمیتی ویژه برخوردار است. سیاست‌های راهبردی امریکا نشان می‌دهد که شاخص‌های ژئوپلیتیکی ایران برای امریکا دارای اهمیت امنیتی است. بسیاری از استراتژیست‌های امریکایی بر این اعتقادند که ساختار سیاسی ایران یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین نظام‌های سیاسی خاورمیانه در دوران کنونی است. آنان بر این امر تأکید دارند که اهداف امریکا در قبال ایران نیز باید چنین ویژگی‌هایی داشته باشد. امریکایی‌ها گسترش قابلیت‌های راهبردی و ایدئولوژیک ایران را تهدیدی برای منافع و امنیت ملی خود تلقی می‌کنند، لذا از ادبیات و اقدامات تهاجمی‌تری در برخورد با جمهوری اسلامی بهره می‌گیرند.


بر‌اساس چنین ادراکی، نگرش امریکا به ایران، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و رهبران سیاسی آن کاملاً خصومت‌آمیز است. زمامداران ایالات متحده هرگونه تلاش جمهوری اسلامی برای هویت‌یابی و دستیابی به قدرت موازنه در حوزه منطقه‌ای را تهدیدی علیه خود تلقی می‌کنند. این ادراک زیرساخت بسیاری از سیاست‌ها و رویکردهای امنیتی امریکا در برخورد با ایران محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، امریکایی‌ها هرگونه هویت‌یابی ایران را تلاشی برای تغییر موازنه قدرت منطقه‌ای و چالشگری در حوزه بین‌المللی می‌دانند.
امریکایی‌ها علاوه بر آنکه ادراک و برداشتی نامطلوب از ساختار سیاسی ایران دارند، رویکردشان نیز درباره موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه کاملاً متفاوت است. با حمله نظامی امریکایی‌ها به عراق و افغانستان موقعیت فرهنگی، سیاسی و ژئوپلیتیکی ایران اهمیت بیشتری یافت. ویژگی‌های ژئوپلیتیکی ایران را می‌توان در ادبیات سیاسی بسیاری از امریکایی‌ها از جمله گراهام فولر مورد ملاحظه قرار داد. از دید فولر، افزون بر شاخص‌های فرهنگی منحصر به فرد ایرانی، این کشور دارای ویژگی‌های ژئوپلیتیکی خاصی است که موقعیت آن را در منطقه افزایش می‌دهد. بر‌اساس چنین رویکردی، امکان ایجاد تعامل با ایران در فضای پر تنش سیاست بین‌الملل، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.


تحولات سیاسی خاورمیانه و خلیج فارس طی چهار دهه گذشته در فرایندی گسترش یافته که امکان نقش‌آفرینی ژئوپلیتیکی ایران را ارتقا داده است. این امر به این معنا است که هیچ‌گونه شکل‌بندی امنیتی در منطقه ایجاد نمی‌شود، مگر اینکه زمینه برای مشارکت و همکاری ایران به وجود آید. نقش ایران در تحولات آسیای جنوب غربی نشان می‌دهد که هر گونه همکاری منطقه‌ای ایران، زمینه ایجاد ثبات و تعامل بیشتری را برای امنیت منطقه‌ای و مقابله با اهداف راهبردی امریکا به وجود می‌آورد.
به هر حال خاورمیانه همواره برای رؤسای جمهور امریکا مخاطره‌آمیز و تهدید‌کننده بوده است. نگرش جو بایدن در ارتباط با سیاست خاورمیانه‌ای ایران، همانند رویکرد بوش، اوباما و ترامپ ماهیت مقابله‌جویانه دارد. بسیاری از استراتژیست‌های امریکایی معتقدند که رویکرد خاورمیانه‌ای ایران برای منافع امنیتی امریکا مخاطره‌آمیز است. سیاست بایدن همانند اسلاف خود معطوف به محدودسازی الگوهای رفتاری ایران در خاورمیانه است. بسیاری از استراتژیست‌های امریکایی سیاست خاورمیانه‌ای ایران را به دلایلی همچون حمایت ایران از گروه‌های مقاومت در خاورمیانه، چالش زایی برای متحدان امریکا در خاورمیانه و مخالفت با رژیم صهیونیستی محکوم می‌کنند. این موارد نشان می‌دهد که نگرش خاورمیانه‌ای بایدن تغییر و دگرگونی چندانی در مقایسه با رؤسای جمهور گذشته امریکا نداشته است. بایدن همانند ترامپ و اوباما طیف گسترده‌ای از سیاست‌های ایران را بر می‌شمارد که مغایر اهداف و منافع امریکا تلقی می‌شود. از این رو، بایدن نیز مانند سایر استراتژیست‌ها و زمامداران امریکایی بسیاری از مشکلات امنیتی خود را به سیاست خاورمیانه‌ای ایران نسبت می‌دهد.


بایدن و سیاست ناکام «مهار»
وجه مسلط سیاست بایدن در برخورد با ایران ماهیت دوگانه دارد: امریکایی‌ها از یک‌سو، درصدد متقاعدسازی و ترغیب ایران برای مشارکت با اهداف امنیتی امریکا هستند و از سوی دیگر، مترصد فرصتی برای مقابله با سیاست قدرت ایران، امریکایی‌ها تمایلی به ارتقای توان راهبردی ایران ندارند، به همین خاطر همان گونه که در سند استراتژی امنیتی ملی خود در سال ۲۰۲۱ ذکر کرده‌اند همچنان مهار ایران و مقابله با اقدامات آن را در دستور کار قرار خواهند داد.
سیاست مهار و بازدارندگی که اکنون در برابر ایران دنبال می‌گردد معطوف به براندازی و تغییر رژیم در ایران نیست، اگر چه این امر اگر حاصل شود، مقامات امریکا خشنود خواهند شد؛ اما می‌دانند که تحقق آن برای این کشور مستلزم هزینه‌های سنگین است؛ بنابراین ترجیح می‌دهند از راه‌های دیگری به این هدف نائل آیند. به عبارت دیگر، سیاست مهار، هزینه محدودی برای امریکا دارد و از سوی دیگر، توان اقتصادی و راهبردی ایران را در طولانی مدت کاهش می‌دهد. چنین روندی به منزله مقابله غیرمستقیم محسوب می‌شود. هدف نهایی این الگو در طولانی مدت ایجاد زمینه فرسایش قدرت راهبردی ایران است.


امریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا ایران را از مزیت‌های ژئوپلیتیکی‌اش محروم سازد. برای این کار همان گونه که در سند استراتژی امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۲۱ ذکر شده، همه چیز با کمک متحدین امریکا انجام خواهد شد. «ما برای جلوگیری از توان تهاجمی ایران با شرکای منطقه‌ای خود کار خواهیم کرد؛ ما با همکاری متحدان و شرکای خود، دیپلماسی اصولی را دنبال خواهیم کرد که به برنامه هسته‌ای ایران و سایر فعالیت‌های بی‌ثبات کننده آن بپردازد.


موقعیت جغرافیایی ممتاز ایران در منطقه به عنوان حائلی میان دو انبار انرژی سده حاضر، یعنی خزر و خلیج فارس، از جمله پتانسیل‌های قدرت ایران است که ایالات متحده سعی در بی‌اثر‌سازی آن دارد. شروع این راهبرد به دوران کلینتون باز می‌گردد. در آن زمان ایالات متحده کوشید با اجرای قانون داماتو، ایران را در محاصره اقتصادی و ژئوپلیتیکی قرار دهد. در راستای این هدف کوشید از عبور لوله‌های نفت و گاز از راه ایران به اروپا با خلیج فارس جلوگیری کند. عبور لوله‌های نفت و گاز از محور شرق به غرب (ناباکو)، شمال به جنوب (تاپی) و غرب به شرق (خط لوله امارات عمان) همه در این راستا انجام شد. آنها حتی قصد داشتند با از بین بردن نظام سیاسی مستقر در سوریه، مسیر انتقال انرژی ایران به دریای مدیترانه را نیز سلب نمایند.


جمع‌بندی
تخریب چهره نظام ایران نزد ملل منطقه ایران‌هراسی، جلوگیری از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای منطقه با ایران و کاستن از اهمیت و جایگاه نفت ایران در بازارهای جهانی بخشی از رویکردهایی بود که در دوران ترامپ و در راستای ژئوپلیتیک زدایی از ایران انجام گرفت. واشنگتن کوشید با بی‌اثرسازی طرح ابتکار صلح هرمز که از سوی دولت ایران به کشورهای منطقه پیشنهاد شده بود، ائتلاف نظامی را در خلیج فارس علیه ایران ترتیب دهد. شدت گرفتن رویارویی‌های نظامی دو کشور در خلیج فارس نتیجه مستقیم به‌کارگیری چنین راهبردی بود. بنابراین، می‌توان گفت یک پایه اساسی سیاست ایالات متحده امریکا در منطقه، محروم کردن و دور نگه‌داشتن ایران از بازارهای انرژی و همچنین مسیرهای انتقال آن به غرب و شرق بوده است. ایالات متحده بر این تصور است که اگر بتواند به سیاست انزوای ایران جامه عمل بپوشاند، خواهد توانست از طریق توسعه میادین نفت و گاز منطقه سود کلانی به دست آورد؛ سیاستی که در طول چند دهه گذشته نتیجه عکس داده است و ایران امروز، نه تنها در انزوای بین‌المللی قرار ندارد بلکه نقش مؤثری در شکل‌گیری نظم منطقه‌ای و بین‌الملل ایفا می‌کند.

انتهای پیام/

 

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: خاورمیانه ای ایران ژئوپلیتیکی ایران راهبردی ایران استراتژیست ها ایالات متحده محسوب می شود امریکایی ها برای امریکا نشان می دهد بین المللی منطقه ای خلیج فارس سیاست ها بار نام لوله ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۰۸۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اشغال‌گران از سیاست مداخله در افغانستان و منطقه دست برنمی‌دارند

نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان گفت: اشغالگران دیروز که همچنان از مداخله‌گری، بی‌ثبات سازی افغانستان و ایجاد مزاحمت از خاک این کشور حمایت کرده و دنبال می‌کنند، از سیاست خود دست بر نمی‌دارند.

به گزارش ایسنا، حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در گفت‌وگویی در مورد مساله داعش گفت: داعش خاکی را در افغانستان در اختیار ندارند، اما هسته‌های هراس افکنی در این کشور هستند. حکومت سرپرست افغانستان نیز اعلام کرده که در سرکوب داعش جدی هستند، ما این را قبول داریم و برای بهبود شرایط امنیتی کمک می‌کنیم این مساله تعارف ندارد. اما آیا اشغالگران دیروز که همچنان از سیاست مداخله‌گری، بی‌ثبات سازی و سیاست ایجاد مزاحمت از خاک افغانستان حمایت کرده و دنبال می‌کنند، مگر دست بر می‌دارند؟ 

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره حضور جریان‌های مخالف امارت اسلامی در ایران، تاکید کرد: سیاست ایران هیچ تهدید برای حاکمیت افغانستان نخواهد داشت. ایران با همه‌ مجموعه‌های افغان در ارتباط بوده، هست و خواهد بود. این را من روشن و صریح می‌گویم. اگر افغانستان برای همه‌ افغانی‌هاست، مهمان‌نوازی ایران برای مهمانانی‌ست که می‌آیند. ان‌شاالله شرایط این‌جا بهبود پیدا کند و همه برگردند. هر قوم، نژاد و مذهبی از افغانستان به هر دلیلی وارد ایران شده آیا آنان در ایران اقامت دارند؟ بلی اقامت دارند. اما سوال این‌ است که کدام مجموعه از ایران برای امنیت افغانستان تهدیدآمیز است؟ نیست و نخواهد بود. این سیاست قاطع جمهوری اسلامی‌ ایران است.»

نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در خصوص حق‌آبه هیرمند نیز ابراز خرسندی کرد و افزود: «در دو نوبتی که آب رهاسازی شد، می‌توان گفت که در حدود صد میلیون مترمکعب آب وارد ایران شد، در چارچوب حقابه‌ای که وجود دارد. در سال گذشته مشکلاتی در بند کمال خان وجود داشت، از جانب حکومت دو سه اقدام برای ترمیم سد کمال خان انجام شد و مشکلاتی که در دریچه‌های این سد وجود داشت، رفع شد.»

کاظمی قمی در ادامه در مورد وضعیت مهاجرین نیز گفت: ایران با ۶ میلیون مهاجری مواجه هستیم که به دلیل شرایط سخت افغانستان که عمدتا ناشی از اشغالگری است، مهاجرت کرده‌اند. امروز کشور ما باید مهاجرین را میزبانی کند. می‌دانید میزبانی ۶ میلیون مهاجر کار راحتی نیست. 

وی خاطرنشان کرد: برای این‌که ورودهای غیرقانونی را کنترل کنیم، اقدام به ارائه و صدور ویزا کرده‌ایم، نمی‌خواهیم در مرزها آشفتگی ایجاد شود. نمی‌خواهیم کسانی که به دلیل مشکلات معیشتی یا هر دلیل دیگری از کشور خارج می‌شوند با مسائلی در مرزها مواجه شوند. در طول بیش از ۴۵ سال به‌عنوان برادران و خواهران میزبانی کرده‌ایم، مهمانان ما هستند و تلاش ما این است که در این شرایط سخت اگر مجبور شدند کشور را ترک کنند فرزندان این آب و خاک از حق تحصیل محروم نشوند، این‌ها می‌خواهند آینده این کشور را بسازند، ایران با چنین نگاهی به جامعه افغانستان نگاه کرده است. 

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • اشغال‌گران از سیاست مداخله در افغانستان و منطقه دست برنمی‌دارند
  • نارضایتی مردم آمریکا از سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه
  • بدهی خارجی ایران کمتر از ۲۶ کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی شد
  • تمام اتفاقات منطقه بی ارتباط با خلیج فارس نیست
  • ویدیو/ عملیات تنبیهی ایران علیه اسرائیل نقطه عطف استراتژیکی در منطقه خاورمیانه بود
  • برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
  • ریاض اولین مقصد «بلینکن» در دور جدید سفر منطقه‌ای خاورمیانه
  • خطر اعتراضات دانشجویی آمریکا بیخ گوش بایدن
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد