با وضعیت «حاکمیت اشرافیت آموزشی» مواجه هستیم
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۲۶۷۰۵
عماد افروغ، جامعهشناس که به تازگی در سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی فارابی بهعنوان شخصیت پیشرو علومانسانی و اسلامی برگزیده شد از «حاکمیت اشرافیت آموزشی» در جامعه ما گلهمند است و اعتقاد دارد که بعد از گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز در زمینه عدالت آموزشی کارنامه قابل دفاعی نداریم.
روزنامه ایران: شاهد این مدعا، واقعیت اجتماعی جامعه امروز ما است آن هم نه فقط در مقوله آموزش که در دیگر ابعاد عدالت اعم از عدالت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که ناظر به جمهوریت است نیز این عدم توفیق به چشم میخورد و باعث شده تا دغدغه عدالت اجتماعی که خود یکی از آرمانهای ما در مبارزه با رژیم پهلوی بود، تنها در حد یک شعار باقی بماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جناب دکتر افروغ، طبق آمار دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، سهم قابلتوجهی از قبولیهای کنکور در رتبههای بالا به سه دهک بالای درآمدی و سهم هفت دهک دیگر بسیار ناچیز است. تحلیل چنین آمار و ارقامی، ما را در بحث «عدالت آموزشی» به چه نکاتی میرساند؟
این آمار حکایت از این دارد که تبعیضهای ناروا در بحث آموزشی و دغدغه ما برای اجرای «عدالت آموزشی» کماکان به قوت خود باقی است و ما نتوانستیم عدالتآموزشی و عدالت فرهنگی را محققکرده و با تبعیضهای ناروا مقابله کنیم.
نظام سرمایهداری، شبه سرمایهداری و تئوری نوسازی که قبل از انقلاب به کار گرفته شد و بعد از جنگ مورد استفاده قرارگرفت، کماکان در کشور فعال است و شاهد این مدعا هم «حاکمیت اشرافیت آموزشی» است که از اساس مغایر با سیاستهای آموزشی اول انقلاب است. نمیخواهم وضعیت عدالتآموزشی را با دوران قبل از انقلاب مقایسه کنم اما واقعیت این است که قبل از انقلاب، تمهیداتی در زمینه عدالتآموزشی اندیشیده شده بود تا افراد بیبضاعت هم بتوانند به دانشگاهها راه یابند اما در سالهای بعد از جنگ تحمیلی، با وجود شعارهایی که در جریان پیروزی انقلاب دادیم، بیش از پیش بر تنور بیعدالتی دمیدیم.
البته شیوه برگزاری کنکور سراسری و نفس تستمحور بودن آن، خود یکی از زمینهها و بسترهای شکلگیری این «اشرافیت آموزشی» است، چرا که عملاً موفقیت در این آزمون را به بهرهمندی و استفاده از کلاسها و برنامههای آموزشی گره میزند که از قضا استفاده از این امکانات اول اینکه به شکل برابری در دسترس همگان نیست. دوم اینکه همه اقشار جامعه امکان مالی لازم برای برخورداری از این امکانات را ندارند. همین امر امکان «عدالت آموزشی» را به محاق میبرد.
چرا پس از 4 دهه تلاش برای برقراری عدالت اجتماعی اکنون در زمینه «عدالت آموزشی» در چنین وضعیت نابرابری قرار گرفتیم؟
واقعیت این است که در خصوص عدالت اجتماعی قطع نظر از ملاحظات مصلحتاندیشانه متأسفانه کارنامه خوبی نداریم و همانطور که اشاره کردید، بعد از گذشت 43 سال با وجود اینکه یکی از محوریترین شعارهای ما در جریان پیروزی انقلاباسلامی، بحث «عدالت اجتماعی» و رفع تبعیض بود اما توفیق چندانی در این زمینه نداشتهایم. شاهد این مدعا، واقعیت اجتماعی جامعه امروز ما است آن هم نه فقط در مقوله آموزش که در دیگر ابعاد عدالت اعم از عدالت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که ناظر به جمهوریت است نیز این عدم توفیق به چشم میخورد و باعث شده تا دغدغه عدالت اجتماعی که خود یکی از آرمانهای ما در مبارزه با رژیم پهلوی بود، تنها در حد یک شعار باقی بماند.
اگر از بحث عدالت آموزشی و عدم تحقق آن فراتر روم، به نظر میرسد یکی از جدیترین مسائل و مشکلات ما بعد از انقلاب، فاصله و شکاف بین «نظر» و «عمل» است. در کلام و در شعار خیلی از صاحبنظران و کارگزاران ما عدالتاجتماعی را بهعنوان دغدغه و مسأله خود طرح میکنند و در این راستا، یکسری آمارسازیهای کاذب هم بهدست میدهند، اما واقعیت این است که طرح مسأله کافی نیست و نیاز امروز ما، تجلی عینی عدالتاجتماعی، از جمله عدالتآموزشی در واقعیت عینی جامعه ایرانی است. مردم ما باید در عمل عدالتاجتماعی را لمس کرده و احساس کنند. اگر در گذشته با صرف دادن شعار، مردم را به تحقق این آرمانها امیدوار میکردیم امروز دیگر این جنس مواجههها نتیجهبخش نیست.
مردم ما یاد گرفتند که تراز ارزیابیشان عمل مسئولان باشد نه حرف و شعار و هر شعاری را با عمل و آنچه در واقعیت عینی جامعه رقم میخورد، بسنجند و قضاوت کنند. معتقدم، اساساً یکی از سر منشأهای بیاعتمادی مردم به دولتها و برخی کارگزارانشان، در این نکته نهفته است که احساس میکنند آنان تنها حرف میزنند و در عمل، کاری را پیش نمیبرند.
امروز، مردم ما یاد گرفتند که حرف بدون پشتوانه عملی را کنار بگذارند. اگر به مردم آموزش داده شود که تراز ارزیابی خود را بر عمل مسئولان قرار دهند، اتفاقهای عملی مبارکی در جامعه رخ خواهد داد. بر این اساس، معتقدم یکی از جدیترین موانع ما در تحقق عدالت اجتماعی، اقتصادی و آموزشی همین شکاف و فاصله بین نظر و عمل است.
وقتی از «عدالت» و برقراری و تحقق آن صحبت میکنیم با ابعاد گستردهای همچون عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و... مواجه میشویم. به اعتقاد شما، کدام بُعد از عدالت مبناییتر است و میتواند بسترساز تحقق دیگر ابعاد عدالت شود؟
«عدالت اقتصادی» مبناییترین بعد عدالت است و به نوعی سایر ابعاد، همچون عدالتآموزشی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و... را هم دربرمیگیرد. واقعیت این است که تمام عدالتهای غیراقتصادی مرتبط با عدالت اقتصادی هستند اما هیچکدام اهمیت عدالت اقتصادی را در تولید، توزیع و مصرف ندارند.
روح عدالت، عمدتاً «اقتصادی» است. عدالت آموزشی و فرهنگی میتواند به تحقق عدالت اقتصادی کمک کند. همه قرار نیست آموزش عالی ببینند. بنابراین، نمیتواند مجرای اصلی رسیدن به عدالت، مدرک آموزشی و مدرک تحصیلی باشد، چراکه یک کارگر یا کسانی که مهارتهای فنی دیدهاند هم باید بهرهمند از عدالت باشند هر چند که مدرک هم نداشته باشند. اتفاقاً همه حرف ما این است که چرا این مهارتها دیده نمیشود، چرا بیشتر به «دانش نظری» بها داده میشود و «دانش عملی» محل توجه نیست.
میخواهم بگویم، همه ابعاد اقتصادی جامعه محدود به آموزشهای رسمی نیست اما متأسفانه ما این نگرش را به دانشآموزانمان انتقال دادهایم که تمام تلاش و کوشششان باید رسیدن به «مدرک» باشد و از «مهارتهای عملی» غافل میشویم که بسیار هم در جامعه مؤثر هستند. حتی ملاک دانش نظری ما باید «عمل» باشد، یعنی دانش نظری دانشگاهها باید منتج به یک کارکرد و رفع یک مانع عملی و کاربردی باشد. این خود یک بحث جدی در روششناسی است که پای «دانش چگونگی» را وسط میکشد تا بتواند دردی را درمان کرده و مشکلی را حل کند. بنابراین، معتقدم اساساً نفس پرداخت و توجه بیش از حد به «دانش نظری» عامل این بیعدالتیها شده است.
به این اعتبار، تمرکز ما در سیاستگذاریها، نخست باید معطوف به عرصه «عدالت اقتصادی» باشد، چرا که تحقق عدالت و کاهش تبعیض در این حوزه خود به خود به بهبود سایر ابعاد عدالت خواهد انجامید. نکته دیگری هم که نباید از نظر دور داشت اینکه قرار نیست که همه افراد جامعه از رهگذر تحصیلات عالی و آموزش عالی وارد جامعه و چرخه کار شوند. این یک تلقی و خطای راهبردی است که همه سرنوشت یک جامعه و آموزشهای عملی و معطوف به «دانش چگونگی» و مهارت و فناوری را به دانشگاه و آموزش عالی گره زده و فروبکاهیم و شاید این تلقی یکی از زمینهها و بسترهای شکلگیری چنین «اشرافیت آموزشی» شده باشد.
بارها به حاکمیت «اشرافیت آموزشی» اشاره کردید و منتقد آن شدید. میخواهیم بدانیم چه سیاستهای اشتباهی این آسیب را در جامعه تقویت کرده است؟
«اشرافیت آموزشی» در مقابل و در تقابل با «عدالت آموزشی» قرار میگیرد. دسترسی نابرابر و تبعیضآمیز به مراکز آموزشی و از طرف دیگر وزنی که به مدارک آموزشی میدهیم، همه اینها اشرافیت آموزشی را تقویت میکند. اگر ملاک ارزشیابی ما بیش از مدرک «مهارت» باشد، بر تعدیل و تلطیف اشرافیت آموزشی هم تأثیر میگذارد. متأسفانه ما «مدرک» را مبنای پاداشدهی بیشتر قرار دادهایم، اولاً چرا اساساً باید پاداشها مادی باشد، ثانیاً مبنای پاداشهای مادی هم مدرک تحصیلی است که خود باعث تقویت و تحکیم اشرافیت آموزشی خواهد شد.
واقعیت این است که فرمالیسمی بر نظام آموزش عالی ما حاکم است و این فرمالیسم، بر مدارک آموزشی ما سایه افکنده است. همچنین، نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که الزاماً مدارک آموزشی، معرف و بیانگر سطح آموزشی و بینشی بالا نیستند، چون معرف «دانش چگونگی» و «رافع نیازی» نیستند و اساساً بیگانهاند.
ما دو نوع «بیگانگی» داریم؛ نخست آنکه خِرَد و دانشگاه ما بیگانه با جامعه، نیازها و پرسشهای آن است. این مشکلی است که اکنون با آن دست به گریبان هستیم و از آن رنج میبریم. واقعیت این است که بین «ساختار آموزشی» ما و «نظام شغلی» ما ارتباطی نیست، یعنی هم اینکه دغدغههای مردم را جواب نمیدهد و هم اینکه رافع نیازهای شغلی ما نیست. در این فضا، اشرافیت آموزشی ما روز به روز در حال تقویت شدن است.
دوم، از خود بیگانگی از آرمان و ارزشهایی است که از قضا هویتجمعی جامعه ما بر اساس آن شکل گرفته و ما بر این اساس خود را تعریف کرده و متمایز میکنیم.
بر این اساس، معتقدم نیاز امروز ما بازگشت به شعار عدالت است اما نه بازگشتی صرفاً در سطح «نظر» که ما عدالت را به شکل «عملی» و در واقعیت عینی جامعه نیاز داریم.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: اشرافیت آموزشی عدالت اجتماعی عدالت اقتصادی عدالت آموزشی ابعاد عدالت دانش نظری امروز ما خود یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۲۶۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توجه به معلم «سرمایهگذاری برای کشور» است/ آموزش و پرورش، مسئله اول کشور
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان، امروز در آئین تجلیل از معلمان نمونه کشوری اظهار کرد: موضوع تعلیم و تربیت اساس ساختن کشور، صیانت از جامعه، اساس برای رشد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، اساس برای آسیبشناسی و آسیبزدایی از جامعه و اساس برای ارتقای یک نسل است.
رئیس جمهور با بیان اینکه تعلیم و تربیت ناظر بر رفع همه آسیبهایی است که امروز جامعه را رنج میدهد، افزود: تعلیم و تربیت ناظر بر رفع همه دغدغههایی است که امروز دغدغهمندان، جامعهشناسان، آسیبشناسان و خانوادههای گرامی دارند؛ بر همین اساس آموزش و پرورش برای ما، مساله اول کشور است.
حجتالاسلام رئیسی با بیان اینکه انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب فرهنگی، به فرهنگ، ساختن انسان و ساخت جامعه قرآنی توجه کرده است، اظهار کرد: یک جامعه نمونه با نگاه به آموزش و پرورش، رشد خواهد کرد و محور اصلی آن، معلم برای ساختن جامعه و مدرسه برای ساختن انسانها خواهد بود.
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه مدرسه مرکز ایجاد امید در جامعه است، گفت: حوادث روزگار به گونهای است که شاید مسائلی برای دانش آموزان ایجاد شود که باید معلمان تلاش کنند گرههای ذهنی دانشآموزان را باز کنند.
وی با بیان اینکه باید یک بازنگاهی به آنچه هستیم و آنچه باید باشیم و همچنین وضع مطلوب و وضع موجود داشته باشیم و تلاشی همگانی را برای کمکردن فاصله وضع موجود با وضع مطلوب صورت دهیم گفت: گامهای برداشته شده، گامهای قابل توجهی بوده اما نگاه به سند تحول آموزش و پرورش، ما را بر آن میدارد که یک وضعیت مطلوب و یک نقطه هدف را در نظر بگیریم.
حجتالاسلام رئیسی افزود: این سند میتواند مستند رفتاری و اقدامی ما قرار بگیرد و ما مستند به آن حرکت کنیم؛ برای اینکه کارهایی انجام میشود هر کدام یک شکل خاصی نداشته باشد و بتواند به صورت هماهنگ، منسجم و با یک هارمونی و به صورت موزون حرکت کند.
وی گفت: لازمه این امر آن است که به این سند نگاه کنیم. این سند، مستند اقدام خانواده، مدرسه، آموزش و پرورش و دستگاههای مرتبط با آموزش و پرورش است؛ دستگاههایی که باید کمک کنند تا آموزش و پرورش بتواند این سند را اجرایی کند.
رئیس جمهور اضافه کرد: طبیعتاً آن بخشهایی که در حوزه اقدامات سختافزاری یا نرمافزاری برای کمک به مدرسه مسؤولیت دارند، اقداماتشان بسیار مهم است تا ما بتوانیم این سند را اجرایی کنیم.
حجتالاسلام رئیسی گفت: امروز نگاه آموزش و پرورش این است که با تحول و ضرورت این تحول، برنامهها را تنظیم میکند و اقداماتی که گام به گام طی میشود، در این راستا است.
وی گفت: همه بدانند که ما نیازمند تحول هستیم و این، گام اول است. مدیر مدرسه و معلم که محور تحول هستند، باید ضرورت انجام این تحول را بدانند و هر کاری که ما را به بررسی فرایند تحول نزدیک کند و ما وضعیت را به نحوی قرار دهیم که برای دستیابی به این تحول و انسان ساخته شده در مدرسه باشد که میتواند آینده، فرهنگ و عدالت را بسازد.
مبنای عدالت در سطح کشور، آمایش سرزمینی است
حجتالاسلام رئیسی با بیان اینکه از زمانی که به دولت آمدیم، گفتیم که سازمان برنامه و بودجه، باید بودجه را بر اساس عدالت تقسیم کند و باید عدالت را معنا کنیم گفت: مبنای عدالت در سطح کشور، آمایش سرزمینی است؛ اینکه کجاها برخوردارتر و کجاها کمتر برخوردار هستند؛ عدالت آموزشی بسیار اهمیت دارد.
وی با بیان اینکه پرچم عدالت را نظام جمهوری اسلامی برداشته و در همه سطوح باید عدالت اجرا شود افزود: هیچ مفهومی در مفاهیم دینی ما بعد از توحید به گستردگی و فراگیری عدالت وجود ندارد.
حجتالاسلام رئیسی اضافه کرد: آنچه به عنوان سلطه و تهاجم و شبیخون فرهنگی یاد میکنیم و آنکه میتواند با همه ابزاهای ارتباطاتی و اطلاعاتی در دست بشر از آن صیانت کند، فضای مجازی است. اما راه حل چیست؛ فقط صیانت بخشی از جامعه در مقابل تهاجم به ساخته شدن افراد در مدرسه است. آیا محدودیت سازی و ممنوعیت امکان پذیر است؟ خیر هیچکدام امکان پذیر نیست.
دشمن، آموزش و پرورش رشدیافته نمیخواهد
وی گفت: این ابزار باید برای خدمت در تعلیم و تربیت و ارتقای فرهنگی و علمی جامعه و ارتقای علم و دانش استفاده شود. با علم و دانش و تلاش باید کاری کرد که در خدمت ارتقای علم و دانش قرار بگیرد که راه آن، تعلیم و تربیت و مدرسه است.
رئیس جمهور گفت: برخی از عقبماندگیها به طور عادی قابل جبران نیستند بلکه راهکار مدیریت جهادی میخواهند؛ مدیریتی که اندیشه و انگیزه میخواهد تا بتواند این عقبماندگی را جبران کند.
حجتالاسلام رئیسی افزود: دشمن، امروز آموزش پرورش رشدیافته، نوآوری و فناوری، رشد اقتصادی و رشد تولید را نمیخواهد اما ما همه اینها را میخواهیم و این، ایجاد خواهد شد.
رئیس جمهور گفت: برای همه شما معلمان به معنای واقعی احترام قایل هستیم و بنای ما توجه به تعلیم و تربیت و مقام رفیع معلم است؛ هر توجهی به معلم را به مثابه سرمایهگذاری برای کشور است.
حجتالاسلام رئیسی هرگونه هزینه برای تقویت جریان آموزش و پرورش و جریان علم و فرهنگ و ارتقای اخلاق در جامعه را سرمایهگذاری دانست و گفت: نتایج این هزینه را امروز و در آینده، بیش از بیش مشاهده خواهید کرد.
انتهای پیام/