پس از ۳۴ سال افشا شد | حمایت فوری دولت وقت انگلیس از حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۳۸۴۲۵
به گزارش همشهری آنلاین، با گذشت ۳۴ سال از جنایت ارتش آمریکا در شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرانی «پرواز ۶۵۵ ایران ایر» بر فراز خلیج فارس و شهادت تمام سرنشینان آن، هنوز ابعاد بیشتری از این کشتار افشا میشود.
پروندههایی که به تازگی از طبقهبندی محرمانه لندن خارج شدهاند نشان میدهند که دولت «مارگارت تاچر» نخستوزیر سابق انگلیس بلافاصله از این جنایت آمریکا حمایت کرده و حتی در پنهانکاری آن نیز همکاری داشته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وبگاه «دیکِلَسیفاید یو.کِی» در مطلبی با اشاره به این اسناد، نوشت: «این حمله در جریان جنگ عراق با ایران رخ داد که در سال ۱۹۸۰ با حمله صدام به ایران آغاز شده بود. دولت آمریکا از صدام حمایت کرد و کشتیهای جنگی را برای حمایت از حملات نظامی عراق به خلیج فارس فرستاد. یکی از این ناوهای جنگی، ناو یو.اس.اس وینسنس بود که در ۳ ژوئیه ۱۹۸۸، دو موشک به پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر که مشغول انجام یک سفر معمولی به دبی بود، شلیک کرد».
در گزارش این وبگاه آمده است: «واشنگتن مدعی شد که نیرویاش برای دفاع از خود اقدام کرده است، اما این درست نبود. آنطور که پنتاگون ادعا کرده بود این هواپیما "خارج از مسیر هوایی تجاری تعیین شده" حرکت نکرده بود، همچنین با "سرعت زیاد" به سمت ناو وینسنس ارتفاع کم نکرده بود. بنابراین ایالات متحده یک هواپیمای مسافربری غیرنظامی را سرنگون کرد و به طور عامدانه سعی کرد آن را پنهان کند. حدود ۶۶ کودک در میان ۲۹۰ غیرنظامی کشتهشده بودند».
«جان مکایووی» روزنامهنگار باسابقه نگارنده این مطلب توضیح داد: «آمریکا نمیتوانست روی هیچ دولت دیگری بجز انگلیس برای حمایت از خود حساب کند. در ۲ مارس ۲۰۰۰، رابین کوک وزیر امور خارجه بریتانیا با ژنرال آمریکایی کالین پاول، که بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ به عنوان مشاور امنیت ملی رونالد ریگان خدمت کرده بود، ملاقات کرد. پاول در طول بحث "صریح صحبت کرد" و کوک مجاب شد تا به حفاظت از راز این ژنرال آمریکایی متعهد شود».
این گزارش ادامه میدهد: «پاول بهویژه یادآور شد که پس از سرنگونی پرواز ۶۵۵ توسط ایالات متحده، چارلز پاول وزیر خصوصی امور خارجه تاچر "بلافاصله از داونینگ استریت زنگ زد تا بپرسد آمریکاییها میخواهند دولت بریتانیا چه بگوید". بنابراین، دولت بریتانیا با وجود کشتهشدن صدها غیرنظامی که اکثر آنها شهروندان ایرانی بودند، فوراً از ایالات متحده حمایت کرد».
طبق اسناد افشاشده توسط دولت انگلیس، کالین پاول به انگلیسیها گفت که واشنگتن نمیتواند روی هیچ دولت دیگری برای چنین رفتاری حساب کند. او کسی است که در زمان ریاستجمهوری «جورج بوش» پسر به سمت وزارت خارجه آمریکا رفت که در آن نقش، با دروغ برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ فشار آورد.
وبگاه دیکِلَسیفاید همچنین نوشت: «در هفتههای پس از حمله، تاچر به عنوان سرسختترین مدافع ریگان خودنمایی کرد. او در اظهاراتی گفت "شما نمیتوانید نیروی دریایی را برای دفاع از کشتیها در برابر حمله [ایران] وارد خلیج کنید، بدون اینکه به آنها حق دفاع از خود بدهید". در مکاتبات خصوصی تاچر با ریگان، وی حتی در مورد پیامدهای مثبت این حمله گمانهزنی کرد و نوشت که "به نظر میرسد این حادثه حداقل به سران ایران کمک کرده است که نیاز فوری به پایان دادن به درگیریهای خلیجفارس را بپذیرند".»
همانطور که «سولومون هیوز» روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی در نشریه «مورنینگ استار» نوشت، وزارت خارجه لندن نیز سیاستهایی برای اتخاذ ایجاد کرد که با حمایت کلی تاچر از آمریکا مطابقت داشت. به عنوان مثال، وزارت خارجه آمریکا ادعا کرده بود که «ناو وینسنس به یک هواپیمای ناشناس در حال نزدیک شدن هشدار داد اما پاسخی دریافت نکرد». وزارت خارجه انگلیس میدانست که در حمایت از آمریکا، در جهان تنها است.
طبق این گزارش، وزارت خارجه انگلیس در یک مکاتبه درونسازمانی که در ژوئیه ۱۹۸۸ نوشت، اشاره کرده بود که «فقط بریتانیا به حق [ایالات متحده] برای دفاع از خود اشاره میکرد و در نتیجه انتقاد ایران و سایر کشورها را به خود جلب کرده بود».
جان مکایووی در پایان مطلب خود بر اساس اسناد افشاشده نوشت: «دولت ایالات متحده هرگز به طور رسمی بابت این حمله عذرخواهی نکرد و کاپیتان ناو وینسنس به دلیل "رفتار فوقالعاده شایسته در انجام خدمات برجسته" نشان لیاقت دریافت کرد».
کد خبر 691934 منبع: فارس برچسبها انگلیس - مارگارت تاچر ایران و آمریکا سقوط هواپیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: انگلیس مارگارت تاچر ایران و آمریکا سقوط هواپیما ایالات متحده وزارت خارجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۸۴۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام