Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس لرستان- نسرین صفربیرانوند، بانو سنگین تاج نظری پور که باید گفت از هر انگشتش هنری می‌بارد اهل روستای بابابردلی شهرستان کوهدشت است، آنچنان زیبا و با شوق از صنایع دستی صحبت می‌کند که دلت می‌خواهد پای دار قالی بنشینی.

 او یکی از کارآفرینان کوهدشتی است که چند سالی است در حوزه بافت فرش، گلیم و تابلو فرش فعالیت دارد، او هنر بافندگی را نزد مادر بزرگش فرا گرفته و به دلیل علاقه زیاد آن را دنبال کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که برای آموزش بانوان روستایی تا دل روستاهای دور افتاده کوهدشت هم رفته، می‌گوید: وقتی می‌بینم خانمی به گلیم بافی و یا دیگر رشته‌ها علاقه دارد سختی و زحمت راه را به جان می‌خرم تا آموزش‌های لازم را به او بدهم.

بازار محصولاتی که در کارگاه خانم نظری پور تولید می‌شود فراهم است، در واقع استقبال از تولیدات او خوب است.

نظری پور معتقد است: صنایع دستی سرمایه‌های ملی هستند که هر کس به نوبه خود باید در احیا و حفظ آن‌ها بکوشد.

نکته‌ی که باید مورد توجه متولیان و مسوولان قرار بگیرد این است که موفقیت زنان کارآفرین در استان نه تنها موجب سود اقتصادی است بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی هم در بر دارد، بنابراین نیازاست حمایت‌ها و زیرساخت‌های لازم برای فعالیت زنان کارآفرین در حوزه‌های مختلف از جمله صنایع دستی فراهم شود.

با خانم نظری پور به عنوان کارآفرین موفق گفت‌وگوی کوتاهی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

چطور شد به این عرصه ورود کردید؟

من در کودکی که به منزل پدربزرگم رفت و آمد داشتم، می‌دیدم مادر بزرگم با چه علاقه و اشتیاقی پای دار قالی نشسته و گلیم و سیاه چادر می‌بافد.

من با نگاه کردن به دست مادر بزرگ به بافتن گلیم علاقه مند شدم به طوری‌‌که در همان کودکی شروع به بافتن کردم و آن را دنبال کردم.

چه زمانی به طور مستقل شروع کردید؟

 پس از اینکه ازدواج کردم به شهر آمدیم همانجا یک دارقالی قدیمی را در خانه بنا و شروع به بافت گلیم کردم.

با شروع کار خانواده و دیگران می‌گفتند این چه کاری است حالا ببینم فرش باف موفقی می‌شوی، اما من چون علاقه داشتم کار را ادامه دادم.

یعنی دقیق با چه میزان سرمایه شروع کردید؟

اگر بخواهم واقعیت را بگویم با هیچ، چون دار قالی را پسر عمه‌م بدون اینکه پولی از من بگیرد برایم درست کرد.

همان سال هم کارگاه را افتتاح کردید؟

خیر، چند سال بعد یعنی سال ۷۰ که کارگاه را ایجاد کردم و چندین نفر مشغول شدند.

من از یک دار شروع کردم و پس از سال‌ها توانستم به ۴۰۰ دار ارتقای دهم، سال ۸۹ هم توانستم شرکت تعاونی را تأسیس کنم.

 

این ۴۰۰ نفر همه دار قالی دارند؟

ببینید چون من صفر تا صد کار بافندگی را خودم انجام می‌دهم یعنی از تهیه پشم تا شستن و ریسندگی ما تنها حلاجی را در بروجرد انجام می‌دهیم و مابقی کار توسط خودمان انجام می‌شود.

یکی پشم می‌شورد یکی ریسندگی و دیگری بافندگی.

‌کار شما که تنها در حوزه گلیم فرش نیست؟

خیر، ما هر آنچه که حوزه صنایع دستی است کار می‌کنیم از گلیم فرش گرفته تا سیاه چادر و کوسن و جاجیم.

من تا قبل از کرونا هم در روستا و هم شهر کارگاه داشتم اما اکنون تنها در شهر کارگاه دارم.

اما من تا دورترین روستا هم برای آموزش رفته‌ام.

مگر ضرورتی دارد که به روستاها بروید؟

دست خودم نیست چون خودم از کودکی به بافندگی و صنایع دستی علاقه داشتم اگر کسی مراجعه کند باید به او آموزش بدهم، بارها و بارها سختی و زحمت راه را به جان خریده‌ام تا به دخترانی که به این رشته علاقه داشتند آموزش دهم، گاهی ۵ ساعت طول می‌کشد تا به روستایی برسم.

گاهی اوقات من سراغ آنها می‌روم ، یعنی اگر ببینم کسی علاقه دارد او را پیدا می‌کنم و آموزش می‌دهم.

 نکاتی که من در آموزش به آن توجه می‌کنم این است که برای کارآموز ایجاد انگیزه شود، نکته دیگر اینکه صفر تا صد کار را به او می‌آموزم تا بتواند از پس کارهای خود به خوبی بر بیاید.

همین که می‌بینم زنان و دخترانی هستند که از این راه امرار معاش می‌کنند برایم لذت بخش است و انگیزه من را برای ادامه کار‌چند برابر می‌کند.

 

از کار و درآمد تان راضی هستید؟

 بله، خدا را شکر می‌کنم که در این عرصه پا گذاشتم هم خودم درآمدی دارم هم دهها نفر از این طریق کسب روزی می‌کنند.

وقتی خانمی به من خبر می‌دهد که بازنشسته شده و و با ذوق از دریافت اولین حقوقش برایم می‌‌گوید آنقدر خوشحال می‌شوم گویی که تمام دنیا را به من داده‌اند.

اینکه دختری که تحصیلاتش تمام شده و بیکار در خانه مانده پس از آموزش با گلیم و دیگر صنایع دستی علاوه بر سرگرم شدن درآمدی کسب می‌کند خوشحالی هم دارد.

 ‌آموزش شما رایگان است؟

خیر، اما سالانه ۴۰ تا ۵۰ نفر را به طور رایگان آموزش می‌دهم در واقع خمس و زکات کارگاهم است.

 به لحاظ بازار مشکلی ندارید؟

خوشبختانه محصول ما هم در داخل استان و هم خارج استان و حتی خارج از کشور هم متقاضی دارد.

علت اینکه از محصولات شما استقبال می‌شود؟

ببینید کیفیت بسیار مهم است، من از نخ خود رنگ استفاده می‌کنم از طرفی طرح‌هایی که انتخاب می‌کنم بازار پسند است، گلیم فرش من تا هامبورگ آلمان هم رفته است.

به عنوان نمونه از طرح‌های ۲۵۰۰ ساله در گلیم فرش ها استفاده می‌کنم، از نقوش روی میر ملاس، مقبره کوروش، سور و سوگ، سور و سما گرفته تا چهار فصل.

 

در نمایشگاه‌های داخلی هم که شرکت کرده‌اید؟

بله، بارها و بارها در نمایشگاه‌های داخلی شرکت کردم.

چندین بار به عنوان کارآفرین نمونه از سوی میراث فرهنگی، اداره کار و فنی حرفه‌ای معرفی شدم. نشان مرغوبیت کالا را هم دریافت کردم.

پس علاقه باعث شده که با همه توان به کارتان ادامه دهید؟

هم علاقه هم اینکه دلم می‌خواهد صنایع دستی استان مانند جاجیم را احیا کنم، من با جاجیم رومیزی،کوسن و کیف هم درست می‌کنم.

برای من مهم است که هنر سرزمینم را احیا کنم زیرا معتقد هستم صنایع دستی سرمایه‌های ملی هستند.

من با اینکه تنگی نخاع داشتم و عمل کردم اما نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم‌ چون به شکل عجیبی عاشق بافندگی هستم.

در پایان اگر صحبتی دارید، مطرح کنید.

من در همه این سال‌ها حمایت چندانی از سوی مسوولان و دستگاه‌های ندیدم تنها به دلیل علاقه و پشتکار بود که توانستم به اینجا برسم و بسیار هم خوشحالم.

اما چند چالش پیش روی فعالان صنایع دستی وجود دارد، یک موضوع قطع بیمه بافندگان است نکته دیگر پرداخت تسهیلات به متقاضیان است متاسفانه شرایط برای فعالان حوزه صنایع دستی بسیار سخت است.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: کارآفرین لرستانی اشتغال زایی قالی بافی صنایع دستی نظری پور گلیم فرش دار قالی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۰۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار

بیش از ۵۰ سال از عمر خود را به آموزش و تدریس مشغول بوده است، اما هنوز پر انرژی سر کلاس درس می‌رود و خستگی برایش معنایی ندارد، معلمی که گرد پیری روی موهایش نشسته و هم‌چون پدری مهربان از به ثمر نشستن تلاش‌هایش می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلمان نمادی از علم و دانش و از مؤثرترین نیروها در تربیت دانش‌آموزانی کنجکاو، دانا و جویای علم هستند، آن‌ها منابع آگاهی، روشن‌نگری و روشن‌فکری به حساب می‌آیند که دانش‌آموزان را با خرد خود تغذیه می‌کنند، مهارت‌های واقعی داشتن یک زندگی موفق را به کودکان آموزش می‌دهند و به نسل‌های آینده جامعه کمک می‌کنند تا مسیر دقیق و صحیح زندگی را کشف کنند.

دوازدهم اردیبهشت همزمان با شهادت استاد مرتضی مطهری، در تقویم رسمی ایران به عنوان روز معلم نام‌گذاری شده است و هدف از این نام‌گذاری قدردانی از زحمات و خدمات این استاد بزرگ و ارج نهادن به جایگاه والای معلم است، به همین مناسبت گفت‌وگویی داشتیم با حبیب توحیدی، معلمی که پس از گذشت سال‌ها آموزش و تدریس همچنان با انگیزه و علاقه خاصی در کلاس درس حاضر می‌شود.

وی در خصوص مسیر زندگی خود این گونه اظهار می‌کند: در کرمانشاه متولد شدم و تا هنگام دریافت مدرک دیپلم در آنجا زندگی می‌کردم، مدرک لیسانس را در تهران گرفتم و از همان بدو ورود به دانشکده به آموزش علاقه داشتم و با توجه به اوقات فراغتی که در طول هفته وجود داشت، به اداره آموزش‌وپرورش یکی از نواحی تهران مراجعه کردم و آن‌ها با استقبال گرمی که داشتند، ساعاتی از هفته را برای تدریس اختصاص دادند تا با حضور در کلاس‌های دبیرستان به تدریس و آموزش دانش‌آموزان بپردازم.

این معلم فعال و پرانرژی می‌گوید: از همان دوران دانشجویی علاقه‌مند به آموزش و شغل معلمی بودم و با اظهار لطفی که دانش‌آموزان نسبت به معلمشان داشتند، از همان زمان تصمیم گرفتم به‌صورت جدی‌تر و مستمر همین کار را ادامه دهم، همچنین تحت تأثیر معلمان خوبی که در دوران دانش‌آموزی داشتم، خود نیز مسیر معلمی را در پیش گرفتم و زمانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، می‌توانستم در شغل‌های مختلفی مشغول به کار شوم، اما به خاطر شدت علاقه‌ای که به تدریس و آموزش داشتم، حرفه معلمی را برگزیدم.

توحیدی ادامه می‌دهد: قشر تحصیل‌کرده و دانشجویان در دهه ۵۰ بسیار کمتر از زمان حال بود و اغلب پسران برای کمک به خانواده و پدر مشغول به کشاورزی و دامداری می‌شدند، به همین علت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی می‌توانستند آسان‌تر جذب مراکز دولتی و اداری شوند، اما کسانی وارد آموزش‌وپرورش می‌شدند که علاقه‌مند به آن بودند.

از آموزش خسته نشده‌ام و از موفقیت دانش‌آموزانم دلگرم می‌شوم

این معلم با سابقه ۵۳ سال تدریس در آموزش‌وپرورش در خصوص بهترین خاطره‌ای که از دوران معلمی خود دارد، اضافه می‌کند: در سال‌های ابتدایی خدمت که سرباز معلم بودم در روستایی به دور از شهر خدمت می‌کردم و نیاز بود هر روز با اتوبوس به مدرسه بروم، اما اتوبوس همواره از جاده اصلی عبور می‌کرد، برای همین باید هر روز حدود پنج کیلومتر را پیاده‌روی می‌کردم تا بتوانم به جاده اصلی برسم؛ یک روز در میانه راه برف سنگینی که تحملش بسیار دشوار بود و سرمای شدیدی به همراه داشت، به حدی که از شدت سرما و کولاک دیگر توان ادامه دادن مسیر را نداشتم.

وی ادامه می‌دهد: ناگهان صدای فریادی به گوشم رسید و به محض شنیدن این صدا شوقی درونی در وجودم ایجاد شد و توانستم به سمت مبدا صدا حرکت کنم و مشاهده کردم که دانش‌آموزان روستا چون می‌دانستند در این سرما نمی‌توانم به مدرسه برسم، به دنبالم آمده‌اند، این از خودگذشتگی دانش‌آموزان برای همیشه در خاطرم مانده است و با یاد آن دلگرم می‌شوم، چرا که در آن شرایط ناگوار و ناامیدکننده و به دور از انتظار به کمکم آمدند.

توحیدی درباره خاطره یکی از دانش‌آموزانش که پزشک شده است، می‌افزاید: روزی بخاطر درد دندانی که داشتم به مطب دندانپزشکی رفتم، بعد از پایان درمان برای پرداخت هزینه به بخش پذیرش مراجعه کردم که ناگهان متخصص دندانپزشک گفت نیازی نیست حق ویزیت را پرداخت کنید، ما از دانش‌آموزان سال‌های گذشته شما هستیم، با شنیدن این حرف ناگهان مبهوت ماندم، زیرا بخاطر گذشت حدود ۱۵ سال با تغییر چهره آن شخص نتوانستم او را بشناسم، اما از اینکه او به چنین جایگاهی رسیده بود، خوشحال شدم‌.

مدرس نمونه استان اصفهان در سال ۱۳۷۶ ادامه می‌دهد: روزی در یکی از مدارس، دبیر آموزش زبان انگلیسی مرا در آغوش گرفت و گفت که از دانش‌آموزان چندین سال پیش من بوده است و در حال حاضر افتخار می‌کند که همکارمان شده است؛ همچنین حدود یک ماه گذشته فردی از ایتالیا تماس گرفت و بعد از احوال پرسی مختصری بیان کرد که از شاگردان من بوده است و در حال حاضر در ایتالیا مشغول به ادامه تحصیل در دوره دکتری است.

توحیدی می‌گوید: با اینکه ۵۳ سال است مشغول آموزش و تدریس هستم، هنوز خسته نشده‌ام و با علاقه بر سر کلاس حاضر می‌شوم و ‏‬ به دانش‌آموزان سال آخر دوره دبیرستان توصیه می‌کنم که یکی از اولویت‌های انتخاب رشته دانشگاهی خود را برای ورود به دانشگاه فرهنگیان اختصاص دهند، چرا که در این دانشگاه زمینه پیشرفت بسیاری برای ادامه تحصیل وجود دارد و با علاقه داشتن به حرفه معلمی می‌توانند در تحصیل و شغل خود موفق شوند و ارتباط خوبی با دانش‌آموزان برقرار کنند.

کد خبر 748543

دیگر خبرها

  • فرش دستباف هنر مادر است
  • ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار
  • روایتی از ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار
  • آموزش محور اصلی بازاریابی و تجاری‌سازی در صنایع دستی
  • مربی مورد علاقه ایرانی‌ها مفسر اسکای شد
  • جشنواره صنایع دستی از دستاوردهای هنرمندان کشور
  • برگزاری ۴۳ دوره آموزشی صنایع‌دستی در گلستان
  • صادرات خودرو ترکیه / مشتریان اول: ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان
  • فعالیت ۱۶ هزار صنعتگر در حوزه صنایع دستی زنجان
  • توصیه محمد معتمدی برای استفاده از صنایع دستی + فیلم