کمیته مشترک نظامی سوریه و ترکیه؛ در گفت وگو با حسن هانیزاده
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۷۶۹۲۹
پس از شکست داعش در عراق و سوریه، ترکیه تاکنون دو مرتبه به کردستان سوریه حمله کرده و شهرهای ادلب و منبج را با عنوان گسترش کمربند امنیتی و مبارزه با تروریسم تصرف کرد.
ترکیه نشان داده است که در صورت نبود تهدید و مانع جدی علیه ورود به خاک کشورهای همسایه، ابایی از حمله هوایی و زمینی به خاک سوریه ندارد. نه دولت سوریه و نه نیروهای کرد، توان رویارویی با ارتش ترکیه و شبه نظامیان معارض سوریه را ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر وزیر خارجه ترکیه گفته است که نمیتوانند در سوریه بیتفاوت بمانیم. وی تاکید کرد که کشورش قصد دارد عملیات نظامی جدیدی را در شمال سوریه علیه نیروهای کرد سوریه راه بیندازد. این صحبتها در حالی مطرح میشود که ایران به وضوح مخالفت خود را با این امر در نشست تهران مطرح کرد. در راستای بررسی این مساله گفتوگویی با حسن هانیزاده، سفیر پیشین ایران در لبنان داشته است که در ادامه میخوانید.
ریشه اختلافات میان ایران، ترکیه و روسیه به چه مواردی مرتبط است و از کجا نشأت گرفته؟
نشست روسای جمهوری ایران، روسیه و ترکیه در تهران نشان میدهد که ایران به عنوان محور حل مناقشات بینالمللی میتواند به عنوان کشوری برای حل بحرانها وارد عرصه سیاسی شود. ایران در مدار رایزنی کشورهای منطقه قرار دارد و در ماههای گذشته شاهد بودیم که این روند شکل خوبی به خود گرفت و مقامات ارشد کشورهای آسیای میانه به ایران سفر کردند و خیلی از مسائل منطقهای حل و فصل شده است. در این میان شاهد بودیم که رجب طیب اردوغان هم وارد تهران شد تا شاید بتوان از میزان اختلافات کاست. این سفر در حالی انجام میشود که شاهد بودیم سوریه از سال 2011 میلادی گرفتار جنگ داخلی شد و ترکیه نیز از سال 2014 به بهانه مقابله با گروههای مسلح کرد سوریه، بخشهایی از استان ادلب را تصرف کرد و تا عمق 30 کیلومتری خاک سوریه پیشروی و نفوذ کرده و بخشهایی از سوریه را در اشغال خود دارند. همین امر سبب شد تا حساسیتها در منطقه بالا رفته و دولت سوریه در شرایط بد سیاسی با ترکیه قرار گیرد زیرا قسمتی از خاکش به اشغال نیروهای خارجی درآمده است. این موضوع امروز سبب شده تا اختلافات جدی میان کشورهای منطقه ایجاد شود و سه کشور تاثیرگذار ایران، روسیه و ترکیه به همین علت در تهران در خصوص سوریه به رایزنی پرداختند.
دولت ترکیه میتواند به اهداف متصور خود در منطقه دست پیدا کند؟
ترکیه در طول 5سال گذشته نقشی کاملا تخریبی در سوریه و عراق با هدف تجزیه این دو کشور ایفا کرد. به این شکل که از سال 2011 که بحران سوریه آغاز شد ترکیه به کمک برخی کشورهای عربی یک جبهه تخریبی علیه دولت و ملت سوریه تشکیل دادند و با کمک این کشور کلیه تجهیزات تسلیحاتی و لجستیکی گروهکهای تروریستی از طریق مرز ترکیه تامین میشد. دلیل این امر هم این است که ترکیه تلاش میکند تا دولت بشار اسد را سرنگون و محور مقاومت را از صحنه مبارزه خارج کند و محور تهران، دمشق و بیروت هم قطع شود. با چنین شرایطی بخشی از شمال سوریه یعنی استان ادلب هم تجزیه میشود. ترکیه چشمداشت ارضی و سرزمینی نسبت به سوریه دارد. ترکیه بعد از سرنگونی رژیم صدام در سال 2003 تلاش کرد تا اقلیم کردستان را از دولت مرکزی این کشور جدا کند و در حقیقت حاشیهای امن در عراق برای خودش ایجاد کند بنابراین هدف ترکیه از ورود نیرو به خاک عراق تلاش برای تجزیه این کشور به سه بخش کردنشین، شیعه نشین و سنینشین است تا بتواند از رهگذر کوچک سازی عراق به نوعی بر این کشور مسلط شود و اقلیم کردستان را هم تحت کنترل خودش قرار دهد. بنابراین ترکیه از سالهای اخیر به ویژه در 2سال گذشته نیروهایی وارد خاک عراق کرد تا از این طریق بتواند به نقش تخریبی خودش برای ایجاد جنگ داخلی و همچنین تجزیه عراق اقدام کند در ضمن بعد از اینکه روسیه وارد خاک سوریه شد و به سرکوب داعش پرداخت، ارتباط ترکیه با داعش قطع شد و البته صادرات نفت سوریه به ترکیه به دلیل حضور نیروهای روسیه هم قطع شد در حال حاضر ترکیه تلاش میکند تا با تسلط بر شمال سوریه به اهداف خود برسد که مشخصا در این مسیر سخت گرفتار خواهد شد.
موضع ایران در قبال تحولات اخیر در سوریه چیست؟
ایران بر این باور است که هرگونه مداخله نظامی منجر به تشدید بحران میشود و بر این باور است که مشکلات سوریه از درون باید حل و فصل شود. حضور نیروهای ترکیه و یا آمریکا در شمال شرقی سوریه مشخصا نمیتواند راهگشا باشد و بیشتر به تنشزایی ختم میشود. دولت بشار اسد در ماههای گذشته به گروههای مسلح کرد بارها اخطار داده است که باید سلاحهای خود را تحویل دهند. به همین علت میتوان گفت که دولت مرکزی سوریه نیز نمیخواهد از داخل خاکش تهدیدی علیه ترکیه صورت گیرد. در این میان یک چرخه چالشبرانگیز ایجاد شده به این صورت که کردهای سوریه نیز تحویل سلاح خود را منوط به خروج نیروهای ترکیه از خاک سوریه کردهاند و به همین علت این مساله امروز تبدیل به یک گره شده است و هیچ یک از طرفین از خواسته خود کوتاه نمیآیند. مشخصا ایران بر این باور است که باید از مسیر سیاسی سوریه را به سمت صلح و ثبات سوق داد اما حضور نظامی گروههای مسلح و نظامیان ترکیه در خاک سوریه، مانع تحقق این امر است. حل و فصل این گره یکی از دستور کارهای اصلی مقامات ایران، روسیه و ترکیه در تهران بود.
آیا بحران در سوریه به سایر مسائل بینالمللی گره خورده است؟
ایران و روسیه به عنوان دو هم پیمان قدرتمند سوریه قصد دارند از درگیریها جلوگیری کنند و شرایطی را فراهم کنند تا دولت ترکیه نیروهای خود را از خاک سوریه خارج کند و لذا رجب طیب اردوغان در نشست تهران قطعا به پیشنهاد ایران به خروج نیروهای ترکیه از ادلب و همچنین دادن تضمینهایی برای حفظ امنیت مرزهای ترکیه و سوریه توجه خواهد کرد و این یک دستاورد کاملا راهبردی از نشست تهران خواهد بود. مساله دیگر، مساله اوکراین است با توجه به اینکه ادامه بحران اوکراین ممکن است پای قدرتهای جهانی را به منطقه باز کند، لذا یکسری پیشنهاد برای پایان دادن به بحران اوکراین به طرف روسی ارائه شده که اگر مورد موافقت قرار گیرد، بحران اوکراین به پایان میرسد. زیرا ترکیه از مخالفان حمله روسیه به اوکراین است. تاثیر پایان بحران بر برخی پروندهها مانند موضوع برجام بیشتر خواهد شد و این اقدام فرصتی است برای ایجاد همگرایی و پایان دادن به بحرانها و ایجاد وفاق و همدلی بین شمال و جنوب و کشورهای اوراسیا به وجود خواهد آمد. ضمن آنکه در نشست تهران مساله همکاریهای تجاری، ایران و روسیه در حوزه انرژی فسیلی هم مورد بحث قرار خواهد گرفت و یک بلوک اقتصادی مشترک بین کشورهای شمال و جنوب ایجاد خواهد شد و ایران به عنوان مهمترین کریدور این مجموعه و بلوک تعریف خواهد شد و نقش خود را به عنوان یک کشور محوری در حوزههای امنیتی، اقتصادی، نظامی و سیاسی ایفا خواهد کرد. در چنین شرایطی مشخصا هر بحران منطقهای با برخی پروندههای دیگر در ارتباط است.
در نشست تهران راهکار خاصی برای حل بحران در سوریه پیشنهاد شده است؟
در نشست تهران مقرر شد تا دولت سوریه در قبال تشکیل کمیته مشترک نظامی با ترکیه و دادن تضمینهای امنیتی به دولت ترکیه در راستای حفظ امنیت مرزهای مشترک، نیروهای نظامی ترکیه خاک ادلب را ترک کنند. ایران صرفا در سوریه چنین موضعی را دنبال نمیکند و برای مثال در بحران اوکراین نیز خواهان پایان جنگ و حل و فصل مشکلات از طریق دیپلماتیک است. در این خصوص ایران راهکارهای عملیاتی به پوتین ارائه داد که در واقع میتوان از طریق مذاکرات و بدون حضور قدرتهای غربی به سمتی حرکت کرد که جنگ در اوکراین خاتمه یابد. در مجموع نشست تهران یک اتفاق خوب در حوزه دیپلماسی بود که اگر طرفین به رایزنیها در این نشست توجه داشته باشند، میتواند کمک کند تا مناقشات بینالمللی کاهش یابد و امنیت بار دیگر به منطقه بازگردد. مشخصا در همین بستر صلح آمیز است که کشورهای درگیر مشکلات اقتصادی نیز میتوانند به منافع بیشتری دست پیدا کنند.
آیا در ورای موضوعات مربوط به سوریه تصمیم گیری خاص دیگری در نشست تهران انجام شد؟
باید توجه داشت که تاثیرگذاری قدرتهای فرامنطقهای برای بحران سازی و جلوگیری از بهره برداری منصفانه از منابع طبیعی در منطقه موجب شده است تا ظرفیتهای اقتصادی برای برخی کشورها مغفول بماند. تلاش برخی کشورها برای دستاندازی غیرمنصفانه به منابع فسیلی که به تحریک قدرتهای فرامنطقهای صورت میگیرد در سالهای اخیر روابط دوجانبه و چندجانبه کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. با همکاریهای دیپلماتیک اخیر انتظار میرود که تقسیم منافع اقتصادی به صورتی عادلانه انجام شود و براساس آن توسعه پایدار کشورهای منطقه خارج از رقابتهای غیرسازنده صورت گیرد. دیدارهای سازنده و گفتوگوهای صریح مقامات ایران کشورهای منطقه نشان داد که ایران به عنوان محوریترین کشور منطقه نقشی کاملا تاثیرگذار در ایجاد همگرایی منطقهای ایفا میکند. موضوع دیگری که مورد توجه قرار گرفت تاکید بر ضرورت بازسازی جاده ابریشم بود که میتواند در سالهای آینده یک کریدور راهبردی و پایدار بین شمال و جنوب و شرق و غرب ایجاد کند. ظرفیت بالای کشورهای آسیای میانه و جنوب قفقاز اگر به صورتی هوشمندانه مورد استفاده قرار گیرد میتواند یک بازار مشترک با حجم عظیم سرمایهگذاری فعال و پویا تشکیل دهد که این بازار قطعا انحصار تجاری برخی قدرتهای تهاجمی را خواهد شکست. یکی از این اشتراکات موضوع سوآپ گازی است که میتواند انتقال گاز طبیعی را از شمال به جنوب و سپس غرب آسیا و در نهایت اروپا را به صورتی سیال و با هزینههای مالی کمتری فراهم کند که این امر میتواند زمینه همکاریهای فرادستی دیگری را میان ایران و سایر کشورهای ساحل دریای خزر ممکن سازد. لذا برون داد این نشستها صرف نظر از مسائل اقتصادی و تجاری، توافق همه جانبه برای تبدیل کردن منطقه به کانون همزیستی مسالمت آمیز کشورها بود که این دستاورد زمینهساز گسترش مناسبات سیاسی و امنیتی در آینده خواهد بود. از سوی دیگر جو بایدن در سفر به فلسطین اشغالی و عربستان در ایجاد یک ناتوی عبری عربی علیه ایران و محور مقاومت با شکست مواجه شد و این نشان میدهد که کشورهای هم پیمان سنتی ایالات متحده در غرب آسیا اعتماد خود را نسبت به توانمندیهای آمریکا برای ایجاد چتر حمایتی از دست دادهاند. از اینرو نشست تهران پاسخی به جریانسازیهای جو بایدن علیه ایران، چین و روسیه خواهد بود که خروجی این نشست قطعا به تغییر موازنههای قدرت به سود ایران و محور مقاومت منجر میشود، زیرا فصل جدیدی از افزایش همکاریهای نظامی ایران و روسیه در آینده نزدیک گشوده خواهد شد.
* منتشر شده در روزنامه آرمان ملی -- گفت وگو کننده: پورحسین/ دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱
کد خبر 1654848منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حسن هانی زاده دیپلماسی ترکیه روسیه سوریه ایران بحران اوکراین کشورهای منطقه نشست تهران خاک سوریه منطقه ای خواهد شد حل و فصل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۶۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: اسرائیلیها به آمریکاییها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات که به مناسبت روز ملی خلیج فارس با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج فارس» برگزار شد، گفت: خلیج، اسماش فارس است، نه خلیج همیشه فارس. برای این نقطه مهم زنان و مردان بزرگی فداکاری کردهاند و باید این یاد و خاطره را گرامی بداریم.
وی درباره چالشهای شناختی در خلیج فارس، افزود: برداشت من این است که دنیا گرفتار چالش شناختی است و بسیاری از مشکلات از این امر نشات می گیرد. همه دوست دارند به کشور و منطقه کمک کنند اما اشتباهات و خطاها به خاطر شناخت نادرست است.
ظریف تاکید کرد: برخی ادراک نادرست باعث شده منطقه ما از حق آرامش، صلح و همزیستی مسالمت آمیز دور باشد. امروز تا حد قابل توجهی دوستان در حاشیه خلیج فارس در حال اصلاح ادراک خود از جهان هستند اما هنوز از این روند عقب هستیم. البته هنوز باقیماندههایی از ادراک غلط در کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارد که آن خرید امنیت برای خودشان است. توهم خرید امنیت کماکان وجود دارد.
وی افزود: ادراک کشورهای عربی درست شده که فهمیدند امنیت را نمیتوان تنها از آمریکا خرید و میدانند دنیا دیگر دنیای قطبی سابق نیست که بتوان با وابستگی به یک قطب امنیت ایجاد کرد. خاصیت جهان قطبی این بود که رابطه وفاداری و حمایت بین مرکز و پیرامون یا بین قطب و مرید وجود داشت. پیرامون نسبت به مرکز وفادار بود اما رابطه مرکز و پیرامون به هم ریخته است. جهان از قطبها خارج شده و دیگر دوگانه وفاداری و حمایت به شکلی که میشناختیم وجود ندارد و کشورهای خلیج فارس این را فهمیدند. کویت قبل از اینکه بر کشتیهایش پرچم آمریکایی بزند، از پرچم شوروی استفاده میکرد. آنها فهمیدند برای کسب حمایت باید با قدرتهای مختلف همکاری داشته باشند اما باز هم این مشکل را داشتند که فکر میکردند باید امنیت را با پول خرید. حتی تلاش کردند امنیت را از صدام بخرند.
ظریف تصریح کرد: صدام خودش را دژ شرقی جهان عرب در مقابل ایران معرفی میکرد و حاشیه نشینان خلیج فارس به او پول دادند تا امنیت بخرند. اخیرا به اسم یک کتاب که وجود خارجی ندارد، حرفهایی درآمده که در فضای مجازی باعث انتقال جهالت شده است. در سایتها مینویسند که کشورهای عربی خلیج فارس تنها ۵۰ میلیون دلار یا ۵ میلیارد دلار به صدام کمک کردند درحالی که یکی از رهبران عربستان شخصا به آقای روحانی گفته بود ۷۵ میلیارد دلار به عراق کمک کردهاند.
وزیر سابق امور خارجه، ادامه داد: یادداشتهای دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نشان میدهد همان زمان هم دولت سعودی نگران بلندپروازیهای صدام بود. خیلی از مردم اطلاعات کامل ندارند و امروز آمریکا شده قبله آمالشان. از قول صدام گفتند که تا انجام مذاکره قطعنامه را امضا نمیکنند، همان وقت دبیرکل زنگ زد به وزیر خارجه دولت ریگان، ما قطعنامه ۵۹۸ را تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرفتیم، آنوقت آنها گفتند تازه مهرماه با شما گفتوگو خواهیم کرد. آمریکاییها همان کاری که اول جنگ کردند را انجام دادند. آنها اول جنگ تحمیلی گفتند که عراق، ایران را ظرف یک هفته شکست خواهد داد و به همین خاطر مانع تصویب قطعنامه شدند. قطعنامه ۴۷۹ تازه ۷ روز بعد از شروع جنگ تصویب شد و با فشار آمریکا، عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی ایران در آن نیامد. کسانی که دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد. میدانید که البته من معروف به ضدآمریکایی بودن نیستم ولی خب تاریخ را نمی توان فراموش کرد.
وی افزود: ما روزهای آخر جنگ، دستِ بالا نداشتیم. در آن شرایط دبیرکل وقت سازمان ملل متحد با تعریفی که از ایرانیان شنیده بود به «فهد» زنگ زد تا صدام را وادار کند آتشبس را بپذیرد. او به صدام نمیگوید ایرانیان سلاح قوی دارند، بلکه میگوید غرور ایرانی را زیر پا نگذار، که اگر غرورشان زیرسوال برود برمیگردند و دمار از روزگارت درمیآورند. بعد از قرائت پیام حضرت امام هم بود که مردم به جبهه هجوم بردند.
ظریف تاکید کرد: با این تفاسیر بود که کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه شدند نمیتوانند به صدام هم تکیه کنند اما به او پول داده بودند که در برابر ایران قرار گیرد در حالی که همان پول برای بمباران کویت و عربستان صرف شد درحالی که هیچ کشوری به اندازه کویت از عراق حمایت نکرد. بعد از این که سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد باز هم کنار گذاشته نشد و رفتند سراغ شوروی و آمریکا. امروز هم رفتهاند سراغ اسرائیل برای خرید امنیت.
وی با اشاره به اینکه تفکر خرید امنیت در میان شیخنشینان هنوز هم پابرجاست، اظهار کرد: آنها متوجه نیستند که همان گونه که سلاح عراق به سمت خودشان رفت، اسرائیل هم به دنبال این است که اینها را پیش مرگ خود قرار دهد. اسرائیل در طول تاریخ جعلی خود از کسی حمایت نکرده است. سر گروگانهای آمریکایی مذاکره کرد اما اسرائیلیها حتی به آمریکاییها هم لگد زدند. اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد اما دوستان ما در جهان عرب این تصور را دارند که میتوانند امنیت را از اسرائیل بخرند لذا این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
وی با بیان اینکه اولین پیشنهاد امنیت منطقهای را به امضای دکتر ولایتی در سال ۱۹۸۵ به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دادیم، گفت: بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر همین نامه ایران است که بر ایجاد امنیت منطقه تاکید میکند. از آن روز این کار را نکردند و وقتی دکتر حسن روحانی «طرح صلح هرمز» را ارائه کرد، عربها گفتند باید صبر کنیم که آمریکا به ایران فشار بیاورد تا شرایط تغییر کند. طرح صلح امیر سابق کویت که ارائه می شود شاه بحرین میگوید بگذارید ترامپ به ایرانیان فشار بیاورد که بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. وقتی آرامکو را تیر غیب زد، توقع داشتند آمریکا به دادشان برسد اما بازهم این تفکر را کنار نگذاشتند که امنیت خریدنی نیست.
ظریف به اشتباه ادراکی دوم اشاره کرد و گفت: این اشتباه مشترک بین ما و عربها است که فکر می کنیم آمریکا میخواهد در این منطقه حضورش را افزایش دهد در صورتی که اولویت آمریکا از خلیج فارس خارج شده است و میخواهد مرکز ثقل را به بیرون از این منطقه ببرد. آمریکا به هرچه بخواهد نمیرسد چون قدر قدرت نیست، هرچند در «برجام» نفع داشت اما یکی از دلایل «برجام» برای کاهش مشکلات هستهای همین بود که آمریکا میخواست حضور خود در منطقه را کم کند. این موضوع را عربها زودتر از ما متوجه شدند و دلیل اصلی موافقت اصلی عربستان با برجام همین بود که نمیخواستند حضور آمریکا در منطقه کمرنگ شود.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر آمریکا درحال برونسپاری امنیت منطقه به اسرائیل است، تصریح کرد: دوستان ما هم در منطقه با خیالِ واهی خرید امنیت در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و این یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی کشورهای منطقه است چون اسرائیل نه تنها از آنها حمایت نمیکند، بلکه اینها قربانیانی خواهند شد برای حفظ اسرائیل. شازده ربع پهلوی (رضا پهلوی - فرزند محمدرضا پهلوی) شروع به حمایت از اسرائیل کرده است اما فراموش کرده که همین اسرائیل که قصه کوروش را میگفت از دهه ۹۰ که احتیاج به دشمن جدید پیدا کرد، آمد قصه کوروش را تبدیل به استرومردخوای و خشایارشا کرد. این قصه هم دروغ است چون اتفاق عهد عتیق برعکس آن چیزی است که تبلیغ میکنند. الان گفتمان حاکم در اسرائیل این است که مدعی شدند ایرانیان از ابتدای تاریخ به دنبال نابودی آنها بودند.
ظریف درباره اشتباه ادراکی سوم، توضیح داد: این اشتباه است که فکر میکنیم اگر با چیزی مخالفت کنیم، آن موضوع شکل نمیگیرد. وی با تاکید بر اینکه «عدم حضور» مانع از شکلگیری یک اتفاق نیست، تصریح کرد: الان دو نگرش در کشور وجود دارد، یک نگرش این است که حضور ما در ترتیبات امنیت منطقهای در خلیج فارس باعث بسته شدن دست ایران در محیط قدرتاش میشود که حرف بدی نیست اما اشتباه این است که اگر نباشیم این ترتیبات شکل نمیگیرد. عدم حضور به معنای حذف ما از اتفاقات است.
ظریف ادامه داد: راههای مواصلاتی هرچند که بهترین و مهمترین راهها هستند اما تنها راه نیست. وقتی راه خود را ببندیم میروند با هزینه بالاتر راه لاجورد را درست میکند و آنوقت ما از گزینه هم خارج میشویم. گاهی فکر میکنیم تنها کنشگر ما هستیم، بعضی اوقات فکر میکنیم اصلا توان کنشگری نداریم و آمریکا را قدرت مطلق میدانیم که هردو غلط است. در دنیای کنونی حتی آمریکا هم نمیتواند چیزی را وِتو کند، مگر توانست در شورای امنیت با وتو کردن جلوی مقاومت مردم غزه را بگیرد؟
وزیر پیشین امور خارجه، تاکید کرد: جنگهای اسرائیل با دولتهای عربی ۶ روزه تمام شده. جنگ اسرائیل با مردم غزه ۷ ماه ادامه یافته درحالی که غرب و آمریکا خواستند اسرائیل برنده شود. دیگر امروز کسی از نابودی حماس حرفی میزند. دنیا تغییر کرده است. آمریکا دیگر تصمیمگیر نهایی نیست. مهمترین کاری که ما میتوانستیم بعد از بحران غزه انجام دهیم و فرش عادیسازی را از زیر پای افکار عمومی جهان عرب برای اسرائیل بکشیم، این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه را دادیم. این کُنش اهریمنسازی از ایران را ناکام میکرد. فکر نکنیم باید ترسناک باشیم، هدف اسرائیل از ایران ترسناک نشان دادن ماست.
در ادامه این نشست محمد مسجدجامعی - سفیر سابق ایران در واتیکان و دانشآموخته دکتری ژئوپلتیک در مورد شیخ نشینها و عربستان، گفت: وقتی از مطالعه ژئوپلیتیکی حرف میزنیم یعنی تمام عناصر اقتصادی، هویتی، دینی، اجتماعی و... و. را بررسی کنیم؛ بنابراین نوع نگاه به مسائل از دید ژئوپلیتیکی باهم متفاوت است. شش کشور به عنوان شورای همکاری خلیج فارس علی رغم اختلافات و تفاوتها، یک نوع هماهنگی دارند. دیگران هم به این مجموعه، یک شکل نگاه میکنند و میدانند آنها به معنای واقعی منافع مشترک دارند.
وی افزود: مدتی به جز مصر، سه کشور عربستان و امارات و بحرین، قطر را به شدت تحریم کردند، اما نتوانستند تحریم را ادامه دهند و مشکل پیدا کردند زیرا این مجموعه یک خانواده است و در مقایسه با سایر اتحادیههای جهانی یکی از منسجمترینها است. این مجموعه را به دلیل ساختار اجتماعی و قبیلهای، تاریخی و... میتوان مجموعه واحد نامید.
مسدجامعی ادامه داد: گذار موفق این کشورها بعد از پیدایش ثروت نفتی هم مهم است. قدرت نفتی در لیبی و عراق یکی از عوامل مهم در از هم پاشیدگی این کشورها شد که این مسئله را عربستان و شیخنشینها ندارند چون ساختار قبیلهای خود را حفظ کردند. ورود ثروت در زمان کوتاه به جامعه بدوی اتفاق افتاد اما در عین حال سواد سیاسی و تمامیت اجتماعی حفظ شد که مهمترین عامل آن ساختار قبیلهای است.
وی تاکید کرد هیچ تحول رادیکالی در این کشورها که منجر به تغییر نظام حاکم باشد به تنهایی اتفاق نمیافتد.
مسجد جامعی با بیان اینکه تحول در کشورها مسیر بالا به پایینی دارد، گفت: در کشورهای جهان سوم تحولات، رژیمها را مجبور به سلسله اصلاحاتی میکند. در این کشورها به دلایل فرهنگی، قبیلهای و سنتی و دینی این اتفاق کمتر رخ میدهد. اینها عموما گرایش حمبلی دارند و اصولا در چارچوب فقه حمبلی مقابله با حاکم و نظام حاکم به هر دلیلی حرام است. البته این صرفا یک دلیل است.
این دیپلمات سابق کشورمان تاکید کرد: نگاه این کشورها نسبت به ایران، یک دیدگاه نسبتا مشترک است.
وی با اشاره به اینکه این کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از جهان عرب هستند، گفت: این مجموعه در ۱۰ سال اخیر سلسله تحولات درونی سنگینی تجربه کرده است. برای بررسی رژیمهای سیاسی باید درک آنها از خودشان و منطقه در زمانه جدید را بدانید. این درک در ۷۰ سال بعد از کشف نفت کاملا لایه به لایه است. تصور ما از این کشورها قدیمی است اما با تحولات زیربنایی که داشتند درکشان هم تحول یافته است.
مسجد جامعی درباره وضعیت فعلی این کشورها، بیان کرد: اینها ۴ مرحله مختلف دارند. پیش از کشف نفت مجموعهای بدوی و قبیلهای بودند. بعد از کشف نفت تا اواسط دهه ۹۰ میلادی خیلی ثروتمند میشوند، اما تصورشان این است که این ثروت فضل خداست و اصل را بر لذتجویی میگذارند و حتی مشکلات امنیتی را با پول دادن از سر میگذرانند. در واقع طی ۳ دهه هدف لذت بردن بود تا با مشکلات مواجه نشوند. اواسط دهه ۹۰ میلادی مدل جدیدی در قطر ایجاد شد که به مدل ۵ کشور دیگر تبدیل شد. آنها فهمیدند باید از انزوا خارج شده و وارد معرکه منطقه و جهان شد و برای همین زیربنای این کار را با ساخت هتل، فرودگاه، دانشگاه و... فراهم میکنند. این جریان از سال ۲۰۰۰ میلادی مدلِ همه شیخ نشینها شد که نتایج مختلفی داشت. در مرحله فعلی این کشورها قصد دارند برای توسعه خود برنامهریزی کنند.
وی خاطرنشان کرد: در بین اینها امارات چموشی هم دارد و به جز توسعه یافتن میخواهد در مسائلی که میتواند، دخالت کند و آنچه که به این موضوع کمک میکند جنگ اوکراین است.
دیپلمات سابق کشورمان با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین شرایط را دگرگون کرده است، تصریح کرد: در این جنگ مسئله اصلی فقط زدنِ روسیه نیست، بلکه هدف زدنِ چین است که رقیب بزرگی برایشان محسوب میشود. شکست روسیه در این جنگ به معنای شکست چین هم هست. در این بین مسئله انرژی اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این مهم است که این کشورهای شیخ نشین باهوش هستند و میدانند باید با آمریکا و سایر کشورها در روند اتفاقات چگونه برخورد کنند.
کد خبر 848843 برچسبها اسرائیل خبر ویژه محمدجواد ظریف ایالات متحده آمریکا