دولت روحانی جرأت اصلاح ارز ترجیحی را نداشت
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۴۱۵۵۶
احمدرضا فرشچیان، عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی با صراحت میگوید: دولت سیزدهم جسارت عبور از سیاست غلط را داشت؛ امری که در کنش ها و تصمیم گیریهای دولت دوازدهم نمود نداشت.
روزنامه ایران: مشخصاً در رابطه با ارز ترجیحی که فساد زا و رانت زا بود دولت سیزدهم با خاتمه دادن به سیاست غلط مسیر جدیدی تعریف کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حذف ارز ترجیحی نشان شجاعت دولت دارد یا دولت قبل هم از پس آن برمیآمد؟
خیر، چنین نیست . اتفاقاً باید به دولت آقای رئیسی تبریک بگویم که جرأت کرد چنین اقدامی انجام دهد. باید از رئیس جمهور تشکر کرد. چهار سال است که راجع به ارز ۴۲۰۰ تومانی صحبت می شود. تمام فعالان اقتصادی،اعضای اتاق بازرگانی و بسیاری از کارشناسها با آن مخالفت می کردند و می گفتند که ارز ۴۲۰۰ تومانی فسادآور و مشکلزا است. اما دولت قبل جرأت نکرد و نخواست که این ارز را حذف کند. در حالی که دولت آقای رئیسی جرأت کرد این کار را انجام دهد و تبعات آن را پذیرفت. از همان ابتدا بیشتر افراد با ارز 4200 تومانی مخالف بودند و می گفتند که فسادزا است. اینکه به دست دهکها و طبقات نیازمند نمیرسد و تبعات فساد آوری برای کشور دارد و این ارز بودجه و سرمایه کشور را از بین میبرد. حالا اما سیاستی که دولت پیش گرفته درست است.
شما با یارانه نقدی موافق هستید؟
بله. من فکر می کنم سالم ترین و بی فسادترین راه کمک نقدی مستقیم به افراد دهک های پایین است که شناسایی شدهاند.
در بحث مواد غذایی مثل روغن، ما در این چند وقت مشکل عمدهای داشتیم. مثلاً وارد کنندههای نهادههای دامی نامه نوشتند که امکان واردات نداریم. به نظر شما حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی می تواند این مشکلات را حل کند؟
ارز ۴۲۰۰ تومانی گره فساد و رانت و سالم سازی اقتصاد را باز میکند. اینکه در روسیه و اوکراین جنگ شده و تأمین دانه روغنی کم شده، نهاده دامی مشکل پیدا کرده و کشتی عبور نمی کند، یک بحث جهانی است. ما نباید این ها را به ارز ۴۲۰۰ تومانی ربط بدهیم. این جنگ مشکل جهانی است و روی قیمتها و تأمین و حمل و نقل تأثیر گذاشته است اما ربطی به ارز ۴۲۰۰ تومانی ندارد.
برخی کارشناسها می گویند در چند دهه اخیر تلاش شده با اجرای سیاست تخصیص مواد غذایی، قیمتها پایین نگه داشته شود در حالی که با تخصیص ارز 4200 تومانی این هدف محقق نشد و شاهد افزایش قیمت مستمر مواد غذایی بودیم. آیا واقعاً ادامه این سیاست می توانست منجر به این شود که غذای ارزان به دست مردم برسد؟
خیر. ما یک بحث را مطرح میکنیم، یک عنوان و هدف برای آن مشخص می کنیم اما وارد مسیر بیراهه می شویم. گفتیم هدف ما تأمین غذای ارزان برای دهکهای نیازمند است اما به جیب افراد دیگر رفت و سبب رانت و فساد شد. اصلاً غذای ارزانی سر سفره مردم نرفته است. وقتی ما به صورت نقدی کمک می کنیم، حال می گوییم یک نان را ۱۰ هزار تومان بخرید، شما ۵ هزار تومان بدهید و ۵ هزار آن را دولت می دهد. در این صورت غذای ارزان داده شده اما جلوی فساد گرفته شده است. مسیر قبلی برای تأمین غذای ارزان صحیح نبوده و این مسیر جدید مسیر درست برای دهک های نیازمند است. وقتی یک کالا از حد خود ارزان تر شود، ساختار مصرف اصلاح نمی شود و مصرف کاذب و ناصحیح نیز به وجود می آید. اکنون با این حرکتی که انجام شده است اصلاح مصرف را نیز انجام می دهیم. آیا واقعاً ۱۰۰ درصد آردی که تبدیل به نان می شد کامل مصرف می شد؟ چون الگوی مصرف ما غلط بود، ضایعات زیادی نیز داشتیم.بنابراین، این الگوی مصرف نیز اصلاح می شود و در کشور صرفهجویی اقتصادی به وجود می آید.
اخیراً شرکت بازرگانی دولتی گفته که بعد از سیاست آزاد سازی کامل قیمت آرد، احتمالاً ۳۰ درصد مصرف گندم کشور پایین تر میآید.
بله چون الگوی مصرف اصلاح می شود. وقتی یک کالایی را ارزان بخریم، ممکن است در مصرف آن رعایت نکنیم اما وقتی کالایی را گران می خریم و هزینه می کنیم تا درصد آخر آن را مصرف می کنیم. شرکت بازرگانی دولتی حرف درستی زده است و تخمین ۳۰ درصد اصلاح مصرف زده که من فکر می کنم تخمین درستی است.
در مورد آرد صنایع برای مثال ارزان نگه داشتن یک کالایی مثل ماکارونی چقدر اساسی بود؟ باید حتماً دولت تلاش می کرد این ها را ارزان نگه دارد یا صنایعی را که با آرد صنایع مرتبط هستند؟
خیر. این نیز مثل مرغ، نان و ... است. هیچ دلیلی بر ارزان بودن آن نیست. دلیلی وجود ندارد ما ارز یارانه ای بدهیم که قیمت ماکارونی را پایین نگه داریم و بعد یک فساد را به وجود بیاوریم. این کار دو شکل از فساد را دارد. وقتی ماکارونی را ارزان نگه می دارید و به آن یارانه می دهید، ماکارونی با ارز یارانه تولید می شود اما آیا همه ماکارونی در داخل کشور مصرف می شود یا مقداری از آن صادر می شود؟
یعنی ما دلار ۴۲۰۰ تومانی صادر می کنیم که جای حرف دارد. چطور می شود که به یک صنعت مواد اولیه ارزان قیمت داده و به او اجازه میدهیم با دلار ۲۴ هزار تومان صادر کند.اما در این صورت همه آن به دهک های پایین جامعه نمی رسد بعد می گویند ما صادرات کردیم اما این صادرات نیست بلکه آن ها در اصل دلار ۴۲۰۰ تومانی صادر میکنند. امروز اگر آرد ماکارونی را به قیمت واقعی فروختیم و ماکارونی تولید شده با این آرد را صادر کردیم در آن صورت صادرات انجام دادهایم. ماکارونی نیز مثل نان است. باید مصرف دهکهای ضعیف جامعه را برآورد کنیم و ماکارونی به قیمت صحیح روی قفسه مغازه با قیمت مصوب دولت به فروش برود و مابهالتفاوت آن را به مردم بپردازیم. دولت ارز ۴۲۰۰ را حذف کرده است و تفاوت سنگینی به نفع دولت ایجاد شده و به بودجه دولت نیز کمک شده اما امیدواریم این بودجه بعداً به مسیر بودجههای جاری دولت سوق پیدا نکند و فقط خرج کنند. این مقدار قرار است به جیب مصرف کننده ضعیف جامعه برود یا حداقل به سمت سرمایهگذاری در زیرساختهای کشور نیز برود.
گفته می شود برای ارز حاصل از صادرات خشکبار یکسری سیاستهای تشویقی می گذارند. آیا شما با این مدل سیاستهای سازمان توسعه تجارت موافق هستید؟
از سال ۱۳۹۷ که بحث پیمان ارزی به وجود آمد مثل دلار ۴۲۰۰ که از روز اول با آن مخالفت شد، به سازمان توسعه تجارت و بانک مرکزی گفته شد که روی مبحث محصولات کشاورزی پیمان های ارزی وضع نکنید. متأسفانه به هر دلیلی سازمان توسعه تجارت یا بانک مرکزی این پیشنهاد را قبول نکرد و تبعات و چالشهای آن را نیز دیدند. بیش از چهار سال بخش خصوصی تلاش کرد و جنگید که کشاورزی متعلق به دهکهای ضعیف است. چون صادرکننده از کشاورز خرید میکند و هر آنچه در فروش توانگرتر باشد و به قیمت بالاتر فروش کند، این را مستقیم به کشاورزی و کشاورز تزریق می کند. یعنی به جیب صادرکننده نمی رود چون صادرکننده با یک حاشیه سود محدودی کار میکند. چون یک رقابت آزاد و سالم دارد. متأسفانه بانک مرکزی و وزارت توسعه و تجارت به این مطلب توجه نکردند و مشکلات بسیاری به وجود آمد و بسیاری از ارزهای کشور روی دست ماند و صادرکننده از فعالیت کردن ترسید. اما سازمان توسعه و تجارت چند ماهی است که این مطلب را کارشناسی کرد. مدیریت جدید سازمان توسعه تجارت با بخشهای مختلف خصوصی و اقتصادی جلسات زیادی برگزار کرد تا بالاخره و بعد از قانع شدن این مطلب را پیگیری کرد. نتیجه آن شد که در نهایت ارز حاصل از کالاهای کشاورزی و خشکبار را در تالار دوم بردند و به ارز آزاد نزدیک کردند چون بحث ما این بود که ارز کالای کشاورزی باید همگن با ارز آزاد باشد درغیر این صورت ترویج مسأله قاچاق و کارتهای یکبار مصرف را دارید و تبعاتی که برای دولت ایجاد میشود. با این حرکت و پافشاریای که سازمان توسعه و تجارت انجام داد و بالاخره بانک مرکزی نیز قبول کرد، شما به زودی خواهید دید که در بخش کشاورزی کارت یکبار مصرف از بین خواهد رفت. همچنین بازگشت ارز حاصل از کشاورزی با سرعت زیادی به کشور برخواهد گشت و مشکلات و تبعات ارزها و پروندههای سال ۹۷ تا حال حاضر جمع خواهد شد.
زمانی که آقای همتی رئیس بانک مرکزی بود، چقدر در مسائل ارزی با بخش خصوصی همکاری داشتند؟
ایشان متأسفانه در این بحث به هیچ عنوان تعامل نکردند و با آنکه ادله زیادی برای ایشان بردیم اما قبول نکردند. استنباط آقای همتی بر این بود که ۳ تا ۵ میلیارد دلار ارز کشاورزی که وجود دارد باید تحت کنترل ایشان باشد و ما با این قضیه مشکلی نداشتیم، اینکه از طریق سامانه و صرافی معتبر بانکهای آنها انجام شود اما به نظرم مکانیزم آقای همتی اشتباه بود. اینکه ارز خشکبار و کشاورزی را با ارز پتروشیمی و فرآوردههای نفتی یکسان می دیدند، اشتباه بود اما متأسفانه ایشان توجه نمی کردند. خوشبختانه یا زمان آن رسیده بود یا به دلیل تلاش فعالان بخش خصوصی، حمایت و مدیریت جدید سازمان توسعه و تجارت، باعث شد بانک مرکزی نیز این وضعیت را قبول کند. اگر شما آمار تالار دوم را از بانک مرکزی و تشکل های مرتبط بگیرید شاید برای شما جالب باشد که روزانه چه مقدار ارز در تالار دوم ارائه می شود.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: سازمان توسعه تجارت ارز ۴۲۰۰ تومانی توسعه و تجارت بانک مرکزی غذای ارزان دهک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۴۱۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902972