چه کسانی از بدحجابی آسیب میبینند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۶۷۲۰۶
شل حجابی در جامعه ایران به سمت «بدحجابی» پیش رفته است. منظور از بدحجابی، عدم رعایت حجاب شرعی نیست بلکه نوعی از پوشش است که به عرضه جنسی فرد میپردازد و حس جنسی را در جامعه افزایش میدهد. این اتفاق علاوه بر اثرات وضعی در روح و جان خود فرد بدحجاب به طور مستقیم و غیرمستقیم آسیبهایی را در جامعه ایجاد میکند که اغلب حتی خود افراد بدحجاب از آن غافلاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اول؛ خود زنان بدحجاب: بدحجابی چند اثر مهم روی خود این زنان میگذارد. یکی این که آنها را وارد رقابت خودنمایی میکند که این رقابت هیچ پایانی ندارد. از طرفی هر چه زمان میگذرد به دلیل افزایش طبیعی سن و از بین رفتن زیباییهای ظاهری، احساس ضعف و عدم اعتماد به نفس سراغ این افراد میآید. احساس افسردگی ناشی از عدم توانایی رقابت یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی ناشی از بدحجابی است که سراغ خود این افراد میآید.
از سوی دیگر، هویت این زنان در جامعه با هویت جنسیشان معنا پیدا میکند. این افراد از طریق خودنماییشان در جامعه معرفی میشوند و جامعه در تعامل با این افراد اولین چیزی که مورد توجه قرار میدهد هویت جنسیشان است. هویت جنسی در ارتباطات اجتماعی مهمترین مانع برای عدم اولویت دادن به سایر ابعاد شخصیتی این افراد است. تخصص، تعهد و تواناییهای فردی این اشخاص تحت تاثیر هویت جنسیشان قرار میگیرد و تعاملات این افراد با چنین شرایطی ایجاد میشود.
این وضعیت، یکی از مهلکترین ضربههایی است که به رشد و پیشرفت یک انسان وارد میشود. چرا که همه داشتههای واقعی او برای یک پیشرفت در اولویتهای بعدی قرار میگیرد و مسئله جنسی افراد که یک مسئله ذاتی است و ربطی به تواناییهای او ندارد ارجحیت پیدا میکند و تلاش و تواناییهای اکتسابی افراد به حاشیه رانده میشود. بنا به آنچه هم که گفتیم این زیبایی ظاهری روز به روز هم رو به زوال میرود و به مرور چنین افرادی دچار یأس و افسردگی ناشی از بیهویتی خواهند شد.
دوم؛ کودکان: بنا به آنچه در ابتدا گفتیم مسئله بدحجابی معادل نبود حجاب نیست. پوششهای نامتعارفی که در جامعه باب شده است سبب میشود که کودکان در برخورد با چنین پدیدههایی ذهنشان درگیر مسائل جنسی شود. درگیری ذهنی و مشاهده چنین فضایی در جامعه سن بلوغ را کاهش داده و آسیبهای بعدی را ناشی میشود.
سوم؛ نوجوانان: افزایش تحریک جنسی در جامعه نوجوانان را هم درگیر خود میکند. نوجوانان به دلیل اینکه فاصله جدی تا زمان ازدواج و امکان رفع نیاز جنسی خود دارند تحت فشار سنگین شرایط روحی و روانی بلوغ قرار میگیرند و تصاویر ناهنجار بدحجابی در جامعه نیز به فشار روحی میافزاید. نوجوان در چنین شرایطی ظرفیت بالایی برای درگیری با انحرافات جنسی پیدا میکند. انحرافاتی که آسیبهای جسمی و روحی فراوانی در پی خواهد داشت.
چهارم؛ جوانان: طیف جوان به دلیل استقلال بیشتری که در مواجهه با افزایش سطح تحریک جنسی جامعه میتواند از خود بروز دهد مستعد رفتارهای خطرناکتری است. از طرفی فرهنگ جامعه به سمتی پیش رفته که عموما خانوادهها یکی از شروط اصلی ازدواج را فراهم بودن امکانات اقتصادی میدانند، اما تامین این شرایط برای افراد دشوار است. به همین منوال آمارهای ازدواج نیز کاهش داشته است و جوانان مسیر دشواری را برای رفع مشروع نیازهای خود پیش روی خود میبینند. فشار ناشی از افزایش تمایلات جنسی جامعه نیز این مسیر را با آزارهای روحی و روانی بیشتری همراه میکند و میتواند سبب انحرافات متعددی نیز بشود.
پنجم؛ نهاد خانواده: هر چهار گروه بالا زمانی که درگیر یک بحران میشوند خود به خود نهاد خانواده را هم درگیر بحران میکنند. پدر و مادری که کودک و نوجوان و جوانشان درگیر یک مشکل باشد گویی خودشان درگیر آن مشکل هستند. هر آسیبی که به اعضای خانواده وارد میشود، سایر اعضا را هم بینصیب نمیگذارد.
از سوی دیگر محبت و علاقه میان زن و مرد در یک خانواده در صورتی که هر کدام ذهنیتی به فرد دیگری داشته باشند سست میشود. خودنمایی زنان در جامعه باعث میشود مردان ناخودآگاه به قیاس ذهنی همسران خود با زنان دیگر بپردازند. ضمن اینکه خود این زنان نیز ممکن است در معرض اقبال مردان دیگری قرار بگیرند و نسبت به خانواده خود دلسرد شوند. در حالی که این قیاسها بیشتر جنبه ظاهری دارد و همین امر لطمه جدی را به رابطه زوجین وارد میکند.
منبع : فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بدحجابی قانون هویت جنسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۷۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده برخوردهای تند با پدیده بدحجابی
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت: نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند.
سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است.
مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت: «رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد، اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند.
این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد، اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند.
همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد، اما متاسفانه به نظر میرسد، سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود؛ بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد.
در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند، اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد.
به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.