Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@21:24:34 GMT

به تو هر لحظه سلام

تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۷۵۵۲۷

به تو هر لحظه سلام

گروه زندگی، مژده پورمحمدی: در زندگی روزمره ما صحنه هایی هست که شاید ظاهرشان ساده باشد، اما ناگهان ما را پرت می کند به جغرافیای کربلا و تاریخ عاشورا. دلمان حال و هوای حسینی می گیرد و نم اشکی در چشممان می نشیند. شاید زیر لب زمزمه ای هم بکنیم «صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین». متن زیر توصیف یکی از این موقعیت هاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کیفم را از شانه درآوردم و دنبال کلید گشتم که در را باز کنم. توی هیچ کدام از زیپ ها و جیب ها نبود. کار خودش است. حتما علی در خانه گردی های سینه خیزش، به کیف بخت برگشته من رسیده و دسته کلید محبوبش را در آن یافته. زنگ می زنم. صدای محمد از پشت آیفون می آید.
-کیه؟
-باز کن مامان.
خوب است. صدای گریه ای به گوش نمی رسد. مقداد خوب از پس نگهداری علی هفت ماهه برآمده. اینقدر همیشه خودش را در نگهداری از بچه زیر یک سال ناتوان نشان می دهد که آدم فکر می کند نیم ساعت هم نمی تواند علی را نگهداری کند.
از پله ها می روم بالا، صدای محمد و فاطمه به گوش می رسد. حتما دم در ایستاده اند تا خاطرات این یک ساعتی که نبوده ام را تند تند برایم تعریف کنند و مدام وسط حرف هم بپرند و با هم دعوا کنند. می رسم دم در. دو تا شاخ شمشاد هفت ساله و چهار ساله ام منتظر ایستاده اند.
- مامان مامان! علی اینقدر گریه کرد.
- مامان من پنج بار براش اسبازی آوردم.
- مامان من به بابا گفتم کولر روشن کنه، شاید گرمشه.
همین طور که کفش هایم را در می آورم، به حرف هایشان گوش می کنم.
- بارکلا به شما خواهر و برادر مهربون.
از کنارشان راه باز می کنم و می روم تو. حرف ها ادامه دارد.
- مامان! بابا فکر کرد شاید پوشکش کثیفه. اما کثیف نبود.
- من جای پوشکا رو بلدم.
مقداد با گوشی مشغول است. سلام می کنم. نگاهی به من می کند. 
- سلام خانم! خسته نباشی. کارت انجام شد؟ 
با تکان سر نشان می دهم که کارم انجام شده و راضیم. 
- مامان! بابا تلویزیون روشن کرد که حواس علی پرت بشه.
- هاپ هاپ جیک جیک نشون می داد.
- من گفتم مامان میگه تلویزیون برای علی ضرر داره.
کم کم دارم نگران می شوم.
- علی اولش نگاه کرد، اما بعدش دوباره زد زیر گریه.
- بابا بهش نون داد. اما علی نگرف. همش  جیغ می زد.
- خوب بچه ها آخرش چی شد؟ مقداد! بچه ها راس میگن؟ علی اینقدر گریه کرد؟
سرک می کشم توی اتاق و می بینم علی آرام خوابیده. مطمئن می شوم اتفاق ناگواری نیفتاده.
- آره خانم. طفل معصوم خیلی گریه کرد. منم سردرنمی آوردم باید چه کار کنم. هرچی به عقلم می رسید، هرچی بچه ها می گفتن، انجام دادم. اما مگه آروم میشد؟ حالا گریه نکن، کی گریه کن! سرخ شده بود از بس گریه کرده بود. سرشونه گذاشتم، این وری بغل کردم، اون وری بغل کردم. بالش گذاشتم رو پا تکونش دادم. بی فایده بود. 
- خوب آخرش چی شد؟
- مامان آخرش من براش آب آوردم. خودم تشنه م بود، آب خوردم. دیدم اونم داره نگام می کنه. یه استکان آب براش آوردم. تند تند همه شو خورد. بعدم سرشو گذاشت رو شونه بابا و خوابید.
- آره مقداد؟
- آره. طفل معصوم تشنه بود.
طفل معصوم تشنه بوده. الهی بمیرم.

من و مقداد به هم نگاه می کنیم. بی اختیار هر دو زیر لب می گوییم: السلام علی الحسین(ع) و علی علی بن الحسین(ع) و علی اولاد الحسین(ع).

منبع: فارس

کلیدواژه: علی اصغر ع شیرخوارگان حسینی عاشورا محرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۷۵۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پست کانال روستوف از محبی و قربانی: سلام ایران!

به گزارش "ورزش سه"، در دیداری از هفته بیست و ششم رقابت‌های لیگ برتر روسیه، تیم‌های روستوف و اورنبورگ در ورزشگاه روستوف آرنا به مصاف هم می‌روند.

محمد محبی به دلیل مصدومیت این بازی را از دست داده است، اما محمد قربانی در ترکیب اصلی اورنبورگ حضور دارد و برای تیمش به میدان می‌رود.

این دو بازیکن ایرانی، پیش از آغاز مسابقه و زمانیکه بازیکنان دو تیم برای گرم کردن وارد زمین مسابقه شده بودند، با هم دیداری داشتند. محبی به سمت قربانی رفت و این بازیکن را در آغوش گرفت و آنها دقایقی با هم به صحبت پرداختند.

نکته جالب اینکه کانال تلگرامی باشگاه روستوف با انتشار ویدیو خوش و بش این دو بازیکن، نوشت: سلام ایران.

کانال رسمی روستوف با انتشار این ویدیو و قرار دادن ایموجی پرچم ایران، نوشت: سلام ایران.

دیگر خبرها

  • کارگاه آموزشی مامان مربی؛ محصول جدید تلوبیون برای مادران ایرانی
  • پست کانال روستوف از محبی و قربانی: سلام ایران!
  • (تصاویر) تلاش کشتی‌گیران غول پیکر برای درآوردن گریه نوزادان
  • «با شما سربلندیم» شعار دهه کرامت
  • اول سلام بعد تاج‌گذاری در کاخ اختصاصی
  • حاجی می‌گفت: می‌توانیم چند بار اسراییل را شخم بزنیم
  • حواله علی پی
  • ویدئویی شگفت‌انگیز از صدای جوجه تیغی که شبیه گریه نوزاد است
  • درخواست تلخ و گریه‌آور کودکان سیل زده سیستان بلوچستان | فیلم
  • مامان بگو برای دین و کشور رفتم؛ دست راست اسلحه و دست دیگرم کتاب