Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-07@09:28:37 GMT

دین ندارید لااقل به شئون عربی خود بازگردید

تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۸۱۰۷۳

دین ندارید لااقل به شئون عربی خود بازگردید

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، سید بن طاووس در کتاب لهوف می‌نویسد: حسین که دید جوانان و دوستانش همه کشته شدند و روی زمین افتاده‌اند، تصمیم گرفت خود به جنگ دشمن برود. صدا زد: آیا یاوری هست که به امید پاداش خداوندی، ما را مدد کند؟

تیر حرمله

زنان که صدای حسین را شنیدند ضجه برآوردند. حسین به زینب گفت: فرزند خردسال مرا بده تا برای آخرین بار او را ببینم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حسین کودک را روی دست گرفت و همین که خواست او را ببوسد، حرمله بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد که به گلوی کودک رسید و گوش‌ تا گوش او را برید.

حسین کودک را به زینب داد و هر دو دست را زیر خون کودک گرفت. چون کف دست‌هایش پر خون شد، خون را به سوی آسمان پاشید. سپس گفت: آن چه این مصیبت را برای من آسان می‌کند، این است که خداوند آن را می‌بیند.

امام باقر گفت: از آن خون یک قطره هم بر روی زمین نیفتاد.

کشتار بزرگ

راوی می‌گوید: تشنگی حسین به نهایت سختی رسید. پس بر فراز سد آب برآمد تا داخل فرات شود و برادرش عباس نیز پیشاپیش او بود.

سربازان ابن سعد جلوگیری کردند و مردی از قبیله دارم، تیری به سوی حسین پرتاب کرد که زیر چانه حسین جای گرفت. حسین تیر را بیرون کشید. سپس سربازان، عباس را از حسین جدا کردند و گرداگردش را گرفتند تا او را کشتند.

حسین بر قتل برادرش سخت گریست و دشمنان را به جنگ تن به تن فراخواند. او هر کس را که به میدان می‌آمد، می‌کشت تا آن که کشتار بزرگی کرد.

لااقل به شئونات عربی خود برگردید

یکی از راویان می‌گوید: به خدای قسم هرگز دلاورتر از حسین ندیدم. همین که او شمشیر به دست به سمت دشمنانش هجوم می‌برد مانند آنها مانند گوسفندانی که گرگ به آنها حمله کرده باشد، از مقابل شمشیرش فرار می‌کردند و مثل ملخ‌های پراکنده در آن بیابان پخش می‌شدند. سپس حسین به جایگاه مخصوص خود برمی‌گشت و می‌گفت: لاحول و لاقوه الا بالله.

راوی می‌گوید: آن‌قدر با آنان جنگید که بر اثر به هم خوردن صف‌ها، انبوه لشکر در فاصله میان حسین و خیمه‌ها قرار گرفتند. حسین فریاد می‌زد: وای بر شما ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین و از روز جزا پروایی ندارید لااقل در دنیای خود آزادمرد باشید. اگر هم عربید لااقل به شئون عربی خود برگردید.

شمر فریاد زد: پسر فاطمه چه می‌گویی؟

حسین گفت: من با شما می‌جنگم و شما با من. زنان را در این میان گناهی نیست. تا من زنده‌ام، نگذارید متعرض حرم من شوند.

شمر گفت: پیشنهادت را می‌پذیریم.

فحاشی به حسین (ع)

پس همگی آهنگ جنگ با حسین کردند. حسین به آنان و آنها به حسین حمله کردند. در این میان حسین جرعه‌ای آب خواست ولی ندادند. هفتاد و دو زخم بر بدنش رسید. ایستاد تا مگر ساعتی استراحت کند که دیگر طاقت جنگش نمانده بود. در این حال سنگی آمد و به پیشانی‌اش خورد. دامنش برگرفت تا پیشانی‌اش را از خون پاک کند که تیری سه پر و زهرآگین بر سینه‌اش فرود آمد. سپس تیر را گرفت و بیرون کشید. دیگر حسین را یارای جنگ نمانده بود. در جای خود ایستاد.

هر کس از دشمن که می‌آمد، چون نمی‌خواست دامنش به خون حسین آلوده باشد، بازمی‌گشت تا این که مردی از قبیله کنده به نام مالک بن یسر آمد. نخست حسین را ناسزا گفت و با شمشیر آن چنان بر سر او زد که کلاه حسین را برید و شمشیر بر سر او نشست و کلاه پر از خون شد.

شمر خجالت‌زده

عبدالله بن حسن بن علی که بچه‌ای نابالغ بود از خیمه زنان بیرون آمد و دوید تا به حسین رسید. زینب دوید تا او را از آمدن بازدارد ولی او حاضر نشد و سخت خودداری کرد و گفت: به خدا قسم از عمویم جدا نشوم.

بحر بن کعب و بعضی گفته‌اند حرمله بن کاهل، نزدیک شد تا شمشیر بر حسین بزند که عبدالله گفت: وای بر تو ای فرزند زن ناپاک! عموی مرا می‌کشی؟

 و او شمشیر را فرود آورد که پسرک دست خود را سپر کرد و دستش از پوست آویزان شد. پسرک صدا زد: مادر.

حسین او را به سینه چسباند. حرمله بن کاهل تیری انداخت که گلوی پسر را که در آغوش عمویش بود، گوش تا گوش برید.

سپس شمر بن ذی‌الجوشن به خیمه‌های حسین حمله کرد و نیزه‌اش را به خیمه فروبرد و گفت: آتشی بیاورید تا خیمه و هر چه در آن است را بسوزانم.

حسین گفت: خدایت به آتشش بسوزاندت.

شبث آمد و شمر را برای این کار سرزنش کرد و شمر هم خجالت‌زده بازگشت.

منبع: لهوف، سید بن طاووس، مترجم: سیداحمد فهری زنجانی

برچسب‌ها کربلا مقتل ماه محرم عاشورای حسینی امام حسین پروندهٔ خبری تکیه ایرنا

منبع: ایرنا

کلیدواژه: کربلا مقتل ماه محرم کربلا مقتل ماه محرم عاشورای حسینی امام حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۸۱۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | واکنش جالب معلم عربی محمد بحرانی به خاطره‌ای که بحرانی از او در برنامه تعریف کرد

266 33

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903335

دیگر خبرها

  • ببینید | واکنش جالب معلم عربی محمد بحرانی به خاطره‌ای که بحرانی از او در برنامه تعریف کرد
  • (ویدئو) معلم عربی محمد بحرانی جواب او را داد
  • کشف شمشیر کمیاب ۱۰۰۰ ساله
  • کشف شمشیر کمیاب هزار ساله در اسپانیا
  • کشف شمشیر کمیاب هزار ساله
  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا می‌کردید
  • بازی جدید قالیباف برای حفظ صندلی ریاست؛ تندرو‌ها شمشیر را از رو بسته‌اند
  • بازی جدید قالیباف برای حفظ صندلی ریاست /تندروها شمشیر را از رو بسته اند /وعده های عجیب کاندیداهای ریاست مجلس
  • هت تریک کریستیانو رونالدو مقابل الوحده با گزارش عربی / فیلم
  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!