امام حسین(ع) مبانی اسلام ناب محمدی(ص) را احیا کرد/ بیمه کردن ایران در برابر توطئه های دشمنان با وجود فرهنگ حسینی
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۲۸۸۸۹
حجتالاسلام والمسلمین شجاع الدین ابطحی گفت: هدف اصلی قیام عاشورا زنده نگه داشتن اسلام ناب و حفظ روحیه ظلم ستیزی و تلاش برای آزادی از طاغوت و آشنایی با معارف اسلام بوده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حجت الاسلام و المسلمین شجاع الدین ابطحی، کارشناس مسائل مذهبی در گفت و گو با خبرنگار عصرهامون بیان کرد: اگر چه کلمه هیات در زمان ائمه علیهم السلام نبوده ولی همواره به شیعیان توصیه می فرمودند که دور هم جمع بشوید و امر ما اهل بیت(ع) را احیا کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در حقیقت توصیه ائمه اطهار(ع) به شیعیان این بوده که با دور هم جمع شدن و با بیان فضایل و مناقب و ذکر مصائب و حقانی اسلام ناب را زنده نگهدارید.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: اگر جوانان با مجالس عزاداری محرم انس بگیرند در حقیقت از تهاجم فرهنگی مصون می مانند و نسل منتظر و مدافع حرم تحویل جامعه می شود.
حجت الاسلام ابطحی اضافه کرد: یکی از اهداف امام حسین(ع) از قیام عاشورا امر به معروف و نهی از منکر احیای سنت جدش پیامبر (ص)و پدرش امیر المومنین (ع) بوده و از زمامدار فاسدی مثل یزید و بنی امیه جامعه آسیب دیده بود نیازمند اصلاح بود.
وی عنوان کرد: احیای فرهنگ حسینی برای نسل های جدید لازم است و نباید گذاشت شعائر حسینی از محتوا خالی شود یا خدای ناخواسته انحراف در آن راه پیدا شود که دشمنان توسط دست های خائن چنین قصدی دارند که باید نهایت دقت در سبک مراسم و در لحن مصائب و نوحه ها شود.
وی خاطرنشان کرد: هدف اصلی زنده نگه داشتن اسلام ناب حفظ روحیه ظلم ستیزی و تلاش برای آزادی از طاغوت آشنایی با معارف اسلام و کسب ثواب و قرب به ذات اقدس آله همه اهل بیت کشتی نجاتند ولی کشتی امام حسین (ع) سریع تر است.
این کارشناس مذهبی اذعان کرد: امام حسین(ع) انسان کامل و تمام کمالات را در بالاترین سطح آن دارا بوده که هر امامی به تناسب زمان خودش برخی از کمالاتش بیشتر می درخشیده است.
وی افزود: امام حسین(ع) عزت، آزاد مردی و ایثار و شجاعت و استقامت از ویژگی های شاخصی بوده که آن حضرت دارا بودند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: امام حسین ع اسلام ناب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۲۸۸۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»