چارلی چاپلین دنیای اکشن کیست؟
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۳۸۳۱۹
برد پیت فاش کرد که در صحنههای مبارزه در فیلم قطار سریعالسیر از چه روش پنهانی استفاده کرده است.
پشت هنرنمایی برد پیت در فیلم اکشن جدید دیوید لِیچ، قطار سریعالسیر، افسانهای پنهان است: جکی چان.
برد پیت، در مراسم فرش قرمز فیلم قطار سریعالسیر، که اقتباسی از رمان ژاپنی ماریا بیتل نوشته کوتارو ایزاکا است، اعتراف کرد که با استفاده از شیوه مبارزه جکی چان، حرکات خود را در فیلم طراحی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیت در این فیلم نقش قاتلی را بازی میکند که سوار بر قطاری از توکیو به کیوتو، ماموریت دارد کیفی را به دست بیاورد و در عین حال، در برابر قاتلان حرفهای آموزشدیده، با بازی آرون تیلور جانسون، برایان تایری هنری و... از جان خودش دفاع کند.
پیت در هنگام فیلمبرداری فیلم اکشن-کمدی قطار سریعالسیر گفت: «ما همیشه در مورد جکی چان صحبت میکنیم، اینکه چقدر جکی چان را دوست داریم. او یکجورهایی چارلی چاپلین ماست، گرچه بسیار دست کم گرفته شده است. چیزهایی که او وارد سینما کرده بسیار شگفتانگیز است؛ تمام روشهایی که برای وارد کردن کمدی به اکشن و دعواها به کار برده است. من از روش او استفاده کردم و قبلا از این کارها نکرده بودم!»
خبر شوکه کننده بازیگر مشهور درباره خودش | یکسال به دنبال گنج در یک عمارت چند هزارمتری
کارگردان فیلم، دیوید لیچ قبلا به Insider گفته بود از آنجایی که بیشتر اکشنهای فیلم در قطاری در حال حرکت اتفاق میافتد، سکانسها به مبارزات فشرده به سبک چان اختصاص یافته است؛ حملههای کوتاه و ضربههای سریع و زیاد.
لیچ که قبلا هماهنگکننده بدلکاری بود، با پیت در فیلم باشگاه مشتزنی، آقا و خانم اسمیت و یازده یار اوشن همکاری کرده بود.
لیچ سبک اکشن هنگکنگی با استایل امریکایی را که از دن اینوسانتو، یار تمرینی بروس لی آموخته بود، در کارهایش گنجانده است. او را تا حدی میتوان پیشگام سبک «گان-فو» در فرنچایز جان ویک دانست. لیچ بعدها در ددپول ۲، در مقام کارگردان با برد پیت همکاری کرد.
لیچ گفت: وقتی پیت وارد پروژه شد، به نظر میرسید که با کار کردن با من به عنوان کارگردان راحت است، ما سالها در حین کار، به رابطه دوستانه و عالیای رسیده بودیم، اما اینکه ایدههای من را به عنوان کارگردان خیلی زود پذیرفت، برایم مایه شگفتی بود.
پسزمینه لیچ با کارهای گذشته پیت مشابهت دیگری هم دارد: برد پیت در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» کوئنتین تارانتینو، در صحنهای با بروس لی خیالی با بازی مایک مو مبارزه میکند. این صحنه جنجالی آن سال با واکنش منفی خانواده استاد فقید هنرهای رزمی بروس لی مواجه شد. برد پیت برای این فیلم برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: قطار سریع السیر برد پیت جکی چان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۳۸۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حسنا و ملکههای رنگی» به کتابفروشیها آمدند
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» نوشته نسیبه استکی بهتازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب تخیلی و دنیای نوجوانان را به تصویر میکشد.
در معرفی این کتاب آمده است:
کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» دنیایی را که نوجوان ما فکر میکند، ایده آل است نشانش میدهد و ذره ذره طعم بودن در این دنیا را به او میچشاند. دنیایی که در آن همه چیز حتی پلهها، صندلی و دیوارها برق میزنند. هزاران کمد لباس نو وجود دارد و فقط اگر سری به یکی از کمد جواهرات ملکه بزنیم دهانمان باز میماند. اما واقعاً درون این دنیای پرزرق و برق همه چیز همین قدر بی عیب و نقص است؟! حسنا که شخصیت اصلی داستان ماست، آیا میتواند بی ترس از حیلههای ملکه و فکر دلتنگی خانوادهاش اینجا بماند؟! اصلاً شاید حسنا هم ملکه شود و در این دنیای قشنگ، قصری برای خودش بسازد، شاید هم اسیر این چیزها نشود و یاد حرفهای پدرش بیفتد که همیشه میگفته «با این چیزها دست و پای ذهنت رو میبندی، ذهنی که بسته شد، دیگه نمیتونه آزادانه رشد کنه».
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
حسنا همین که میخواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود.
یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمیگشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمیتوانست بی خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد. همین که نوک دستش با آن شیء براق تماس پیدا کرد، سنگ زیر پایش شروع به لرزیدن کرد. لرزید و لرزید و یکدفعه پایین رفت.
این کتاب با ۱۷۲ صفحه و قیمت ۱۰۵ هزارتومان عرضه شده است.
کد خبر 6090128 فاطمه میرزا جعفری