رشد ۴۸.۹ درصدی هزینه خانوارها نسبت به سال ۹۹ / سهم ۳۶ درصدی مسکن در سبد هزینه شهرنشینان
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۶۵۶۰۱
مرکز آمار ایران دیروز گزارش اولیه هزینه-درآمد خود را منتشر کرد. براساس این گزارش، میانگین درآمد خانوارهای شهری در سال گذشته به ۱۱۲ میلیون تومان و در مناطق روستایی به حدود ۶۴ میلیون تومان رسیده که حکایت از رشد ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ دارد. هزینههای خانوارها هم در مناطق شهری ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در مناطق روستایی نزدیک به ۵۲ میلیون تومان بوده که نشان از رشد ۴۹ درصدی در مناطق روستایی و ۵۲ درصدی در مناطق روستایی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ازجمله دادههای آماری منتشرشده ازسوی مرکز آمار ایران در گزارش هزینه-درآمد، آمارهای مربوط به مالکیت مسکن است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانههای سازمانی و وقفی و رایگان زندگی میکنند. با احتیاط میتوان گفت ۳۲ درصد از ایرانیان فاقد مسکن ملکی هستند. واژه با احتیاط از این منظر مطرح شد که ۸.۵ درصد از ایرانیان در مسکن رایگان زندگی میکنند. طبق آمارها، خانوارهای دارای مسکن ملکی در سال ۱۳۹۵ حدود ۶۵.۸ درصد بوده که تا پایان سال ۱۴۰۰ افزایش ۲.۵ درصدی داشته است.
ترس شدید خانوارها از هزینهکرد رفاهی
نگاهی به تغییرات متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری و درآمد خانوار نشان میدهد طی ۵ یا ۶ سال اخیر اختلاف روزافزونی بین هزینه و درآمدها رخ داده بهطوری که درآمد خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۹ درحدود ۷۴ میلیون و هزینه آنها نیز درحدود ۶۲ میلیونتومان است که در مقایسه با سال قبل از خود رشدهای ۳۸ و ۳۰ درصدی را ثبت کردهاند. در سال ۱۴۰۰ نیز در مناطق شهری درآمد خانوار بیش از ۱۱۲ میلیونتومان بوده که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۵۰.۵ درصدی را نشان میدهد. طی سال گذشته هزینه خانوار ۹۲ میلیون و ۵۰۱ هزارتومان است که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۴۸.۹ درصدی دارد. مقایسه کسری یا مازاد هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد طی سال گذشته خانوارهای شهری مازاد نزدیک به ۲۰ میلیونتومانی داشتهاند که نسبت به مازاد درآمد-هزینه سال ۱۳۹۹ رشد ۵۹ درصدی داشته است.
چنین افزایشی نشان میدهد افزایش سطح قیمتها با ایجاد نگرانی و بیثباتی در اقتصاد درنهایت منجر به کاهش هزینههای خانوارها شده و این روند از سال ۹۴ بهبعد همچنان ادامه دارد. این اتفاق هرچند ممکن است تاثیرپذیرفته از تحریمها باشد، اما بهمراتب برای اقتصاد کشور خطرناکتر است؛ چراکه کاهش هزینههای خانوارها بهمعنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایهگذاریها در کشور خواهد بود که درنهایت امر رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار میدهد. بهعبارتی، خانوارها با ترس از بیثباتی اقتصاد، کمتر خرج میکنند و محتاطانه با جیب خود رفتار میکنند.
بررسیها نشان میدهد در خانوارهای شهری نسبت هزینه به درآمد که همواره بیش از یک بوده بهسمت کمترشدن پیش میرود و در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ به ۰.۸ رسیده است. بررسی هزینه و درآمد خانوارهای کشور نشان میدهد چنین موارد مشابهی تنها در سالهای بحرانی مانند جنگ و قحطی در ۱۰۰ سال اخیر مشاهده شده است. وضعیت درمورد خانوارهای روستایی نیز به همین شکل است و نسبت هزینه به درآمد در روستاییهای کشور نیز از ۱.۲ در سال ۸۹ به ۰.۸ در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ رسیده که حاکی از افت شدید مصرف در آنهاست. براساس آمارها، درآمد خانوارهای روستایی در سال ۹۹ بهصورت میانگین ۴۲ میلیونتومان و مصرف سالانه آنها نیز ۳۴ میلیونتومان بوده است. در سال ۱۴۰۰ نیز متوسط درآمد روستاییان ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزارتومان و متوسط هزینه آنها نیز ۵۱ میلیون و ۹۱۲ هزارتومان بوده است.
شکاف بین درآمد و هزینه درواقع حکایت از عدم علاقه خانوارها به هزینهکرد باقیمانده درآمد خود است. این مساله که احتمالا ناشی از بیثباتی اقتصاد است خانوارها را مجبور به کاهش هزینهها کرده است.
درواقع فزونی گرفتن تورم و رسیدن آن به محدوده ۳۰ تا ۴۰ درصد در حدفاصل سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰، علیرغم آنکه افزایش هزینهها و درآمد خانوارها را هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی در پی داشت، اما مسبب نگرانی خانوارها از شرایط آینده اقتصاد و عدم ثبات آن شد. در چنین شرایطی با اینکه درآمد خانوارها در کل کشور افزایش داشته، اما بهدلیل همان نگرانی از آینده و بیثباتی، هزینههای آنها را کاهش داده است. این مساله از منظر تئوریهای رشد و توسعهای اقتصادی نکتهای منفی و بازدارنده محسوب میشود؛ چراکه کاهش هزینههای خانوارها مستقیما منجر به کاهش مصرف آنها و درنهایت کاهش تولید و عمیقتر شدن رکود اقتصادی میشود. درحالیکه در سالهای اخیر بهدرستی رشد اقتصادی مهمترین هدف اقتصاد کشور در بلندمدت بوده و این مهم جزء برنامهها و شعارهای دولت سیزدهم نیز بوده، اما باید توجه داشت که ملاک رضایت خانوارها در کوتاهمدت نه رشد اقتصادی بلکه هزینهای آنهاست؛ بنابراین در اولین نگاه به عملکرد بودجهای خانوارها به این نکته یعنی «تهدید خرج کمتر» برمیخوریم و دولت سیزدهم باید به این نکته توجه داشته باشد که هرگونه سیاست رفاهی یا سیاستی که قصدش افزایش مطلوبیت خانوارهاست باید در راستای افزایش درآمد خانوارها و تبدیل آن به هزینه باشد. به هر صورت این یک مطلب کلی و با رعایت میانگین خانوارهای جامعه است و عمق فاجعه در بررسی تفاوتهای درآمدی و هزینه دهکها بهدست میآید.
درآمد شهریها ۲ برابر روستاییان
بررسی گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد میزان درآمد خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۰ به ۱۱۲ میلیون و ۴۲۲ هزارتومان و درآمد خانوارهای روستایی ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزارتومان بوده است. بهعبارتی، درآمد شهریها ۱.۸ برابر روستاییان است؛ اما در بخش هزینهها نیز هزینه خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۰ حدود ۹۲ میلیون و ۵۰۲ هزارتومان و برای روستاییان ۵۱ میلیون و ۹۱۲ هزارتومان بوده است. در اینجا نیز هزینه شهریها ۱.۸ برابر روستاییان است. این شکاف درآمد و هزینه در شهرها و روستا با توجه به شاخصهای زندگی و تفاوت قیمت مسکن و... در شهرها و روستاها طبیعی است و امری غیرعادی محسوب نمیشود، اما نکتهای که باید در اینجا به آن توجه داشت، کاهش شکاف درآمدی شهر و روستا در مقاطع خاصی رخ داده است. برای مثال در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ که خودکفایی کشور در برخی محصولات همچون گندم رخ داد، رشد تولید و به تبع آن افزایش درآمدها در روستاها موجب کاهش شکاف درآمدی بین شهر و روستا شد.
در این دوره درآمدها خانوارهای شهر ۱.۶ تا ۱.۷ برابر روستاییان بود. دومین نقطهعطف در شکاف درآمدی شهر و روستا مربوط به سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ است. در این مقطع برخلاف گذشته که افزایش تولید و درآمد روستاییان باعث کاهش شکاف درآمدی شد، سیاست توزیعی و یارانههای نقدی است که شکاف بین شهر و روستا را کم کرد. در این دوره نیز شکاف درآمدی شهر و روستا بین ۱.۶ تا ۱.۷ برابر بود. همانطور که مشاهده میشود در این دوره کاهش شکاف درآمدی بین شهر و روستا عمدتا که در نتیجه سیاست توزیعی دولت (اجرای طرح هدفمندی یارانههای مصوب سال ۱۳۸۹) رخ داده بود، با کاهش اثر یارانههای نقدی بهواسطه تورم و عدم اجرای مراحل بعدی قانون هدفمندی یارانهها، شکاف شهری و روستایی در حوزه درآمدها افزایش یافته و در سالهای ۹۵ و ۹۶ به ۱.۸ و ۱.۹ برابر در سال ۱۳۹۸ رسیده است. در سهسال اخیر نیز تفاوت درآمدی شهر و روستا ۱.۸ برابر بوده است.
گرچه شیوه دوم یعنی سیاست توزیعی برای بسیاری افراد و حتی دولتها خوشایند است، اما آنچه در کشورهای توسعهیافته و ازجمله کشورهای پیشرو همچون چین رخ داده، کاهش شکاف درآمدی شهر و روستا از طریق افزایش سهم روستا از کیک اقتصاد و تولید است. این وضعیت برخلاف سیاست توزیعی که همواره با التهابات ارزی و تورم اثر آن از بین میرود، نسبتا پایدارتر بوده و اگر سیاستهای دولت درخصوص روستاها مشخص، یکپارچه و هدفمند باشد، میتواند منجر به تحولات جدی در روستاها شود. درمجموع بهنظر میرسد در ایران دولتها زمانی که صحبت از معیشت روستاییان میشود صرفا نگاه ۱-عمرانی (گسترش تاسیسات و تجهیزات اولیه همانند آب و برق و گاز) و ۲-سیاستهای توزیعی دارند و به اقتصاد روستایی کمتر بهعنوان یک عامل نجاتدهنده از فقر نگاه میشود. برخلاف ایران، نگاهی به تجربه فقرزدایی در چین نشان میدهد در این کشور فقرزدایی صرفا پیامد پویایی اقتصاد بوده است. برای مثال درحال حاضر ۱۷۵ میلیون نفر در بخش تعاون چین شاغلند و نکته قابلتامل اینکه ۹۰ درصد تعاونیها در روستاها و بخش کشاورزی جانمایی شده است.
پردرآمدترین استانها
براساس گزارش مرکز آمار ایران، پردرآمدترین استان ایران طبق الگوی سالهای قبل استان تهران بوده است. درحالی که میانگین درآمد خانوارهای شهری طی سال ۱۴۰۰ حدود ۱۱۲ میلیون تومان بوده، این مقدار برای استان تهران نزدیک به ۱۶۰ میلیون تومان بوده است. در رتبه دوم استان البرز قرار دارد که مجموع میانگین درآمد خانوارهای آن حولوحوش ۱۳۳ میلیون تومان بوده است. مازندران با حدود ۱۲۵، یزد با ۱۲۱ و اصفهان با حدود ۱۱۱ میلیون تومان به ترتیب در رتبههای سوم تا پنجم جای گرفتهاند. در رتبه ششم آذربایجانغربی با ۱۱۰ میلیون تومان، در رتبه هفتم فارس با ۱۰۹ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، در رتبه هشتم بوشهر با حدود ۱۰۷ میلیون تومان، در رتبه نهم آذربایجانشرقی با ۱۰۶.۵ میلیون تومان و در رتبه دهم کهگیلویهوبویراحمد با ۱۰۵ میلیون تومان قرار دارند.
هزینه بالای مسکن در شهرها و غذا در روستاها
بررسی هزینههای خانوارهای شهری و روستایی نشان میدهد در سال ۱۴۰۰ کل هزینههای خانوار شهری نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۴۹ درصد و برای خانوارهای روستایی رشد ۵۲.۴ درصدی داشته است. در بین هزینههای خانوارها نیز در سال گذشته هزینه خوراکی خانوار شهری افزایش ۵۳ درصدی و این میزان در روستاها افزایش ۵۲ درصدی داشته است. در شهرها هزینه غیرخوراکی افزایش ۴۷.۴ درصدی و در روستاها افزایش ۵۲.۸ درصدی داشته است. در بین هزینههای خانوار شهری، ۲۷ درصد مربوط به اقلام خوراکی و ۷۳ درصد مربوط به اقلام غیرخوراکی است. این میزان در روستاها به ترتیب ۴۰ و ۶۰ درصد است. این تفاوت شهری و روستایی عمدتا بهدلیل سهم بالای هزینه مسکن در شهرهاست. بهطوریکه در شهرها ۳۶ درصد و در مناطق روستایی ۱۹ درصد هزینه خانوار مربوط به هزینه مسکن بوده است. بهداشتودرمان و حملونقل هرکدام با سهم ۱۰ درصدی در هزینه خانوار شهری پس از مسکن قرار دارند.
بیشتر بخوانید: فاصله هولناک حداقل دستمزد با قیمت مسکن/ حقوق یک سال کفاف خرید ۲ متر خانه در تهران را میدهد همتی خطاب به وزیر راه: از ۴میلیون مسکن چه خبر؟/ هنوز نساختهاید، قیمتش را گران کردهاید217 256
کد خبر 1662741منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مسکن اجاره نشینی خانوارهای شهری در سال درآمد خانوارهای شهری هزینه های خانوارها خانوارهای روستایی میلیون تومان بوده کاهش شکاف درآمدی مناطق روستایی هزینه های خانوار نسبت به سال ۱۳۹۹ برابر روستاییان مرکز آمار ایران درصدی داشته درآمد خانوارها درآمد خانوار تومان بوده کاهش هزینه ها هزینه خانوار سیاست توزیعی سال ۱۳۹۹ رشد خانوار شهری نشان می دهد سال ۱۴۰۰ ۱۱۲ میلیون سال گذشته یارانه ها بی ثباتی رخ داده ۲ درصد ۵ درصد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۶۵۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: زندگی با سگها! سبک زندگی جدیدی که خیلیها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده و البته حسابی هم گرفتار شدهاند. از هزینههای مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبانبستهها که بگذریم گردش و تفریح این سگها هم امروز برای صاحبانشان حسابی درد سرساز شده است. بهطوریکه خیلی اوقات ترجیح میدهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینههای هنگفتی را پرداخت کنند.
دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانهروز نمیتواند آنطور که باید از سگش مراقبت کند: «صبحها ساعت ۶ از خانه بیرون میزنم و ساعت ۸ شب به خانه میرسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. بهخاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»
او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیونهای نگهداری از سگها زده، اما قیمتهای بالا پشیمانش کرده است: «پانسیونها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگها را انجام میدهند که قیمتهایشان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»
داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت میکند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برایشان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهمترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفتوگو با این افراد به یکی از بوستانهای تهران سر زدیم.
درآمد میلیونی از سگگردانیتیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را بهدست گرفته و پابهپای او در بوستانک محله میچرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچهها از چارلی میترسند، بهخاطر همین سعی میکند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت میکنم و مشخص میشود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجیها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانیها به او و همکارانش سگگردان میگویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار میکردم. حقوق پایهام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول میکشید و این رسما باعث میشد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی میکنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان بهخاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئلهای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت بهطوریکه بهگفته خودش دیگر بیخیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفهای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون میآورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند؛ ماهی ۷ میلیونو ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعهها که تعطیل است. آنهم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»
دانشجو هستمبنی هم سگی از نژاد مالیتز است. تر و تمیز و آراسته با کفشها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول میدهد. اما کسی که قلاده او را بهدست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی میکند. اطلاعات زیادی درباره سگها ندارد میگوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که بهخاطر شرایط شغلی و ماموریتهای مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک میآورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانستهام آنطور که باید با سگها ارتباط برقرار کنم.»
انگلپراکنی در معابر و بوستانهای شهریهمینطور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک میچرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی میکند؛ رفتاری که دیدنش خانوادههای دیگر را آزردهخاطر میسازد. چرا که معتقدند سگگردانها بیمحابا سگهای خود را در فضای بوستانها و پیادهراهها رها میکنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچهها و سلامت خانوادهها میشوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را میبیند، میگوید: «متأسفانه عدهای با گرداندن سگهای خود در فضای شهری، بهخصوص بوستانها، موجب انگلپراکنی در شهر میشوند.» بهگفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگگردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگها الزامی برای جمعآوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستانهای شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اینطور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.
قانونگذار وارد شودبا توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماریهای باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگها به انسان منتقل میشود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگها در معابر شهری و محل زندگی انسانها حق داد و به فکر چارهای برای حل این مشکل بود.
نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عدهای از روی چشموهمچشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده است، علاوه بر این نهتنها چالشهای اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانیهایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدتهاست زنگ خطرش در جوامع شهری بهصدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.
کد خبر 847543 برچسبها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب