Web Analytics Made Easy - Statcounter

مقتول مردی 46ساله بود که همسر و فرزند او در آمریکا اقامت داشتند. مرد جوان هر روز با همسر و فرزندش در ارتباط بود اما از نهم اسفندماه همسرش هرچه با او تماس می‌گرفت پاسخی دریافت نمی‌کرد. وی که نگران شده بود با شوهرخواهرش تماس گرفت و از او خواست سری به خانه‌شان بزند و خبری از شوهرش بگیرد.

شوهرخواهر این زن که کلید یدکی خانه را داشت، خودش را به آنجا رساند و پس از ورود به خانه با جسد غرق در خون باجناقش در اتاق خواب مواجه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این شرایط بود که ماجرای این حادثه به پلیس و قاضی جنایی اعلام شد و تیمی از کارآگاهان راهی محل حادثه شدند.

در ابتدا ماموران به تحقیق از باجناق مقتول پرداختند. او گفت: مقتول، مهندس ساختمان بود و از زمانی که همسر و دخترش برای زندگی به آمریکا رفته‌اند تنها زندگی می‌کرد. من و همسرم هرازگاهی به او سر می‌زدیم و برایش غذا می‌بردیم اما امروز وقتی به خانه‌اش رسیدم با دیدن جسد او شوکه شدم.

در ادامه تحقیقات مشخص شد که 2روز از زمان مرگ می‌گذرد و دلارهایی که در خانه‌ مقتول بوده سرقت شده است. همچنین مأموران به جست‌وجو در خانه وی پرداختند و یک دست لباس زنانه پیدا کردند که آثار لکه‌های خون روی آن وجود داشت اما متعلق به مقتول نبود.

از سوی دیگر با توجه به سالم بودن قفل در، فرضیه جنایت از سوی یک آشنا با انگیزه سرقت قوت یافت. در ادامه، ‌چند مظنون در این پرونده دستگیر شدند اما هیچ مدرکی علیه آنها نبود و همه‌شان آزاد شدند.

تحقیقات در این پرونده برای کشف اسرار جنایت کماکان ادامه داشت تا اینکه در تازه‌ترین تحقیقات پلیسی، ردپای یک زن آشنا در این جنایت به‌دست آمد. آنطور که پلیس دریافته، زن آشنا روز حادثه در اطراف خانه مقتول دیده شده بود. او روز حادثه به همراه همسرش در اطراف خانه مقتول پرسه می‌زدند و این فرضیه مطرح شده که احتمالا زن جوان به همراه همسرش وارد خانه شده و سپس زن جوان در جدال با آقای مهندس، ‌وی را به قتل رسانده و بعد با همدستی شوهرش دلارهای مقتول را سرقت کرده‌اند.

به دست آمدن این سرنخ‌های تازه موجب شد زن آشنا بازداشت شود. او دیروز برای تحقیق به شعبه دوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و درحالی‌که اشک می‌ریخت، به بازپرس محمد وهابی گفت: مقتول از اقواممان بود که هرازگاهی به همراه شوهرم به خانه‌اش می‌رفتیم و به او سر می‌زدیم. چون همسر و فرزندش نبودند و او تنها زندگی می‌کرد گاهی برایش غذا می‌بردیم و اصلا از ماجرای قتل خبر ندارم. حتی شوهرم نیز از جزئیات قتل بی‌اطلاع است و ما نقشی در جنایت نداریم.

در این شرایط بازپرس محمد وهابی دستور داده تا بررسی‌های تخصصی درباره اینکه لکه‌های خون متعلق به این زن بازداشت‌شده است یا نه صورت بگیرد تا شاید اسرار این جنایت فاش شود.

23302

کد خبر 1665099

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۱۷۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم

همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین‌ ماه، اهالی کوچه‌ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.

بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی‌37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.

دستگیری در کلبه جنگلی

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول می‌گفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.

در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.

متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نمی دانستم قاتلم

مرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.

انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟

من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.

اما در نهایت جانش را گرفتی؟

متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،‌خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم،‌ ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.

برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟

شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.

پس چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛‌شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.

کد خبر 848122 برچسب‌ها تهران قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • مردی با جیب پر از چک‌پول توسط برادرش به قتل رسید
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
  • قتل برادر با شلیک گلوله/ کشف میلیاردها تومان چک خون‌آلود در جیب مقتول
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
  • وارسی گوشی موبایل همسر باعث قتل شد
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم