Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-02@22:05:57 GMT

سینمای سیاسی فرصتی برای روشن نمایی‌ها

تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۳۶۷۱۰

سینمای سیاسی فرصتی برای روشن نمایی‌ها

گونه سیاسی سینما در دنیا بسیار حساس و پر حرف وحدیث و البته بسیار پر طرفدار است و معمولا هر کارگردانی به سمت این ژانر نمی رود چون جدا از سواد سیاسی و اشراف عمومی بر فضا ی هر کشور و جناح های موجود سازنده ی فیلم باید جسارتی در طرح و بسط موضوعات داشته باشد که این مسیر را درفیلمسازی تا حدودی متفاوت می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در گزارشی کمبود ژانر سیاسی در سینما ودلایل آن را با کارشناسان و اهالی فن بررسی کرده ایم که با عنوان گزارش هفته خبرگزاری برنا از نظر می گذرانید.

در سینمای ما ژانر سیاسی وجود ندارد/ سینمای سیاسی به آزادی بیان و تنوع احزاب در جامعه نیاز دارد

 

 

علی رویین‌تن با اشاره به اینکه در سینمای ایران ژانر سیاسی وجود ندارد تأکید کرد که ما تنها یک سری فیلم‌های اجتماعی داریم که انگاره‌های سیاسی را متبادر می‌کنند.

علی رویین‌تن کارگردان و تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در سینمای ما ژانر سیاسی وجود ندارد، ما یک سری فیلم‌های اجتماعی داریم که انگاره‌های سیاسی را متبادر می‌کنند و بعضاً به اشتباه این فیلم‌ها را سیاسی خطاب می‌کنند در حالیکه اینگونه نیست و ژانر سیاسی قواعد دیگری دارد.

رویین‌تن خاطرنشان کرد: سینماگران ایرانی تمایل چندانی به ساخت فیلم‌های سیاسی ندارند و این به چند مسئله مختلف مربوط می‌شود. یکی از این مسائل دولتی بودن سینما است. سینمای ما کاملاً دولتی است و باید دولت از ساخت فیلم‌ها حمایت کند که قطعاً دولت میلی به ساخت فیلم‌های سیاسی ندارد و طبیعتاً در این شرایط از سوی فیلمسازان هم تمایلی به ساخت فیلم سیاسی وجود ندارد. اگر بخواهیم آسیب‌شناسی دقیق‌تری داشته باشیم ما در سینمای‌مان سینماگری سیاسی نداریم که هدف و رویکردش در این مدیوم همین گونه‌ی سینمایی باشد.

او افزود: مسئله دیگر تمایل سینمای شرق به قصه‌گویی و پرداختن به مسائل اجتماعی است و در این سینما آثار کمتری را می‌توان یافت که به دنیای سیاست پرداخته‌اند. در این بین آثاری که به عنوان فیلم‌های سیاسی شناخته می‌شوند را اگر نگاهی داشته باشد از آنجا که سرمایه و بودجه‌شان از سوی دولت برآورده می‌شود فیلم‌هایی در جهت پروپاگاندای سیاست‌های حاکم هستند.

کارگردان فیلم سینمایی «زمهریر» اظهار داشت: فیلم‌هایی چون «زد» اثر کاستا گاوراس یا سینمای سیاسی لهستان را می‌توان نمونه‌های خوبی برای سینمای سیاسی دانست اما همانطور که پیش‌تر گفتم انگاره‌های ژانری سینمای سیاسی با زیست و فرهنگ ما مطابقت ندارد. ما مردمی هستیم که علاقه‌ داریم به مسائل انسانی بپردازیم و قهرمان‌های سینمایی برای ما جذابیت چندانی ندارند.

رویین‌تن تصریح کرد: از طرفی نباید این نکته را فراموش کنیم که سینمای سیاسی نیاز به آزادی بیان و تنوع احزاب در جامعه سیاسی دارد. وقتی ما تشکل سیاسی نداریم که این تشکل‌ها حتی کاندیداهای خود را در انتخابات معرفی کنند، نمی‌شود گفت‌وگویی سیاسی در عرصه فرهنگ ایجاد کرد و طبیعتاً سینما هم حرفی در اینباره ندارد.

سینمای سیاسی در کشور ما همواره با یک تب شکل گرفته و بعد فراموش شده است/ فیلم‌های سیاسی معمولاً تاریخ مصرف دارند

 

 

 

جابر قاسمعلی نویسنده فیلم‌های سینمایی «روانی»، «تلفن همراه رئیس جمهور» و «زعفرانیه 14 تیر» با اشاره به اینکه سینمای سیاسی هیچ‌گاه در کشور ما به یک جریان تبدیل نشده تأکید کرد که همواره این گونه سینمایی در کشور ما با یک تب شکل گرفته و بعد خیلی زود فراموش شده است.

جابر قاسمعلی فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر سینمای سیاسی را مصامحتاً یک ژانر تلقی کنیم و بپذیریم که ژانر سیاسی در سینما وجود دارد و مرادمان را فیلم‌های کاستا گاوراس بدانیم و با این رویکرد به سینما نگاه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که کمبود تنها در سینمای سیاسی نیست و ما خیلی از ژانرها را نداریم و بخشی از این مسئله به این موضوع مربوط می‌شود که زمینه‌اش در کشور ما وجود ندارد و یا فیلمسازان علاقه‌ای به سینمای سیاسی ندارند.

قاسمعلی خاطرنشان کرد: نبود زمینه لازم برای وجود سینمای سیاسی حرف اول را در این کمبود می‌زند. ما به تکنولوژی روز دسترسی چندانی نداریم و این خود زمینه‌ای است که برای ساخت آثار سیاسی می‌تواند لازم باشد و از طرفی مجوز ساخت فیلم‌های سیاسی در کشور ما به راحتی صادر نمی‌شود.

او افزود: کشور ما یک کشور سیاست‌زده است و حتی در خانه و زندگی روزمره مردم مسائل سیاسی همواره مطرح است و ما همه جا درباره آن می‌شنویم. بستر سیاسی وجود دارد اما اینکه سینماگران ما به سراغش نمی‌روند مربوط به همان مسئله مجوز می‌شود که در سینمای ما وجود ندارد. در واقع بستر و زمینه هم اگر وجود داشته باشد شرایط ساخت فیلمی سیاسی با اهداف و رویکرد فیلمسازان وجود ندارد و فیلم‌های سیاسی با نگاه‌های مختلف در کشور ما امکان ساخت پیدا نمی‌کنند.

این فیلمنامه‌نویس در ادامه گفت: نوعی از سینما را مدنظر قرار دهید که قرار است با موضع رسمی حاکمیت منافات داشته باشد؛ این آثار هیچ‌گاه امکان ساخت پیدا نمی‌کنند و به همین دلیل ما نمی‌توانیم بگوییم که جریان سینمایی سیاسی در کشور ما وجود دارد. سینمای ملودرام، کودک، کمدی، جنگ و... داریم اما سینمای سیاسی در کشور ما وجود ندارد و این ژانر را نداریم و فیلم‌هایی که در این گونه ساخته می‌شوند حاصل تلاش‌های پراکنده‌ برخی فیلمسازان است که در راستای منویات حکومت یا حتی آثاری مخالف آن هستند و تعدادشان آنقدر نیست که بخواهیم مدعی شویم این ژانر هم در سینمای ما وجود دارد.

او در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: حتی با رویکرد پروپاگاندا هم ما سینمای سیاسی پرباری نداریم. به هر حال ما نمی‌توانیم مدعی شویم که سینمای سیاسی یعنی فیلم‌هایی که می‌خواهند حاکمیت را به چالش بکشند و افشاگری کنند؛ فیلم‌هایی که در راستای اهداف حاکمیت هستند هم می‌توانند آثار سیاسی به حساب بیایند. در کشور ما سینمای سیاسی در هیچ شکل و شمایلی هیچ‌گاه به یک جریان تبدیل نشده و هر از گاهی در تاریخ سینمایمان شاهد هستیم که یک تب با بروز یک اتفاق سیاسی و اجتماعی به وجود آمده و با گذشت زمان کمرنگ شده است.

نویسنده فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس‌جمهور» در ادامه گفت: به عنوان مثال با پیروزی انقلاب اسلامی موجی از فیلم‌های سیاسی با رویکرد مقابله با رژیم شاه ساخته شد ولی هیچ‌گاه این رویکرد به یک جریان تبدیل نشد و به بعد از خودش تسری پیدا نکرد. در یک سال زمانی که بنیاد سینمایی فارابی جشنواره فیلم فجر را برگزار می‌کرد به فیلم «مترسک» حسن محمدزاده جایزه داد و به نوعی این پیام را برای سینماگران مطرح کرد که دیگر دست از ساواک‌بازی بردارند و این پیام کاملاً نتیجه داد و فیلمسازان این آلارم را دریافت کرده و دیدیم که ناگهان موج ساخت فیلم‌های ملودرام و کودک در کشور همه‌گیر شد.

قاسمعلی خاطرنشان کرد: نکته دیگر درباره فیلم‌های سینمایی این است که معمولاً این آثار تاریخ مصرف دارند. در همان نیمه اول دهه 1360 از بین فیلم‌های سیاسی فراوانی که ساخته شدند تنها آثاری چون «اشباح»، «خانه عنکبوت»، «خط قرمز» و چند فیلم دیگر به یاد مانده‌اند و دیگر آثار کاملاً فراموش شده‌اند. فیلم‌های سیاسی عموماً تاریخ مصرف دارند و بعدها پس از سال‌ها ممکن است برای برخی ارجاعات سیاسی در حد تحلیل این فیلم‌ها را مثال بزنند.

او افزود: برای شکل‌گیری سینمای سیاسی پویا و جدی نیاز به آزادی بیان داریم. در آزادی تعامل شکل می‌گیرد و ارتباطی بین مردم، سینماگران و رجل سیاسی به وجود می‌آید که این می‌تواند پیامی از سوی سینما به همراه داشته باشد که در یک تعامل بین مردم و حاکمیت به اصلاح درون سازمانی حاکمیت منجر شود یا تأثیرگذاری‌اش به شکلی باشد که مردم را به یک مطالبه دعوت کند. اما وقتی فضا وجود ندارد فیلم‌ها الکن می‌شوند و در راستای اهداف حاکمیت عمل می‌کنند و هیچ‌گاه مثلث تعامل مردم، سینماگران و شخصیت‌های سیاسی شکل نمی‌گیرد.

این نویسنده در پایان تأکید کرد: پس از اتفاق دوم خرداد کمی فضا باز شد و برخی فیلمسازان به سمت سینمای سیاسی رفتند و بعد باز هم با بسته شدن فضا فیلمسازان به سراغ فیلم‌های نمادگرایانه رفتند که فیلم «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی از این دست آثار است. یکی دیگر از راه‌های ساخت فیلم‌های سیاسی در این شرایط روایت قصه در خارج از کشور بود و می‌توان فیلم «خیابان‌های آرام» کمال تبریزی را در این نمونه مثال زد که البته همین آثار هم معمولاً توقیف می‌شدند. هر بار در کشور ما در دوره‌های مختلف با کمی باز شدن فضا شاهد ساخت آثاری سیاسی بوده‌ایم اما از آنجا که این روند تداوم نداشته فیلم سیاسی در کشور ما به یک ژانر تبدیل نشده و ما بیشتر ژانر اجتماعی با رویکرد سیاسی داریم.

با ظهور جریان‌های سیاسی مختلف به سینمای سیاسی احتیاج داریم / سینمای سیاسی قدرتمند به نگاه مسئولان ما کمک می‌کند

 

 

شفیع آقامحمدیان کارگردان فیلم‌های سینمایی «راننده سفیر» و «مروارید سیاه» با اشاره به اینکه طی سال‌های اخیر فضای پرداختن به مسائل مختلف سیاسی در کشور ما کم‌کم فراهم شده تأکید کرد که با ظهور جریان‌های سیاسی مختلف به سینمای سیاسی احتیاج داریم.

شفیع آقامحمدیان نویسنده و کارگردان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: جریانی که بخواهیم به عنوان یک موج سینمای سیاسی بدانیم در سینمای ما وجود ندارد و هر از گاهی در این برهوت و تاریکی مطلق فیلم‌هایی سیاسی ساخته می‌شوند که البته تعدادشان به هیچ‌وجه کافی نیست.

آقامحمدیان خاطرنشان کرد: فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» نمونه خوبی از سینمای سیاسی است که نگرش و نگاهی عمیق داشت. فیلم‌هایی چون «ابد و یک روز» هم تا حدی آثار سیاسی می‌توانند باشد که البته رویکرد اجتماعی‌شان پر‌رنگ‌تر است. به طور کل همانطور که مطرح کردم ما سینمایی نداریم که بخواهیم به صورت مطلق سینمای سیاسی بدانیم و تنها چند فیلم در زمان‌های مختلف ساخته شده که آثار سیاسی بوده‌اند.

او افزود: دلایل نبود سینمای سیاسی در کشور ما را می‌توان از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد. به نظر من فیلمسازان ما نگاه عمیقی ندارند و به راحتی از کنار موضوعات مختلف می‌گذرند. ما برای ساخت آثار سیاسی موفق نیاز به یک فرهنگ عمیق سیاسی داریم که مسائل مختلف را ببیند و پرداختی دقیق داشته باشد. مسئله دیگری که در این بین مطرح است به شرایط جامعه‌مان مربوط می‌شود، ما به آدم‌هایی شعارزده تبدیل شده‌ایم و حرف‌ها و شعارهای قشنگی داریم اما نگاه عمیقی در بین‌مان وجود ندارد. سیاستمداران ما هم به همین شکل هستند و در این وضعیت نمی‌توان انتظار ظهور سینمایی درخشان در عرصه سیاست داشت. من هم در دهه 1370 چند فیلم سیاسی ساختم که البته آن زمان نگاه عمیقی نداشتم و شرایط هم برای ساخت اثری عمیق فراهم نبود.

کارگردان فیلم سینمایی «تلفن» درباره موفقیت برخی فیلم‌های سیاسی ایران در جشنواره‌های جهانی گفت: بدون شک جشنواره‌های بسیاری در دنیا هستند که از فیلم‌های سیاسی ایران حمایت می‌کنند. هر کدام از جشنواره‌های دنیا بر پایه و اساس یک نگاه سیاسی شکل گرفته‌اند و از نگرش‌هایی همگام و همراه با نگرش‌های خود حمایت می‌کنند. زمانی من یک فیلم با همکاری یک کارگردان فرانسوی ساخته بودم که علی سیاست‌های رژیم اشغالگر قدس بود و زمانی که می‌خواستیم این فیلم در بازار کن حضور داشته باشد مسئولان جشنواره اجازه حضور به ما ندادند و حتی ما نتوانستیم یک سالن برای اکران فیلم بگیریم. جشنواره فیلم فجر ما هم قطعاً سیاست‌هایی دارد و این اتفاقی طبیعی است و نباید از جشنواره‌های دنیا انتظار داشته باشیم که این رفتار را نداشته باشند و فکر می‌کنم جشنواره‌های مهمی وجود دارند که علاقه‌مند به حضور فیلم‌هایی با نگرش‌های ضد سیاست‌های کشور ما هستند.

آقامحمدیان درباره وجود فضای لازم برای ساخت فیلم‌های سیاسی گفت: ما کم‌کم طی سال‌های اخیر به سمت ایجاد فضایی مناسب برای ساخت فیلم‌های سیاسی می‌رویم و به نظر من این اتفاق در حال رخ دادن است که ما سینمایی سیاسی داشته باشیم چرا که جریان‌های سیاسی مختلف در حال ظهور و مطرح شدن هستند و ما در این شرایط به سینمای سیاسی نیز احتیاج داریم.

این کارگردان تأکید کرد: ما در این شرایط برای داشتن سینمای سیاسی باید قبل از هر چیز بدانیم که سینمای سیاسی به چه معناست. از نظر من سینمای سیاسی باید آگاهی عمیقی به مخاطبش ارائه دهد و در کشور ما که مدام مسائل مختلف در حال رخ دادن است عمیق شدن در یک مسئله کار بسیار سختی است و در این من به عنوان یک فیلمساز که سال‌هاست این سینما را دنبال می‌کنم در عمیق بودن فیلمساز‌هایمان و حتی مسئولان کشورمان تردید دارم. حرف‌های زیادی در عرصه سیاست وجود دارد که سینما می‌تواند مطرح کند اما ظرفیت کافی وجود ندارد. فیلم سیاسی راه و روش خودش را دارد و هرچقدر منطقی‌تر و عمیق‌تر مطرح شود می‌تواند به آنچه که مدنظر دارد نزدیک‌تر شود. متأسفانه فیلمسازان و مسئولان ما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اند که بتوان در موضوعات سیاسی عمیق شد.

او درباره تأثیر سینما بر سیاست گفت: قطعاً سینما می‌تواند بر سیاست تأثیرگذار باشد. ما متأسفانه هنوز انرژی و پتانسیلی که سینما دارد را کشف نکرده‌ایم و به آن پی نبرده‌ایم. اگر یک فیلمساز نگاهی عمیق داشته باشد می‌تواند در قالب فیلم مباحثی را مطرح کند که تنها سینما می‌تواند از پس مطرح کردن آن بر بیاید. به هر حال باید بدانیم که حرف سیاسی زدن عناصر تعریف شده خود را دارد و باید زبان سینمای سیاسی را بشناسیم. سینمای سیاسی قدرتمند ما به نگاه مسئولانمان هم کمک می‌کند. سینما یک ابزار سحرآمیز است که حرف‌های زیادی را می‌توان توسط آن مطرح کرد. بسیاری معتقدند هالیوود در حفظ و مراقبت از سیاست خارجی آمریکا تأثیر بسیاری دارد و به نظر من واقعاً همینطور است.

این کارگردان در ادامه اظهار داشت: بیش از یک قرن است که اتوموبیل وارد کشور ما شده است ولی ما هنوز فرهنگ رانندگی را در کشورمان شاهد نیستیم و در این مسئله ضعف داریم. همین وضعیت درباره سینما هم وجود دارد و این مشکل را درباره آن داریم. ما به زیر و بم‌های سینما هنوز تسلط نداریم و برای فهم بیشتر آن به زمان بیشتری نیاز داریم ولی نباید قدرتش را دست کم بگیریم و باید بدانیم که سینمای در جابجایی فرهنگ‌ها، سیاست‌ها و حتی حکومت‌ها می‌تواند تأثیرگذار باشد.

انتهای پیام//

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: دولت ساخت فیلم سرمایه فیلم سینمایی لهستان جامعه انتخابات سینما و تلویزیون زندگی روزمره جنگ سیاسی و اجتماعی فیلم سینمایی پیروزی انقلاب جشنواره فیلم فجر کمال تبریزی فیلم سینمایی ایران جشنواره فیلم فجر انرژی هالیوود سیاست خارجی سیاسی سینما بازیگر ژانر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۳۶۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟


به گزارش تابناک به نقل از تسنیم،‌ نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقه‌شناس و پژوهشگر جریان‌های اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.

بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعت‌ها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضی‌ها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریان‌های فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل می‌دهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ می‌دهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریان‌هاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل می‌دهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.

 

وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمی‌شود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنه‌ی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمی‌تواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنه‌ی آینده جهان اسلام را می‌سازند که باید در حوزه آینده‌پژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.  

سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد

بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیل‌ها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون  نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر می‌رود و مدتی در آنجا می‌ماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکه‌ای ضرب می‌کند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری می‌شود. مدت کوتاهی حکومت می‌کند و بعد لشکری می‌آید و او را می‌کشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریان‌ها و فرقه‌ها بپردازند و ما با اسلام سیاسی‌هراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.

مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است

وی با طرح این سؤال که  در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موج‌‌های تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریان‌های فکری چه واکنشی نسبت به این موج‌ها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله می‌کند و می‌گویند توپ‌های ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد. 

بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویه‌ای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحه‌ای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشه‌کاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص‌ الابریز فی‌ تلخیص‌ با‌ریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنش‌هایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سخت‌افزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهت‌های مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.

این پژوهشگر فرقه‌ها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص می‌کند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح می‌کنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا می‌شود.  

روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل می‌دهد

وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل می‌گیرد،‌افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکته‌ای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکل‌گیری اسرائیل را شاهدیم. پان‌عربیسم در مصر خودش را خوب نشان می‌دهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیق‌ترین بسته‌ای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه می‌شود، متعلق به اوست. در کتاب‌های «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را می‌گوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه می‌دهد که چه قسمت‌هایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر می‌گوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.

بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقه‌گرایی منتج می‌شود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میدان‌دار در تمام این صحنه‌ها،‌ خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزه‌ها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند می‌رود. می‌گوید واکنش‌ها را نسبت به حشاشین می‌دانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،‌ اما از نظر جریانی می‌گویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیری‌ها را منکوب کند.

وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریان‌شناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم می‌آید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلی‌ها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمی‌تواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.

دیگر خبرها

  • چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
  • هفته تعلیم و تربیت فرصتی برای دستیابی به اهداف سپاه
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران