Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-30@02:25:31 GMT

چالش‌های بازیگری مریل استریپ چیست؟

تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۸۶۹۸۷

چالش‌های بازیگری مریل استریپ چیست؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پانصدوهجدهمین سینماتک خانه هنرمندان ایران با نمایش فیلم سینمایی «شک» ساخته جان پاتریک شنلی دوشنبه ۷ شهریور در سالن استاد ناصری برگزار شد.

سحر عصرآزاد منتقد سینما با اجرا و کارشناسی کیوان کثیریان پس از نمایش اثر به نقد و بررسی آن پرداختند.

عصرآزاد در ابتدای این نشست به پُر دیالوگ بودن فیلم «شک» اشاره و عنوان کرد: این فیلم به شدت دیالوگ‌محور است و بین سه کاراکتر می‌چرخد و همین که منبعش نمایشنامه بوده است، آن را به اثری پُر دیالوگ تبدیل کرده که ممکن بود آن را به اثری خسته‌کننده نیز تبدیل کند اما کارگردان مخاطب را در چالش‌های داستان دخیل کرده است و پویا بودن را با قاب‌بندی‌ها، زوایای دوربین و… ایجاد کرده و به این واسطه مخاطب حضور فعالی در مواجهه‌هایش با کاراکترها داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در پاسخ به سوال کیوان کثیریان که عنصر شک که ریشه‌های اسطوره‌ای دارد و در فیلم‌نامه محوری است، چه‌طور تا انتهای فیلم حفظ شده است، عنوان کرد: فیلم روی مرز باریکی حرکت می‌کند که همانا جهان‌بینی و نگاه فیلم‌ساز بر عدم قطعیت بوده که درام نیز بر این پایه بنا شده است. این کار بسیار سختی در نگارش یک نمایشنامه یا فیلم‌نامه است که کاراکتر را تبدیل به شخصیت کرده و فاصله‌ای را که باعث می‌شود کاراکتر افشا شود و اطلاعاتی را که نویسنده نمی‌خواهد به مخاطب بدهد، حفظ کند. این فیلم مدیون این است که کارگردان در عین افشای تدریجی از اِلمان بازی‌ها و تصویر استفاده کرده است و به ویژه در مواجهه با کاراکتر پدر فلین، مواجهه منصفانه حکم می‌کند مخاطب به او نزدیک شود و لحظه‌های شخصی در این مواجهه با کاراکتر داشته باشد، این فیلم به شکل غیرمستقیم و پویا و به واسطه رفتار و موعظه‌ای که انجام می‌دهد و موتور فیلم‌نامه را راه می‌اندازد، در لبه تعامل دقیق و ظریف بین فیلم‌ساز و بازیگر باهوشی مثل سیمور هافمن قرار دارد و در عین حال که ما با معصوم بودن یا گناهکاری پدر فلین مرتباً مواجه هستیم، نمی‌توانیم به خودمان اجازه قضاوت قطعی درباره‌ آن بدهیم؛ درباره اینکه چقدر پدر فلین می‌تواند در ماجرا نقشی بیش از آنچه ادعا می‌کند، داشته باشد.

عصر آزاد ادامه داد: فیلم این هشدار را به مخاطب می‌دهد که اگر از مرزی که گذاشته، قرار است فراتر برود باید مراقب باشد تا در جامعه خود به کاراکتری که مریل استریپ بازی می‌کند، تبدیل شود.

فیلم‌ همچنین موعظه می‌کند که شک به اندازه ایمان محکم است و تاثیر این موعظه را زمانی می‌بینیم که باعث می‌شود خواهر در انتها همچنان به مسیری که رفته است نیز شک داشته باشد و تم شک تا پایان بر کاراکتر مثبت فیلم یعنی مریل استریپ تاثیر دارد و مفهوم شک و نزدیکی با ایمان در فیلم تا پایان ادامه‌دار بوده و در اکت کاراکترها آشکار است.
عصر آزاد افزود: شاید من انتظار داشتم فیلم با یک موعظه تمام شود، اما فیلم‌ساز از ذهن پیش‌بینی‌کننده مخاطب فراتر می‌رود و اینجا چالشی را که ایجاد کرده، به شدت دراماتیزه می‌کند و آن را در درون کاراکترهایش به برداشتی دردناک می‌رساند و سکانس پایان فیلم نیز بسیار تراژیک است و طراحی کارگردان در فضای برف و سرما و انجماد و اینکه مریل استریپ شک را به زبان می‌آورد به نظر خیلی دردآور می‌رسد. همین نکته باعث می‌شود حلقه نهایی فیلم نه به جامعه و نه زمان وقوع قصه، بلکه به هر زمان و هر شرایطی برای مخاطب قابل ارجاع باشد و این ارجاع را از بازی مریل استریپ بسیار می‌توان درک کرد. در واقع با توجه به تداوم حس و آنچه فیلمنامه و کارگردان از او می‌خواهد، بسیار سخت است آن نوع بازی را ارائه دهد که از اغراق‌ها و ظواهری که به ویژه اقتباسی از نمایشنامه نیز است، دور باشد.

این منتقد توضیح داد: فیلم «شک» به ما این اجازه را می‌دهد که به تحلیل روانشناسی افرادی که مدام در حال ارزیابی دیگران هستند، نقبی بزنیم؛ زیرا این ارزیابی آن‌ها به شکل دردناکی برای خودشان مدام رخ می‌دهد، هرچند آن را بیان نکنند و ما نظیر این افراد را در روزگار خود بسیار می‌بینیم. بنابراین این فیلم را مبتلا به زمان و جامعه خودمان می‌توانیم بدانیم.

کثیریان نیز عنوان کرد: فیلم «شک» از جنسی است که در سینمای غیرپلیسی خود نظیر فیلم‌های اصغر فرهادی نیز سراغ داریم؛ در واقع یک رمزگشایی در فیلم وجود دارد که دائم باید حدس زد و غافلگیر شد. مریل استریپ به عنوان قطب مخالف پدر فلین تلاش برای سرکوب او دارد و پیچیدگی بیشتر به نقش استریپ و رازآلودگی به نقش پدر برمی‌گردد و به نظرم نمودار تغییر و تحول یک نقش بیشتر در نقش مریل استریپ قابل مشاهده است.

عصر آزاد نیز عنوان کرد: شاید وقتی کاراکتر مریل استریپ را روی کاغذ در نمایشنامه «شک» دنبال کنیم، برای مخاطب دافعه داشته و شک برانگیز باشد و منفی به نظر آید اما کار مهم فیلمساز انتخاب مریل استریپ برای ایفای این نقش بوده است. حضور او به جهت توانایی‌های بازیگری و حتی شمایل خودش، در فیلم بسیار درست است. او بازیگری است که نقش را با همه جزئیات از خودش عبور می‌دهد و کدها و بده و بستان‌هایی با نقش دارد که آن را از مطلق و تخت شدن فاصله می‌دهد. از این رو ما با طمانینه به این نقش نزدیک می‌شویم. تغییر در نقش او سیری دارد که مخاطب را همراه می‌کند حال آنکه به او حق بدهد یا نه؛ در واقع روند ظریفی در شخصیت‌پردازی و بروز بیرونی کاراکتر و ظرافت‌های بازیگری او وجود دارد.

۵۷۲۴۵

کد خبر 1668065

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: خانه هنرمندان ایران سینمای ایران مریل استریپ مریل استریپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۸۶۹۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!

همه‌چیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم.

به گزارش مشرق، مثلا اسمش را بگذاریم نهضت آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت! پدیده یک دهه اخیری که به مدد خط تولید سری‌دوزی همسایه شمال‌غربی‌مان در ترکیه راه افتاده.

این نهضت باید بفروشد، صادرات داشته باشد و دلار وارد کند. لاجرم باید عامه‌پسند باشد و لاجرم‌تر آنکه برای این عامه‌پسند بودن نباید خیلی توی مسائل غور کند. هر چیزی که بخواهد دستگاه هاضمه مخاطب را به زحمت هضم و پرداخت بیندازد و او را به گاوگیجه گرفتن انداخته باید قیچی شود.

جالب است بدانید که این نهضت از سال ۲۰۱۰ سایر پهلوان‌های رقبای سریال‌ساز در دنیا را زده به گاراژ و بعد از صنعت عظیم فرهنگ سریال‌ساز ایالات‌متحده در رتبه دوم دنیا قرار گرفته و مدام هم دارد به طول و عرض و ارتفاعش اضافه می‌شود.


سر ریز این خروجی هم به مدد ده‌ها شبکه ماهواره‌ای ریخته می‌شود توی حلق مردم منطقه در خاورمیانه و منطقه بالکان و برگردانش در ایران هم پر کردن سبد مصرف فرهنگی بخشی از قشر متوسط و رو به پایین جامعه که زیر ضرب مشکلات اقتصادی و در فقر تولیدات رسانه ملی، سرگرمی فرهنگی رایگان دیگری ندارد جز شبکه‌های ماهواره‌ای ترک و تخم‌وترکه‌های ایرانی‌شان. حتما صنعت سریال‌سازی ترک -‌حداقل آن قسمی که مخاطب فارسی‌زبان در یک دهه اخیر با آن روبه‌رو بوده- را هزار و یک ویژگی مخصوص به خود را دارد اما اگر خواسته باشیم دال مرکزی این هزار و یک ویژگی مخصوص را ذیل یک دال مرکزی جمع کنیم، آن دال مرکزی آن چیزی نیست جز «پرداخت سردستی»!


خصوصیت اصلی این جناب آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت در همه‌ چیز، سردستی و سطحی بودن است چه زمانی که روایت زندگی می‌کند، چه زمانی که روایت حماسه می‌کند، چه زمانی که راوی خداست و کنش و واکنش‌های غیرمادی این عالم چه زمانی که با لعاب اروتیسم و جاذبه‌های غلیظ جنسی در جایگاه روایت عشق و خیانت خلق‌الله نشسته.

اصلا مساله این نیست که مای انسان ایرانی چقدر با این مفاهیم سر صلح داریم یا آشتی؛ مساله آن است که همه‌ چیز در این خط تولید سردستی است و فاقد عمق و فست‌فودی. در منظومه زیستی انسان امروز جایی برای «تامل» نیست. همه چیز برای مصرف است. لاجرم صنعت فرهنگ آن هم ورژن ترکش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت شاید قصه بگوید، پیرنگ داشته باشد و برخلاف صنعت فرهنگ مد شده این سال‌های سینمای ایران، پایان مشخص و غیر شرحه شرحه‌ای هم داشته باشد، اما خروجی محتوم هر نوع ورودی ولو متعالی به این دستگاه پرداخت تحلیلی، سطحی شدن است و سردستی و مبتذل شدن. هر چیزی تولید می‌شود که فقط «مصرف» شود. «تامل» کردن، سرعت مصرف را پایین می‌آورد پس باید از آن دور شد.

خروجی این حالت سطحی و سردستی شدن است آنقدر که بعضا حس می‌کنی دارد به شعور مخاطب توهین می‌شود. این ۴۵۱ کلمه را عارض شدم که این را بگویم «مست عشق» هم بدجور به این آفت مبتلاست حالا گیریم راوی نوعی عشق باشد در جایگاه صلح کل عالم هستی نشسته بدون زهرماری‌های مرسوم در همتایان ترکش! خروجی اما همان همیشگی است؛ سردستی و سطحی و به‌قدر اقتضائات سینمای ایران بهره گرفته از مثلث و مربع‌های عشقی!


همه‌چیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم که قرار است مفهوم اصلی مست عشق را بسازد که از سنتز پا گذاشتن هر یک از کاراکتر روی شخصیت سابق‌شان حاصل می‌شود.

مولانایی که دیگر آن فقیه سنگین سر کرده در کتاب و درس نیست و شمسی که معترف است به شکستن خویش و فروتنی در برابر عشق کیمیا خاتون و درنهایت هم خودشکنی آن فرمانده نظامی که به خود می‌آید! انگار که مخاطب باید همه‌چیز را پیش‌فرض پذیرفته‌شده بداند تا کارگردان به‌سرعت قصه‌اش را بگوید و به سرانجامی برساند و سوژه را مصرف کند. این سطحی‌نگری و سردستی بودن نقطه مقابل کارنامه حسن فتحی است.

کافی است مست عشق را بگذارید کنار «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمی‌میرند»، «میوه ممنوعه» یا حتی «شهرزاد» که بین ساخته‌های فتحی، عامه‌پسندترین اثرش محسوب می‌شود تا مشخص شود این آنتی‌ تورکیش کانسپچوآل آرت چه بلایی سر فتحی آورده. آقای فتحی! چه داری می‌کنی با خودت؟!

منبع: روزنامه فرهیختگان

دیگر خبرها

  • (ویدئو) بهرام بیضایی به بهاره رهنما: بازیگری نکن!
  • با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
  • زنده‌ نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
  • (ویدئو) دود غلیظ نمایش خانگی در چشم مخاطب!
  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • کلاس آموزش بازیگری کودک بارانا
  • آغاز ثبت‌نام مسابقه گویندگی و بازیگری رادیو
  • انعکاس چهره معلم در قاب جادو
  • خوشحالی عبدی یک مخاطب خاص داشت (عکس)
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر