Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-02@03:22:32 GMT

مردشیشه‌ای زن 16ساله‌اش را کشت!

تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۲۶۶۱

خراسان نوشت:دوازدهم تیر ، مرد 33 ساله ای همسر باردارش را به مرکز درمانی رساند و مدعی شدحال او در منزل وخیم شده است ولی پزشکان در حالی تشخیص دادند زن 16 ساله مورد ضرب و جرح قرار گرفته که جنین هشت ماهه وی نیز سقط شده. ناطقان: خراسان نوشت:دوازدهم تیر ، مرد 33 ساله ای همسر باردارش را به مرکز درمانی رساند و مدعی شدحال او در منزل وخیم شده است ولی پزشکان در حالی تشخیص دادند زن 16 ساله مورد ضرب و جرح قرار گرفته که جنین هشت ماهه وی نیز سقط شده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


تلاش پزشکان برای نجات وی به نتیجه نرسید و زن نوجوان جان خود را از دست داد. پلیس در حالی همسرش را بازداشت کرد که وی با ادعای بیماری روحی وروانی عازم بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد شده بود. این مرد جوان در بازجویی ها به قتل همسرش اعتراف کرد.

پلیس در حالی همسر مقتوله را بازداشت کرد که وی با ادعای بیماری روحی وروانی عازم بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد شده بود.

مرد جوان در بازجویی ها به قتل همسرش اعتراف کرد و مدعی شد سرگذشت عجیبی دارد که دیگران باید از آن درس عبرت بگیرند.


چند سال داری؟ 33 ساله هستم.


در مشهد زندگی می کنی؟ بله، البته پدرم اهل یکی از شهرهای دیگر شرق استان خراسان رضوی است اما من در مشهد به دنیا آمدم .


پدرت چه شغلی دارد؟ او راننده خودروهای سنگین است و با کامیون مصالح ساختمانی جابه جا می کند.


درس هم خوانده ای؟ بله، تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کردم ولی دیگر ادامه ندادم. محیطی که در آن زندگی می کردم به گونه ای بود که دوستانم تا پایان ابتدایی یا راهنمایی درس می خواندند و بعد وارد بازار کار می شدند. من هم با تبعیت از دوستانم، درس و مدرسه را رها کردم که زودتر به درآمد مالی برسم!

اولین خلافی را که با تأسی از دوستانت انجام دادی چه بود؟ همه خلافکاری هایم را با دوستانم انجام می دادم اما اولین بار سیگار را همین دوستانم لای انگشتانم گذاشتند و من در کودکی سیگاری شدم.


پدرت اصرار نمی کرد درس بخوانی؟ چرا، او مدام توصیه می کرد ولی همواره درگیر مسائل و مشکلات زندگی خودش بود. باید برای خواهرانم جهیزیه تامین می کرد و مخارج روزانه را می پرداخت به همین دلیل فقط در حال کارکردن بود و توجهی به خانواده نداشت.


چند خواهر و برادر هستید؟ سه برادر و شش خواهر دارم. اما همیشه در زندگی از کمبود محبت رنج برده ام. در دوران نوجوانی که باید درس زندگی فرا می گرفتم متاسفانه سراغ دوستان ناباب رفتم و خودم را به تباهی کشاندم. هرکسی کوچک ترین توجهی به من می کرد، من هم با او دوست می شدم!


بعد از ترک تحصیل چه کردی؟ پدرم چون خودروی سنگین داشت با یکی از تعمیرکاران کامیون آشنا بود و مرا به او معرفی کرد تا حرفه مکانیکی را بیاموزم و در آینده خودم استادکار شوم. حدود دو سال در آن جا کار کردم اما بعد اخراجم کرد.چون آن زمان آرام آرام مصرف مواد مخدر سنتی از قبیل تریاک و شیره و همچنین مشروبات الکلی را شروع کرده بودم. در ساعات کاری، دوستانم به سراغم می آمدند تا به تفریح و مشروب خوری برویم! من هم استادکارم را به قول معروف فریب می دادم و با آن ها دنبال خلافکاری می رفتم. آن زمان با درآمدی که داشتم یک دستگاه موتورسیکلت خریدم که همین موتور بلای جانم شد چرا که سریع تر به باغ های اطراف می رسیدیم و در آن جا بساط بنگ کشی و مشروب خوری پهن می کردیم. استادکارم چند بار به پدرم تذکر داد که نگذارد من با این دوستان بیرون بروم ولی من پدرم را هم فریب می دادم تا این که بالاخره از رفتارهای غیرطبیعی من خسته شد و به خاطر آبروی خودش، مرا از تعمیرگاه اخراج کرد.البته پدرم دوست داشت ما هم مانند خودش فردی زحمت کش بار بیاییم و راه کج نرویم اما گوش من بدهکار این حرف ها نبود چون با دوستان بزرگ تر از خودم معاشرت می کردم و از این خودنمایی ها مانند مصرف سیگار و «بنگ» لذت می بردم.


بعد از این ماجرا بیکار شدی؟ نه، پدرم مرا به یک کارگاه تزریق پلاستیک معرفی کرد. یک سال هم آن جا کار کردم ولی درآمد زیادی نداشتم چرا که دیگر مخارجم بالا رفته بود و این پول های شاگردی کفاف هزینه های خوش گذرانی و اعتیادم را نمی داد.این گونه بود که این شغل را هم رها کردم و به خدمت سربازی رفتم.


از چه زمانی به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آوردی؟ زمانی که در تهران خدمت سربازی را می گذراندم،مرخصی ساعتی می گرفتم و به محله های خلاف می رفتم چون با یکی از دوستانم که در تهران کار می کرد ارتباط برقرار کردم و با او که شیشه ای بود به محله های خلاف قدم می گذاشتم. وقتی هم دوباره به مشهد بازگشتم دیگر نتوانستم آن را ترک کنم .


چه زمانی ازدواج کردی؟ هفت ماه بعد از آن که از تهران به مشهد آمدم پدرم فهمیده بود که من معتاد شده ام و مرا ترغیب کرد ترک کنم تا برایم خانه و زندگی تشکیل بدهد. من هم مدتی داروهای ترک اعتیاد مصرف می کردم که پدرم خانه ای برایم ساخت و سپس دو دختر به من نشان داد که دختران دوستانش بودند. من هم یکی از آن ها را پسندیدم که در محدوده ما سکونت داشتند و این گونه ازدواج کردم.


دوباره به مصرف مواد ادامه دادی؟ بله، بعد از ازدواج دوباره به سراغ همان دوستان قدیمی رفتم و روز از نو!


همسرت متوجه اعتیادت شد؟ بله، یک ماه بعد فهمید اما پدرم مرا به مرکز ترک اعتیاد (کمپ) برد و هزینه های زندگی ام را پرداخت تا دنبال مواد نروم. او حتی یک دستگاه پراید برایم خرید تا با آن مسافرکشی کنم .ولی غرق در مواد بودم. فقط دو یا سه روز بعد از ترک، دوباره به مصرف ادامه می دادم.


زندان هم رفته ای؟ بله، هشت سال از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم. همسرم می گفت: من حاضرم با نان خشک زندگی کنم. هیچ توقعی هم نداشت اما من در عالم خودم بودم و حتی تولد دخترم «سوگند» را درک نمی کردم.


بالاخره همسرت طلاق گرفت؟ دیگر چاره ای نداشت، خسته شده بود. من با آن که مسافرکشی می کردم اما فقط مخارج اعتیادم تامین می شد. دخترم نیز در تنگناهای اعتیاد من دست و پا می زد. همسرم هیچ گاه رنگ شادی را ندید. تا این که بالاخره بعد از شش سال زندگی مشترک حدود دوسال قبل طلاقش را گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت اما دخترم سوگند نزد من ماند.


با همسر دومت (مقتول) چگونه آشنا شدی؟ یکی از دوستانم با دختری اهل شمال کشور ازدواج کرده بود. از من خواست با پرایدم او و خانواده اش را به شمال ببرم تا مراسم عقدکنان را برگزار کنند و بعد دوباره آن ها را به مشهد بازگردانم و کرایه ام را بگیرم. من هم با او رفتم. حدود یک هفته در شمال بودیم که خانواده عروس فهمیدند من همسرم را طلاق داده ام. آن ها گفتند همین جا تو را داماد می کنیم. بعد هم «ف» دختر 15 ساله ای را به من معرفی کردند که طی چند روز مراسم عقدکنان ما هم برگزار شد و با هم به مشهد برگشتیم.


آن دختر می دانست تو به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داری؟ ابتدا نمی دانست ولی در طول یک هفته ای که در شمال بودیم متوجه شد.


اعتراض نکرد؟ نه! چون پدر خودش و اطرافیانش درگیر این مواد شیطانی بودند. در واقع او می خواست از چنگ آن ها فرار کند که در دام من افتاد.


باز هم به همان خانه ای برگشتی که پدرت ساخته بود؟ نه، این بار پدرم آن خانه را اجاره داد و در یک مکان دیگر منزلی برایم اجاره کرد تا از آن محیط دور شوم ولی فایده ای نداشت . چون من همچنان به مصرف شیشه و کریستال ادامه دادم و هر روز اوضاع زندگی ام بدتر می شد. به طوری که نمی توانستم مخارج روزانه زندگی ام را تامین کنم.


همسر 15 ساله ات راضی بود؟ چه کسی به این شرایط رضایت دارد. ولی کاری از دست او برنمی آمد. همسرم باردار بود و تنها به تولد فرزندش می اندیشید. او رویاهای شیرینی داشت، مدام عکس های مادرانی را که فرزندشان را در آغوش گرفته بودند با هیجان نگاه می کرد و آرزو داشت روزی فرزندش را با لباس های شیک تصور کند و او را به آغوش بکشد.


ماجرای قتل چگونه رخ داد؟ مواد مخدر صنعتی خود شیطان است. این شیطان در همه وجودم رخنه کرده بود و من از خودم اراده ای نداشتم. حتی هنگامی که پرایدم دچار نقص فنی شد، هزینه های تعمیر آن را نمی توانستم تامین کنم . روز حادثه همسرم از من تقاضای پول کرد. او حالا دیگر 16 سال داشت و جنین هشت ماهه اش را آماده تولد می دید، به من گفت: مبلغی پول بده تا با آن اسباب بازی یا لباس نوزادی (سیسمونی) بخرم که اگر فرزندم متولد شد لباس و اسباب بازی داشته باشد! ولی من از این کلام او سخت برآشفتم چرا که انتظار نداشتم در این شرایط از من تقاضای پول کند. دخترم «سوگند» هم در گوشه اتاق ساکت نشسته بود که در همان حالت عصبانیت، همسرم را کتک زدم و به طرف در حمام هل دادم به گونه ای که چارچوب در حمام کنده شد و او روی زمین افتاد. حالش وخیم بود که به ناچار پیکر نیمه جانش را با کمک دختر 6 ساله ام به بیمارستان شهید هاشمی نژاد رساندم ولی او به کما رفت و چند روز بعد هم جان سپرد.

اگر در مدرسه به دخترت بگویند پدرت قاتل است؛ تو چه احساسی داری؟ دیگر نه تنها زندگی خودم بلکه زندگی دخترم را نیز نابود کردم. به یقین او چنان خجالتی می کشد که از گرسنگی وحشتناک هم بدتر است! کاش زودتر به خودم می آمدم . منبع: خبر انلاین برچسب ها: مرد شیشه ای ، همسر16ساله ، قتل

منبع: ناطقان

کلیدواژه: مرد شیشه ای همسر16ساله قتل مواد مخدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۲۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افزایش ۶ سال به طول عمر با این سبک زندگی

نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که یک سبک زندگی سالم می‌تواند خطر ژنتیکی مرگ زودهنگام را تا ۶۲ درصد کاهش دهد.

به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از سی‌ان‌ان، دکتر ژو لی (Xue Li)، رئیس دانشکده بهداشت عمومی در دانشکده پزشکی دانشگاه ژجیان در چین، گفت با تغییر سبک زندگی و پیروی از یک سبک زندگی سالم، خطر مرگ زودهنگام می‌تواند تا حدود ۶۲ درصد در افراد دارای استعداد ژنتیکی کاهش یابد.

بسیاری از مطالعات ارتباط بین سبک زندگی سالم و طول عمر را نشان داده‌اند و برخی دیگر بر مولفه ژنتیکی در طول عمر تاکید کرده‌اند، اما گزارشی که در نشریه «بی ام جی اویدنس بیسد مدیسین» (BMJ Evidence Based Medicine) منتشر شد، چگونگی تاثیر این دو را بررسی کرده است.

افزایش ۶ سال به طول عمر با سبک زندگی سالم

دکتر علاءالدین شادیاب، دانشیار بهداشت عمومی و پزشکی در دانشگاه «کالیفرنیا سن دیگو» که در این تحقیق شرکت نداشت، گفت که این مطالعه با داده‌های بیش از ۳۵۰ هزار نفر و اطلاعات مربوط به ژنتیک، تحصیلات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سابقه بیماری آن‌ها، دارای روش شناسی قوی بود.

در جریان این مطالعه، محققان به هر فرد یک نمره «خطر پلی ژنتیکی» دادند، که نمره‌ای است که حجم زیادی ازانواع مختلف ژن‌های متعددی را که بر طول عمر انسان تاثیر می‌گذارند ترکیب می‌کند. شرکت کنندگان در این مطالعه همچنین بر اساس نحوه رعایت اصول سبک زندگی سالم نمره‌ای دریافت کردند و سپس محققان به طور متوسط وضعیت سلامت آن‌ها را به مدت ۱۳ سال مورد پیگیری قرار دادند تا مشخص شود این افراد عمر کوتاه، متوسط یا طولانی دارند.

این داده‌ها نشان می‌دهد که همه افراد، صرف‌نظر از خطرات ژنتیکی‌شان، در صورت داشتن سبک زندگی ناسالم، ۷۸ درصد بیشتر احتمال دارد که زودتر بمیرند. دکتر ژو لی، که همچنین مدیر موسسه ملی علوم داده در دانشکده بهداشت و پزشکی دانشگاه ژجیان است، گفت: افرادی که هم خطر ژنتیکی برای یک عمر کوتاه و هم سبک زندگی ناسالم دارند، دو برابر بیشتر از افرادی که خطر ژنتیکی ندارند و سبک زندگی سالم‌تری دارند، زودتر می‌میرند.

داده‌ها نشان می‌دهد افرادی که در معرض خطر ژنتیکی قرار دارند می‌توانند با یک سبک زندگی سالم، طول عمر خود را تا ۵.۵ سال افزایش دهند.

عوامل معکوس کننده مرگ زودهنگام

این مطالعه مشاهده‌ای بود، به این معنی که می‌توانست ارتباط‌ها را تعیین کند، اما نمی‌توانست با اطمینان بگوید که این رفتار‌ها علت مستقیم تغییرات در طول عمر هستند. اما محققان توانستند چهار عامل را شناسایی کنند که بیشترین تأثیر را بر معکوس کردن خطر مرگ زودهنگام دارند.

لی گفت: این مطالعه یک ترکیب سبک زندگی بهینه شامل چهار عامل سبک زندگی: عدم مصرف سیگار، فعالیت بدنی منظم، مدت زمان خواب کافی و رژیم غذایی سالم را شناسایی کرده که مزایای بهتری برای افزایش طول عمر انسان ارائه می‌کند.

خواب کافی در این مطالعه هفت تا هشت ساعت در شب تعریف شد. دستورالعمل‌های فعلی فعالیت بدنی در آمریکا حداقل ۱۵۰ دقیقه فعالیت بدنی متوسط و دو روز تمرین قدرتی در هفته را برای بزرگسالان توصیه می‌کند.

چطور سبک زندگی سالم داشته باشیم؟

بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند رژیم غذایی مدیترانه‌ای برای داشتن زندگی سالم‌تر و طولانی‌تر، گزینه مناسبی است، رژیم مدیترانه‌ای سبکی از غذا خوردن است که بر پخت و پز مبتنی بر گیاه تمرکز دارد و اغلب غذا‌های آن حاوی میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل، لوبیا، دانه‌ها و روغن زیتون است. در این رژیم غذایی از گوشت قرمز کم استفاده می‌شود.

وقتی نوبت خواب کافی می‌رسد، اگر نمی‌توانید هفت یا هشت ساعت بخوابید، سعی کنید یک روال خواب ایجاد کنید، زمانی که نمی‌توانید بخوابید از رختخواب خارج شوید و اتاق خواب را خنک و تاریک نگه دارید.

اگر تلاش کرده‌اید و نتوانسته‌اید یک برنامه ورزشی بسازید که می‌توانید به آن پایبند باشید، آن را به بخشی از برنامه روزمره خود تبدیل کنید، به آرامی شروع کنید و فعالیتی را انتخاب کنید که از آن لذت می‌برید.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • افزایش ۶ سال به طول عمر با این سبک زندگی
  • قرآن؛ کتاب زندگی/ قرآن، نور و رحمت و هدایت به سوی خیر و سعادت است
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • آرزوی ساده یک معلم+ فیلم
  • طرح ملی زندگی با آیه ها از نگاه قرآنی ها
  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • زندگی زیر آوار جنایات رژیم صهیونیستی
  • برگزاری آزمون نهایی طرح «زندگی با آیه ها» در آستارا
  • شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت