Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - واکنش عربستان و حاميانش به قطر بسيار عجيب و غيرقابل باور بود. شايد هيچ تحليل گري ديروز چنين واکنشي را از سوي عربستان پيش بيني نمي‌کرد.

سرويس جهان مشرق - تنش ها ميان عربستان و قطر به سرعت به چالشي ميان ائتلاف سعودي از يکسو و قطر در طرف ديگر ماجرا تبديل شد. سفراي قطر از کشورهاي عربي همپيمان سعودي اخراج شدند و مرزها به روي قطري ها بسته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هنوز سرعت تحولات فرصت تأمل دقيق درباره چرايي و پيامدهاي اين تنش‌ها را فراهم نکرده است اما تحليلگران درباره آنچه تاکنون رخ داده و اطلاعات موجود، تحليل‌هايي را مطرح کرده اند که در ادامه با برخي از آنان همراه خواهيم بود تا نمايي کلي از نظرات متفاوت يا حتي بعضا متضاد کارشناسان و تحليلگران در اين حوزه پيش رو داشته باشيم:
عبدالله شهبازي: آيا بحران قطر پروژه‌اي عظيم است با هدف درگير کردن ايران؟
پاسخ: ماجراي قطر را پروژه طراحي شده مي‌دانم ولي فقط با هدف بلعيدن قطر. تصور نمي‌کنم از جانب اعراب ريسک جنگ با ايران منظور شده باشد زيرا به معناي به آتش کشيده شدن کل منطقه خليج فارس است.
مگر اينکه طراحان اصلي در سطوح خيلي بالا در پي «جنگ جديد خليج فارس» باشند و خود سعودي و امارات و غيره از پيامدهاي طرح مطلع نباشند. چيزي شبيه به اشغال کويت به دست صدام و جنگ اول خليج فارس.

صادق الحسيني: کارتونيزه شدن دنياي عربي تحت رهبري عربستان
اختلاف ميان عربستان و قطر پس از هک و انتشار سخنان امير قطر، شيخ تميم بن حمد آل ثاني، بالا گرفت که وي از ايران، حماس، حزب الله و البته اسرائيل حمايت کرده و مي گفت که دونالد ترامپ در قدرت باقي نخواهد ماند. البته دولت قطر اين سخنان را تکذيب کرد، اما علي رغم اين تکذيبيه، العربيه عربستان و اسکاي نيوز امارات به پخش کردن اين فايل پرداختند و جنگي رسانه اي با قطر به راه انداختند.
از سوي ديگر، ايميل سفير امارات در آمريکا هم هک شد و نشان داد که او لابي هاي زيادي عليه قطر و کويت در آمريکا انجام داده است.
واکنش عربستان و حاميانش به قطر بسيار عجيب و غيرقابل باور بود. شايد هيچ تحليل گري ديروز چنين واکنشي را از سوي عربستان پيش بيني نمي کرد. اين واکنش بيش از پيش نشان مي دهد که حکام عربستان منطقه و جهان را کارتونيزه مي بينند. نگاهي که در نهايت خاورميانه و خود عربستان قربانيان اصلي آن خواهند بود.
اين گونه واکنش ها از سوي عربستان البته جديد نبود، در مارچ 2014 نيز عربستان، بحرين و امارات بدليل آنچه دخالت قطر در امور داخلي اشان ناميدند، سفيرانشان را از قطر فراخواندند. در همان زمان، عربستان قطر را به بستن تمام راه هاي هوايي و زميني و دريايي تهديد کرده بود. 8 ماه زمان لازم بود تا اين کشورها دوباره سفيرانشان را به قطر بازگردانند.
ريشه اختلاف عربستان و قطر چيست؟
قطر و عربستان پس از شروع بهار عربي روي اسب هاي متفاوتي شرط بندي کردند. قطر منابع زيادي روي اخوان المسلمين در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا صرف کرده بود اما عربستان اخوان المسلمين را يک خطر براي مشروعيت خود در جهان عرب مي ديد و مخالفان اخوان را در جهان عرب تقويت مي کرد، مخالفاني از دو سر طيف؛ سلفي ها و سکولارها. در مصر، سوريه، فلسطين و حتي يمن اين اختلافات بصورتي عريان خود را نشان داد. در مصر، مرسي مورد حمايت اخوان، ترکيه و قطر برکنار و به جرم ارتباط با قطر به حبس ابد محکوم شد؛ در سوريه افراد وابسته به قطر در ائتلاف عليه داعش منزوي شده و کنار گذاشته شدند؛ در فلسطين، قطر ارتباط نزديکي با حماس برقرار کرد و همزمان عربستان به سمت فتح چرخيد و بالاخره در مساله يمن هم هرچند قطر عضوي از ائتلاف عربستان است، اما هميشه ساز مخالف زده و مقامات عربستاني حتي قطر را به حمايت از حوثي ها متهم مي کنند!
ايران کجاي اين بازي است؟
اگر عمان را کنار بگذاريم، روابط ايران با قطر را مي توان بهترين و نزديکترين روابط با يک کشور عربي عضو GCC دانست. بطوري که قطر همواره ايران را بخشي از راه حل منطقه مي دانسته و بارها بر اين تاکيد کرده، همانطور که در سخنراني هک شده نيز اين نکته گفته شده است. بطوري که قطر و ايران در سال 2010 توافقنامه همکاري براي تقويت امنيت و عليه تروريسم امضا کردند. در سال 2008 قطر تنها کشور عضو شوراي امنيت سازمان ملل بود که به قطعنامه ظالمانه 1969 که ايران را بخاطر غني سازي تحريم مي کرد راي منفي داد، قطعنامه اي که چين و روسيه به آن راي مثبت داده بودند. همچينين اولين کشور عربي که از برجام حمايت کرد و اعلام کرد برجام منطقه را امن تر خواهد کرد قطر بود. پس از پيروزي دکتر روحاني نيز امير قطر 2 بار به او زنگ زده و با رئيس جمهور ايران صحبت کرده است.
قطر در تمام اين مدت به اصطلاح رايج سعي کرده بود هم از توبره بخورد و هم از آخور. امير جوان قطر سعي داشته هم روابط با تهران را حفظ کند و هم روابط با عربستان را. اما به نظر مي رسد کاسه صبر حاکمان عجول و کم تجربه عربستان به سر آمده و ديگر حاضر نيستند اين وضعيت را تحمل کنند. آنها قطري مي خواهند که همانند سودان و امارات و بحرين کاملا نقش پيرو را بازي کند. تهديدهاي لفظي قطر را مجبور به پيروي از اين راه نکرد، بايد ديد اين تهديد عملي که بسيار جدي است و امنيت ملي قطر را حتي در عرصه اقتصادي با چالش هاي بزرگ مواجه خواهد کرد، باعث تغيير روش قطر خواهد شد و يا اثر معکوس داشته و باعث نزديک شدن قطر به ايران مي شود.
آن چيز که قطعي است، اين واقعيت است که ايران نبايد حمايت ظاهري جدي از قطر بکند که به ضرر قطر در دنياي عرب تمام خواهد شد. اما سياست تفرقه انگيزي در ميان اعراب، بهترين استراتژي براي ايران در دنياي پرآشوب خاورميانه است. حرف هاي زيبا و ايده آليستي همانند بهبود روابط با عربستان و جلوگيري از بازي استکبار براي اختلاف ميان مسلمانان، جز کارتوني ديدن سياست منطقه نيست. منافع ملي ايران و منافع شيعيان در منطقه بايد سنگ بناي سياست ايران در خاورميانه جديد باشد.

حسن بهشتي پور: آيا ايران مي‌تواند از اختلاف کشورهاي عربي بهره برداري کند؟
قطع مناسبات بين قطر و چهار کشور عربي نبايد ما از عمق تحليل اين ماجرا غافل کند. به باور حقير چند نکته تحليلي مهم براي آنکه بدانيم اختلاف هاي پيش آمده بين قطر و عربستان و مصر و امارات و بحرين تا چه حد جدي است و آيا ايران مي تواند از اين اختلاف ها بهره برداري کند قابل ذکر است
1- موضوع اختلاف موجود بين قطر و عربستان ريشه در اختلاف هاي تاريخي و عقيدتي بين اخواني هاي حاکم بر قطر و وهابي هاي حاکم بر عربستان دارد. آل شيخ عبدالوهاب در عربستان که متحد آل سعود هستند از همان سالهاي دور با خاندان آل ثاني که در قطر حاکم بودند و بيشتر گرايش هاي اخواني داشتند ، بصورت مبنايي اختلاف نظر داشته ودارند ضمن انکه اختلاف مرزي هم اين دو کشور با هم دارند
2- همراهي آل خليفه در بحرين و آل نهيان در ابوظبي که هر دو گرايش هاي وهابي دارند و در عمل نقش برادر بزرگتر عربستان را در شوراي همکاري خليج فارس پذيرفتند ، با عربستان دور از انتظار نيست و به همين جهت هم در ضديت با ايران و هم در تجاوز به يمن و هم در مخالفت با قطر همراه آل سعود بوده و هستند.
3- مصر بدليل حمايت هاي وسيع امير سابق قطر که پدر امير فعلي بود از محمد مرسي رئيس جمهور برکنار شده مصر بدليل گرايش هاي اخواني امير قطر از عربستان در اين مقطع جانبداري مي کند تا هم کمکهاي بيشتري از رياض دريافت کند و هم امير قطر را در موقعيت دشواري قرار دهد تا به اصطلاح پاسخ مناسبي از حمايت هاي قطر از جريان اخواني در مصر و حماس در فلسطين داده باشد.
4- اگرچه ظاهر ماجرا به نفع ايران است که از اختلاف ايجاد شده بين کشورهايي که عليه ايران بودند استقبال کند و در کوتاه مدت از فضاي موجود به نفع خود بهره برداري کند . اما يادمان باشد ايران با اين کشورها از طريق آبراه استراتژيک خليج فارس همسايه است هر نوع نا امني در اين منطقه به زيان همه کشورهاي منطقه است . بنابراين نبايد بهره برداري از منافع کوتاه مدت و فوري ما را از منافع مدت مدت و پايدار غافل کند .
5- منافع بلند مدت ايران در منطقه استراتژيک خليج فارس "امنيت براي همه" و "مخالفت با حضور نيروهاي مداخله گر فرا منطقه اي در خليج فارس و درياي عمان است". بنابراين ايجاد نامني بهانه ديگري مي شود براي حضور آمريکايي ها در منطقه و فروش بيشتر سلاح
6- در اينجا يادمان باشد آل ثاني روابط خوبي با آمريکا ، انگليس و اسرائيل در سالهاي گذشته داشته است و به گفته امير قطر اگر با ايران رابطه خوبي دارد براي اين است که قطر يک کشور کوچک است که در منطقه فقط مي تواند در سايه همکاري با همه کشورها امنيت خود را تامين و تثبيت کند
با درنظر گرفتن مجموعه مواردي که يادآوري شد بايد هوشمندانه تصميم گرفت و از آن مهم تر "رندانه" ان تصميم را اجرا کرد. درست شبيه زماني که صدام به کويت حمله کرد . د رآن زمان ايران با اتخاذ سياست بيطرفي فعال از يکسو تجاوز ارتش عراق به خاک کويت را محکوم کرد و از سوي ديگر با لشکر کشي آمريکا به منطقه همراه نشد و فريب کساني را که مي گفتند صدام خالد بن وليد شده است، نخورد .
محمد ايماني طي يادداشتي در کانال تلگرامي اش نوشت: ناتوي عربي زود به ثمر نشست!
وقتي يک تاجر کاباره دار مثل ترامپ ، با رئيس يک قبيله بدوي مانند شيخ سلمان، قرار يک کار راهبردي را مي گذارند، نتيجه همين مي شود که مي بينيد.
اول جيب گشاد عربستان را در حد 400 ميليارد دلار مي زنند و بعد هم شوراي همکاري نيم بند خليج فارس به هم مي ريزد. شده حکايت صفرا فزودن سرکنگبين.
قرار بود با دادن نيمي از همه اندوخته چند ده سال اخير عربستان، اندکي از اضطراب شکست هاي پشت سر هم آل سعود در عراق و سوريه و لبنان _ و اين آخر سري بحرين و يمن _ کاسته شود. اما جوهر توافق ناتوي عربي خشک نشده، قطر که وارد بازي نشده و نخواسته بود زير بار قبيله شيخ سلمان برود، لگدي تحقير آميز روانه دولت عربستان کرد.
اين درگيري البته احتمالا تاثير ناگوارتري براي سعودي ها در جنگ مغلوبه عراق و سوريه و يمن خواهد داشت. حکايت ناتوي عربي و اتفاقات پس از آن، شبيه توپخانه ساختن آن وزير چاپلوس و کلاهبردار است که به شاه مي گفت با اين توپ مي توانيم پايتخت دشمن را بزنيم. اما وقت شليک، لوله توپ ترکيد و در جا چند نفر کشته شدند و سر و صورت وزير هم سياه شد. جناب وزير اما کم نياورد و گفت "قربان عنايت داريد؛ توپي که با ما اين کار را کرده باشد، ببينيد با دشمن در فتلفورت چه کرده است"! ... حالا حکايت ناتوي عربي است که مقابل چشم شيخ سلمان ترامپيده است. قطر روزگاري شريک برخي پروژه هاي منطقه اي سعودي بود.

مسعود رضايي: چالش نوين در جنوب خليج فارس (مرکز مطالعات خليج فارس)
خبر رسيد که عربستان سعودي،بحرين،مصر و امارات تمامي روابط ديپلماتيک خود با قطر را قطع کرده و همچنين تمامي راه هاي زميني و هوايي و دريايي خود به سمت قطر را بدليل آنچه که پشتيباني اين کشور از تروريسم و دخالت هاي آن در امور کشورهاي عربي عنوان شد بستند و اين کشور از ائتلاف برهبري سعودي در يمن بيرون گرديد.
بطور حتم اين رويداد فصل جديدي در مناسبات اعضاي شوراي همکاري تلقي مي شود و تنها دو هفته پس از حضور بحث برانگيز ترامپ در اجلاس رياض تحقق يافت جايي که وي خواهان ايجاد اتحاد عليه ايران شده بود و بحث هايي نظير ناتوي عربي بسيار از رسانه ها شنيده مي شد وليکن روند وقايع و اختلافات ديرينه مابين اعضاي شوراي همکاري امروز ديگر عيان شده است.
در اين بين دو عضو ديگر شوراي همکاري يعني عمان و کويت که همواره سعي در اتخاذ سياستي متعادل و مستقل تر را دارند، سکوت اختيار کرده و واکنشي بدان نشان ندادند که اين خود دو دستگي در اين شورا را بيش از پيش نشان مي دهد.
قطر همواره بدليل داشتن منابع انرژي فراوان و توان اقتصادي بالا بر خلاف برخي از کشورهاي عربي لزومي نمي ديد که در زير پرچم عربستان و تابع آن قرار بگيرد و بعضا شاهد سياست هاي مستقل از جانب آن بوده ايم اين کشور همواره و در زمان تنش هاي فزاينده سعودي با کشورمان سياستي نسبتا متعادل را در پيش مي گرفت و در زمان حضور اخوان المسلمين در قدرت مصر از آن و شخص محمد مرسي حمايت ويژه اي نمود و اين کاملا برخلاف سياست سعودي بود که پروسه تغيير قدرت از اخوان به سمت نظاميان و شخص ژنرال السيسي را حمايت کرد.
هر چند در مورد سوريه ظاهرا به نظر مي رسد اهداف دو کشور هم راستا و در جهت خلع قدرت از بشار اسد باشد وليکن در جغرافياي سوريه نيز اين دو از طريق گروه هاي مسلحي که در اختيار دارند چندين بار با يکديگر درگير شدند که نمونه اخير آن درگيري مابين گروه هاي مسلح در غوطه شرقي دمشق بود که در پي آن ده ها تن از افراد مسلح کشته شدند و همچين توافقي که مابين قطر و ايران موسوم به 4 شهرک منعقد گرديد که البته عربستان نه تمايلي بدان داشت و نه دخالتي!
سعودي در طي ساليان اخير نشان داده است که هيچ گونه انعطافي در قبال عدم پذيرش رهبري اش بر جهان عرب را بر نمي تابد و چه از طريق زور و چه از طريق تطميع مالي همواره در پي تحقق اين امر گام برداشته و اتفاقا در همين راستا است که ايران را متهم به دخالت در امور کشورهاي عربي مي کند حال آنکه کشورهاي عربي مزبور همچون عراق و سوريه کشورهاي مستقلي بوده و به هيچ عنوان در زير چتر سعودي قرار نداشتند.
به نظر مي رسد فشارهاي هماهنگ شده سياسي، اقتصادي و نظامي و ايجاد محاصره هوايي، زميني و دريايي بيش ازپيش قطر را از شوراي همکاري دور کند و اين امر پيامدهايي خواهد داشت که بخشي از آن را در سوريه شاهد خواهيم بود و البته بخشي ديگر مربوط مي شود به نزديکي دوحه به تهران زيرا که اين کشور پس از محاصره سه جانبه بحرين، امارات و عربستان تنها از طريق آب هاي بين المللي و آب هاي سرزميني ايران و آسمان ايران قادر خواهد بود با جهان خارج ارتباط برقرار نمايد.
بنابراين فرصت را بايد غنيمت شمرد....


بهزاد احمدي‌نيا، روزنامه‌نگار و تحليلگر حوزه انرژي: قوس ترامپ براي مرواريد خليج فارس
دماغه کوچکي که با عنوان شبه‌جزيره نيز شناخته مي‌شود، از 3000 سال قبل محل درآمدهاي کلان از بطن خليج‌فارس بوده است.
قطر، يک شيخ‌نشين قديمي در جنوب ايران است که از زمان ساسانيان درآمد خود را با صيد مرواريد از خليج‌فارس به‌دست مي‌آورده است.
اکنون با بروز ناگهاني يک بحران جدي در روابط اين کشور با ديگر کشورهاي عربي خليج‌فارس و بسته‌شدن تمام مسيرهاي زمين و دريا و هوا از سه‌جهت، دامي بزرگ براي دوحه، تهران و صنعت LNG خاورميانه گسترده شده است.
طي 24 ساعت منتهي به 15 خرداد96، چند روز پس از سفر ترامپ به خاورميانه و برگزاري اجلاس کذايي با حضور سران کشورهاي اسلامي توسط شاه سعودي، روند جالبي از اتفاقات به‌وقوع پيوست که نگاهي کوتاه به آن مي‌تواند به درک بهتر اتفاقي که در حال رخ‌دادن است ياري برساند.
پس از اعلام قطع روابط ديپلماتيک عربستان با قطر و فراتر از آن، بسته شدن تمامي مرزهاي سعودي به روي قطر، امارات متحده عربي نيز اقدام مشابهي را اعمال کرد.
سپس بحرين بود که در ساعت 5 و 27 صبح به وقت گرينويچ (9 صبح تهران) با بهانه‌اي متفاوت، اعلام کرد که تمامي روابط و مرزهاي خود با قطر را به دليل آنچه حمايت اين کشور از تروريسم ضد دولت بحرين و همراهي با شبه‌نظاميان شيعه تحت حمايت ايران خواند، مسدود کرد.
در ساعت 5 و 43 دقيقه به وقت گرينويچ (9 و 16 دقيقه تهران) رکس تيلرسون، وزير امور خارجه آمريکا به‌همراه همتاي استراليايي خود در مقابل دوربين‌ها رفت و گفت: "در خاورميانه اختلافات و مشکلاتي قديمي سر باز کرده و جاي نگراني ندارد. بحران خليج‌فارس اثري بر روند مبارزه با تروريسم ندارد و کشورهاي عربي هم بهتر است خويشتن‌داري کنند".
از سوي ديگر، پس از برقرار شدن دوباره اعانه نفتي رياض، قاهره روابطش با قطر را به‌دليل حمايت دوحه از اخوان‌المسلمين به حالت تعليق درآورده اما مشخص نيست که چگونه مي‌خواهد 60 درصد از مصرف LNG خود را که تاکنون از قطر تأمين مي‌شد، تأمين کند.
در اين هياهوي قطع و بستن، پرسشي خنده‌دار مطرح است: چطور ممکن است يک حکومت همزمان از القاعده، طالبان، داعش و اخوان‌المسلمين حمايت کند و حامي شبه‌نظاميان شيعه و ايران نيز باشد؟
چطور ممکن است قطر هم در ائتلاف عربستان در يمن سرباز داشته باشد و هم به حوثي‌ها کمک نظامي ارسال کند؟ مگر قطر جز از طريق زمين عربستان، راه ديگري به خاک‌هاي دنيا دارد؟
براي پاسخ، لازم است بدانيم بزرگترين توليد کننده LNG در جهان آمريکاست و سپس روسيه و قطر در مقام‌هاي بعدي قرار دارند؛ اما بزرگترين صادرکننده گاز طبيعي مايع در جهان، قطر است.
اين کشور مينياتوري خليج‌فارس، به‌تنهايي 30 درصد از کل مصرف جهاني گاز مايع را صادر مي‌کند؛ پس نقش تعيين‌کننده‌اي در قيمت جهاني گاز دارد.
از سوي ديگر، استراليا با کمک شرکت‌هاي سرمايه‌گذاري آمريکا، پروژه‌هاي عظيمي براي مايع‌سازي گاز در دست اجرا دارد و تصميم گرفته به‌زودي به رتبه نخست توليد گاز طبيعي مايع از طريق تأسيسات مايع‌سازي، دست يابد.
ايالات متحده، اگرچه رتبه نخست توليد گاز طبيعي و مايع‌سازي را در کيسه خود دارد اما از سال 2014 و با افت قيمت نفت، ميدان‌هاي گاز شيل اين کشور براي سرمايه‌گذاران جذابيتي نداشتند و صنايع گاز شيل با کمبود پول و صرفه اقتصادي (به‌دليل ارزان بودن گاز) روبرو شدند.
برخي ناظران کم‌توجه در تهران، وقايع امروز را فرصتي براي نزديکي ايران و قطر دانستند.
اين دوستان بايد توضيح دهند که با چه توجيهي ممکن است کشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس، يک کشور به کوچکي و ضعف قطر را مانند بره‌اي به دامان غولي مانند ايران بياندازند؟ لقمه‌اي آنقدر چرب و شيرين که فقط مي‌تواند طعمه باشد.
قطر از ديرباز به مأمن سران القاعده و داعش و ديگر تکفيري‌ها شهرت داشته و حتي طالبان نيز در آن دفتر کار رسمي دارد، اين همان بهانه قطعي مورد نياز عليه ايران است که کمک مي‌کند آمريکا اثبات کند ايران حامي تروريسم است.
نشان ديگري که ترامپ با اين تير مي‌تواند بزند اين است که يکباره قيمت گاز طبيعي در جهان را افزايش دهد و چرخ گاز شيل آمريکا را به راه‌بياندازد تا مشکل ايجاد شغل و توليد ناخالص ملي را رفع کند.
همزمان عربستان و بحرين و امارات نيز مي‌توانند گناه شکست و ناکامي در يمن و سوريه را به گردن قطر بياندازند و مقامات دوحه که بدون غذاهايي که از عربستان مي‌آيد، به‌زودي گرسنه خواهند ماند، راهي جز پذيرش آن ندارند.
در واقع، اين بحران يا با بهانه‌اي محکم عليه ايران به‌پايان مي‌رسد يا با خاکساري غول گازي درمقابل عربستان و آمريکا ختم خواهد شد.

رضا سراج: پشت پرده تخاصم آل‌ها با قطر
تخاصم آل سعود با قطر و دومينوي قطع رابطه آل خليفه، آل نهيان و... با آل ثاني، اجراي پرده اول از سناريويي است که در نشست آمريکايي-عربي در رياض تصويب شد.
به نظر مي‌رسد آل سعود با کمک آمريکا و رژيم صهيونيستي تلاش مي‌کند با ايجاد ناتوي عربي، يک خيز ژئوپلتيکي در منطقه بردارد و با تحت قيوميت درآوردن يمن، بحرين و قطر، به برتري استراتژيک در برابر ايران در منطقه برسد. در اين ارتباط قطر همزمان بازي و همکاري دوگانه‌اي با محور مقاومت و محور غربي، عبري و عربي داشت که مي‌بايست يکسويه گردد. بنابراين آنچه در يمن، بحرين و قطر در حال وقوع است؛ ناظر بر پرده اول اين سناريو و زمينه سازي براي ادامه آن است. سناريوي غربي، عبري و عربي دو پرده ديگر هم دارد. پرده دوم اين سناريو، تضعيف و از بين بردن مقاومت در منطقه است. در اين پرده، با جدايي کشورها و جريان‌ها از محور مقاومت و تجزيه و بالکانيزه کردن کشورهاي اين محور، عملا بايد مقاومت (عمق راهبردي ايران) در منطقه از بين برود. در پرده دوم، اقدام عليه سوريه در تقدم اقدامات محور غربي، عبري و عربي قرار خواهد گرفت . پرده سوم سناريويي که در رياض تصويب شد؛ مربوط به ايران است. در پرده سوم، ايران بايد براي عقبگرد از منطقه و دادن امتيازات بشتر (برجام 4،3،2) به آمريکا، از يک سو با «اجبار و انزوا» در مناسبات بين‌المللي و منطقه‌اي تحت فشار قرار گيرد و از سوي ديگر از درون نيز بي‌ثبات شود.
بنابراين تحولات مهمي در منطقه آغاز شده و ممکن است دامنه آن در آينده از اقدامات ديپلماتيک و اقتصادي فراتر رود و منجر به گسترش جنگ نيابتي و مداخله نظامي در منطقه گردد.



قاسم محبعلي، مديرکل پيشين خاورميانه وزارت خارجه: قطر کشور بي‌گناهي نيست که ايران بخواهد در کنارش قرار بگيرد

همواره بين عربستان و قطر اختلاف کهنه و قديمي وجود داشته است. اين تنش ها به نوع نگاه آنها به سلفي گري يا وهابيت بر مي گردد. بعلاوه، تميم و سعود قبايلي بودند که از گذشته اختلاف داشته اند. در دوران اخير اما حمايت قطري ها از اخوان المسلمين در کشورهايي مثل مصر و سودان و تونس و يمن و سوريه باعث بروز تنش شده است.
عربستان تلاش کرد در کنفرانس اخير در رياض با حمايت امريکا هژموني جديد عليه ايجاد کند و بازيگران ديگر را در اختيار خود بگيرد.
پيام سعودي ها به قطر اين بود که از بازي خارج شوند و روابط شان با حماس و اخوان المسلمين را قطع کند. در واقع، با عدم تمکين قطر از عربستان پس از کنفرانس رياض بود که تنش ها اوج گرفت.
ما بايد در اين ميان توجه داشته باشيم که قطر از تروريسم حمايت مي کند و بخشي از نيازهاي مالي داعش و طالبان و... از سوي اين کشور تامين مي شود.
قطر در اين سال ها جزئي از يک طراحي و بازي بودند که امنيت و منافع ما را در سوريه و عراق به خطر انداخته بود. منظورم اين است که قطر کشوري نيست که بي گناه باشد و ما حالا بخواهيم در کنار قطر قرار بگيريم و جانب آنها را بگيريم.
باتوجه به اينکه قطر در طول اين سال ها، همواره ما را تحت فشار قرار داده، ايران بايد با احتياط با اين مساله پيش آمده برخورد کند.
اين يک مناقشه خانوادگي بين حاميان افراطي گري است، البته اگر قطري ها يا طرف هاي ديگر بخواهند، به نظرم ايران حاضر به حل و فصل ماجرا و اختلافات است.
اصولا ثبات و امنيت در منطقه در حوزه خليج فارس و در منطقه، بخشي از امنيت ملي ماست. وقتي در اطراف ما درگيري باشد، امنيت ما را تحت تاثير قرار مي دهد، اگر قرار باشد قطر در بحران قرار بگيرد، سرمايه گذاري در اين طرف با احتياط مواجه خواهد شد.
امنيت ما با همسايگان بهم پيوسته است و عدم مناقشه و همبستگي ميان کشورهاي منطقه جزئي از امنيت منطقه و در ميان آرمان هاي جمهوري اسلامي است. بنابراين، نبايد از تنش ميان ديگران استقبال کنيم.
بعيد مي دانم ايران در اين بحران ورودي داشته باشد. اين مداخله، کار عقلانه اي نيست. اين به سرعت بخشيدن و حل و فصل مسائل بين آنها منجر مي شود.
البته قطر کشوري استراتژيک براي آمريکا به حساب مي آيد و واشنگتن نمي گذارد نفوذ ايران در دوحه افزايش پيدا کند.
قطر يک بازيگر کوچکي است و همواره سعي مي کند از شکاف ها به خوبي بهره برداري کند. او به ابزار ايران نيازمند است براي اينکه بتواند از طرف مقابل امتياز بگيرد. سعودي ها هم طبيعتا اين را در همين چارچوب تلقي مي کنند.
در واقع، اين منطقي است که کشورهاي کوچک در بين شکاف ها حرکت کنند و سعي در ايجاد توازن داشته باشند تا امنيت شان حفظ کنند. قطر هم از اين قاعده مستثني نيست و بين ايران و عربستان قرار گرفته است.
قطر کشور کوچکي است و عمق پايداري ندارد. بايد ببينيم نقش قدرت هاي فرامنطقه اي از جمله امريکا و انگليس در اين ماجرا چيست؟
آيا قطر مي تواند در برابر عربستان پايداري کند يا به سمت مصالحه مي رود؟ به نظرم ممن است قطر به نوعي به مصالحه تن دهد يا شايد بالاجبار به اين امر رضايت دهد.
اين رژيم هاي خليج فارس اکثرا خانوادگي هستند. بنابراين، طبيعي است وقتي فشاري بيايد، يکي از افراد خانواده براي اينکه فشار را بردارد؛ وارد عمل شود و کودتا کند.
اما مداخله نظامي از سوي عربستان بعيد است؛ چراکه هامنطور که پيشتر گفتم قطر کشوري اتسراتژيک براي امريکاست و واشنگتن نمي خواهد همه تخم مرغ هايش را در منطقه، در سبد عربستان بگذارد.



منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۵۴۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاز اول پروژه دوگاز تا پایان سال به بهره‌برداری می‌رسد/ تکمیل فاز دوم فتح-باغستان تا پاییز

آیین بهره برداری از پروژه «تحکیم بستر آسفالت بزرگراه آزادگان» و «تعریض و ایمن‌سازی کندروی شرقی این بزرگراه در تقاطع با بزرگراه شهید لشگری» صبح امروز -۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳- در قالب یکصد و هجدهمین پویش امید و افتخار با حضور هادی حق‌بین معاون فنی و عمران شهرداری تهران، مهدی صداقتی، مدیرعامل سازمان مهندسی و عمران شهر تهران، محمدرضا پوریافر شهردار منطقه ۲۱ و سید ابوالفضل موسوی‌پور رییس پلیس راهور تهران بزرگ برگزار شد.

در این مراسم مهدی صداقتی، مدیرعامل سازمان مهندسی و عمران شهر تهران تاکید کرد: پروژه‌ای که امروز افتتاح می‌شود از نظر وسعت آنچنان ارقام بالایی ندارد، اما واقعیت این است یک معضل بزرگ ترافیکی را حل کرده است.

وی ادامه داد: این گلوگاه باعث پس زدن ترافیک به چند نقطه می‌شد و مضاف بر این موضوع این نقطه نا ایمن بود. این چند موضوع کار را به یک کار مهم و اثرگذار تبدیل کرد.

صداقتی با بیان اینکه تحکیم بستر بزرگراه ازادگان به طول ۱۲ کیلومتر کار اثرگذاری است، خاطرنشان کرد: علاوه بر این باز شدن محور ترافیکی فتح به ابوسعید که دو کیلومتر طول دارد، ناایمنی که به دلیل تنگ بودن مسیر در گذشته بود را حل کرد. این سه موضوع حدود ۳۰۰ میلیارد تومان برای شهرداری هزینه داشته است.

هادی حق‌بین، معاون فنی و عمران شهرداری تهران هم درخصوص جزییات افتتاح این پروژه گفت: ابعاد و بزرگی پروژه‌ها برای ما مهم نیست بلکه نیاز شهروندان و ایمنی شهر برای ما اهمیت دارد.

وی با بیان اینکه پروژه امروز به لحاظ ابعاد جزو کوچک‌ترین پروژه هاست، اما انجام آن ویژه و پیچیده بود، خاطرنشان کرد: در منطقه ۲۱ تعداد پروژه‌هایی که در سال ۱۴۰۳ تعریف شده بزرگ مقیاس و اثرگذار است و ظرف شش ماه اول سال تکمیل فاز دوم فتح-باغستان را داریم.

معاون شهردار تهران ادامه داد: این تقاطع تاثیر فوق العاده زیادی بر کاهش ترافیک ورودی به آزادگان خواهد داشت. پروژه دیگری که برنامه ریزی شده و فاز تجهیز و عملیات اجرایی آن آغاز شده پروژه دوگاز است که سال‌ها متوقف مانده بود و فاز اول پروژه تا پایان سال تحویل شهروندان خواهد شد.

دسترسی کرمان خودرو به شهید متوسلیان شرق تکمیل می‌شود

پوریافر هم درباره جزییات این افتتاح گفت: این نقطه یکی از نقاطی بود که به چند دلیل ازجمله باریک بودن تقاطع باعث نارضایتی مردم به ویژه در ترافیک صبحگاهی می‌شد. درخواست پلیس حل و فصل این موضوع بود. نکته دیگر بحث ایمنی این نقطه بود که باعث اهمیت پروژه می‌شد.

شهردار منطقه ۲۱ با بیان اینکه پروژه چند سالی بود که متوقف مانده و باعث نارضایتی مردم شده بود، خاطرنشان کرد: با ورود معاونت فنی و مهندسی و همکاری منطقه و پلیس در کمترین زمان ممکن پروژه تقدیم مردم شد. معارض اصلی این پروژه مسائل ترافیکی بود.

وی ادامه داد: اتمام دسترسی کرمان خودرو به شهید متوسلیان شرق در این محدوده نیز در برنامه ما قرار دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی شهری

دیگر خبرها

  • بهره برداری از جاده پدافندی اربعین در دستور کار
  • اسد خطاب به وزیر بحرینی: همبستگی کشورهای عربی به ثبات در منطقه می‌انجامد
  • نشست شش‌جانبه عربی در ریاض درباره غزه برگزار شد
  • نشست مشورتی مقامات ۶ کشور عربی درباره تحولات غزه
  • برگزاری نشست مشورتی مقامات ۶ کشور عربی درباره تحولات غزه
  • فاز اول پروژه دوگاز تا پایان سال به بهره برداری می رسد؛ تکمیل فاز دوم فتح-باغستان تا پاییز
  • برگزاری آیین بهره‌برداری از پروژه تعریض و ایمن‌سازی بزرگراه آزادگان
  • بهره‌برداری از بخش نخست رینگ چهارم ترافیکی اصفهان تا پایان سال
  • فاز اول پروژه دوگاز تا پایان سال به بهره‌برداری می‌رسد
  • فاز اول پروژه دوگاز تا پایان سال به بهره‌برداری می‌رسد/ تکمیل فاز دوم فتح-باغستان تا پاییز