زندگینامه چهار شهید در «نیمه پنهان ماه»
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۱۶۹۸۷
روایت فتح چهار مجلد جدید از مجموعه نیمه پنهان ماه را منتشر کرد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، انتشارات «روایت فتح» مجلدهای 29 تا 32 مجموعه «نیمه پنهان ماه» شامل زندگینامه شهیدان حمید قاضی میرسعید، نورعلی شوشتری، حسین علی داوودآبادی و حسین املاکی را منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمید قاضی میرسعید به روایت همسر
پشت جلد این شماره از نیمه پنهان ماه میخوانیم: «حمید مدتها مسئول امور فرهنگی سپاه بود. در کنارش هر کاری که از دستش برمیآمده برای این مردم انجام میداده. مردمی که زندگی سختی داشتند و هیچوقت از مسئولان وقت محبتی ندیده بودند. حمید همسفرهشان میشود. پای درد دلهای شان مینشیند. به حرفهایشان گسترش میدهد. و هر کاری که میتوانسته یا از دستش برمیآمده برایشان انجام میدهد. سعی میکند، مثل خودشان زندگی کند. با اینکه به خاطر مسئولیتی که داشته، میتوانسته از امکانات آنجا استفاده کند. اینکار را نمیکند. نمیخواهد فکر کنند او هم امده چیزی ببرد. بعدهم که با حکم حاج همت جانشین فرمانده سپاه میشود و کارهای بیشتری انجا انجام میدهد.»
«قاضی میرسعید به روایت همسر شهید» با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 112 صفحه، به بهای هفت هزار تومان از سوی انتشارات روایت فتح به بازار عرضه شده است.
نورعلی شوشتری به روایت همسر
پشت جلد این شماره ازنیمه پنهان ماه میخوانیم: «دیروز از هر چه بود گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز موافقیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. آنجا بر در اتاقمان مینوشتیم «یا حسین» فرماندهی از آن توست. الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم. بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم آزادهمان تا اسیر نگردیم.»
«شوشتری به روایت همسر شهید» با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 128 صفحه، به بهای هفت هزار و 700 تومان از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شده است.
حسین علی داوودآبادی به روایت همسر
پشت جلد این شماره از نیمه پنهان ماه میخوانیم: «حسین که نبود همه چیز زندگی با خودم بود. بچه مریض میشد خودم مریض میشدم. لازم میشد برای خانه چیزی تهیه کنم ولی هیچ کدام از اینها به نظرم سخت نمیآمد. وقتی میدیدم.
حسین دارد با دشمن میجنگد و این بار سنگین را به دوش میکشد، میگفتم این که من بخواهم یک بچه را دکتر ببرم که کار شاقی نکردهام.
امروز نامههایت را دادم آرزو برایم بخواند. روزی هزار بار برایم بخواند تکراری نمیشود. خندید. گفت: «عمه چه چیزهایی برای هم مینوشتید! مثل جوونهای امروزی.» خواستم بگویم عاشق شدن و عاشقانه نوشتن که مخصوص جوانهای امروزی نیست. نامههایت که در خانه میآمدند، صبر نمیکردم، فوری چادرم را میانداختم سرم و میرفتم خانه اکرم خانم. چشم میدوختم به لبهای عصمت و او آرام آرام، نوشتههایت را برایم میخواند و من با هر کلمهاش لبریز عشق میشدم و دلم میکشید به سمت تو.»
«حسین علی داوودآبادی به روایت همسر» با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 72 صفحه به بهای چهار هزار و 300 تومان از سوی انتشارات روایت فتح به بازار نشر عرضه شده است.
حسین املاکی به روایت همسر
پشت جلد این شماره از نیمه پنهان ماه میخوانیم: «شهید املاکی وقتی در میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم در معرض شیمیایی بود، ماسکش را برداشت و بهصورت بسیجی همراهش که ماسک نداشت، بست. قهرمان یعنی این. پهلوانی همین است. البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن نوجوان بسیجی؛ اما این قهرمانی ماند و تاریخی شد.» (مقام معظم رهبری)
«حسین املاکی به روایت همسر» با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 112 صفحه، به بهای 6 هزار و 700 تومان از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شده است. / ایبنا
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۱۶۹۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»