Web Analytics Made Easy - Statcounter

صراط: مقام معظم رهبری در بازدید از نمایشگاه آثار هنری و اسناد مربوط به قیام مسجد گوهرشاد که نوروز امسال در مشهد صورت گرفت نکات مهمی را درباره قیام گوهرشاد و ماجراهای کشف حجاب رضاخانی مورد تاکید قرار دادند.

فارس به مناسبت ایام هشتاد و دومین سالگرد حماسه گوهرشاد بخشهایی از سخنان معظم له را منتشر می‌کند:

* این خیلی مایه تأسف است که حادثه مسجد گوهرشاد با این عظمت و با این اهمیت هیچ انعکاسی در تاریخ ما، در ادبیات ما، در کتاب‌های رمان ما نداشته باشد .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خب الحمدلله خوب کار کرده‌اید . تا آن مقداری که بنده دیدم و آن مقداری که فهم بنده اقتضا می‌کند، خیلی به نظرم جالب و خوب آمد، هم کارهای نقاشی و گرافیکی و هم‌چنین کارهای گزارشی و روایتی، خیلی خوب بود

* یک کتابی (کتاب بر بامهای متصل ، نوشته عبدالله اسفندیاری ) در قالب رمان یا داستان نوشته شده، اما تاریخ همین حادثه است و من آن را خوانده‌ام و می‌دانم، و با اطلاعاتی که من در ذهنم بوده تطبیق می‌کرده. همین داستان مسجد گوهرشاد است با مقدمات و مؤخراتش، و اسم همه این شخصیت‌ها در آن هست و ماجراها را درست تعریف کرده که من آن کتاب را دارم. یکی این کتاب است. یکی هم یک کتاب دیگری است که یکی دو سال پیش آن را خواندم. آن هم مشروح قضایای حادثه سال 1314 مسجد گوهرشاد را با مقدمات و مؤخرات و جزییاتش نوشته. مثلاً جلساتی که در منزل مرحوم آقازاده تشکیل شده یا فرض بفرمایید که آنچه در صحن کهنه - صحن انقلاب - اتفاق افتاده یا اینکه اول بهلول کجا رفت، بعد آمد کجا، بعد چه جوری شد، اینها همه هست. کمااینکه در خود خاطرات بهلول هم -در اولش- هست. البته من کتاب خاطرات بهلول را نخوانده‌ام اما چون از خود ایشان شفاهاً شنیدم، می دانم که همان چیزهایی که شنیدم، در آن کتاب هست – البته آن کتاب مدتی دست من بود ، قبل از اینکه چاپ بشود آن را به من داده بود – ایشان جزئیات حادثه ی آن دو سه روزی را که در اینجا بوده و روی منبر بوده – اول مسجدگوهرشاد را ، بعد صحن کهنه و صحن نو و باز دوباره مسجد گوهرشاد را تا وقتی که فرار می کند از اینجا و می رود – در مقدمه ی کتاب به احتمال زیاد ، آورده بنابراین کتاب های دیگری وجود دارد . البته همین طور که گفتم، یک کتابی هست که تاریخ و گزارش آن حادثه است. بخشی از آن کتاب یادداشت‌های مرحوم شیخ احمد بهار است، شیخ احمد بهار رمان‌نویس معروف مشهد که در همه ی حوادث بوده و روزنامه هم منتشر می‌کرده و آن روزها هم به مناسبتی روزنامه‌اش را تعطیل می‌کند. داستان، در عین حال، متن ماجرا بوده. بخشی از آن کتابی که عرض می‌کنم خاطرات اوست. باید اینها را بگردید پیدا کنید.

*ببینید اصلاً قضیه ی مسجد گوهرشاد برای چه به وجود آمد؟ این را فراموش نکنیم. نکته ی محوری، مرحوم حاج‌آقا حسین قمی است. مرحوم حاج‌آقا حسین قمی سر مسئله کشف حجاب گفت من می‌روم با رضاشاه صحبت می کنم و مجبورش می‌کنم که گوش کند. با همین نیت از مشهد بلند شد رفت تهران، که البته وقتی رسید تهران، ایشان را از طرف دولتی‌ها هدایت کردند به شاه عبدالعظیم و آنجا در یک جایی نگه داشتند و شاه هم ملاقات نداد.....و بعد از همان‌جا ایشان را تبعید کردند به عراق. وقتی که ایشان در تهران بود، علمای مشهد در مسجد گوهرشاد جمع شدند برای اینکه بگویند که اولاً حاج‌آقا حسین برگردند به مشهد؛ ثانیاً حرف‌هایی که ایشان خواسته‌اند، باید تحقق پیدا کند. اصلاً اجتماع علما در کشیک ‌خانه مسجد گوهرشاد که بعد منجر به اجتماع مردم شد، برای این بود. یعنی عنصر مرحوم حاج آقا حسین قمی فراموش نشود؛ یک ملای واقعاً مجاهد فی سبیل الله نترس آماده‌ای که حاضر بود برود در دهان شیر دیگر، یعنی هیچ ابایی نداشت. از اینجا هم که بلند شد رفت، تنها رفت؛ با خودش مثلاً حشم و خدم و اینها نبرد، فقط دو تا از پسرهایش ظاهراً رفتند. این نکته قابل توجهی است.

*نکته بعدی این است که مرحوم آقازاده فراموش نشود. آقازاده در قضایای مسجد گوهرشاد دخالتی نداشته، لکن دستگاه دربار، او را متهم کردند. بعد هم به خاطر همین اتهام، آقازاده را که در مشهد دارای شأن خیلی زیادی بود (اصلا کسی تصور نمی کرد که مأمور دولتی به خانه آقازاده برود، یعنی تا این حد که مأمور جرئت کند برود خانه ی آقازاده) مأمورین رفتند در خانه گرفتند او را کشیدندش بیرون، بدون اینکه اجازه بدهند حتی لباس مرتبی تنش کند، برش داشتند. از مشهد اول بردند یزد و مدتی آنجا بود، بعد هم به تهران و بعد از یکی دو سال مسمومش کردند و شهیدش کردند. ببینید اینها عناصر مهم قضیه مربوط به مسجد گوهرشاد است.

*یک نکته دیگر این است که ببینید یک وقت قضیه مسجد گوهرشاد را از نگاه یک فاجعه تاریخی که اتفاق افتاده نگاه می‌کنی؛ آن همین است دیگر، همینی است که تصویرهایش این جوری کشیده می‌شود؛ یعنی یک عده مردم مؤمن برای خاطر مقصودی در یک جای مقدسی جمع شدند، مامورین دولتی ریختند آنها را کشتند. البته کشتار فقط در مسجد هم نبوده، بلکه بیرون در فلکه-آن فلکه قدیم که البته حالا دیگر نیست- بست پایین‌خیابان جلوی آن به اصطلاح خیابان تهران، یعنی خیابان امام رضا(ع) اینجاها همه آدم کشته شده. همین در جنوبی مسجد گوهرشاد که الان آن در جنوبی بسته است و در محلش صحن قدس را درست کرده اند، آنجا به عوض صحن قدس یک راهرویی بود که می‌آمد در مسجد گوهرشاد و در همان راهرو عده زیادی کشته شدند که قضایایش را من نمی‌دانم کجا خواندم و الان واقعاً یادم نیست که این را خواندم، اما مطلعم که همان‌جا عده ای را کشتند. کسانی می‌گویند ما از بالاخانه نگاه می‌کردیم و می‌دیدیم که مردم را می‌کشند و نیمه‌جان سوار کامیون می‌کنند و می‌برند و در منطقه الندشت هم دفن میکنند ؛ همان حرف‌هایی که معروف است. پس بنابراین یک نگاه، این نگاه است؛ نگاه یک فاجعه‌ای که در مشهد به مناسبت حجاب اتفاق افتاده.

*مسئله حجاب دیگر مخصوص مشهد و مسجد گوهرشاد هم نیست .یک قضیه وسیع همه‌جایی سراسری است در کشور و اقدامی که رضاشاه کرد و مواجهه هایی که با رضاشاه شد . اینقدر هم درباره ی قضیه ی حجاب، خاطره و داستان و این‌ها می‌توانید پیدا بکنید که من خیال می‌کنم مجموعه‌اش یک چیز عظیمی خواهد شد. حالا شما گفتید مثل اینکه یکی از آقایان هم -نمی دانم کدام یکی از آقایان بودند- بنا دارند رمان بنویسند. خیلی به نظر من مسئله مهمی است که باز این هم از همان مسائلی است که درست رویش کار نشده و توضیح داده نشده.

*یک مسئله ی دیگر آنهایی‌اند که نقش‌آفرینی کردند. ببینید شخصیت‌های فرهنگی معروف زمان رضاشاه ، مثلا علی اصغر حکمت- این‌ها چهره‌ها هستند دیگر- در قضیه ی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبهه حقیقی رضاشاه اینها بودند . رضا شاه تفنگ دستش بوده و این‌ها کسانی بوده اند که فکر می‌ساختند و به رضاشاه جهت‌گیری می‌دادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیت‌های فرهنگی خیلی مؤثرند، چهره‌های این‌ها شناخته بشود. رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زن‌های بی‌حجاب را آوردند و به او نشان دادند. ایده ی بی‌حجابی را به او تزریق کردند و بعد این دور و بری‌هایش گفتند راه تمدن و این‌ها همان کاری است که آتاترک کرده و از آن‌وقت به فکر فرورفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد 1314 دیگر اجباری شد، اما قبلاً چیزهای دیگری بود.

*من البته سالی که کشف حجاب شد، در دنیا نبودم؛ بنده متولد 1318 هستم یعنی چهار سال بعد از کشف حجاب، ولیکن خب مادرم و اطرافیان نقل می‌کردند قضایا را و این‌که در خانه می‌ماندند، مدت‌ها بیرون نمی‌رفتند و برای بیرون‌رفتن‌های اضطراری چه مشکلاتی را تحمل می‌کردند. هم از مادرم شنیدیم و هم از زن‌های دیگر شنیدیم. خیلی قضایای واقعاً دردناکی است که اتفاق افتاده.این‌ها همه باید دیده‌بشود، یعنی اگر واقعاً مسئله حجاب بحث می‌شود، این قضایا دیده بشود. پس مسئله حجاب یک مسئله ای شد جدا از قضیه مسجد گوهرشاد، یعنی یک مسئله فراگیر بزرگ مهم.

*به هرحال ما از زحمات آقایان خیلی متشکر هستیم .خداوند انشاالله موید و موفقتان بدارد.

منبع: صراط نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۳۱۴۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حیدرآباد؛ اصفهانی نو در قلب هندوستان

حیدرآباد هند با باغ‌هایی به سبک ایرانی و ساختاری شبیه به چهارباغ اصفهان، در سال ۱۵۹۱ در طول حکومت صفویه و توسط محمدقلی قطب‌شاهی بنا شد. این شهر تاریخی به‌واسطه شباهت‌های بسیاری که به اصفهان دارد، به اصفهان نو معروف است.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، حیدرآباد یکی از محبوب‌ترین شهرهای هند، یک مرکز گردشگری و شهری جذاب است که با سلسله‌ها، امپراتوری‌ها و تبادلات فرهنگی پیوند خورده است و خاستگاه آن را می‌توان به سلسله چالوکیا از سال ۶۲۴ تا ۱۰۷۵ پس از میلاد و به‌دنبال آن سلسله کاکاتیا بین قرن‌های دوازدهم و چهاردهم جست‌وجو کرد. این منطقه به قلعه‌ها و مسیرهای تجاری معروف است که آن را به مناطق مختلف هند وصل می‌کند.

تاریخچه و فرهنگ

حیدرآباد دارای فرهنگی متنوع و میراث فرهنگی غنی است. این شهر که توسط سلسله آصاف جاه‌ی اداره می‌شد، به شهر نظام‌ها معروف بود. پس از آن تحت سلطه مغول‌ها درآمد و شاهد تحولی اساسی در دیدگاه فرهنگی مردم خود بود. امروزه حیدرآباد به تاریخ غنی فرهنگی خود شناخته می‌شود و در دنیای معاصر شهری با ترکیبی از فرهنگ‌های منحصربه‌فرد و سبک زندگی مدرن است.

مردم حیدرآباد خوش‌برخورد، مهمان‌نواز و سخاوتمند هستند و در هر نقطه از شهر به گویش خاص خود سخن می‌گویند. آن‌ها در عین برخورداری از یک زندگی مدرن به‌شدت به باورهای سنتی خود پای‌بند هستند، بنابراین سبک زندگی آن‌ها ترکیبی از سنت و مدرنیته است.

حیدرآباد با افول امپراتوری مغول به‌عنوان مهم‌ترین مرکز فرهنگی هند شکوفا شد. مهاجرت هنرمندان نمایشی در سال ۱۸۵۷ فضای فرهنگی این شهر را بسیار غنی کرد. این مهاجرت با آمیختگی زبان‌ها، فرهنگ‌ها و مذاهب شمال و جنوب هند همراه بود که به هم‌زیستی سنت‌های هندو و مسلمان در آن منجر شد. اختلاط مذاهب همچنین منجر به برگزاری جشن‌ها و اعیاد مختلف در حیدرآباد شد.

موسیقی نیز هنر رایجی در این شهر است و ساکنان آن موسیقی مرفای شهری و دولاک که‌گیت (آوازهای خانگی مبتنی بر فولکلور محلی) و قوالی را به‌ویژه در عروسی‌ها، جشنواره‌ها و سایر رویدادهای جشن می‌نوازند. فستیوال‌های حیدرآباد بیشتر برای تشویق و توسعه موسیقی ترتیب داده می‌شود. این شهر فیلم‌هایی نیز به گویش محلی حیدرآبادی تولید می‌شوند و میزبان جشنواره‌های بین‌المللی فیلم مانند فستیوال کودک و جشنواره بین‌المللی فیلم حیدرآباد بوده است.

صنایع دستی

حیدرآباد به سبک نقاشی گلکوندا به‌عنوان شاخه‌هایی از نقاشی دکنی معروف است. سبک گولکوندا که در قرن شانزدهم ابداع شد، سبکی بومی است که تکنیک‌های خارجی را در هم می‌آمیزد و شباهت‌هایی به نقاشی‌های ویجایاناگارا در میسور دارد. استفاده قابل‌توجه از رنگ‌های طلایی و سفید درخشان به‌طور کلی در این سبک دیده می‌شود. سبک حیدرآباد نیز در قرن هفدهم پدید آمد و به‌شدت تحت‌تأثیر نقاشی‌های مغول است. در این سبک از رنگ‌های روشن استفاده می‌شود و بیشتر مناظر، فرهنگ، لباس‌ها و جواهرات منطقه به تصویر کشیده می‌شود.

غذاهای حیدرآبادی شامل طیف وسیعی از غذاهای برنجی، گندم و گوشت و استفاده ماهرانه از ادویه‌های مختلف در ترکیبی از غذاهای مغولی، عربی، فرانسوی، ایرانی و ترکی است. بریانی و حلیم حیدرآبادی نیز غذاهای نمادین این شهر هستند.

دیدنی‌های حیدرآباد

حیدرآباد به مکان‌های تاریخی‌اش شهرت دارد. این شهر میراث تاریخی غنی دارد و مملو از مکان‌های تاریخی است که خاطرات باشکوهی از دوران گذشته ارائه می‌دهند.

قلعه گلکوندا، حیدرآباد

قلعه گلکوندا یک شگفتی مهندسی و یکی از بهترین مکان‌های گردشگری حیدرآباد است. صدای کف زدن در نقطه‌ای زیر ورودی گنبد آنکه بلندترین نقطه قلعه است در فضای اطراف طنین‌انداز می‌شود. این قلعه باشکوه که روی یک تپه گرانیتی ساخته شده، دارای هشت دروازه، چندین معبد و مسجد، اصطبل، اتاق‌های سلطنتی و چهار پل متحرک است و معماری باشکوه و اهمیت تاریخی دارد.

چهارمنار

چهارمنار، نماد حیدرآباد، سازه‌ای مربع‌شکل از گرانیت، سنگ مرمر پودرشده، ملات و سنگ آهک است و به نرده‌ها، بالکن‌ها و تزئینات گچ‌بری خود شهرت دارد. این بنای یادبود در سال ۱۵۹۱ توسط محمدقلی قطب شاه، پنجمین پادشاه سلسله قطب شاهی، بنا به گزارش‌ها به عنوان اولین ساختمان در حیدرآباد، پایتخت جدید او ساخته و در طول سال‌ها به یک بنای تاریخی و نمادین از میراث شهر تبدیل شد.

چهار مناره این سازه با ۵۶ متر ارتفاع در چهار گوشه سازه اصلی قرار دارند. هر مناره دارای بالکن دوتایی است و ۱۴۹ پله برای رسیدن به طبقه بالایی آن وجود دارد. در طبقه بالای چهارطبقه چهارمنار یک مسجد وجود دارد. این سازه با یک تونل زیرزمینی که برای کمک به فرار پادشاهان و ملکه‌ها در هنگام حمله دشمن ساخته شده است به قلعه گلکوندا متصل می‌شود.

مقبره قطب‌شاهی

مقبره‌های قطب‌شاهی یکی از قدیمی‌ترین آثار تاریخی حیدرآباد است و تقریباً ۸۵۰ متر با دروازه قلعه گلکوندا فاصله دارند. این مجموعه‌ها یک یا دو طبقه و دارای مساجد و مقبره پادشاهان قطب‌شاهی هستند. یک تابوت کتیبه‌دار طاق مرکز هر مقبره را می‌پوشاند. گنبدها در ابتدا دارای کاشی‌کاری سبز آبی زیبا بودند، اما امروزه تنها قطعاتی از آن‌ها باقی مانده است. ساختار مقبره‌ها متأثر از سبک‌های ایرانی، پاتان، دکن و هندو است.

مسجد مکه

مسجد مکه با ظرفیت ۱۰ هزار نفری بزرگ‌ترین مسجد هند است. این بنا در قرن هفدهم میلادی ساخته شده و نام خود را از مسجد جامع مکه گرفته است. آجرهای به‌کاررفته در طاق نمای مرکزی از خاک مکه ساخته شده است و سه نمای جذاب آن با طراحی بسیار عالی از یک سنگ گرانیت تراشیده شده‌اند که استخراج آن پنج سال طول کشیده است. این سازه به‌طور جامع طراحی شده و دارای نقوش گلی است که در سراسر مجموعه مسجد کشیده شده است. در ورودی حیاط نیز قبر مرمری حاکم اسف‌جاه قرار دارد.

کاخ چوماهلا

کاخ چوماهلا که در قرن هجدهم ساخته شد، مرکز حکومت سلسله آسف‌جاهی بود و بعدها به‌عنوان اقامتگاه نظام‌های حیدرآباد خدمت کرد و تمام مراسم تشریفاتی در این کاخ برگزار می‌شد. این بنای وسیع دارای دو حیاط، تالار بزرگ دربار به نام خلوت همراه با فواره‌ها و باغ‌هایی به وسعت ۱۲ جریب زمین است. حیاط جنوبی قدیمی‌ترین قسمت کاخ و دارای چهار کاخ کوچک‌تر است. حیاط شمالی که زمانی بخش اداری را در خود جای داده بود، دارای راهرویی طولانی با اتاق‌هایی است که رو به فواره و حوض مرکزی قرار دارد. این بنای چشمگیر مزین به گچ‌بری‌هایی چشمگیر است و تالار دربار سکویی مرمری دارد که زمانی صندلی سلطنتی بوده است.

موزه سالار جنگ

سالار جنگ یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های جهان و یکی از سه موزه ملی در هند است. این مجموعه اقلام جمع‌آوری‌شده از ژاپن، فرانسه، آلمان، نپال، چین، برمه، ایران، مصر، اروپا و آمریکای شمالی را در خود جای داده است. موزه دارای حکاکی‌ها، مجسمه‌ها، منسوجات، نقاشی‌ها، ساعت‌ها، فرش‌ها، سلاح‌ها، نسخه‌های خطی، سرامیک‌ها، مبلمان و کتب مقدس است و در مجموع ۳۸ گالری (۲۰ گالری در طبقه همکف و ۱۸ گالری در طبقه اول) دارد. هر موضوع در یک فضای جداگانه نمایش داده شده است.

طارماتی برادری

طارماتی برادری باغی به سبک ایرانی و سرای تاریخی با ۱۲ در است و یک شاهکار مهندسی در نظر گرفته می‌شود زیرا درها امکان تهویه متقاطع را فراهم می‌آورند که در آن دوران بسیار منحصربه‌فرد بود. این بنا ساختار آکوستیک عالی دارد و محل اجرای موسیقی‌های کلاسیک و یک تئاتر روباز بزرگ با ظرفیت ۱۶۰۰ نفر است.

مسجد تولی

مسجد تولی که به نام مسجد دامری نیز شناخته می‌شود، تنها دو کیلومتر با قلعه گلکوندا فاصله دارد. این مسجد زیبا روی سکویی مرتفع ساخته شده و دارای دو تالار، دو مناره بزرگ، شش مناره کوچک و پنج طاق زیبای تزئین‌شده با مدال‌های نیلوفر آبی است. این مسجد در مقیاس معماری پس از مسجد مکه قرار دارد و توسط سازمان باستان‌شناسی هند به‌عنوان میراث فرهنگی معرفی شده است.

خواهرخواندگی اصفهان و حیدرآباد

حیدرآباد معروف به شهر مروارید و دارای معابد و مساجد شناخته‌شده است. این شهر تاریخی به‌واسطه شباهت‌های بسیاری که به اصفهان دارد، به اصفهان نو معروف است. حیدرآباد دارای باغ‌هایی زیبا به سبک ایران و شبیه به چهارباغ اصفهان است.

لایحه خواهرخواندگی این شهر با اصفهان یکم خرداد سال ۱۳۹۹ تصویب شد و در بیست‌وپنجم خرداد همان سال به تصویب نهایی رسید.

کد خبر 748000

دیگر خبرها

  • عفاف و حیا حافظ حریم انسانی و شخصیت وجودی زن و مرد است
  • بهترین زمان برای نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب دوران کودکی و نوجوانی است
  • وقوع ۱۰۴ حریق و حادثه در سمنان/ ۲۷۸۵ نفر با آتش نشانی تماس گرفتند
  • امر به معروف در حجاب به گونه‌ای باشد که مردم به اصل نظام بدبین نشوند
  • فوت دو نفر در باشت به علت برخورد خودرو با پایه شبکه برق
  • برخورد با بدحجاب باید همراه با کار فرهنگی و امر به معروف باشد
  • تکرار قصه حساس «گشت ارشاد» در خیابان‌ها | دولت رئیسی مدافع اصلی رویکردهای تند در حجاب | بعد از فوت مهسا امینی چه گفتند؟
  • گسترش جلسات سنتی قرآن کریم در حرم مطهر رضوی
  • اجرای ۲۹ ویژه برنامه در منطقه ۸ ویژه هفته فرهنگی اصفهان
  • حیدرآباد؛ اصفهانی نو در قلب هندوستان