Web Analytics Made Easy - Statcounter

نخستین وظیفه و رسالت روزنامه‌نگار، نقش آگاهی‌بخشی است.این کار از طریق انعکاس اخبار، انجام گفت‌وگو با مردم و صاحبان آرا و نوشتن یادداشت‌ها و مقالات و تهیه گزارش‌های تحلیلی عملی می‌شود.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

دولت دوازدهم و الزامات تعامل با جهان

محمد حسین محترم در سرمقاله کیهان نوشت:
برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست‌جمهوری دوازدهم در صدر اخبار و تحلیل‌های داخلی و خارجی قرار گرفته و رسانه‌های وابسته به جریانات سیاسی و کانون‌های قدرت داخلی و خارجی در تلاشند با جهت‌دهی به افکارعمومی و فضاسازی‌های سیاسی اهداف خود را در چهارسال آینده در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی پیگیری کنند. اما دولت تدبیر و امید هرچند در چهار سال گذشته نتوانست به اهداف وعده داده شده خود برای بهبود شرایط اقتصادی و حفظ عزت ملی برسد و بعضاً به انکار و فرافکنی روی آورد، برای موفقیت در چهارسال آینده باید به دور از این هیاهوهای سیاسی و فضاسازی‌های رسانه‌ای، همزمان سه اولویت و هدف اصلی که رهبر معظم انقلاب در حکم تنفیذ و سخنرانی خویش پیش پای دولت گذاشتند، در دستور کار خود قرار دهد، در غیراین صورت «توقعی بیش از دولت یازدهم نباید از دولت دوازدهم» داشت. لذا حل مشکلات اقتصادی، تعامل با جهان و تقابل با زورگویی‌های آمریکا سه اولویت دولت دوازدهم است و برای تحقق آنها باید به الزاماتی پایبند باشد و براساس این الزامات باید دیدگاه حاکم بر سیاست خارجی خود را اصلاح کند:


1- اولین موردی که تصمیم‌گیران و تصمیم سازان دولت دوازدهم باید درک کنند این است که اکنون در حال ورود به دوران پسا غرب هستیم و الگوها و ارزشهای تاریخ گذشته غربی- آمریکایی نمی‌تواند جامعه ما را به پیشرفت و عدالت برساند و براساس نظرات مشاورانی که معتقدند «باید تفکر اسلامی و عدالت خواهی شیعه را کنار گذاشت تا به توسعه رسید» نمی‌توانند به موفقیت برسند. چنان که تاکنون دیگر کشورها و حتی خود کشورهای اروپایی براساس ارزشها غربی نتوانسته‌اند به سامان برسند و با بحرانهای مالی و اقتصادی و امنیتی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. براساس همین بحرانهای جامعه لیبرال غربی، بهمن سال گذشته رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در گزارش سالانه خود هشدار داد«جهان در حال ورود به «عصر پساغرب» است که با کاهش قدرت و نفوذ اروپا و آمریکا همراه است و کشورهای دیگر نظم جهانی جدیدی را شکل می‌دهند» ولفگانگ ایشینگر چند روز قبل از نشست مونیخ 95در گزارش خود تاکید کرد «برخی از اساسی‌ترین ارکانهای غرب و نظم بین‌المللی لیبرال تضعیف شده و کسی حاضر به دفاع از ارزشهای لیبرالی نیست و نظام های غیرلیبرال از جمله ایران و روسیه و چین از این پس با قدرت عمل می‌کنند».


2- موضوع دومی که دولت باید واقع‌بینانه درک کند واقعیت‌های صحنه بین‌المللی و منطقه‌ای و ملی است. به اذعان مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز دنیا و تحلیل گران وابسته به آنها واقعیت مسئله این است که: اولا قدرت و سلطه آمریکا در حال افول و جمهوری اسلامی در اوج اقتدار است. ثانیا ایران توانسته اراده خود را بر مبادلات بین‌المللی تحمیل کند تا جایی که هیچ تصمیمی در دنیا نمی‌تواند گرفته شود مگر مواضع جمهوری اسلامی نیز مورد محاسبه قرار گیرد. ثالثا جمهوری اسلامی توازن قدرت را در منطقه به نفع مقاومت تغییر داده تا جایی که به عنوان هفتمین قدرت جهانی و اولین قدرت منطقه‌ای مطرح است. رابعا در سطح ملی از توانایی‌های بالقوه و بالفعل متعددی برخوردار است که این توان و ظرفیت را دارد در مقابل همه فشارها و تهدیدها و تحریم‌ها روی پای خود بایستد.

آن‌گونه که در جنگ تحمیلی ایستاد و بعد از جنگ تاکنون نیز به پیشرفتهای متعددی در زمینه‌های نانو، هسته‌ای، هوافضا، پزشکی، دفاعی و ... دست پیدا کرده است. دولت باید درک کند ملت ایران با این پتانسیل و توانایی میتواند با حفظ استقلال به راه خود ادامه دهد و نیازی به وادادگی و تسلیم در برابر نظام سلطه و قدرت‌های استکباری بویژه آمریکا ندارد. آن‌گونه که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند «امروز در دنیا قانون جنگل حاکم است و در یک چنین دنیایی اگر انسان تسلیم شد و از خودش وادادگی نشان داد و بر سر مواضعش ایستادگی نکرد و از توان خودش استفاده نکرد، قطعاً ضرر خواهد دید. در چنین دنیایی کسی به کسی رحم نمی‌کند!». لذا اگر دولت با اقتدار عمل کند ملت با شجاعت پشتیبان اوست و چند کشور به اصطلاح جامعه جهانی هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند، و به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «عزت یک ملت در تعامل با دولت‌ها و کشورهای دیگر این است که از استقلالِ رأی برخوردار باشد».


3- نظام سلطه تلاش دارد القا کند جامعه جهانی یعنی دولت مستکبر آمریکا و چند کشور متحد او، اما دولت باید درک کند که جهان به معنی چند کشور اروپایی و آمریکا نیست و تجربه، حداقل در چهار ساله گذشته نشان داده که اگر در فهم جامعه جهانی دچار توهم شویم و به دنبال رضایت آمریکا و چند کشور اروپایی باشیم نه تنها مشکلات کشور حل نخواهد شد، بلکه بر آنها افزوده خواهد شد، تجربه برجام به عنوان یک خسارت محض و دستاورد هیچ پیش روی ماست. حضور 105 هیئت خارجی در مراسم تحلیف رئیس جمهور دوازدهم و حضور بیش از140 کشور جهان در اجلاس غیرمتعهدها در دولت دهم نشان می‌دهد بدون دلبستگی به آمریکا و چند کشور اروپایی و بدون توجه به عصبانیت آنها می‌توان با جهان تعامل گسترده داشت.


4- مسئله دیگری که درک آن برای موفقیت دولت دوازدهم مهم است این است که بداند آمریکا در تعامل با ایران جز در اندیشه دشمنی و نابودی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برآمده از رای مردم نیست. چه دستکش مخملی دموکراتها روی دست چدنی باشد و چه دست چدنی جمهوری خواهان علنی باشد. چنان‌ که رهبرمعظم انقلاب بارها در این خصوص به دولتمردان هشدار دادند: «مسأله ما با امریکا، مسئله روابط نیست. برای آنها روابط به معنای مقدّمه برای تسلّط است و به کمتر از آن هم راضی نیستند! اسم روابط و تعامل را به عنوان شعار می‌آورند اما رابطه بهانه است برای برگرداندن سلطه خود». لذا در تعامل با جهان منطقه ممنوعه‌ای وجود دارد که رهبرمعظم انقلاب بر آن تاکید دارند: «بارها گفته‌ایم که عزت و حکمت و مصلحت را رعایت کنند و بروند با همه دولتها ارتباطات داشته باشند، لیکن منطقه ممنوعه‌ای وجود دارد که از آن نباید تجاوز کنند» و این منطقه ممنوعه هم به فرموده رهبر معظم انقلاب زمانی پایان می‌یابد که « خصومت‌ با جمهوری اسلامی و حمایت‌ از دشمنان‌ ایران و پشتیبانی بی‌قید و شرط از رژیم صهیونیستی خاتمه‌ پیدا کند» و به فرموده امام راحل (ره) «تا وقتی که‌ آدم‌ بشود»!.


5- اما دولت با در نظر داشتن دشمنی‌های آمریکا، باید بداند آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی مستاصل شده و این آمریکا است که برای حل مشکلات خود به ایران نیاز دارد، نه ایران به آمریکا، و اگر به تعامل با آمریکا امید بسته، باید بداند آمریکا آن گونه که در قضایای متعدد از جمله افغانستان و عراق و برجام نشان داده، بعد از اینکه خرش از پل گذشت به ریش مذاکره کنندگان با خود می‌خندد و به هیچ تعهدی پایبند نیست. چنان که اکنون نقض روح و متن برجام آن‌قدر فاحش است که خود دولتمردان و مذاکره کنندگان ناگزیر به اذعان به آن هستند و برجام باردیگر نشان داده «آمریکایی‌ها هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقی‌اند و هم بدعهدند».


6- همان‌گونه که امید بستن به تعامل با آمریکا خطایی استراتژیک است، دل بستن به تعامل با اروپایی‌ها بدون توجه به واقعیت‌های موجود خطایی استراتژیک‌تر است. واقعیت موجود درباره تعامل با اروپایی این است که تجربه نشان داده اروپایی‌ها دنباله رو آمریکا هستند. چنان که در تازه‌ترین همراهی اروپایی‌ها با آمریکا، هفته گذشته در بیانیه مشترکی با آمریکا ایران را به دلیل پرتاب ماهواره صرفاً علمی سیمرغ متهم به نقض قطعنامه 2231 با هدف زمینه‌سازی برای معرفی ایران به عنوان ناقض برجام کردند. قبل از این نیز هرجا آمریکا ایران را تحریم کرده اروپایی‌ها با آمریکا همراهی و ملت ایران را تحریم کردند. لذا به فرمایش رهبر معظم انقلاب « تعامل با اروپا به شرط استقلال از آمریکا مفید است و اروپا اگر می‌خواهد با ایران تعامل داشته باشد باید خودش را از تبعیّت آمریکا نجات بدهد».


7- دولت باید بداند راه تحقق اهداف سه گانه تعیین شده از سوی رهبرمعظم انقلاب فقط اقتصاد مقاومتی است نه چشم امید داشتن به سرمایه گذاری‌های خارجی، هرچند اگر محقق شود مطلوب است اما براساس آمار گمرک در چهارسال گذشته محقق نشده و علی‌رغم امضاء برجام روند نزولی داشته است. اقتصاد مقاومتی براساس درون زا بودن میتواند مشکلات اقتصادی را برطرف کند، براساس برون‌گرا بودن می‌تواند تعامل با جهان را تسهیل کند و براساس ماهیت و ذات خود که موجب تقویت اقتصاد کشور می‌شود، می‌تواند در مقابل جنگ تمام عیار اقتصادی آمریکا کشور را مصون و بیمه کند. لذا اقتصاد مقاومتی روی دیگر سکه استکبارستیزی و مقابله با آمریکاست. براساس تاکیدات رهبرمعظم انقلاب «در عرصه دیپلماسی آن کشوری موفّق است که متّکی باشد به نیروی درون‌زا؛ آن دولتی می‌تواند در پشت میز مذاکره‌ دیپلماسی حرف خودش را سبز بکند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا کند که متّکی باشد به یک اقتدار و توانایی‌های درونی. از یک چنین دولتی حساب می‌برند»


8- آمریکایی‌ها هم باید بدانند اولا راه تعامل با جمهوری اسلامی فقط این است که «حسن نیت خودشان را در عمل نه در شعار اثبات کنند». ثانیا باید بدانند در ایستادگی مقابل قدرتهای استکباری و در حفظ استقلال جمهوری اسلامی همه در ایران با هم یک کلام هستند و خیال نکنند که می‌توانند بین ملت انشقاق بیندازند. ثالثا علی‌رغم میل دشمنان و بویژه آمریکا و اسرائیل تعامل ایران در سطح جهان گسترش خواهد یافت و اگر کشوری هم تحت تأثیر آمریکا بخواهند با جمهوری اسلامی دشمنی کند، ملت روی پای خود ایستاده است چرا که به تصریح رهبر معظم انقلاب «اگر ما در مقابل دشمنی دشمنانمان با شجاعت و با اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد، کشور را خواهند بلعید. نباید اجازه بدهیم».

سناریوی تکراری دولت‌های دوم؟

صادق فرامرزی در وطن امروز نوشت:

اختلافات میان دایه و مادر بالا گرفته است؛ این را با چشم غیرمسلح و به دور از تحلیل آنچه سابقا در پشت‌پرده می‌گذشت و حال روی صحنه به اجرا در می‌آید هم می‌شود دید. روزی نیست که نومحافظه‌کاران و اصلاح‌طلبان حیات یکدیگر را از صدقه سر خود ندانند و منت قائل بودن اندک سهمی را در این «رحم اجاره‌ای» به رخ یکدیگر نکشند. این را تجربه 2 دهه اخیر و نتیجه 4 ساله دوم دولت‌ها نشان داده است که نخستین قربانی اختلافات درون جناحی، مردمی هستند که در سایه ناکارآمدی حاصل از این اختلاف، معیشت و آرامش‌شان قربانی بده بستان‌ها شده است. اثر تبلیغاتی حاصل از جنسیت یک وزیر یا معاون رئیس‌جمهور کوتاه‌مدت‌تر از آن بوده که بتواند مشکلی از مشکلات مردم و کشور را حل کند و حال نیز فارغ از آنکه آیا دوباره زنی به صندلی وزارت جلوس می‌کند؟ آیا سهم جناحی در کابینه به توان 2 می‌رسد یا به زیر جذر می‌رود؟ آیا حق‌الحمایه فلان طیف به اصطلاح رقیب اما همراه‌تر از رفیق پرداخت می‌شود؟ و ده‌ها «آیا»ی دیگر که سوژه رسانه‌ها شده‌ است، بعید به نظر می‌رسد میوه این زمین زراعی که بذرهایش با سهم‌خواهی زیر کشت رفته، میوه شیرینی باشد.


شاید پرسش بنیادی‌تر این باشد: چرا همه دولت‌ها در دوره دوم خود به خودزنی می‌رسند و ناکارآمدی‌شان مضاعف می‌شود؟ چرا در قاعده‌ای نانوشته تقریبا همه دولت‌هایی که با رای مردم برای 8 سال به قدرت رسیده‌اند در حوالی سال ششم از ناحیه هواداران‌شان طرد می‌شوند و اصطلاحا پروژه «عبور» از آنها کلید می‌خورد؟ و چرا دولت دوازدهم قبل از به صدا درآمدن سوت قطارش به پیشواز یادآوری سرنوشت نامطلوب دولت‌های قبل در 4 ساله دوم‌شان رفته است؟ قطعا این پرسش‌ها همگی جواب یکسانی ندارد، هر قدر هم که بعضی امور تبدیل به یک قاعده شوند باز هر دولت فرزند زمانه خویش است و در موقعیتی جداگانه به قاعده دیگر دولت‌ها دست بیعت می‌دهد. از این منظر شاید بتوان چند مورد را نقاطی مشترک در میان همه دولت‌ها هنگام آغاز دوره دوم زمامداری‌شان دانست و برای هر دولت نیز به طور جداگانه چند موقعیت اختصاصی را در دچار شدن به این سرنوشت یادآوری کرد.


اگر 8 دولت اخیر را که شامل زمامداری 4 فرد مختلف بوده است ملاک سنجش خود قرار دهیم، فارغ از شرایط پیروزی مجدد آنها، همگی در شرایطی نسبتا یکسان، ماندن خود در پاستور را تمدید کرده‌اند و همین شرایط یکسان همگی آنها را در پایان دوره‌شان با یک جواب «نه» از سوی مردم و حتی هواداران‌شان مواجه کرده. همه دولت‌ها در 5/2 دهه اخیر هنگامی 4 سال دوم خود را آغاز کردند که مجلس شورای اسلامی به‌عنوان عنصر ناظر و مهارکننده دولت یا مطلقا در دست جناح حامی دولت بوده یا حداقل منتقدان دولت در آن وزن سنگینی نداشته‌اند، همه
دولت‌ها شروع 4 سال دوم‌شان را در حالی جشن گرفتند که حداقل 3 انتخابات گذشته با پیروزی چشمگیری از ناحیه خود و همراهان‌شان به پایان رسیده بوده، از سوی دیگر شروع 4 سال دوم تمام این دولت‌ها زمانی بود که حس «شکست‌ناپذیری» خود و عدم توانایی پیروزی رقیب تبدیل به گزاره‌ای ثابت‌شده برای فاتحان انتخابات شده بود و با ایمان به چنین مساله‌ای همه دولت‌ها سعی در خالص‌سازی خود و حذف بخشی از حامیان سنتی خود در 4 ساله اول کردند؛ تاسیس حزب کارگزاران برای عبور از جامعه روحانیت مبارز در دولت سازندگی، بالا گرفتن اختلافات میان حامیان دولت و تعطیلی شورای شهر اول به‌علت شدت گرفتن اختلافات در دولت اصلاحات و شکل‌گیری حلقه‌ای انحرافی و تفرقه‌افکن در دولت اسبق، همه به‌عنوان پررنگ‌ترین مصادیق چنین رخدادی بوده است.


موقعیت سیاسی موجود و آنچه در قول و عمل در بازه انتخابات از سوی دولتمردان سر زد، همگی نشان از تکمیل بودن شرایط فوق دارد و عجیب نیز آن است که گویا خود دولتمردان برای تکرار این عرف نامطلوب تاریخی شتاب شگفت‌انگیزی را ضمیمه کار خود کرده‌اند. شاید منطق ماکیاولی حکم کند منتقدان دولت از چنین شتابی که دولت برای ناکام کردن خود در پیش گرفته است استقبال کنند و آن را به فال نیک بگیرند اما قطعا در نگاهی خدمت‌محور که منافع و مصالح کشور و انقلاب را هدف اصلی خود می‌داند باید ابراز تاسف کرد که ناکامی هیچ دولتی نمی‌تواند کامیابی‌ای را نصیب مردم کند، چنانکه پس از اثبات شدن ادعای ناصحیح دریافت چک سفید امضا از سوی مردم توسط دولت‌های پیشین و درست زمانی که آنان با فرض ماندگاری ابدی خود در قدرت شروع به خط‌کشی جامعه کردند، همیشه این مردم بودند که با بزرگ‌ترین بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در سایه تحلیل رفتن انرژی دولت در دعواها و تنش‌آفرینی‌ها مواجه شدند.


مطرح کردن «کابینه 24میلیونی» و حذف هر مدیری که به ما رای نداده باشد، نگاه توطئه‌نگرانه به حداقل 42درصد جامعه که با دلایل عدیده میلی به ادامه وضع موجود نداشته‌اند، حاشیه‌سازی دائمی و سعی در ایجاد اختلاف میان نهادهای متعدد نظام و ده‌ها مورد از این دست گویای آن است که دولت فعلی می‌تواند دچار همان توهمی شود که بلای جان تمام دولت‌ها در 4 سال دوم می‌شود.


ادبیات 2 ماه اخیر رئیس‌جمهور و زنده نگه‌داشتن مساله درصدهای انتخاباتی در موضع‌گیری‌های ملی هرچند پتانسیل دوقطبی کردن جامعه را دارد اما قبل از هرچیز روحانی را از قامت یک نماینده ملی به سطح یک لیدر جناحی تنزل می‌دهد و این نمی‌تواند برای رئیس‌جمهوری که جناح حامی‌اش نیز در قامت یک سهم‌خواه با او درافتاده است، نتایج مطلوبی داشته باشد. روحانی می‌تواند با رادیکالیسمی مرگبار فضای انتخابات را در دوره استقرار دولت هم حفظ کند تا کماکان از تاکتیک «مردم علیه مردم» نارضایتی‌ها را به مثابه تبی که بهتر از مرگ است توجیه کند اما باید بداند رادیکالیسم کاذبی که برخی مترصد پرورشش هستند می‌تواند روزی حامیان او را مقابلش قرار دهد و سرنوشت رئیس دولت اصلاحات را در ناتوانی از مهار رادیکالیسمی که در دولت دوم گریبانش را گرفت تکرار کند.


اگر روحانی بنا بر منش محافظه‌کارانه خود علاقه به تکرار سنت‌های مرسوم را داشته باشد باید گفت قابلیت این را دارد تا موفق‌ترین دولت دوم برای سقوط آزاد از طریق تنش‌آفرینی باشد.

گزینه «دور زدن تحریم ها»

مهدی حسن زاده در خراسان نوشت:

دیگر تقریبا همه اذعان دارند که رفع تحریم‌ها در سطحی که مورد انتظار ایران بوده، محقق نشده است. از رئیس جمهور و وزیر خارجه تا مسئولان اقتصادی دولت هم به این مسئله اعتراض دارند. چنان که طی روزهای شنبه و یک‌شنبه 3 مقام اقتصادی دولت، شامل رئیس کل بانک مرکزی، وزیر صنعت و وزیر راه و شهرسازی به محدودیت‌های باقی مانده با وجود توافق برجام و تعهد طرف‌های مقابل ایران به رفع تحریم‌ها اعتراض کردند. رئیس کل بانک مرکزی لغو تحریم‌ها را کمتر از سطح مورد انتظار خواند. وزیر راه و شهرسازی نیز در ملاقات با یک مقام فرانسوی گفت: با توجه به تهدیدهای اخیر آمریکا که بر عملکرد شرکت‌های اروپایی تاثیرگذار است، ایران خواستار مواضع سیاسی دولت فرانسه، آلمان و در سطح بالاتر اتحادیه اروپاست. وزیر صنعت هم در دیدار با یک مقام چینی گفت: روابط بانکی ایران و چین هنوز مثل دوران تحریم است.

همه این اظهارنظرها نشان می‌دهد که با گذشت بیش از 1.5 سال از اجرای برجام، اگرچه اتفاقات مثبتی نظیر افزایش صادرات نفت و برخی قراردادهای اقتصادی در بخش‌های خودرو، توسعه میادین نفت و گاز و خرید هواپیما امضا شده است، اما از سوی دیگر روند ارتباطات بانکی تا حد زیادی مانند دوران تحریم است و از سوی دیگر حتی همان قراردادهای اقتصادی امضا شده هم با توجه به چالش ارتباطات بانکی به سختی و کندی جلو می‌رود. به ویژه در شرایطی که آمریکا شبح تحریم‌های بیشتر را در قالب تهدیدهای گاه و بی‌گاه ترامپ و مصوبات اخیر کنگره بر سر اقتصاد ایران و در مسیر فعالان اقتصادی خارجی علاقه مند به همکاری با ایران گسترده است.


در چنین شرایطی دو مسیر پیش روست که البته نباید این دو مسیر را متضاد یکدیگر دید و شاید هر دو مسیر به صورت همزمان نیازمند پیگیری باشد. یک مسیر پیگیری سیاسی ماجرا برای جلوگیری از نقض برجام توسط آمریکایی‌ها و فشار بر این کشور برای عمل به تعهدات خود در رفع تحریم‌ها ست. مسیری که ضرورت و چگونگی پیگیری آن از حوصله این یادداشت خارج است. مسیر دوم که تمرکز نگارنده بر آن است، موضوع دور زدن تحریم‌ها ست. از نگاه واقع بینانه شاید انتظار رفع کامل تحریم‌ها دیگر خوش بینانه باشد و با فضایی که وجود دارد، توقف اقدامات خصمانه آمریکا در تشدید احتمالی تحریم‌ها حداکثر اقدام ممکن باشد. با این حال گزینه دیگر روی میز برای ایران گزینه دور زدن تحریم‌ها ست. گزینه‌ای که اگرچه مترادف با بابک زنجانی و برخی پورسانت بگیرانی است که از نقل و انتقالات مالی در شرایط تحریم سود برده اند، اما این سوال به صورت جدی مطرح است که در شرایط تداوم برخی محدودیت‌های نقل و انتقالات مالی و ناکامی در لغو کامل تحریم‌ها ، آیا می‌توان به گزینه دور زدن تحریم با حداقل هزینه و مفاسد فکر کرد؟ به عبارت دیگر گزینه دور زدن تحریم‌ها گزینه‌ای نیست که به صورت کامل حتی در دولت یازدهم که مخالف این رویکرد بود، کنار گذاشته شود.

دولت یازدهم با این پیش فرض که می‌تواند در فرایند مذاکره و توافق تحریم‌ها را لغو کند، جلو رفت و ادبیات رئیس جمهور، معاون اول وی و برخی مسئولان اقتصادی حاکی از این بود که برخی به نام دور زدن تحریم‌ها ملت را دور زدند. واقعیت تلخ پرونده بابک زنجانی هم همین را نشان می‌داد که به نام دور زدن تحریم، بخشی از سرمایه کشور در دست عده‌ای سودجو قرار گرفت، اما در همین مثال بابک زنجانی دو بحث قابل طرح است. نکته نخست، این که مسیر اصلی صادرات نفت در حال بسته شدن بود و چاره‌ای جز مراجعه به مسیرهای جایگزین برای صادرات نفت نبود. به عبارت دیگر حتی در آن زمان دور زدن تحریم گزینه انتخابی نبود، بلکه گزینه‌ای بود که به اجبار در برابر دولت قرار گرفته بود. با این حال نکته دوم در این است که قطعا می‌شد با راستی آزمایی دقیق‌تر و مراقبت جدی تر از فردی که مدعی فروش نفت است و شناخت به موقع تقلب‌های وی در ادعای مالکیت بر برخی بانک‌های خارجی و شبکه خارجی حامی وی برای فروش نفت، جلوی اقدامات خلاف وی را گرفت.

به عبارت دیگر مشکل ماجرای بابک زنجانی و مفاسد اتفاق افتاده در دوران دور زدن تحریم‌ها ، بیشتر به ضعف نظارت بر شناسایی افراد مطمئن و دارای صلاحیت بر می‌گشت. اگرچه راه دور زدن تحریم‌ها صرفا به شناسایی افراد مطمئن به عنوان واسطه نقل و انتقالات مالی بر نمی‌گردد، بلکه مسیرهای رسمی تری نظیر پیمان‌های پولی دو جانبه را نیز باید در نظر گرفت. به ویژه این که برخی شرکای تجاری عمده ایران نظیر چین، کره جنوبی و هند نیز از این روش در مبادلات بانکی خود با سایر کشورها استفاده می‌کنند.


در هر صورت با روند کنونی رفع تحریم‌ها و فرایند زمانبری که در مسیر سیاسی ادامه برجام وجود دارد که یک مقصد احتمالی و بدبینانه آن حتی فروپاشی برجام، مقصد احتمالی دیگر آن تداوم وضع موجود و مقصد احتمالی خوش بینانه آن، لغو کامل تحریم‌های باقی مانده است، گزینه دور زدن تحریم‌ها باید روی میز ایران باشد. به ویژه اگر ابزارهایی نظیر پیمان‌های پولی دوجانبه جدی تر و گسترده تر مورد توجه قرار گیرد. امروز دیگر چارچوب تحریم‌ها از موضوع هسته‌ای ایران خارج شده و طرف مقابل از استناد به دستورالعمل‌های جهانی پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم تا ادعاهای زورگویانه علیه برنامه موشکی دفاعی کشور، تلاش دارد که هر روز بهانه‌ای جدید برای تحریم ایران بیابد و اروپا به عنوان شریک سوم برجام، فعلا در عمل موضع محکم و اثرگذاری علیه اقدامات آمریکا اتخاذ نکرده است. در چنین شرایطی نباید گزینه دور زدن تحریم‌ها را از روی میز برداریم.

تبعات حقوقی تنفیذ و تحلیف

سیدمسعود شهیدی در رسالت نوشت:

مراسم تنفیذ و تحلیف، بر خلاف تصور بعضی افراد، تشریفات نیست، تبلیغات نیست، نمایش سیاسی نیست،

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۱۴۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند

سخنگوی وزارت امور خارجه به اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم هایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و همچنین قطعنامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان واکنش نشان داد.   به گزارش خبرآنلاین سخنگوی وزارت امور خارجه اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم هایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، همچنین قطعنامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان را به شدت محکوم و از همراهی معدود کشورهایی در اروپا از رویکرد ظالمانه دولت آمریکا انتقاد کرد.   کنعانی افزود ظرفیت‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیاز آن در تامین امنیت و منافع ملی، حفاظت از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و دفاع مشروع و بازدارنده در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز خارجی است و جمهوری اسلامی ایران از شرکای مهم جامعه جهانی در تأمین صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی و مبارزه با تروریسم بین‌المللی است.   سخنگوی دستگاه دیپلماسی تصریح کرد؛ توسل به ابزار تحریم علیه ظرفیت‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران نه تنها خللی در عزم و اراده دولت و مردم ایران در افزایش اقتدار ملی با هدف دفاع مشروع و قاطع از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و امنیت و منافع ملی ایران ایجاد نمی‌کند، بلکه برخلاف میل تحریم کنندگان، تحریم‌ها را به فرصتی برای خودکفایی و خوداتکایی در تقویت و توسعه ظرفیت دفاعی و نظامی ایران تبدیل کرده است.   سخنگوی دستگاه دیپلماسی از رویکرد دوگانه پارلمان اروپا در موضوع حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و دفاع مشروع ایران شدیدا انتقاد کرد و گفت؛ جای تأسف است که پارلمان اروپا در قطعنامه‌ خود نسبت به اقدام متجاوزانه و ناقض قوانین و حقوق بین‌الملل رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک ایران و شهادت مستشاران رسمی ضدتروریست ایرانی، صرفا به ابراز تأسف بسنده کرده است، اما اقدام مشروع ایران علیه رژیم یاد شده در چارچوب حق ذاتی دفاع مشروع را شدیدا محکوم می‌کند!   سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد؛ چرا پارلمان اروپا از پرداختن به منشأ و عامل اصلی بروز تنش و ناامنی در منطقه که ریشه در اشغالگری و رویکرد جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل در کشتار مردم فلسطین و نیز نقض مکرر قوانین و حقوق بین‌الملل توسط این رژیم جعلی دارد، طفره می‌رود و در مقابل همسو با سیاست آمریکا از رژیمی حمایت می‌کند که اصل و اساس ناامنی و تنش در منطقه در طول هشت دهه متمادی است!   کنعانی همچنین با روشن و شفاف توصیف کردن سیاست و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران اوکراین و با رد مجدد ادعاهای مربوط به استفاده از تسلیحات ایران در جنگ اوکراین تاکید کرد؛ اگر آمریکا و اروپا عزم صادقانه ای داشته باشند، جنگ در اوکراین و جنگ علیه غزه در سریعترین زمان ممکن خاتمه خواهد یافت، اما آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اصرار دارند که در مسیر غلط تاریخ حرکت کنند و به‌ جای کمک به توقف جنگ، بر آتش آن بیفزایند و وقت خود را مصروف اتهام زنی به دیگران کنند.   کنعانی تاکید کرد: بسیاری از ملت‌ها و دولت‌ها به خصوص در منطقه غرب آسیا دیگر هیچ امید و اعتقادی به نقش آمریکا و متحدان اروپایی آن در کمک به برقراری ثبات و امنیت در منطقه ندارند.   سخنگوی وزارت امور خارجه افزود؛ این دولت و مردم ایران هستند که باید از آمریکا و اروپا به دلیل نقض توافق هسته‌ای و ایفای نقش مخرب در ثبات و امنیت پایدار در منطقه سؤال و طلبکاری کنند، نه اینکه این دولتهای ناقض عهد و پیمان، خود را جای طلبکار و مدعی نشانده و به گستاخی بر فهرست تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران بیفزایند.   کنعانی خاطرنشان کرد: اگر رشادت و جانفشانی سپاه پاسداران و مستشاران شهید ضد تروریست سپاه در منطقه نبود، تروریسم داعشی تا پشت درب پارلمان اروپا و قلب آمریکا نفوذ کرده بود و امنیت منطقه و جهان را بیش از پیش تهدید می کرد، حال چگونه پارلمان اروپا وقیحانه خواستار گنجاندن تنها نیروی واقعی ضدتروریسم جهان در فهرست تروریسم می شود؛ مگر اینکه تصور کنیم گروه‌های تروریستی در راستای اهداف و منافع نامشروع آمریکا و معدود دولتهای اروپایی و رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه غرب آسیا عمل می‌کنند!   سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پایان بار دیگر تاکید کرد تکرار رویکردهای غیرقانونی و اشتباه توسل به ابزار تحریم و فشار از سوی آمریکا و تبعیت برخی دول اروپایی از واشنگتن، هیچ حق و مشروعیتی برای ادعاهای آنها از منظر حقوقی و بین‌المللی ایجاد نمی‌کند و آنها باید زمانی پاسخگوی این ادعاها و اقدامات ظالمانه خود علیه دولت و مردم ایران باشند. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
  • توسل به ابزار تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • واکنش ایران به تحریم‌های آمریکا، انگلیس و کانادا
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • سخنگوی وزارت خارجه: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • کنعانی تحریم‌های جدید آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
  • کنعانی: تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
  • کنعانی: توسل به ابزار تحریم خللی در عزم ایران ایجاد نمی‌کند
  • کنعانی تحریم‌های سه‌کشور آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد