تعداد نئاندرتالها دهها هزار تن بیشتر از محاسبات پیشین بوده است
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۳۶۱۲۵
محققان دانشگاه یوتای آمریکا در تحقیقات جدید خود متوجه شدهاند که تعداد انسانهای نئاندرتال در گذشته بیشتر از دهها هزار نفر بوده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، بسیاری از تحقیقاتی که پیش از این انجام شده بودند نشان میدادند که تعداد انسانهای "نئاندرتال"( Neanderthals) در زمین حدود 1000 تن بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدها هزار سال پیش از این قبل از آنکه انسانهای خردمند در زمین پیدا شوند، نئاندرتالها و "دنیسووانها"( Denisovans) در زمین زندگی میکردند که هنوز ارتباط بیولوژیک بین آنها شناسایی نشده است.
در مطالعه جدیدی که بر روی دی.ان.ایهای این انسانهای نخستین انجام شده رازهایی از این ارتباط برملا شده است؛ هرچند که برخی از یافتههای این تحقیق با نظریههای معمول در رابطه با تکامل انسان تناقض دارد.
براساس یافتههای این تحقیق تغییر ماهیت انسانهای اولیه به دو دسته نئاندرتال و دنیسووان 300 هزار سال زودتر از آنچه تصور میشد رخ داده است یعنی حدود 744 هزار سال پیش از این.
بررسی محققان نشان میدهد گونههایی از انسانهای اولیه که بین 200 تا 600 هزار سال قبل در آفریقا، اروپا و غرب آسیا میزیستهاند، نئاندرتالهای اولیه بودهاند.
تیم تحقیقاتی دانشگاه یوتا به سرپرستی پروفسور "آلن راجرز"(Alan Rogers)، یک روش آنالیز جدید با استفاده از تاریخچه دی.ان.ایهای انسانهای اولیه طراحی کردند که در آن نمونههای نئاندرتالها و دنیسوانها نیز دیده میشد.
یافتههای آنها نشان میدهد که جد مشترک این گونهها پس از پخش شدن انسانهای خردمند امروزی، به تدریج منقرض شدهاند و سپس پس از گذشت 300 نسل، این دو رده به طور کامل از هم جدا شدهاند.
پس از این جدا شدن، جمعیت نئاندرتالها به بیش از چند 10 هزار تن رسیده که بیشتر در منطقه اوراسیا پراکنده بودهاند.
این تعداد زیاد بسیاری از ژنهای خود را به انسان امروزی منتقل کردهاند و طبق بررسیها در هر منطقهای که تراکم جمعیت نئاندرتالها بیشتر بوده است، تعداد ژنهایی که از آنها به ساکنان بومی امروزی آن مناطق رسیده بیشتر از دیگر مناطق بوده است.
در ژنوم انسان 3.5 میلیارد محل نوکلوئوتید وجود دارد که برخی از ژنهای آنها در طول زمان جهش پیدا کردهاند.
اگر والدین جهش را به فرزندان خود منتقل کنند، این جهش در کل نسل تسری پیدا میکند. دانشمندان از این جهشها استفاده میکنند تا بتوانند به تاریخچه نژادی افراد دست پیدا کنند و بر این اساس بفهمند در هر نژاد چه میزان از ژنها و دی.ان.ایهای انسانهای اولیه وجود دارد.
پروفسور راجرز در این رابطه افزود: ما به دنبال اثری از انسانهای نخستین در ژنهای انسان امروزی میگردیم که با اینکه میزان آن کم است اما همچنان وجود دارد.
محققان دو نمونه فسیل به دست آمده از انسانهای نخستین را که در غارهای سیبری کشف شده بود با یک دسته 100تایی از ژنومهای انسانهای امروزی مقایسه کردند. این ژنومها متعلق به انسانهایی از چین، شمال اروپا و آمریکا بوده است.
طی بررسی چندین میلیون نطفه نوکلئوتیدی، محققان به 10 الگوی متفاوت دست یافتند و متوجه شدند که در صورتی که نظریههای پیشین درست بوده باشند میبایست میزان شباهتها بیشتر میبود اما اینگونه نیست و گویا باید تاریخ جدیدی برای ژنتیک انسانی و ارتباطات آن نوشته شود.
انسان نئاندِرتال(Homo neanderthalensis) گونهای ازسردهٔ انسانبود که دراروپاو قسمتهایی از غربآسیا،آسیای مرکزیو شمالچین(آلتای) سکونت داشتند.
اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۱۳۰٫۰۰۰ تا ۲۳۰٫۰۰۰ سال پیش در اروپا برمیگردد. . ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و در ۵۰ هزار سال قبل نئاندرتالها دیگر در آسیا دیده نشدند، با این وجود نسل آنها در اروپا در حدود چهل هزار سال پیش منقرض شد. با توجه به اینکه انسان امروزیدر پنج هزار سال پیش از انقراض آنها وارد اروپا شد، احتمالاً این دو گروه انسانی با هم تماسهایی داشتهاند.
برخی ژنها میان نئاندرتالها وانسان امروزیمشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتالها و اجداد انسان مدرن زمانیکه تازهاز آفریقا بیرون آمده بودندبا یکدیگر آمیزش داشتند.
بدن نئاندرتالها برای زندگی درآب و هوایسرد سازگاری یافته بود، بطور مثال آنهاکاسه سربزرگ داشتند، کوتاه قامت اما بسیار قوی بودند و دارای بینی بزرگی بودند، ویژگیهایی که مطلوب آب و هوای سرد است.
طبق تخمینها اندازه کاسه سر آنها و مغزشان بزرگتر از انسانهای مدرن بوده است، با این وجود در این بررسیها بدن قویتر آنها در مقایسه با انسانهای امروزی در نظر گرفته نشده است. بطور میانگین، نئاندرتالهای مذکر دارای قد ۱۶۵ سانتیمتر، از نظر وزنی سنگین و به دلیل فعالیت بدنی زیاد دارای استخوانبندی قوی بودهاند. بلندی زنهای نئاندرتال بین ۱۵۳ تا ۱۵۷ سانتیمتر بوده است.
انسانتبار دنیسوواننام جمعیتی از انسانتباران است که باقیمانده دو نفر از ایشان در غاردنیسووادر رشتهکوهآلتایی سیبری جنوبیکشف شده است. پژوهشگران معتقدند این نوع ازانسانکه حدود 30 تا 50 هزار سال پیش زندگی میکرده، باانسان خردمندهمزیستی داشته است. شواهد بهدستآمده تنها بخشی از انگشت دست یکی از مادینگان جوان این گونه است.
در دسامبر سال ۲۰۱۰، گروهی از دانشمندان با بررسی ژنهای استخوان انگشت یک انسانتبار دنیسووان کشف کردند که این گروه بانئاندرتالهامربوط بوده و با نیاکان انسانهای امروزی منطقه ملانزی وصلت کرده بودند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۳۶۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا چپ دست یا راست دست به دنیا میآییم؟
حدود ۱۰ درصد از مردم جهان ترجیح میدهند با دست چپ بنویسند؛ شاهدی بر عملکرد متفاوت مغز آنها که علت آن هنوز روشن نیست. با این وجود برخی تحقیقات جدید نشان داده که ترکیبی از «ژنتیک و تصادف» احتمالا عامل ایجاد این ویژگی بیضرر در انسانها بوده است.
قالب راستدست یا چپدست بودن انسان، در همان هفتههای اول بارداری ریخته میشود و بر اساس تحقیقاتی که گزارش آن در مجله Nature Communications منتشر شده، به نظر میرسد که «چند ژن نادر» در بدن چپدستها حدود سه برابر بیشتر از بدن راستدستها یافت شده است.
دانشمندان بر این باورند که این یافته مهم میتواند به ما بینش جدیدی درباره مکانیسم پشت این پدیده بدهد.
کلاید فرانک، مدیر تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک در هلند و سرپرست این تیم تحقیق میگوید: «ما میدانیم که دو نیمکره مغز در جنین انسانهای چپ دست و راست دست، بطور متفاوتی شروع به رشد میکنند که البته مکانیسم پشت این پدیده هنوز مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که راستدست بودن نتیجه پیشفرض رشد اولیه مغز باشد که توسط ژنوم کدگذاری شده است.»
اما چه چیزی در جنین افراد چپدست وجود دارد که باعث میشود بدن آنها از پیشفرض رشد اولیه مغز پیروی نکنند؟
پاسخ را احتمالاً باید در ابزارهایی یافت که سلول برای مرتبسازی و مسیریابی پروتئینها در اختیار دارد. دانشمندان در همین رابطه توانستند چندین توالی «دیانای» که تنظیم کننده رشتههای پروتئینی به نام میکروتوبولها هستند را در میان رایجترین گونههای ژنتیکی در افراد چپ دست شناسایی کنند.
کلاید فرانک میگوید: «این نوع گونههای ژنتیکی عموماً تأثیرات کوچکی بر ویژگیهای انسان دارند، مثلا تأثیرگذاری بر فعالیت یک ژن در یک بافت معین».
به همین دلیل در تحقیق جدید، محققان روی گونههای ژنتیکی تمرکز کردند که به جای تنظیم توالی رشتههای پروتئینی، مستقیماً روی این توالی تأثیر میگذارند.
اگرچه این گونه های ژنتیکی نادر هستند و حدود ۱ تا ۲ درصد «دیانای» را تشکیل میدهند اما میتوانند تأثیرات بسیار بیشتری بر ویژگیهای انسانی در افراد معدودی که حامل آنها هستند، داشته باشند.
پژوهشگران با بررسی ژنوم نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر که در پایگاه دادههای بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا ثبت شده بود، توانستند «جهشی» را شناسایی کنند که اگرچه نادر است اما ۲.۷ برابر بیشتر در افراد چپ دست دیده میشود. این «جهش» که تنها یک نفر از هر هزار چپ دست را تحت تاثیر قرار میدهد، بر ژن TUBB4B تاثیر میگذارد.
پژوهشگران بر این باورند که عنصر «تصادف» نیز در چپ دست شدن انسانها نقش دارد. کلاید فرانک میگوید: «ما معتقدیم که در اکثر موارد، چپ دست شدن صرفاً به دلیل تغییرات تصادفی در طول رشد مغز جنین روی میدهد، آنهم بدون تأثیر ژنتیکی یا محیطی خاص. به عنوان مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکولهای خاص در طول مراحل کلیدی شکلگیری مغز.»
بطور مثال، میکروتوبولهای موجود در شاخکهای ظریف سطح سلولها میتوانند منشاء حرکات نامتقارن و جریان مایعاتی باشند که به ایجاد یک محور چپ-راست در جنین کمک کنند.
محققان استدلال میکنند که با مشاهده این عنصر تصادفی، حتی دوقلوهای همسان ژنتیکی نیز میتوانند دست ترجیحی متفاوتی داشته باشند (یعنی یکی چپ دست و دیگری راست دست باشد).
اما چپ دست یا راست دست بودن میتواند بر دیگر عملکردهای بدن نیز تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، در میان افراد دچار اختلالات یا بیماریهای روانی خاص، افراد چپ دست بیشتری یافت میشوند.
به گفتۀ کلاید فرانک، در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز احتمال اینکه فرد بیمار چپ دست یا «دو دست» باشد، دو برابر بیشتر و در افراد مبتلا به اوتیسم تا سه برابر بیشتر است.
منبع: یورونیوز
سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!