Web Analytics Made Easy - Statcounter

مواجهه «کار شما غیر قانونی است و بنابراین نباید انجام شود» (روایت دولت اسپانیا) در مقابل«ما فقط می‌خواهیم بر اساس اصول دموکراسی یک انتخابات برگزار کنیم و رأی بدهیم». هر دوی این روایت‌ها، سابقه طولانی دارند. هیچ یک در اسپانیا تازه نیستند و سال‌هاست که در جریان‌اند. آخرین‌بار سه سال پیش بود. وقتی در سپتامبر ۲۰۱۴ دولت محلی کاتالونیا (به رهبری حزب دست راستی کاتالونیا که با وعده استقلال به قدرت رسیده بود) اعلام کرد که همه‌پرسی‌ای برای استقلال از اسپانیا برگزار خواهد کرد و با تبلیغات فراوان از مردم خواست که به جدایی رأی آری بدهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در آن رویارویی، دولت اسپانیا (که در اختیار حزب راست سنتی اسپانیا به رهبری ماریانو راخوی است) از دادگاه قانون اساسی اسپانیا که بالاترین مرجع قانونی و قضایی است درخواست کرد در این مورد اظهار نظر کند. دادگاه، رفراندوم را خلاف قانون اساسی تشخیص داد و آن را غیرقانونی اعلام کرد. بعد از این رأی بود که کاتالونیا همه‌پرسی را یک «نظرسنجی» اعلام و به هرحال آن را برگزار کرد. امسال بعد از سه سال، دولت جدید کاتالونیا -که همچنان در اختیار راستی‌هاست- دوباره اعلام کرد که همه‌پرسی برگزار خواهد کرد.


تصاویری که از روز اول اکتبر یعنی روز انتخابات، از بارسلونا به همه جهان مخابره شد، به این ترتیب دو سطح مختلف داشت. در سطح عمیق‌تر، محل نزاع خواست غیرقانونی استقلال از سوی کاتالان‌ها و مقاومت دولت اسپانیا در برابر این خواسته و تلاش برای حفظ تمامیت ارضی کشور بر اساس قانون اساسی بود اما در سطح سیاسی و رسانه‌ای، جایی بود که دو نوع تفکر سیاسی در مقابل هم قرار گرفتند؛ نگاه سنتی و محافظه‌کار دولت اسپانیا که تصمیم گرفت با زور و قدرت‌نمایی و خشونت از قانون دفاع کند و نگاه به‌روز و مجهز به ابزارهای روز رسانه‌ای و خلاق کاتالان‌ها که تنها هدفشان به‌دست آوردن آن چیزی بود که سال‌هاست به دنبال آن هستند و اهمیتی به قانونی یا غیر قانونی بودنش نمی‌دهند.


اتفاقی که در عمل افتاد این بود؛ دولت اسپانیا تعداد زیادی از پلیس‌های کشور را به کاتالونیا اعزام کرد تا در روز انتخابات مأموریت مهمشان یعنی ممانعت از برگزاری انتخابات غیرقانونی را به انجام برسانند. همه آنهایی که در بارسلونا بودند، از یک هفته پیش می‌توانستند آن دو کشتی بزرگ پهلوگرفته در کنار مدیترانه را ببینند که پر از پلیس‌های گارد بود. پلیس‌ها حتی توی شهر اسکان نیافته بودند. جایشان توی کشتی بود تا وقتش برسد. روز انتخابات، از صبح زود پلیس‌ها وارد شهر شدند. نقشه‌شان رفتن به حوزه‌های رأی‌گیری و برداشتن صندوق‌های رأی و ضبط برگه‌های رأی بود. در واقع به‌دلیل تعداد زیاد پلیس‌ها و فیزیکی بودن مطلق برنامه دولت اسپانیا برای جلوگیری از رأی دادن کاتالان‌ها، این نقشه هیچ پیچیدگی و انعطافی نداشت. من از نزدیک شاهد عملیات پلیس در دو حوزه رأی‌گیری بودم.


ماشین‌های بزرگ پلیس در تعداد زیاد، در خیابان مستقر می‌شدند، پلیس‌ها بیرون می‌آمدند، وارد حوزه رأی‌گیری می‌شدند و تجهیزات رأی‌گیری را توقیف می‌کردند و می‌رفتند. این عملیات در بهترین حالت حداقل نیم‌ساعت طول می‌کشید. در طول این عملیات مردمی که جمع شده یا در صف رأی دادن بودند، علیه‌شان شعار می‌دادند و اعتراض می‌کردند.


در مقابل نقشه بسیار ساده و مبتنی بر زور دولت اسپانیا، کاتالان‌ها یک سازماندهی اجتماعی پیچیده و منظم ترتیب دادند. درست شب انتخابات، تعداد حوزه‌های رأی‌گیری را چند برابر کردند و محل‌ها را تغییر دادند (جابه‌جا کردن سریع چند صندوق رأی و برگه‌های رأی‌گیری نه وقت زیادی می‌برد و نه نیروی انسانی چندانی می‌خواهد). از نیمه‌های شب، تعداد زیادی از مردم وارد حوزه‌های رأی‌گیری شدند و همانجا ماندند تا سپری انسانی باشند در برابر هجوم نیروهای پلیس اسپانیا. جابه‌جا کردن صندوق‌ها و محافظت از آنها، حتی در طول روز رأی‌گیری هم ادامه داشت و همین چابکی، برنامه پلیس را با تأخیر مواجه می‌کرد. استراتژی کاتالان‌ها یک استراتژی برد-برد بود. اگر انتخاباتشان را برگزار می‌کردند، برده بودند و اگر هم برگزاری انتخابات با مشکل مواجه می‌شد، حضور مردم در حوزه‌ها، هم پلیس را خسته و درگیر می‌کرد و هم، از همه‌چیز مهم‌تر، تصویر شرم‌آوری از دولت و پلیس اسپانیا به جهان نشان می‌داد. افراد یونیفورم‌پوش خشنی که صندوق‌های رأی را جمع می‌کنند، شیشه‌ها و درها را می‌شکنند و مردم را (برای اینکه راهشان را به سوی حوزه رأی‌گیری باز کنند) کتک می‌زنند.


در این مواجهه، برنده مطلق کاتالان‌ها بودند. آنها به هر دو هدف با هم رسیدند. در پایان روز رأی‌گیری وزارت کشور اسپانیا اعلام کرد که در عملیات پلیس، حدود ۱۰۰ حوزه رأی‌گیری پلمب و از رأی‌دادن مردم جلوگیری شده است. می‌دانید تعداد حوزه‌های رأی‌گیری در کاتالونیا چند تا بود؟ بیش از ۲۳۰۰ حوزه. دستاورد پلیس و دولت از عملیاتی که با خشونت تمام در کل روز جریان داشت، تقریباً هیچ بود. کاتالونیا نه تنها توانست همه‌پرسی‌اش را که غیرقانونی بود برگزار کند، که توانست صحنه را جوری مدیریت کند تا برای آنهایی که خبرها را می‌شنوند و تصویرها را می‌بینند و اطلاع چندانی از تاریخ این درگیری‌ها ندارند، طرف «خوب» و «مظلوم» جلوه کنند و البته که پلیس اسپانیا با خشونتی که به خرج داد، به راحتی گرفتار این بازی شد.


بازی کاتالان‌ها البته از ماه‌ها پیش آغاز شده بود. خیلی استادان دانشگاه و روشنفکران و فعالان استقلال‌طلب، از ماه‌ها پیش به این استراتژی فکر کرده بودند. آنها می‌دانستند که یک جنگ رسانه‌ای و اطلاعاتی بزرگ در پیش دارند و اگر آن را ببرند، روی زمین هم برنده‌اند. نام همه‌پرسی غیرقانونی‌شان را گذاشتند دموکراسی و مدام رویش تبلیغ کردند. از هر فرصتی که پیش آمد برای نشان‌دادن خواسته‌شان و حضور در اخبار جهان استفاده کردند. بارسلونا یکی از بزرگ‌ترین تجمع‌های انسانی تاریخش را در یازده سپتامبر (روز ملی کاتالونیا) امسال تجربه کرد. کمی بعد نوبت به جشن‌های «لا مرسه» که یک فستیوال چند روزه بزرگ در آخرهای سپتامبر است رسید و بعد هم تجمع‌های «خودجوش» در گوشه و کنار شهر برای تمرین سازماندهی اجتماعی، روحیه گرفتن و البته توزیع برگه‌های رأیی که پلیس اسپانیا همه‌جا دنبال آنها می‌گشت.


روز اول اکتبر امسال، با آن همه تصویر و ویدئوی خبری که در همه‌جای جهان دیده شد، کاتالونیا و روایت‌اش از ایده سیاسی برگزاری همه‌پرسی استقلال را برنده این نزاع کرد. حالا فضای سیاسی به‌شدت تغییر کرده و این تغییر بر همه ارکان سیاسی اسپانیا تأثیر خواهد گذاشت. قدم بعدی برای کاتالونیا، اعلام رسمی استقلال است و این دوباره باعث رویارویی اسپانیا/کاتالونیا خواهد شد. یک رویارویی دیگر، که بعد از خشونت پلیس شکل شدیدتری به خود خواهد گرفت. آیا اسپانیا درس‌های لازم را از شکست بزرگی که خورد خواهد گرفت؟ در مواجهه با اعلام استقلال احتمالی کاتالونیا چه واکنشی نشان خواهد داد؟ داستان تازه شروع شده است.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۵۰۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه

مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایند‌های سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیت‌ها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی می‌گردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.

ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساخت‌ها، بافت‌های فرهنگی و اجتماعی، شکاف‌های سنی و جنسی، خصلت‌های ملی، نظام‌های سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده می‌گردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی می‌شوند.

در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده می‌شود که در این راستا چالش‌ها و آسیب‌های زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی می‌شود.

در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار داده‌اند که در ذیل مختصری از آن را می‌خوانید:

مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)

بومی‌گرایی

یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را می‌توان در شاخص کلی قومیت‌گرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز می‌توان به آنها پرداخت.

در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار می‌رود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام می‌پذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصه‌های مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.

در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کنند. در این صورت، شاخصه‌های دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار می‌گیرد.

قومیت‌گرایی

در ایران به طور معمول رای‌دهنده ترجیح می‌دهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهر‌ها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر می‌رسد که تعصبات قومی و قبیله‌ای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.

کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی

به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتار‌های معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را می‌شناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسم‌هایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر می‌کنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامه‌ها در انتخابات شرکت می‌کنند و معمولا آراء باطله به صندوق می‌ریزند یا به خیل کسانی می‌پیوندند که از پا صندوقی‌ها برای رای دادن کمک می‌خواهند.

مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)

تعدد ثبت نام‌کنندگان

یکی از معیار‌های آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمی‌گردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رای‌دهندگان داده می‌شود و آنها می‌توانند از بین طیف گسترده‌ای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند.
قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند

احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیدا‌های انتخاباتی

تمام تلاش کاندیدا‌ها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهر‌ها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیدا‌ها است. همچنین تبلیغات به کاندیدا‌ها اجازه می‌دهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروه‌های مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.

نبود فرصت‌های برابر برای تبلیغ

یکی از مواردی که باعث می‌شود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزد‌های انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالش‌های انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.

همچنین ممکن است نامزد‌های انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالش‌های اساسی این است که فرصت‌های برابری برای تبلیغات وجود ندارد.

راهکارها:

با توجه به مسایل و چالش‌های مطرح شده در انتخابات، راهکار‌هایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیاز‌های مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیدا‌های انتخاباتی و معیار‌های سختگیرانه‌تر در مرحله ثبت‌نام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد می‌شود.
همچنین دولت‌ها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارت‌های دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درست‌کرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزد‌ها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • تردد تهرانی‌ها در این مسیرها ممنوع/ اعلام مسیرهای جایگزین
  • ممنوعیت‌های تردد درمحدوده صادقیه برای برگزاری مراسم سوگواری امام صادق(ع)/اعلام مسیرهای جایگزین
  • سه بانک دیگر به فهرست ارائه دهندگان خدمت چک الکترونیکی اضافه خواهند شد
  • چلسی ۲ - ۰ تاتنهام/ زنبق‌ها سهمیه لیگ قهرمانان را پس زدند + فیلم
  • هویت ۹۹ درصد رأی دهندگان به صورت الکترونیکی احراز شد
  • پیروزی بزرگ در سانتیاگو برنابئو؛ برتری 6-2 بارسلونا مقابل رئال مادرید (لالیگا اسپانیا - 2 می، 2009)
  • بازداشت ۲۱۰ نفر در اعتراضات «روز کارگر» در ترکیه
  • سلیمی نمین: همه حواسشان باشد فریب تندروها را نخورند / هدف تندروها بالاکشیدن خودشان است /نیاز به مجلس عقلانی داریم نه شعاری
  • فریاد‌های خانواده‌های اسرای اسرائیلی مقابل مقر اقامت بلینکن
  • چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه