بازتعریف توسعهی اقتصادی در جامعه هنربنیان - بهنام زنگی*
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۵۸۲۹
تهران-ایرنا-سهم اقتصاد فرهنگ در اقتصاد رتبه هجدهمی ایران، سهمی ناچیزی است و این در حالی است که بهترین آورده ها و بالاترین ارزش افزوده ها در تولیدات هنری و صنایع فرهنگی قابل دستیابی است.
مفهوم رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهنیافته به شکل غیر خردمندانهای دچار انحراف معیار شده است. نظامهای اقتصادی و صنعتیِ فاقد آگاهی لازم، ممکن است گرفتار دو خطای مهلک شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نوع نگرش، در آشکارترین پیآمدهای منفی خود میتواند توجه و تمرکز جامعه بر فعالیتهای طیفهای مختلف میدان اقتصاد و عناصر پیوسته به آن را تحتالشعاع قرار دهد. شک نیست که درک درست ظرفیتها و توانمندیها و گسیل برنامهها و امکانات به سمت آنها که به زبان ساده «اولویتبندی اقتصادی» نامیده میشود و هدفگذاریهای صنعت و تولید را روشن میکند، میتواند به پویایی اقتصاد و پرهیز از هدر رفت منابع و آزمون و خطا بیانجامد. اما باید توجه داشت که توسعه پایدار مستلزم شناخت فراگیر و جامع ظرفیتهای یک کشور و تشخیص فاصله بین خصوصیات «بالقوه گی» و «بالفعلی» آن و پیشبینی زمان و هزینه تبدیل آنها از ظرفیتهای بالقوه به بالفعل است. در اقتصادهای موفق و باثبات امروز دنیا، هر کشوری بر اساس بنیهها و ظرفیتهای تولید و تجارت، بر حول چند میدان اقتصادی که الزماً از جنس صنعت به معنای سنتی آن نیستند، متمرکز شده است.
موفقیت برخی کشورها در زمینه گردشگری با زیربخشهای متنوع آن، صنایعدستی، اقتصاد هنر و سینما، صنایع خلاق فرهنگی، صنایع دانشبنیان و حتی ورزش روشن میسازد که لزومی ندارد رقابت و زورآزمایی اقتصادها حتماً در حوزه صنایع سنگین و سخت باشد. گرایش تکسویه به صنایع راهبردی و گسیل امکانات و پشتوانههای ملی به سمت تولید در این زمینه که به بهای پایمال شدن سایر توانمندیها و استعدادهاست، با فرض موفقیت، به اقتصاد و صنعتی مملو از عارضه، بیثباتی و تهدید منجر خواهد شد.
یکسو نگری به حوزه اقتصاد و پیوند آن با مفهوم صنعت به معنای رایج و سطحی آن، میتواند ظرفیتهای ملی موثر بر اقتصاد را به حاشیه برده و به مرور زمان آن را فرسوده سازد. تصمیمگیرندگان کلان اقتصاد باید تمامی مجاری و مسیرهای رشد و درآمدزایی را بشناسند و ارزشافزوده هر یک را با تبعات اقتصادی، زیستمحیطی، سیاسی و اجتماعی آن بسنجند. بر همین اساس است که امروزه کشورهای توسعهیافته بهجای اصرار بر زورآزمایی در همهی عرصهها، نیرو و منابع خود را صرف چند حوزه معدود میکنند که در آنها برتری مطلق یا نسبی دارند، و یا میتوانند داشته باشند.
اقتصاد بزرگ ایران نیز متاسفانه به دلیل زورآزمایی در صنایع غیرقابل رقابت (رقابت واقعی) از یک سو، و اتکای بیش از حد لازم به منابع نفتی از سوی دیگر، از این نوع مخاطرات مصون نمانده است. نفت بر روی همه حوزههای تولید و ارزشآفرینی اقتصادی سایه افکنده است. تعریف عبور توسعه از مسیر صنعتی که بیش از نیم قرن است در کشور رسمیت یافته، بهشکل سلطهجویانهای سایر ظرفیتهای اقتصادی کشور را به مخاطره انداخته است.
در این میان، اقتصاد هنر و فرهنگ یکی از اصیلترین و اصلیترین زمینههای غنی اقتصاد ملی است که هر چه از ظرفیتهای بیشتری برخوردار است، کمتر به دیده یک میدان اقتصادی جدی انگاشته شده است.
رتبه ایران از نظر وسعت و جمعیت در ردههای هفدهم و هجدهم جهان است. بزرگی اقتصاد ایران نیز با سنجشهای مختلف نزدیک به همین رتبه است. در حالی که جایگاه فرهنگی و تمدنی ایران –چنانچه بشود اندازهگیریاش کرد- بسیار بالاتر از این است و طبعاً باید جایگاه اقتصاد فرهنگ ایران نیز به موازات آن، در رتبههای نخست جهان باشد، اما واقعیت چیز دیگری است. سهم اقتصاد فرهنگ در اقتصاد رتبه ی هجدهمی ایران بر اساس آن چه به آن اشاره شد، سهمی ناچیز است و این در حالی است که بهترین آوردهها و بالاترین ارزشافزودهها در تولیدات هنری و صنایع فرهنگی قابل دستیابی است.
شاید علت این که ما چشممان را بر روی مزیتهای اقتصادی حوزه فرهنگ و هنر بستهایم ناشی از بیاطلاعی یا بداطلاعی باشد، اما این واقعیت کتمانناپذیر است که در کنار منابع طبیعی، اصلیترین مزیت اقتصادی ما دانش، تجربه و مهارت انباشته شده در حوزه فرهنگ و تولیدات فرهنگی است که منابع انسانی خلاق و مستعد کشور بهرغم تنگناها و موانع، آن را زنده و پویا نگاه داشته است. بنابراین، غفلت از ارزشآفرینی اقتصاد هنر و فرهنگ را نمیتوان با واژههای کممایهای همچون «بیتوجهی» توصیف کرد.
این رویکرد در کشوری تمدنساز که از ساختار و پیشینهای هنربنیان برخوردار است و تولید هنری در آن از ماهیتی چندوجهی با ریشههای تاریخی برخوردار است، حتی با معیارهای اقتصادی صرف نیز توجیهپذیر نیست. وسعت و عمق فعالیتها، مشاغل، صنایع و آثار هنری در ایران چندان است که میتوان از آن بهعنوان یکی از زمینههای عمده، پویا و موثر اقتصاد ملی نام برد و بر اساس خصوصیات و ساختار اقتصاد هنر، آن را بهعنوان عاملی برای پایدارسازی اقتصاد ملی برشمرد.
روند جهانی به سمت اقتصاد خلاق تغییر مسیر داده است و بهترین زمینه ظهور و بروز میدان اقتصاد را میتوان در اقتصاد فرهنگ و هنر جستجو کرد. هنر، امری خلاقانه است و خلاقیت نیز بخشی از بنیان و پیکرهی آن است. نگرش هوشمندانه و برنامهریزی آگاهانه میتواند ظرفیتهای شگرف تولید هنری و صنایع خلاق فرهنگی را در کشور و جامعه هنر بنیان و مستعد ایران فعال سازد و انواع و زیربخشهای متنوع هنر و فرهنگ اعم از سینما، موسیقی، نقاشی، حوزه نشر، صنایعدستی با بیش از سیصد گونه محصول، فرش، معماری، موزهداری، گردشگری فرهنگی و همهی دیگر ساحتهای هنر و فرهنگ را در مسیر تولید ملی و ثروتآفرینی به یاری گیرد.
----------------------------------------------------------------------------------------------* دبیر علمی همایش اقتصاد هنر و فرهنگ ایران
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۵۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحقق مشارکت مردم در رشد تولید با توسعه اقتصاد دانش بنیان
به گزارش تابناک اقتصادی؛ سال ۱۴۰۲ در زیست بوم نوآوری و فناوری ایران، سرشار از رویش ها و شکفتن ها بود. در این سال تحولات فراوانی در زمینه ی علم و فناوری در کشور رخ داد، این تحولات مسیر مشارکت شرکت های دانش بنیان و مردم را در عرصه ی تولید و رونق اقتصاد دانشبنیان هموار کرد. از این تحولات می توان به راه اندازی ستادهای جدید اقتصاد دانشبنیان تا اجرای آیین نامه جدید ارزیابی شرکت های دانش بنیان و....... اشاره کرد؛ این تغییر و تحولات درواقع نویدبخش دستاورد ها و توفیقاتی عظیم در آینده ای بسیار نزدیک است.
رشد چشمگیر و پرشتاب تعداد شرکت های دانش بنیان و افزایش حدود ۲۰۰ درصدی صادرات دانش بنیان کشور در یک سال اخیر، نشان دهنده بسترسازی مناسب، پویایی و رشد جهشی در زیست بوم نوآوری و فناوری کشور و فضای مساعدی است که در راستای تحقق شعار امسال مبنی بر «جهش تولید با مشارکت مردم» در عرصه اقتصاد دانشبنیان کشور فراهم شده است.
نماینده مردم اسدآباد در مجلس شورای اسلامی در خصوص شعار سال و رشد اقتصاد دانش بنیان بیان کرد: باید به موضوعات جوان، علم و دانش توجه ویژه ای کرد. گیرایی و انگیزه برای کسب اطلاعات علمی در یک جوان می تواند موثر در پیشرفت دانش بنیان باشد. با توجه به شعار سال، مشارکت مردم در جهش تولید و جذب نخبگان و استعدادها در شرکت های دانش بنیان مهم است. بنابراین باید در جهت رشد و توسعه ی این شرکت ها حمایت لازم از آن ها صورت گیرد.
کیومرث سرمدی در ادامه تصریح کرد: عمده دغدغه ی مردم و مسئولین به خصوص مقام معظم رهبری موضوع معیشت و اقتصاد مردم است در واقع شعار امسال هم که مقام معظم رهبری آن را مشارکت مردم در تولید خواندند، حمایت از شرکت های دانش بنیان با هدف آوردن مردم پای کار و استفاده از علم و توان بالای آن هاست. در این شرایط جوانان با انگیزه و با استعداد، نخبگان و افرادی که توانایی بالایی دارند می توانند بیایند و رشد تولید را افزایش دهند. مردمی سازی اقتصاد کشور و جهش تولید و توسعه صنعتی کشور با مشارکت مردم، مبتنی بر توسعه ی اقتصاد دانش بنیان با دانش بنیان شدن صنایع بزرگ به کمک شرکت های تواتمند دانش بنیان است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در پایان تاکید کرد: باید توجه به بومی گزینی، داشته ها و توانمندی های داخلی و ایجاد ارزش افزوده در زنجیره ی تولید به گونه ی حمایتی باشد یعنی تولید کننده به توسعه ی تولید داخلی تشویق شود، درواقع باید هم شرکت های دانش بنیان تولید کننده تشویق شوند و هم از طرفی وزارت خانه ها و ارگان های دولتی، بخش های خصوصی را مجاب کنند تا تولیدات شرکت های دانش بنیان را خریداری و استفاده نمایند. در این شرایط قطعا تولید کنندگان در رشد تولید و همچنین افزایش کیفیت تشویق می شوند.