سهام عدالت به مقصد نرسید
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۹۸۱۰۴
طرح توزیع سهام عدالت از سال ۸۵ در حالی در کشور اجرایی و عملی شده است که بر اساس آن قرار شد در مدت ۱۰ سال از محل سود این سهام، اقساط سهام عدالت پرداخت شود و از ابتدای سال ۹۵ این سهام قابلیت خرید و فروش توسط سهامداران را پیدا کند.
بر این اساس از نیمه اسفند سال گذشته نیز سامانه سهام عدالت راهاندازی شد تا مشمولان با مراجعه به آن از وضعیت سهام خود اطلاع پیدا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این رو دارندگان سهام عدالت که طی سالهای گذشته سود نقدی ۴۰ و ۸۰ هزار تومانی دریافت کردهاند با مراجعه به این سامانه در صورتحساب خود متوجه درج توضیحات در خصوص این سود نقدی شدهاند و دولت این مبالغ را از ارزش کلی سهام عدالت آنها کسر کرده است.
پوری حسینی در این راستا گفت: از ابتدای طرح واگذاری سهام عدالت قرار برآن بود که پول این سهام درطی ۱۰ سال یا با سود خود این سهام و یا با آورده مشمولان بازپرداخت شود که اکنون با پایان یافتن مهلت قانونی ۱۰ ساله، سود این سهام تنها ۵۰ درصد از قیمت آن را پوشش خواهد داد، چرا که دولت این سهام را مجانی به مشمولان نداد و آن را بصورت قسطی فروخت.
البته رییس سازمان خصوصی سازی در برنامه تلویزیونی با بیان اینکه طی یک ماه گذشته بدلیل بعضی مشکلات فنی، واریز سود در مرحله اول به تعویق افتاد،گفت: در چند روز آینده واریز مرحله اول سود آغاز خواهد شد.
هدف سهام عدالت کاهش خطرات از تمرکز دولت استغلامحسین طاهری کارشناس اقتصادی در این باره اظهار کرد: هر چند یکی از اهداف طرح سهام عدالت کاهش خطرات ناشی از تمرکز دولت عنوان شده است.این طرح به عنوان یکی از مهمترین برنامه دولتهای نهم و دهم با هدف کاهش شکاف طبقاتی موجود در جامعه و حمایت از اقشار کم بضاعت و کم توان جامعه و در راستای تحقق اهداف اصل ۴۴ قانون اساسی اجرایی شد. در این قانون به روشنی تصریح شده که نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برپایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است.
طاهری تصریح کرد: براساس اساسنامه سهام عدالت، اهداف این طرح مواردی همچون توزیع متعادلتر ثروت و درآمد، تسریع در روند خصوصی سازی، استفاده از روشهای سالمتر و شفافتر در واگذاری سهام شرکتهای دولتی، افزایش ثروت و ایجاد درآمد دائمی برای خانوارهای ایرانی، کاهش تمرکز مالکیت دولت و انتقال مالکیت به عموم مردم، افزایش کارایی بنگاههای دولتی و گسترش سهم بخش تعاون در اقتصاد کشور است.
این کارشناس اقتصادی افزود: در عین حال امروز و با گذشت حدود ۱۰ سال از آغاز عملیاتی و اجرایی شدن آن، طرح سهام عدالت از تناقض اهداف و برنامه در رنج است، این پروژه کاهش تمرکز مالکیت دولت و گسترش مالکیت واحدهای تولیدی در میان اقشار مردم را نشانه گرفته، اما با تأسیس شرکتی به فربهی نیمی از پانصد شرکت دولتی که مجموعهای از فعالیتهای مالی را برای خود مجاز میشمارد و سهامدار ممتاز دولتی نیز دارد، به تجمیع و متمرکز کردن مدیریت و فعالیت پرداخته است.
طاهری یادآورشد: واگذاری مستقیم سهام شرکتهای دولتی قابل واگذاری به مشمولان طرح میتواند با هزینه بسیار قلیلتر و عدم تولید و بازتولید نهادهای واسط که تنها بر بار هزینه میافزایند، جایگزین مناسبی برای روش فعلی طرح سهام عدالت باشد.
وی افزود: هماکنون هیئت وزیران شیوه قیمتگذاری شرکتهای دولتی قابلواگذاری را مصوب کرده است و با استناد به این مصوبه شرکتهای مزبور قابل ارزشگذاری هستند. نهادهای حمایتی با شناسایی مشمولان و سازمان خصوصیسازی با انتخاب و تعیین ارزش شرکتها، از توانایی واگذاری مستقیم سهام شرکتهای دولتی با سقف ریالی مشخص به افراد مشمول طرح برخوردارند. سهام واگذار شده میتواند در وثیقه سازمان خصوصیسازی یا خود شرکت باشد و به صورت اقساطی به مشمولان واگذار شود.
طاهری بیان کرد: برخی سهام عدالت را طرحی شکست خورده توصیف میکنند، زیرا میگویند این طرح فقط در مراحل نخست اجرای عملکرد مناسبی داشته است، برخی دیگر سهام عدالت را متشکل از سهام چندین شرکت ورشکسته توصیف میکنند و بعضی دیگر مدام میپرسند طرحی که در آن واگذاری سهام به بازنشستگان، روستاییان، اقشار کم درآمد و ... وعده داده شده بود، امروز با چه مشکلاتی در اجرا مواجه شده و یا اینکه چه دلیلی وجود دارد که این سهام شامل برخی افراد میشود، اما سایرین را در برنمی گیرد؟
این کارشناس اقتصاد گفت: امروز شاهدیم مجموعهای از بزرگترین شرکتهای کشور ۴۰ درصد سهام شان در اختیار طرح سهام عدالت قرار دارد که مردم و دولت متولی آن نیستند، این در حالی است که اکثریت قریب به اتفاق مردم اصلا نمیدانند سهام عدالت چیست و آن را یک برگه بی خاصیت تلقی میکنند که نه به آن سهم سود تعلق میگیرد، نه در مجامع عمومی آن شرکت داده میشوند و نه انتخابات هیأت مدیره و مدیرعامل دارد و در عوض، فقط یک نام صوری را یدک هم اینک اعضای هیأت مدیره سهام عدالت شرکتهای بزرگ کشور هستند که در میان آنها شرکتهای پتروشیمی، پالایشگاهی، بانک ها، بیمه ها، صنایع معدنی، آلومینیوم، مس، فولاد، مس و... به چشم میخورد که در صورت عدم پاسخگویی از سوی آنان، بروز فسادی بزرگ در اقتصاد کشور اجتناب ناپذیر خواهد بود،می کشد.
طاهری افزود: طرح واگذاری سهام عدالت به مردم طرح بسیار خوبی بوده، اما نحوه اجرای آن، واگذاریها و اقدامات مربوطه به گونهای بوده که اصل طرح را امروز زیر سؤال برده است؛ بنابراین اجرای طرح سهام عدالت با ساختار فعلی نه تنها کمکی به خرد شدن مالکیت و بهویژه مدیریت در میان مردم نمیکند بلکه با تشکیل نهاد اقتصادی عظیمی بهنام شرکت کارگزاری سهام عدالت، به مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور خواهد افزود و افزون بر آن زمامداری چنین شرکت بزرگی میتواند رؤیای هر گروه سیاسی باشد و منازعاتی را برانگیزد.
به نظر میرسد در اجرای هر چه موفقتر این طرح عظیم و به سرانجام رسانیدن آن در راستای اهداف از پیش تعیین شده تحقق عدالت اجتماعی، نظارت هرچه بهتر و دقیقتر دولت، حضور نهاد یا سازمانی به منظور پاسخگویی شفاف و دقیق به صاحبان سهام، اصلاح قانون و کاهش دهکهای درآمدی دریافت کننده سهام، اجرای آن در دوره زمانی بیش از مدت زمان تعیین شده و اجرای تحقیق و تفحص مجلسیها با هدف شناسایی دست اندازان به سرمایههای ملی لازم الاجرا باشد.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۹۸۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه خصوصی سازی ایران خودرو و سایپا باز می شود؟
به گزارش «تابناک» به نقل از دنیای اقتصاد، طلسم واگذاری سهام دو باشگاه پرطرفدار - استقلال و پرسپولیس - با همه تردیدها و انتقادهای وارده به نوع فروش این سهام و ماهیت خریداران آن، دیروز بالاخره شکسته شد و حالا این پرسش پیش میآید که آیا واگذاری بزرگ بعدی، خودروسازان خواهند بود؟ دیروز پس از سالها انتظار و بعد تایید صلاحیت خریداران استقلال و پرسپولیس از سوی سازمان خصوصیسازی، مزایده رسمی برای واگذاری ۸۵ درصد سهام این دو باشگاه در فرابورس آغاز شد و در نهایت سهام سرخابیها به فروش رفت. بر این اساس، ۸۵درصد از سهام باشگاه استقلال به شرکت پتروشیمی خلیجفارس و چهار شرکت زیرمجموعه آن واگذار شد. همچنین مالکیت ۸۵درصد از سهام پرسپولیس به ۶ بانک شهر، ملت، تجارت، صادرات، رفاه و اقتصاد نوین رسید.
ارتباط ماجرای واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس با موضوع خصوصیسازی ایرانخودرو و سایپا، جدا از ماهیت دولتی آنها، این است که خیلیها معتقد بودند هرگاه دولت سهام سرخابیها را واگذار کرد، از خودروسازی بیرون خواهد رفت. در واقع شباهتهایی که بین این مجموعهها - استقلال و پرسپولیس و ایرانخودرو و سایپا - وجود دارد، سبب شده این گمانهزنی انجام شود که با واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس، راه برای خصوصیسازی واقعی ایرانخودرو و سایپا هم باز شده است. این در حالی است که وجود برخی تفاوتها، بهخصوص در ماهیت مجموعههای موردنظر و همچنین نحوه حضور دولت در آنها، تردیدهایی جدی به فرضیه قبلی - واگذاری سهام دولت در ایرانخودرو و سایپا پس از واگذاری سهام سرخابیها - وارد میکند.
در حالت کلی، چند شباهت میان استقلال و پرسپولیس و ایرانخودرو و سایپا در ماجرای سهامداری دولت در آنها وجود دارد که بر اساس همینها، فرضیه خروج دولت از خودروسازان پس از تعیینتکلیف سرخابیها، مطرح میشود. نخست اینکه واگذاری سهام هر دو گروه، سالها طلسم شده بود و با وجود اینکه خصوصیسازی آنها روی کاغذ طرفدار و مدعی زیادی داشت، در فاز اجرا به مشکل میخورد و بهاصطلاح طلسم میشد. این طلسم حالا در مورد سرخابیها شکسته شده و از همین رو این احتمال مطرح است که واگذاری بزرگ بعدی، غولهای جادهمخصوص خواهند بود.
شباهت دیگری که البته حالا پس از واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس ایجاد شده، ماهیت بهاصطلاح خصولتی سهامداران هر دو گروه است. ایرانخودرو و سایپا هرچند روی کاغذ، بیشتر سهامشان خارج از دولت است، اما به گفته کارشناسان و فعالان صنعت خودرو، در بیشتر همان سهام بهاصطلاح خصوصی نیز رد پای دولت دیده میشود. حالا هم که سرخابیها به بانکها و پتروشیمیها واگذار شدهاند، این ردپا بهنوعی دیده میشود، زیرا به اعتقاد برخی کارشناسان، خریداران استقلال و پرسپولیس بههرحال ارتباطاتی با دولت دارند. حتی گفته میشود آنها با فشار غیررسمی یا به هر حال توصیه دولت مشتری سهام این دو باشگاه شده اند.
سومین شباهتی که بین استقلال و پرسپولیس و ایرانخودرو و سایپا وجود دارد، به موضوع فشار برای واگذاری سهام آنها مربوط میشود (هرچند ماهیت فشارها متفاوت است). به نظر میرسد در حالت عادی، دولت تمایلی به کاهش تصدیگری و خروج از خودروسازیها و استقلال و پرسپولیس نداشته و بهنوعی مجبور به این کار شده است. در مورد ماجرای استقلال و پرسپولیس، اصل داستان این است که کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد این دو باشگاه نباید مالکیت مشترک داشته باشند، در غیر این صورت، مجوز حرفهای برای آنها صادر نخواهد شد. عدم صدور مجوز حرفهای نیز میتوانست منجر به حذف آنها از رقابتهای بینالمللی و حتی سقوط به دستههای پایینتر شود. بنابراین دولت با توجه به پرطرفدار بودن این دو باشگاه و تحت فشار خارجی، سهام آنها را واگذار کرد تا مانعی بر سر راه صدور مجوز حرفهایشان وجود نداشته باشد.
در مورد ایرانخودرو و سایپا نیز هرچند فشار خارجی در میان نبوده، اما فشار قانون – بهویژه سیاستهای کلی اصل 44 - دولت را در مسیر واگذاری سهام خود در ایرانخودرو و سایپا قرار داده. دیگر شباهت میان این دو گروه، اوضاع مالی نابسامان آنهاست. استقلال و پرسپولیس با انبوهی بدهی به بازیکنان، مربیان و افراد دیگر روبهرو هستند، بدهیهایی که از سالها قبل انباشت شده و دردسرهای زیادی را برای آنها ایجاد کرد و میکند. از طرفی، به دلیل عدم پرداخت حق پخش واقعی از سوی صداوسیما به سرخابیها، آنها از درآمد بزرگی که میتوانند از طریق پخش زنده تلویزیونی کسب کنند، محروم هستند. نتیجه این مسائل در کنار ضعف مدیریت دولتی در استقلال و پرسپولیس، آنها را در باتلاق بدهی انداخته است. در ایرانخودرو و سایپا نیز دخالتهای دولتی بهخصوص در حوزه قیمت، سبب شده این دو به شرکتهایی زیانده تبدیل شوند (زیانی بالغ بر 174 همت).
اصلا یکی از دلایل اصلی اینکه سهام استقلال و پرسپولیس و ایرانخودرو و سایپا در این سالها معمولا خریدار خصوصی واقعی بزرگی نداشته، وجود همین بدهیها و زیاندهیها و البته دخالتهای دولتی است. در نهایت اینکه ضریب نفوذ اجتماعی بالا دیگر شباهت میان سرخابیها و آبیونارنجیهای جادهمخصوص است که در این سالها حساسیت زیادی را متوجه خصوصیسازی آنها کرده است. در واقع به دلیل همین ضریب اجتماعی بالا، سیاستگذار گزینههای جذاب زیادی برای فروش سهام آنها نداشته و واگذاریهای صورتگرفته بهنوعی همراه مصلحتاندیشی در انتخاب خریدار بوده است. به عبارت بهتر، معمولا به جای اینکه خریداران با میل باطنی مشتری سهام استقلال و پرسپولیس و ایرانخودرو و سایپا شوند، خود توسط سیاستگذار انتخاب شدهاند تا سهام این گروهها را بخرند و این همان نقطه بزرگ تردید در خصوصیسازی واقعی آنهاست.
تفاوتهای بزرگ
اما با وجود شباهتها میان سرخابیها و آبیهای جادهمخصوص در ماجرای واگذاری سهام آنها، تفاوتهای بزرگی نیز میان آنهاست که احتمال تکرار عین اتفاق رخداده برای استقلال و پرسپولیس را برای ایرانخودرو و سایپا به حداقل میرساند. نخست اینکه اصلا ماهیت و ساختار این دو گروه با یکدیگر متفاوت است. استقلال و پرسپولیس باشگاههایی ۱۰۰ درصد دولتی بودند که صفر تا ۱۰۰ تصمیمگیریهای کلان برای آنها از سوی سیاستگذار ورزشی انجام میشد. حالا، اما ۸۵ درصد از سهام آنها به شرکتهای ظاهرا غیردولتی واگذار شده و طبعا سیاستگذار ورزشی حداقل به صورت مستقیم نمیتواند در امور آنها دخالت کند.
در مورد ایرانخودرو و سایپا، اما ماجرا فرق میکند. دولت در این دو شرکت سهامدار ۱۰۰ درصدی نیست، اما به اندازه یک ابرسهامدار در تصمیمات و امور آنها دخالت میکند. از طرفی، خودروسازان در گروه دو واگذاری قرار دارند، بنابراین قانون این اجازه را به دولت میدهد که تا ۲۰ درصد از سهام آنها را برای همیشه در اختیار داشته باشد. اتفاقا مساله سهامداران خصوصی ایرانخودرو و سایپا و کارشناسان و فعالان صنعت خودرو اصلا این ۲۰ درصد نیست، آنها به دخالت و نفوذ بیش از حد دولت در امور خودروسازان معترض هستند. آنها حتی مشکلی با باقی ماندن سهام فعلی دولت ندارند، اما میگویند دولت نباید بیش از حقی که میزان سهامش مشخص میکند، در امور ایرانخودرو و سایپا دخالت کند.
اتفاقا بحثهایی که طی چند ماه گذشته مطرح شد، بهخصوص اظهارات مقام رهبری درباره اداره شرکتها با سهامداری مشترک دولت و بخش خصوصی، حول محور کاهش دامنه نفوذ دولت در خودروسازی است نه الزاما واگذاری باقیمانده سهام دولت در ایرانخودرو و سایپا. یک فعال بخش خصوصی که نخواست نامش فاش شود، در این مورد به «دنیای اقتصاد» میگوید: ماجرای واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس اصلا قابلقیاس با ایرانخودرو و سایپا نیست، چون دولت در خودروسازیها سهم چندان بالایی ندارد، اما در سرخابیها مالک صددرصدی بود. به گفته وی، حرف بخش خصوصی این نیست که دولت باقیمانده سهام خود در ایرانخودرو و سایپا را به بخش خصوصی بدهد، بلکه میگوید تکلیف سهام تودلی که خصوصی نیست، روشن شود و پس از شفافسازی و عبور از پیچیدگی سهام خودروسازان، مجامع آنها درباره امور داخلیشان تصمیم بگیرند و دولت هم به اندازه سهمش دخالت کند، نه بیشتر و نه کمتر.
اما تفاوت مهم دیگری که بین ماجرای سهام سرخابیها و خودروسازان وجود دارد، نوع فشار وارده به سیاستگذار برای فروش این سهام است. در مورد استقلال و پرسپولیس، بیشتر فشار خارجی سبب شد دولت حاضر به فروش سهام آنها شود. این در حالی است که در خودروسازی چنین فشاری وجود ندارد و ماهیت فشارها تا به امروز بیشتر جنس قوانین داخلی داشته است. بههرحال با توجه به وجود شباهتها و تفاوتها میان سرخابیها و آبیونارنجیهای جاده مخصوص در ماجرای سهام آنها، برای پاسخ قطعی به پرسش ابتدایی گزارش، باید منتظر ماند و دید سیاستگذار در نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت.
آنچه نسبتا قطعی به نظر میرسد، تعیینتکلیف سهام تودلی خودروسازان و شاید مدیریت خصوصی در ایرانخودرو و سایپا (به دلیل تاکید رهبری بر اداره شرکتها بر اساس تصمیمات همه سهامداران) است. اما اینکه دولت بخواهد اندک سهام باقیمانده خود در ایران خودرو و سایپا را واگذار و کلا از خودروسازی خارج شود، بسیار بعید است.