این ضربه، کاری است!
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۰۷۲۹۷
توسعه پایدار از جوانب مختلف ممکن است ضربه بخورد، بالا رفتن و پایین آمدن قیمت نفت، بی ثباتی قوانین داخلی و خارجی، افزایش و کاهش نرخ بهره و بود و نیود مواد اولیه تولید، بی مهری بانکها با اقتصاد، آمار نامطلوب سلامت جسمانی، عدم خودکفایی کشاورزی و صنعتی و هزار و یک عامل شناخته شده و ناشناخته دیگر می تواند ضربات بنیان برافکنی به پیکر نحیف توسعه آنهم در کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال توسعه وارد کند، اما .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان آنچه عموما در واویلای حساب و کتاب های توسعه ای دولتمردان و متولیان به ویژه در کشورهای در حال توسعه نادیده گرفته می شود، سلامت روانی نیروی کار به عنوان رکن اساسی تولید و درآمدزایی اقتصادی و در یک کلمه توسعه است. عامل مهمی که بی توجهی به آن حداقل در ایران، چرخ دنده های توسعه را دچار بیماری مزمن موذی کرده که دیده نمی شود، اما گوش های شنوا می توانند صدایش را در میان جیرجیر چرخ دندههای خستهای که بار تحقق رویای توسعه را بر دوش میکشند، بشنوند.
همسو با سلامت جسمی که یکی از عوامل موثر در ارتقای بهرهوری افراد در جامعه است، سلامت روان نیز شاخصه رشد بهرهوری نیروی انسانی و البته توسعه پایدار در کشورها به شمار میرود .
به گزارش ایسنا، به گفته کارشناسان سلامت روان افراد به عنوان رکن سلامت روان جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است و برهمین اساس است که سازمان جهانی بهداشت در سال 1992 یک روز را در سال به سلامت روان اختصاص داد و طی 25 سال اخیر هرساله 10 اکتبر با شعارهای مختلف به ارتقای سلامت روان در جامعه بشری اختصاص یافته است.
عوامل متعددی با عنوان اختلالات روانی سلامت روانی فرد را به چالش میکشد که میتواند سلامت جسمی و اثربخشی اجتماعی او را با مشکلات عدیده مواجه کند.
روز جهانی سلامت روان در سال 2017 شعار "بهداشت روان در محیط کار" را برای خود برگزید که توجه متولیان این حوزه به این بخش مهم از زندگی افراد و نقش سلامت روان در آن امر میتواند تلنگر و زنگ خطری برای کنترل عوامل خطرساز و زیان بار محیطهای کاری برای افراد باشد.
همه افراد در هر نوع شغلی در معرض عوامل زیانآور محیطهای شغلی هستند و نمیتوان برخی مشاغل را از این دایره خارج کرد، اما میتوان شدت و ضعف عوامل را در مشاغل مختلف متفاوت دانست.
کارشناس مسئول بهداشت روان مرکز بهداشت استان مرکزی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: با توجه به اهمیت موضوع سلامت روان که روزی در جهان به خود اختصاص داده است، 24 تا 30 مهرماه را نیز به نام هفته سلامت روان نامگذاری کرده است.
چگینی با اشاره به شعار روز جهانی سلامت روان که بهداشت روان در محیط کار مورد تاکید قرار گرفته است، افزود: انسان مولد شاخص توسعه در کشورها به شمار میرود و یکی از مولفههای ارزیابی ارتقای بهرهوری کشورها و سازمانها انسان مولد و پویاست.
افسردگی ارمغان نامیمون استرس های شغلی
وی افزایش استرسهای شغلی را یکی از دلایل بروز افسردگی و اضطراب افراد در محیطهای کاری عنوان کرد و گفت: در حال حاضر 350 میلیون نفر در جهان تحت تاثیر افسردگی قرار دارند و پیشبینی میشود تا سال 2030 افسردگی عامل اصلی بیماریها در جهانی باشد.
این کارشناس سلامت روان با بیان اینکه همگان با افسردگی آشنایی دارند، بیان کرد: افسردگی از بیماریهای خلقی و اختلالات مزمن روانی است که شامل علائم فیزیکی همچون احساس خستگی و بیانرژی بودن، بر هم خوردن عادات غذایی، بیاشتهایی، کاهش توجه و اختلال تمرکز در فرد، اشکال در عواطف و هیجانات، احساس غم، از دست رفتن علایق و ناراحتی است.
بهبود محیط کار کاهنده 45 تا 98 درصد هزینه های درمان افسردگی
وی عنوان کرد: 59 درصد افراد مبتلا به اختلال روانی افسردگی در جهان دچار اضطراب نیز هستند و 24 درصد افراد افسرده نیز اختلال مصرف مواد مخدر الکل نیز دارند و هزینهای که ابتلای کارکنان به این اختلال برای کارفرمایان بیشتر از هزینههایی است که برای مدیریت و درمان این اختلال و استرس شغلی صرف میشود، در حالی که اگر بهبود بهرهوری در محیط کار صورت گیرد میتوان 45 تا 98 درصد هزینه درمان افسردگی را جبران کرد.
چگینی با تاکید بر اینکه توجه به سلامت روان در محیط کاری مانع پیدایش مشکلات و اختلالات روانی در بین کارکنان و پرسنل و زمینه ساز سالم سازی فضای شغلی میشود، تصریح کرد: توجه به شاخصههای سلامت روان باعث میشود که فرد کمتر گرفتار اختلالهای روانی شود و رضایتمندی بیشتر از محل کار و فعالیت خود داشته و ارتباط موثری با همکاران و روسا پیدا کرده و در نهایت این همه، احساس مثبت به شغل را در پی دارد.
وی حجم کاری بالا در محیط شغلی، ضعف مدیریت و عملکرد کارفرما را عوامل آسیبزا و ایجادکننده اختلال در سلامت روان و استرس نیروی کار دانست و افزود: خشونت و رفتارهای توهینآمیز در محیط کاری از طرف پرسنل و مدیریت، برچسبهای غیرعادلانه و تبعیض بین پرسنل، بروز مشکلات در پرداخت حقوق و مزایا و عدم رعایت عدالت، ترس از اخراج و نبود امنیت شغلی بخش دیگری از استرسها و عوامل زیانآور محیطهای شغلی است که اختلالهای روانی را در پی دارد و سلامت روحی نیروی انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد.
این کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت استان مرکزی با اشاره به مسائل و نگرانیهای خانوادگی و تاثیر آن در محیطهای کاری خاصه در مورد زنان شاغل صاحب فرزند و زنان سرپرست خانوار که فشار مضاعفی را نسبت به مردان متحمل میشود، گفت: گاهی ممکن است در محیط کاری، تجهیزات، ارگونومی محیط کار برای افراد خستهکننده و تکراری باشد یا مسئولیتها به اشتباه بین افراد توزیع شود و افراد با توانایی پایین در مناصب بالاتر قرار گیرند که همه این عوامل فشار بسیاری را به فرد وارد میکند و از طرفی سازمان یا واحد از مسیر تحقق اهداف دور میشود و با عدم تحقق شاخصهای توسعهای مدنظر تسریع فرآیند استرس شغلی و اختلال روانی نیز حادث میشود.
وی با تاکید بر اینکه نبود بهداشت روان آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بسیاری را به همراه دارد، افزود: اگر اختلالهای محیط کاری درست مدیریت نشود زمینهساز خشونت خانگی، کودک آزاری و همسر آزاری، پرخاشگری افراد و گرایش به مواد مخدر و الکل میشود و عدم مدیریت استرسها و فشارهای شغلی پیامدهای اجتماعی ناگواری را رقم میزند.
ضربه نبود سلامت روان در محیط کار به توسعه اقتصادی
چگینی تصریح کرد: نیروی انسانی عامل اصلی توسعه است، تضمین و تامین توسعه متضمن سلامت جسمی و روانی این عنصر اساسی است تا وظایف محوله را به انجام برساند، برهمین اساس باید ارزیابی از عوامل زیانآور محیط کار در اختیار باشد که متاسفانه این بررسی و ارزیابی انجام نشده و آماری در کشور وجود ندارد.
وی با تاکید بر لزوم ارزیابی وضعیت عوامل زیانآور در محیط کار، گفت: نبود این آمار دقیق مانعی در مسیر برنامه ریزی های دقیق و توسعه ای در فضای اقتصادی و شغلی میشود و از این حیث بررسی عوامل زیانآور امری ضروری به شمار میرود.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت استان مرکزی بر اعمال مدیریت درست محیط کار از سوی کارفرمایان تاکید کرد و با اشاره به اینکه با اتخاذ شیوههای مدیریتی درست همچون ایجاد جو صمیمی همراه با صداقت می توان تنش را کاهش داد، اظهارکرد: ممانعت از اتخاذ روشهای مبتنی بر زور از سوی مدیران، شناسایی استعداد پرسنل و واگذاری پست ها و امور با توجه به ظرفیت و شایستگی پرسنل، مشارکت نیروی انسانی در تصمیمگیریها و جلوگیری از قضاوتهای سطحی و پیش داوری میتواند عوامل زیانآور محیط کار را به حداقل برساند.
وی اضافه کرد: مدیران باید دلیل واقعی غیبت و کمکاری کارکنان خود را شناسایی کنند، بیحوصلگی و بیعلاقگی نسبت به شرایط کاری بررسی و علل آن را دریافت کنیم تا متناسب با آن نقشه راه و راهکار تعریف کنند.
چگینی با بیان اینکه علاوه بر مسائل حوزه کاری مسائل خانوادگی نیز در سلامت روان نیروی کار کشور اثرگذار است، گفت: دغدغههای مدیریتی هر سازمان و نهادی میتواند منجر به بررسی عوامل زیان آور برای محیط کار شود و یکی از این عوامل می تواند مشکلات خانوادگی پرسنل باشد که قطعا به سلامت روان فرد و بهره وری وی آسیب میزند.
وی تاکید کرد: شیوع بیماریها و اختلالات روانی در سطح جهانی جدی است و اگر کارفرما و مدیران در محیط کاری به این امر توجه کافی داشته باشند کمک شایانی به پرسنل خود میکنند و در صورت امکان میتوانند ارائه خدمات درمانی و کاهش حجم کاری را لحاظ کنند که این همراهی میتواند سایه سنگین برچسبهایی همچون اختلال روان را در جامعه کاهش دهد و کارکنان همانگونه که جهت رفع بیماریهای جسمی به دنبال درمان می روند، در خصوص اختلالهای روان نیز صحبت کرده و درمان را دنبال کنند.
توجه طرح تحول سلامت به سلامت روان
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت استان مرکزی با اشاره به توجه طرح تحول نظام سلامت به این مهم و بکارگیری روانشناس و مشاوره در مراکز جامع خدمات شهری بیان کرد: تمامی افراد با مراجعه به این مراکز به صورت رایگان مشاوره و از نظر سلامت روانی و جسمی و اعتیاد و کودک و همسرآزاری بررسی میشوند، حتی میتوانند در کلاسهای توانمندسازی مرکز، مهارت زندگی را آموزش ببینند و از آموزشهای مرتبط با مدیریت استرس، مبارزه با خلق منفی و کنترل خشم، رفتارهای جراتمندانه و فرزندپروری به صورت صحیح برای کودکان 2 تا 12 سال و 12 تا 17 سال که در مراکز به صورت رایگان ارائه می شود بهره مند شوند.
چگینی اضافه کرد: سازمانها نیز می توانند امکان دسترسی به روانشناس و مشاوره را برای پرسنل و کارمندان خود میسر کنند، همچنین با استفاده از رویکردهای تشویقی، استفاده از موسیقی ملایم در ساعات خستگی، صرف ناهار و شیفتهای شب، تامین امکانات رفاهی، اردوهای تفریحی، برگزاری همایش و حتی تغییر رنگآمیزی و دکوراسیون محیط کار زمینه آرامش روانی و سلامت روحی پرسنل را محقق کنند.
به گزارش ایسنا؛ عوامل آسیبزا و زیانآور محیط کاری در هر شغلی متفاوت است اما در برخی از استانها به دلیل تعدد صنایع مختلف می توان بیش از دیگر نقاط کشور شاهد رشد آسیب هایی از این دست بود و استان مرکزی بواسطه صنعتی بودن و استقرار صنایع مادر و کوچک و بزرگ، بیشتر در معرض خطر و بروز اختلالات روانی نیروی کار قرار دارد.
افسردگی و استرس شغلی از عوامل اصلی مرگ و میر در جامعه ماست
رییس هیأت مدیره انجمن صنفی مسئولین حفاظت فنی، ایمنی و بهداشت کار استان مرکزی در اینباره به ایسنا گفت: عدم توجه به بهداشت روان یکی از چند دسته عوامل زیانآور محیط کار است.
ابوالفضل تکلو با بیان اینکه عوامل زیان آور فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیک، ارگونومیک و بهداشت روان به ترتیب سلامت جسمی و روحی نیروی کار را تحتالشعاع قرار میدهد، تصریح کرد: متاسفانه در کشور ما تاکنون به این موارد نگاه جدی نشده است و حتی بحث بهداشت روان یکی از مغفولترین عوامل زیانآور در محیط کار به شمار می رود.
وی تاکید کرد: اولویت اول محیط کاری و کارگری عموماً مباحث فیزیکی و شیمیایی است درحالی که افسردگی و استرس شغلی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در جامعه ما به شمار میرود.
از آمار خبری نیست
تکلو تصریح کرد: تا به امروز به دلیل نبود ارزیابی و بررسی دقیق در این راستا عدد رسمی در هیچ نقطه از ایران در خصوص تاثیر و فراگیری عوامل زیانآور محیط کاری وجود ندارد و اغلب بررسی ها در این زمینه در حد پرسشنامه بوده است که به آمار دقیق و بررسی علمی منتهی نشده است.
وی با تاکید بر جای خالی این تحقیق و بررسی در فضای کاری کشور افزود: با توجه به مشکلات اقتصادی صنایع در استان و شدت گرفتن مباحثی همچون عدم امنیت شغلی و پرداخت نشدن حقوق کارگران، شدت آسیب ها و مشکلات روحی برای نیروی کار بیشتر شده است که این امر سلامت روان آنان را با خطرات جدی مواجه می کند.
رییس هیأت مدیره انجمن صنفی مسئولین حفاظت فنی، ایمنی و بهداشت کار استان مرکزی اظهار کرد: این عوامل احساس رضایتمندی، شکوفایی و رشد توانمندی و انگیزه کاری را نیز تحتالشعاع قرار داده و به نقاط صنعتی کشور آسیبهای بیشتری را وارد میکند.
تهدید رو به افزایش عوامل استرس زا در محیط های کارگری استان مرکزی
تکلو اضافه کرد: در استان مرکزی شرایط محیط های کارگری و شدت آسیبهای کاری نسبت به دیگر نقاط کاری بغرنجتر است و شرایط استرسزا و افسردگی شغلی ناشی از عدم پرداخت مطالبات باعث میشود آثار ناشی از عوامل زیان آور در محیط کار بیشتر شود و روز به روز با افزایش تعداد افراد مبتلا به اختلالهای روانی مواجه باشیم.
به گزارش ایسنا؛ سختی کار همواره خود عامل مهمی جهت افزایش فشار روحی به نیروی انسانی بوده است، اما مشکلات اقتصادی و عدم وجود امنیت شغلی نیز خود فشار مضاعفی برای نیروی کار به ویژه کارگران در پی دارد که خود به تنهایی فارغ از فشار و حجم بالای کار میتواند سلامت روان آنان را با خطرات و آسیبهای جدی مواجه کند.
متاسفانه نوع مدیریتها و بیتوجهی به توان روحی نیروی کار باعث شده است که کارگران و کارمندان در مرکز فشارها قرار گیرند و هر روز فشار بسیاری را تحمل کنند و این امر روند زندگی شخصی آنان را به چالشهای بزرگ می کشاند و از طرف دیگر اقتصاد و توسعه کشور که با محوریت نیروی انسانی پیش می رود با رکود و مانع مواجه شود.
اگر بانک اطلاعاتی و تحقیقات علمی و دقیقی در این راستا و عوامل زیانآور محیط کار در کشور وجود داشته باشد با آموزش مهارتهای شغلی برای پرسنل و مهارتهای مدیریتی برای کارفرمایان شاید بتوان آسیبها را در سراریزی قرار داد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۰۷۲۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است: یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» درخور توجه فزونتری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزی بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تأثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا می بالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دورهای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه به کار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود به کار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلت مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.
کد خبر 6090072