نظر عباس عبدی درباره شایعه علیه زهرا لاریجانی
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۸۱۸۱۴
عباس عبدی معتقد است: "منبع خبر ادعایی علیه زهرا لاریجانی برای تشکیک در اصل خبر کاملاً کفایت میکند".
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب درباره شایعات اخیر علیه دختر رئیس قوه قضاییه مطالبی را مطرح کرد که در زیر می آید:
بحث امروز ما ناظر به اتفاقی است که اخیراً توسط یک کانال تلگرامی درباره دختر آیتآلله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عباس عبدی: من میخواهم حرف آخرم را در همین ابتدا بگویم؛ مانند انتخاب تیترهای مطبوعاتی؛ آنچه که جامعۀ ما را تهدید میکند در درجه اول نداشتنِ موشک یا حملۀ نظامی یا حتی مشکل اقتصادی نیست، نه اینکه اینها مهم نیست، اتفاقا در جای خود خیلی مهم هستند، اما به نظر من بزرگترین خطری که جامعۀ ما را تهدید میکند، نداشتنِ رسانۀ مستقل است.
حدود 30 سال پیش تحقیقی در وزارت ارشاد در مورد میزان اعتماد به اخبار رسانه و تلویزیون انجام شد که من مشاور این تحقیق بودم، مقدمه نتایج طرح را من نوشتم که با این جمله شروع میشود: " در ایران هیچ پدیدۀ مدرنی به اندازۀ رسانه به شکل سنتی استفاده نمیشود." در واقع به رسانه که یک پدیدۀ کاملاً مدرن با کارکردهای کاملاً جدید و بسیار مهم است، مانند بوق نگاه میکنند و تا وقتی که به آن شبیه به بوق نگاه شود به طور قطع و یقین ما درگیر چنین مسائلی میشویم. حالا شایعه اخیر که یک موضوع حاد نبود، حتی اگر درست هم میبود اتفاقی در مملکت نمیافتاد، چه رسد به حالا که تکذیب میشود. اما باید توجه کرد که فردای روزگار با شایعاتِ بسیار مهمتری مواجه خواهیم شد که امنیت کشور را به خطر میاندازد و هنگامی که امنیت کشور بر اثر شایعه و نبودن رسانه مستقل تحت خطر قرار گیرد، جمع و جور کردن آن به این راحتی نیست آن هم در فضایی که اخیراً به وجود آمده و رسانههای غیررسمی، ماهواره، شبکههای مجازی و اجتماعی حضورِ فعالی دارند.
عباس عبدی: به نظر من مسالۀ اصلی این است که در ایران نحوۀ حل این مسائل را کلاً اشتباه میرویم، مانند مبارزه با موادمخدر؛ در این موضوع باید توجه کرد که سازوکار مصرف موادمخدر دو بخش دارد، یکی عرضه و یکی تقاضا؛ حالا در کشور همه تلاش میکنند جلوی عرضه را بگیرند، در حالی که مگر میشود جلوی عرضه را گرفت؟من اولین بار که خبر مربوط به دختر آقای آملی لاریجانی را دیدم همین که خط اول خبر را خواندم ناراحت شدم که چرا باید رسانه غیررسمی منبع خبری ما باشد؟ اما خود این موضوع مسالۀ اصلی من نیست چراکه منبع انتشار این خبر برای تشکیک در خبر کفایت میکند. اما مساله این است که از آن روز به بعد هر جا میروم راجع به آن سوال میکنند. و حتی جرات رد هم نداری چون چپ چپ نگاه میکنند!
بنابراین مسالۀ کلیدی، «نداشتنِ رسانۀ مستقل» است.
من یادم است سال 71 یا 72 شایعهای در تهران پخش شد که ریشه اصلی آن دزدیده شدن چند کودک بود و پس از آن خیلی خانوادهها نگران فرزندانشان شده بودند. نگرانیها زیاد شده بود دولت این شایعه را رد کند ولی مقبول نمیشد چون قرار نیست مردم فقط از آنها بشنوند. در نهایت در روزنامه سلام درباره این قضیه مفصل صحبت کردیم و به مردم گفتیم که تنها یک مورد بچهدزدی بوده و بقیه آن شایعه است و چندان به این شایعات نباید توجه کرد.
به نظر من مسالۀ اصلی این است که در ایران نحوۀ حل این مسائل را کلاً اشتباه میرویم، مانند مبارزه با موادمخدر؛ در این موضوع باید توجه کرد که سازوکار مصرف موادمخدر دو بخش دارد، یکی عرضه و یکی تقاضا؛ حالا در کشور همه تلاش میکنند جلوی عرضه را بگیرند، در حالی که مگر میشود جلوی عرضه را گرفت؟ باید مسالۀ تقاضا را حل کنیم. در مورد شایعه هم این موضوع وجود دارد، مثلاً میگویند دشمنان این کار را میکنند! خب اگر دشمنان این کار را نکنند چه کنند؟ کار آنها همین است. باید در این کشور تقاضایی برای شایعات وجود نداشته باشد. در حال حاضر در کشور سوئیس 100 شایعه هم راه بندازید جا نمیافتد، چون تقاضایی برای آن وجود ندارد. باید شرایط به گونهای باشد که وقتی مردم شایعه را میشنوند، دنبال کنند که رسانه، تلویزیون، و روزنامهنگاران رسمی خودشان درباره آن چه میگویند؟!
بنابراین در ایران تا وقتی به مسالۀ تقاضا توجه نشود، تقاضا برای شایعه وجود دارد و مردم شنیدن شایعه را میطلبند و عرضه هم راه خود را پیدا میکند. لذا آنچه امنیت ما را بیش از هر چیزی تهدید میکند، موشکهای خارجی و داعش نیستند که البته آنها هم هستند، اما مهمتر از همه «فقدان رسانۀ مستقل» است که حرف آن مورد پذیرش جامعه باشد. امیدواریم این اتفاق اخیر حداقل این منفعت را داشته باشد که مسئولان را به صرافت بیندازد که نمیشود بدونِ رسانۀ مستقل کار کرد.
به عنوان مثال در رژیم پهلوی، مردم هر اتفاقی مثل کشته شدن تختی، آلاحمد و صمد بهرنگی میافتاد، به پای آن رژیم مینوشتند، چون هیچ گاه اجازه نداد اخبار درست و راست منتشر شود. اصلاً رسانۀ مستقلی وجود نداشت. وقتی روزنامهنگار نمیتوانست کوچکترین حرفی را بگوید، طبیعی است وقتی رژیمی نان سانسور را خورد، در مواقعی چوبش را هم میخورد آن هم براساس آیه قرآن "من حیث لایحتسب" یعنی از جایی که حساب نمیکند.
بنابراین امیدواریم وضعیت به گونهای شود که سیستم به سمت داشتن رسانههای مستقل برود. ممکن است در ابتدا این رسانهها یک مشکلاتی ایجاد کنند ولی در بلندمدت قوام و ثباتی به جامعه میبخشند که واقعاً برای امروز باورنکردنی است.
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۸۱۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه تند تراکتور علیه تلویزیون سهند تبریز
به گزارش "ورزش سه"، در روزهای گذشته اختلاف بین باشگاه تراکتور و چند برنامه تلویزیونی در شبکه استانی تبریز موسوم به تلویزیون سهند، بالا گرفته و حالا باشگاه تراکتور پاسخ این تلویزیون را داده و مدعی شده باتوجه به اینکه این شبکه در مورد سه مسئله «کیفیت پخش بازیهای تراکتور، حق پخش تلویزیونی و پخش سراسری بازیهای تراکتور» تلاش و پیگیری انجام نداده، نمیتواند مدعی دلسوزی برای این تیم باشد.
بیانیه تراکتور را بخوانید:
تراکتور ایامی سخت و گذری دشوار را گذراند و طبیعی است که همراه بودن مدعیان دلسوزی، در این مقاطع عیان میشوند. با عِلم به انتقادها و گلایههای به حقی که از سوی هواداران، رسانهها و صفحات مجازی مطرح شد، باشگاه تراکتور همواره در مقابل تمامی آنان سر به احترام خم میکند؛ امّا رویکرد و رفتار رسانه ملی (شعبه استانی) تأسفبار است.
سالهاست که حربه موجسواری برای بالا رفتن از دیوار هواداران پرشمار تراکتور دیگر کارساز نیست و بهتر است که عزیزان رسانه ملی (شعبه استانی) راه دیگری را برای پوشش ضعفهای خود برگزینند.
مطالبهگری صرفاً به شعار نیست که عزیزان با دستاویز قرار دادن آن، از مسئولیت و تعهد بگریزند! حال که رسانه ملی(شعبه استانی) با دستاویز قرار دادن مطالبه هواداران و از راه نخ نمای مزه پراکنی مجریان و گزارشگران که صرفاً با تقلید کورکورانهای از همتایان خود در رسانه ملی (شعبه مرکزی) کمر به تضعیف باشگاه تراکتور بستهاند، یکبار برای همیشه به سه مطالبه دیرین و مشترک باشگاه و هواداران تراکتور از رسانه ملی پاسخی روشن دهند!
- چه زمانی کیفیت پخش بازیهای خانگی تراکتور، حداقل به سطح شعبه مرکز خواهد رسید و هواداران پیگیری بازی از طریق پخش زنده یک شبکه اجتماعی را به تماشای آن از شبکه سهند ترجیح نخواهند داد؟
- چرا بازیهای تراکتور که هواداران فراوانی در اقصی نقاط کشور و دنیا دارد و به استناد آمارهای بینالمللی جزو پُر هوادارترین تیمهای آسیا است، از شبکه سراسری پخش نمیشود تا اکثریت آنان از تماشای بازی تیم محبوبشان محروم نباشند؟
- و در نهایت مسئله حق پخش باشگاهها چه زمانی حل خواهد شد؟ عایدی و درآمدی که بابت تبلیغات قبل و بعد از مسابقه فوتبال دریافت میکنید، کجاست؟ مگر روال آن نیست که ابتدا «حق» محقق گردد و سپس «مطالبهگری» صورت گیرد؟
چنین به نظر میرسد که رسانه شما بهترین دفاع را در حمله میبیند و با بهرهگیری از عنوان نماینده افکار عمومی، در پی ورود به جزییترین تصمیمات باشگاهها بوده و به بیانی سعی در پاکسازی از پایین دست دارد؛ از جمله این موارد، شفافسازی در خصوص مسئله حق پخش است که طی سالیان متمادی ناقض اصول حرفهای فوتبال کشورمان و همچنین موضوع بهبود کیفیت پخش مسابقات که عامل سرافکندگی است، اشاره کرد.
باشگاه تراکتور به پشتوانه هواداران میلیونی خود، رسانهای فراگیرتر و پُرمخاطبتر در اختیار دارد و همه ما با هواداران زندگی میکنیم و در همین راستا کاملاً به مطالبه آنان آگاهیم و باور داریم انتقاد و خواسته هواداران همواره حق مطلق است و ما به عنوان خادم، اهتمام بیدریغ در جهت بهبود شرایط موجود و برآورده ساختن خواسته هواداران در تمامی زمینهها به کار خواهیم گرفت.
در پایان از مسئولان دور اندیش رسانه ملی دعوت میکنیم که ضمن جلوگیری از ماهیگیری برخی مجریان و گزارشگرانش از آب گِلآلود، در رسیدن به آنچه که شایسته و مطلوب هواداران و باشگاه بزرگ تراکتور است، اهتمام ورزند.