پشت پرده آزادسازي رقه؛ آمريکاييها با داعش چه معاملهاي کردند/ چرا مرکز خلافت داعش بدون مقاومت تخليه شد/ سرنوشت سرکردگان داعش چه ميشود؟
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۳۵۹۹۸
خبرگزاري آريا - کارشناسان روس صراحتاً واشنگتن را به برنامهريزي براي استفاده از گروههاي شکست خورده داعش در عراق و سوريه براي مقابله با ايران در جنگ نيابتي آمريکا متهم ميکنند.
سرويس جهان مشرق - رسانه هاي جمعي از همکاري جديد نيروهاي نظامي آمريکا در منطقه با تروريست هاي داعش خبر مي دهند. اين موضوع و ابعاد پشت پرده و اهداف اين همکاري ها در چارچوب توافق اين نيروهاي با عناصر داعش در الرقه مورد توجه رسانه ها از جمله پايگاه خبري الميادين و العهد قرار گرفته است که در مقاله هايي به بررسي اين موضوع پرداخته اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الميادين در اين رابطه مينويسد: پنتاگون از ابقاي نيروهاي نظامي آمريکا در سوريه و عراق پس از مرحله داعش پرده برداشت. اين در حالي است که ابهام هاي گسترده اي همچنان در زمينه فعاليت شرکت جانشين بلک واتر در ابو ظبي مطرح است. به موازات جمعآوري نيروهاي داعش از مرزهاي سوريه و عراق، وزارت دفاع روسيه، واشنگتن را به تسهيل براي تحرکات داعش متهم کرده و تأکيد ميکند که آمريکا به دنبال استفاده از داعش در برنامه هاي مختلف است.
چيزي که در رابطه با توافق انتقال نيروهاي داعش از شهر الرقه به سمت ديرالزور مطرح شده است، اين است که آنها به سمت صحراي سوريه و مسير دير الزور حرکت ميکنند، اين در حالي است که جيپهاي داعش همچنان در کرانه رود فرات و مرزهاي عراق و سوريه تا شهر البوکمال مستقر هستند. در سايه اين اتفاقات، هيچ اطلاعاتي در رابطه با سرنوشت داعشي هاي خارجي يا شخص ابوبکر البغدادي و سرکردگان ديگر داعش که بنا بر اعلام سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا، الرقه را مقر اصلي اين گروه تروريستي قرار داده بودند، وجود ندارد.
سرگي لاورف وزير خارجه روسيه همچنان منتظر توضيحات نيروهاي آمريکايي در رابطه با تحرکات داعش در برابر ديدگان آنها در منطقه التنف و نزديکي پايگاه آمريکايي الرکبان است. نيروهايي که به احتمال فراوان و بر اساس تصاوير گرفته شده از ماهوارههاي روسي ، نيروهاي شکست خورده از عراق هستند. در همين رابطه رسانههاي روسيه اتهامات ايران در رابطه با اعطاي برخي سلاحهاي پيشرفته از سوي واشنگتن به داعش در اين منطقه را مطرح کرده اند. چرا که مشاهده ميشود هواپيماهاي جنگي بدون سرنشين در اين منطقه در اختيار داعش قرار دارد.
کارشناسان روس صراحتاً واشنگتن را به برنامهريزي براي استفاده از گروههاي شکست خورده داعش در عراق و سوريه براي مقابله با ايران در جنگ نيابتي آمريکا متهم ميکنند. اين موضوع بخشي از تنشآفريني آمريکا ضد ايران در جنجال ايجاد شده در زمينه توافق هستهاي است. استانيسلاو تاراسوف مدير مرکز پژوهشهاي خاورميانه و قفقاز بعيد ندانست که واشنگتن بخواهد گروههايي از داعش را براي فشار به روسيه به قفقاز منتقل کند.
ميخائيل الکساندروف کارشناس برجسته مرکز مطالعات نظامي سياسي وابسته به دولت روسيه معتقد است که آمريکا تلاش خواهد کرد بعد از ديرالزور از نيروهاي داعش در سطح گسترده امنيتي ضد دشمنان آمريکا در منطقه عربي و اسلامي استفاده کند.
شدت اتهامات مستقيم روسيه به نيروهاي آمريکايي در حمايت از داعش در مرزهاي سوريه و عراق، نگراني مسکو از آرمانگرايي هاي آمريکا براي رسيدن به چاههاي نفت دير الزور را نشان ميدهد. به ويژه اينکه واشنگتن در گذشته اقداماتي را انجام داده که بتواند خط لوله نفت عراق را بين بندر بصره و بندر عقبه اردن مرتبط کند.
در همين رابطه واشنگتن به دنبال آغاز تأسيس خط لوله نفتي از بندر ام القصر در بصره است، خط لولهاي که از بغداد و فلوجه و الرمادي عبور ميکند و از منطقه الرطبة عراق به عنوان گذرگاه جايگزين معبر طريبيل اردن عبور مي کند. آمريکا به همين علت تلاشهاي سياسي و نظامي گستردهاي براي باز کردن بزرگراهي بين امان و بغداد دنبال مي کند.
اين مسير بين بغداد و عمان به گونه اي است که مسيري به سمت سوريه از طريق گذرگاه الوليد از آن منشعب مي شود. گذرگاه الوليد منطقه اي است که نيروهاي آمريکايي در التنف در آن استقرار دارند. مسير ديگر ، بين الرطبة و القائم و از القائم تا الحسکه در شمال سوريه است که متحدان آمريکا و نيروهاي دموکراتيک کرد در آنجا مستقر هستند. در کنار پايگاه آمريکايي الحبانيه بين الفلوجه و الرمادي دولت آمريکا به دولت عراق فشار وارد ميکند تا بتواند توافقنامه امنيتي با شرکت اوليف گروپ به مدت 25 سال براي حمايت از فرودگاه نجف و چاههاي نفت حاضر در جنوب عراق از اين کشور بگيرد.
اين شرکت امنيتي بدنام که جايگزين شرکت بلک واتر شده، و مقر آن در ابوظبي قرار دارد، به دنبال عقد اين قرارداد است. موسس اين شرکت نيز اريک برنس همان افسر آمريکايي است که شرکت امنيتي بلک واتر را تاسيس کرد.
احتمالاً برنامه جديد واشنگتن تکيه کردن بر ارثية داعش در عراق و سوريه است. شايد اين کشور ميخواهد از داعش براي بستن مسير به روي ارتش سوريه و متحدانش از ديرالزور گرفته تا البوکمال استفاده کند تا بتواند مثلث التنف و گذرگاه مشترک مرزي اردن، سوريه و عراق را در اختيار خود بگيرد.
محاصره مسير ايران به سوريه از طريق بغداد و الانبار و اقليم کردستان از ديگر اهداف اين پروژه است. اما پيشروي ارتش سوريه در دير الزور و آماده سازيهاي نيروهاي عراقي براي ورود به جنگ در غرب الانبار به همراه فروپاشي پروژه بارزاني در جداسازي کردستان عراق نشان ميدهد که اين طرح آمريکاييها يک روپاپردازي بيش نبوده است.
العهد: سرنوشت سرکردگان داعش در روند معامله با آمريکا
پايگاه خبري العهد نيز در مقالهاي نوشت که شهر الرقه در گذشته اي نه چندان دور و در دوره داعش به دنبال خاستگاه اساسي اين گروه در درگيريهاي ميداني و تروريستي به شمار ميآمد. علاوه بر اينکه اين شهر به عنوان پايتخت خلافت موسوم به دولت اسلامي در سوريه و نقطه ارتباط لجستيک براي توزيع عناصر تروريست گسيل شده به سوريه و عراق و به ويژه نيروهاي خارجي تلقي مي شد. اين شهر همچنين فرماندهي و کنترل عمليات تروريستي داعش در داخل و خارج از سوريه را در بر مي گرفت.
اتفاقاتي که بعد از آزادسازي الرقه از دست داعش و تسلط بر آن از سوي نيروهاي دموکراتيک کرد با حمايت گسترده ائتلاف بينالمللي به رهبري واشنگتن رخ داد ، اين بود که عرصه بر عناصر مسلح داعش بعد از شکست در اين شهر تنگ شد و آنها به دو بخش بومي سوريه و خارجي تقسيم شدند. همچنين اقدامات و ترتيبات امنيتي و اداري با حضور مسئولان عشاير بومي سوريه ايجاد شد که به تسليم شدن بيشتر عناصر بومي منجر شد و توافقي به دست آمد که بندهاي آن مفهوم نيست و سرنوشت عناصر مسلح خارجي اين گروه تروريستي را روشن نميکند و موضوع تسليم شدن يا کشته شدن يا مکان حضور آنها همچنان مبهم است.
دو روز پيش يکي از مسئولان نيروهاي دموکراتيک سوريه اعلام کرد که عناصر خارجي داعش که در شهر الرقه مبارزه ميکردند تحت اقدامات ويژه اي در زمينه تحقيقات و بازداشت و محاکمه اعضاي سازمانهاي امنيتي و حقوقي ويژه اين نيروها قرار خواهند گرفت. اين اظهارنظر طبعاً با روح مانور نيروهاي ائتلاف آمريکايي در تعامل با اين افراد در تناقض است. تعاملي که در موارد زير شاهد آن هستيم.
1-يگان هاي ائتلاف آمريکايي در جريان جنگ ضد داعش در عراق و سوريه به صورت کلي و به ويژه در منطقه شرق سوريه عادت به انجام عمليات ويژهاي داشتند که گروهها يا افراد مشخص وابسته به داعش را که نقشهاي مالي يا هماهنگي را برعهده داشتند ، هدف قرار ميدادند. اين عمليات بيشتر شبيه ترور ميداني يا عمليات ربايش بود و اين عناصر به مناطق خارج از منطقه عملياتي برده ميشدند. اين عمليات ويژه به صورت گسترده و تقريباً دائمي انجام مي شد، بر عکس عملياتهاي نظامي اندکي که اين ائتلاف با ماهيت ميداني ضد داعش انجام مي داد. اين در حالي بود که فرصتهاي زيادي براي عمليات گسترده ضد داعش وجود داشت و بمبافکنهاي ائتلاف مي توانستند نقلوانتقال و تحرکات عناصر داعش و خودروهاي اين گروه را در صحراي سوريه و مناطق مرزي سوريه و عراق به آساني موشک باران کنند.
2-ما شاهد وحشيگري هاي ائتلاف بينالمللي و به ويژه نيروي هوايي آمريکا در محاصره کامل شهر الرقه در جريان اين حمله بوديم. همچنين سختگيريهاي گستردهاي در زمينه خروج غيرنظاميان از اين شهر صورت مي گرفت و شهروندان در مظان اتهام وابستگي به داعش قرار مي گرفتند. اين روند بر خلاف عمليات نظامي در جبهههاي ديگر مبارزه با داعش در شهرهايي نظير جرابلس، منبج و الباب بود که در آنها بسياري از عناصر مسلح داعش به صورت آسان و بدون مشکل سخت ، قادر به خروج از اين شهرها مي شدند. علاوه بر اينها شهر الرقه به صورت تقريباً کامل تخريب شده و روند تخريب برنامهريزي شده در اين طرح کاملاً مشخص است. اين موضوع نشان ميدهد که ائتلاف آمريکايي اصرار داشت که عناصر داعش امکان خروج از شهر را نداشته باشند و يا حضور آنها در شهر کاملا کنترل شود يا اينکه همگي آنها کشته شوند.
3-شکي نيست که موضوع اساسي در تسهيل فعاليت يگانهاي ائتلاف در نحوه تعامل با عناصر خارجي داعش و اصرار به کنترل يا کشتن همگي آنها در رابطه با خصوصيات و موقعيت و نقش اين افراد در مانورهاي آمريکايي مرتبط با مديريت و جهت دهي به عملکرد اين گروه است. بويژه که همان طور که اشاره گرديد شهر الرقه از گذشته خاستگاه اساسي مديريت و برنامهريزي و اجراي عمليات تروريستي داعش در مناطق مختلف بوده است. عملياتي که نظير موارد صورت گرفته در پاريس و لندن و بروکسل و مسکو و مادريد و استانبول و ... پيام هاي استراتژيک، حساس و خونيني را منتقل کرده است.
با استناد به آنچه که درباره نياز ائتلاف آمريکايي براي تحت کنترل گرفتن عناصر خارجي داعش در الرقه و تضمين خروج و کنترل آنها گفته شد، مي توان اين ابهام مشکوک را در اظهارات مسئولان ائتلاف يا مسئولان نيروهاي دموکراتيک سوريه در رابطه با سرنوشت عناصر خارجي داعش مشاهده کرد. چرا که اين عناصر قدرت قابل توجهي در عرصههاي ميداني امنيتي و تروريستي دارند و طبعا گنج استراتژيک مهمي به شمار رفته و اعتبار بالايي در زمينه اقدام به عمليات مهم و حساس خواهند داشت.
آمريکا مي خواهد در چارچوب عمليات و مانور رذالت بار خود در جهان، اين عناصر را در هر جايي که نياز ميبيند، وارد عمل کند و و از آن به عنوان برگ برنده اي براي خود در روند انتقال درگيري هاي تروريستي به ميدان هاي مختلف در جهان بهره بگيرد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۳۵۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرتهایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمینهایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روزها نیز در حال تکرار شدن است.
فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟
پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرتها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.
نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی میرود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.
سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد: سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامدهای مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتابهای تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرتهای بزرگ رقیب متعدد شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدتها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از جهانی شدن که زمانی از آن حمایت میکرد، خوشش نمیآمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولتهای رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمیدهند (روسیه و چین) انجام شده است.
حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاهها و نهادهای بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهادهای بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ میدهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکاییها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان میدهد آمریکاییها هر چه به نفعشان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال میکنند.
صالحی خاطرنشان کرد: آمریکاییها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار، اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقهای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.
مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد
اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانهای اقدامی را در جهت بقای صهیونیستها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.
مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است
وی ادامه داد: باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشورها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیستها قطع کنند و در هیچ یک از حنههایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقهای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.
این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محورهای شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقهای در مناسبات قفقاز و سایر کشورها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی