فقدان نقد ما را عقب راند
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۶۶۵۹۸
خبرگزاری میزان- آیین رونمایی از فصلنامه فرم و نقد( نشریه تخصصی نقد سینما، ادبیات، هنرهای تجمسمی و تئاتر با حضور مسعو فراستی، سردبیر نشریه، بابک قهرمان، آیین فروتن، شروین طاهری، جواد حسن جانی، جواد یوسف بیک و حمید ابک، در سالن فروشگاه کتاب بزرگسال باغ کتاب برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی باغ کتاب؛ مسعود فراستی در آغاز در خصوص ویژگی های این نشریه، اظهار کرد: این مجله ساز خودش را می زند و ربطی به بازتاب اوضاع فرهنگی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه در این مجله در زمینه سینما و ادبیات کار کردیم، افزود: مترمان هم همانطور که در یادداشت ابتدایی مجله اشاره کردم، فرم است و به نظرمان محتوا از فرم برمیآید. قصد بیان و تفسیر اوضاع فرهنگی کشور را نداریم بلکه میخواهیم به صورت حرفهای برای تغییر وضع موجود تلاش کنیم. مانیفست اصلی ما هم این است.
فراستی در خصوص جایگاه نقد در جامعه ما، تصریح کرد: درجامعه ما همه عادت دارند از هم تعریف کنند. تا زمانی که از کسی تعریف کنیم خوب هستیم اما اگر کسی نقد کرد و عیبی را مطرح کرد آن وقت ناراحت می شوند و دلیل ضعف هنر و ادب ما در این است.
وی با اشاره به اینکه ادبیات کشور ما پس از انقلاب فاجعه است، عنوان کرد: در سینما نیز پس از انقلاب غیر از بحث های فنی در دیگر بخش ها عقب رفته ایم. این عقب گردهای دلیل دارد و آن هم فرهنگ دولتی و فقدان نقد است که البته فقدان نقد هم از فرهنگ دولتی بر می خیزد.
فراستی ادامه داد: خطر و اثر با هم هستند و اگر شما خطر نکنید چیزی دریافت نمی کنید. خطر کردن امکان نجات می دهد. خود اندیشه خطر کردن است. ما هنوز جرات اندیشیدن نداریم. ما باید اندیشیدن را با خودمان تمرین کنیم.
وی در خصوص تیراژ مجله فرم و نقد، اظهار کرد: مخاطبین نشریه ما محدود هستند وتصمیم نداریم تیراژ را افزایش دهیم. مخاطب این مجله بیشتر از چند هزار جلد نیست و اغلب آن ها هم از شهرستان ها هستند.
وی با اشاره به اینکه تمام عالم فرم است، تصریح کرد: هر چیزی از پس فرم در می آید. اگر بپذیریم که اثر یعنی فرم و فرم یعنی محتوا، می پذیریم که باید با فرم پیش برویم.
فراستی با اشاره به اینکه از تمام مطالب مجله دفاع می کنم، عنوان کرد: مطالب زیادی برای ما ارسال می شود ولی به این دلیل که فرم نداشتند آن ها را رد کردیم. تا وقتی مطلب قوی ای به دست ما نرسد آن را منتشر نمی کنیم.
مطالبی که استدلالی، تحلیلی و حتی مخالف نظر ما باشند چاپ می شوند. ما منتظر نقدهایی که به مجله می شود هستیم و هر کسی که نقدی به مجله داشته باشد به راحتی می تواند این مسائل را به ما در میان بگذارد.
آیین فروتن: برای تغییر آمده این نه تفسیر
در ادامه این برنامه آیین فروتن مترجم سینما و عضو تحریریه فرم و نقد در خصوص این مجله، اظهار کرد: نباید غافل باشیم وضعیت کنونی برای نشریات چاپی مشکل است، چرا که رسانه های کاغذی کمتر مخاطب دارند. آمدن این نشریه در این فضا و شرایط کنونی در واقع به این دلیل است که ما برای تغییر آمده ایم نه تفسیر.
وی عنوان کرد: طبق کنش مقاومت علاوه بر اینکه ما برای تغییر آمده ایم قائلیم این کنش در وضعیتی که ما آمده ایم از آن دفاع کنیم می خواهد یک سری اتفاقات را رقم بزند که مهمترین آن ها دیالوگ است. این دیالوگ می تواند دیالوگ فضای عمومی از جمله سینما، ادبیات و ... یا یکی از دیالوگ های درون ما باشد که یک نفر در این نشریه منتقل می کند.
فروتن با اشاره به برخی انتقادات مطرح شده نسبت به فصلنامه فرم و نقد، تاکید کرد: برخی میگویند نشریه کپی ست و نظرات آقای راستی در آن منعکس می شود که البته این نظر برای من پذیرفته نیست. رویکرد ما فرم و نقد است و بر اساس رویکردهای مختلف دور هم جمع شدایم. دوست داریم درون ما دیالوگ شکل بگیرد و از طرف مخاطب نقد شویم و همانطور که نقد می کنیم نقد پذیر هم هستیم.
نقد مظلوم است
شروین طاهری هم در ادامه با اشاره به مفهوم فرم و نقد، تصریح کرد: نقد آن چیزی است که در جامعه امروز ما بسیار مهم است و به صورت مدوام در تمامی محافل از آن به راحتی صحبت میشود، نقد امروز مظلوم واقع شده است و این مجله با ارائه واژه فرم سعی در برهم زدن این تفکر دارد. نقد در جامعه ما به نحوی شکل گرفته است که منتقد فردی بی طرف است و از دور به موضوع نگاه میکند و در نهایت هم آن را شرح می دهد. در حالیکه نقد وارد موضوع میشود، آن را شکل میدهد حتی دفورمه و به شکل یک موضوع تازه آن را بار دیگر عرضه میکند.
حسنجانی: نقد را از باراز نقدهای عامیانه متمایز کنید
جواد حسنجانی، دیگر عضو تحریریه، درباره مفهوم نقدِ نقد در مجله فرم و نقد، عنوان کرد: نقدِ نقد شکلی از نوشته در حوزه مطبوعات است که در واکنش به نقد دیگری نوشته میشود، این شیوه با تئوریهای ادبی و انتقادی همراه است و در سالهای اخیر از این جهت مهم میشود که روشنفکران ما دیگر از طریق نوشتن به دیالوگ با یکدیگر نمیپردازند و نسبت به نظرات هم واکنش نشان نمیدهند.
او ادامه داد: در جامعه امروز ما نوعی بازار عامیانه نقد ایجاد شده است که روشنفکران، مهمترین و ثقیلترین نقدهای خود را به جای عرضه در یک جمع آشنا با مفاهیم و موضوعات، به راحتی با مخاطب معمولی در میان میگذارند و در نهایت در ذیل اظهار نظر صاحب نظران، مردم بر اساس مسائلی از قبیل احساس، نظرات مخالف خود را با آن نظریهها به صورت غیر علمی و غیر اخلاقی بیان میکنند و به نحوی از منتقدان باج خواهی میکنند. نتیجه سخنان من این است که نقدِ نقد را از این دسته اظهارنظرها متمایز کنیم.
او در خصوص نقدهای قرن 19 و 20 تصریح کرد: نقد قطعا با خشونت و گاهی تمسخر همراه است و در طول تاریخ بارها شاهد این موارد از سوی بزرگان بودهایم. ما نقد اخلاقی میتوانیم داشته باشیم اما نمی توانیم بگوییم نقد حتمن باید اخلاقی باشد.
حمید ابک دیگر سخنران این برنامه در آغاز با بیان اینکه مجله را نباید نقد کرد چرا که پیشانقد است، اظهار کرد: از جلد که شروع کنیم من را یاد نشریات دهه 50 میاندازد که روی دکه به من میگوید من را نخرید یک نفر به فراستی پول داده و این را درآورده و رانتی است.
وی ادامه داد: من این مجله را جدای از ایرادهایی که به آن وارد میدانم، دوست دارم، ایرادهای من سلیقهای است و البته در خوانا نبودن آن کوتاه نمیآیم. طرح جلد باب میل من نیست اما این بیانگر بد بودن آن نیست، شاید نقدی به طرح جلد مجلاتی است که از عکس بازیگران پر شده است یا وسط مجله عکس تزیینی گذاشته می شود که این عمل توهین به مخاطب است. اما در فرم و نقد این چیزها وجود ندارد.
ابک با اشاره به اینکه به دو دلیل کلی این مجله را دوست دارم، گفت: اول اینکه مجله شکل یک کسب و کار خانوادگی را دارد و مسعود پای کار ایستاده و اجازه نداده که کسانی که همفکرش نیستند در این مجله کار کنند. دوم آنکه مسعود مانیفستی نوشته است که اگر باهوش بماند میتواند پای آن باشد و کاری ماندگار را آغاز کند.
وی ادامه داد: مسعود در فرم هم دو کار مهم کرده است؛ اول اینکه به عکس باج نداده و درست و صحیح از آن استفاده کرده است و دوم اینکه به مخاطب باج نداده و مطالب را به جای کوتاه و بلند، به خوب و بد تقسیم کرده است.
مسعود فراستی در پایان این برنامه، گفت: هرگز جلد مجله را نمی فروشم و مطالبی را که فرمیک و تحلیلی باشد در مجله چاپ می کنم. اگر مطالب فراستی هم این شرایط را نداشته باشد آن ها را چاپ نمی کنم. وای به حال دیگران.
مسعود فراستی: باغ کتاب متعجبم کرد
مسعود فراستی در حاشیه این برنامه در خصوص باغ کتاب، گفت: هیچ وقت در زندگی ام از چیزی متعجب نمی شوم. اما این بار با ورود به باغ کتاب و دیدن این همه عظمت و زیبایی متعجب شدم.
وی افزود: آرامش، زیبایی و پیکیج فرهنگی ای که در این مجموعه گرد هم آمده است به طور حتم مرا زیاد به اینجا می کشاند.
فراستی در خصوص سینماهای باغ کتاب تاکید کرد: نباید این سینماها مثل سینماهای دیگر شهر اداره شود و سینماهای این مجموعه هم باید مثل دیگر قسمت ها خاص و فرهنگی باشد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۶۶۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نامه سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی؛ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟
محمد قوچانیروزنامه نگار و سردبیر و صاحبامتیاز نشریات "آگاهی نو" و "کتاب نامه" طی نامهای سرگشاده به سازمان تامین اجتماعی، روش برخورد "مغازه"ای کارشناسان این سازمان را برای تایید لیست بیمه مطبوعات مورد نقد قرار داده است. متن این نامه که در صفحهی شخصی او در اینستاگرام منتشر شده به این شرح است: این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی دو مجله "آگاهی نو" و "کتاب نامه" با تولید محتوایی بیش از دو هزار صفحه در سال چهار نفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجهاش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بودهایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند.
سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامهنگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند. مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامهنگاران برخورد اداری کنم!
ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیردولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم . چرا در شبهای صفحهبندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسید ... رونوشت : ۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک ... کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نقطه جوش تلویزیون؛ از قوچانی تا آذریجهرمی/ وقتی «اوج» به داد «سیما» میرسد!