سه اختلال روانپزشکی شایع که جهان از آن رنج میبرد/ ضرورت سرمایهگذاری در حوزه علوم اعصاب
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۲۴۲۸
جمال شمس در آستانه برگزاری ششمین کنگره بین المللی علوم اعصاب پایه و بالینی اظهارداشت: این کنگره 29 آذر تا 1 دی ماه سالجاری در مرکز همایشهای رازی تهران با هدف ارتقاء جایگاه علوم اعصاب در بین دانشگاهیان و آشنایی بیشتر پژوهشگران و متخصصین فیلدهای مربوط به علوم اعصاب با زمینههای جدید پژوهشی برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: آشنایی دانشجویان با کاربردهای یافتهها در زندگی روزمره و آشنایی پژوهشگران با یکدیگر و ایجاد زمینه تعامل بین ایشان از دیگر اهداف برگزاری ششمین کنگره بین المللی علوم اعصاب پایه و بالینی است.
دبیرعلمی بخش بالینی ششمین کنگره بین المللی علوم اعصاب پایه و بالینی با بیان اینکه علوم اعصاب پاسخهایی به نیازهای گسترده بشر محسوب میشود، ادامه داد: بیماریهای روانپزشکی با توجه به تغییرات گسترده ای که در مغز رخ میدهند ایجاد میشوند.
دانشیار دانشگاه علوم پرشکی شهید بهشتی تاکید کرد: این تغییرات در برخی عملکردهای مغز مثل فعالیتهای شناختی cognition نقایصی ایجاد میکنند که این فعالیتها مثل توجه و تمرکز بر کارکردهای عالی مغز همچون تصمیم گیری، قضاوت و بینش تاثیرات منفی بسیار میگذارند.
شمس با اشاره به اینکه شایعترین اختلالات روانپزشکی در جهان افسردگی و اختلالات اضطرابی و اعتیاد است، که تاثیرات منفی زیادی بر کیفیت زندگی و عملکرد بشر دارد، بیان داشت: افسردگی از علل مهم مرگ و میر بشر بوده که تا چند سال آینده از این نظر نقش مهمتری نیز پیدا خواهد کرد.
این روانپزشک گفت: از نظر ریسک فاکتور در بروز این مشکلات مهمترین عامل در کنار عوامل بیولوژیک همچون ژن، استرس و تنش های روانی است.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی خاطرنشان کرد: علوم اعصاب با توجه شاخه و زمینه های مختلفی که دارد نقش مهمی در زندگی روزمره داشته به نحوی که قرن حاضر را قرن مغز مینامند. همچنین در جهان سرمایه گذاری زیادی در این زمینه انجام شده است.
وی افزود: حساسیت این موضوع به حدی بوده که بسیاری از کشورهای جهان مستقیماً گرانتهای سنگینی به پژوهشهای علوم اعصاب اختصاص داده و این موضوع نشان دهنده اهمیت و نفش یافتهها در زندگی بشر دارد؛ بنابراین جا دارد پژوهشگران و دانشگاهیان از قافله این علم جا نمانده و اهمیت خاصی برای علوم اعصاب قائل شوند.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۲۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام