Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-01@08:32:54 GMT

اصلاح‌طلبان به دنبال گفت‌وگو با منتقدان و مخالفان

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۸۰۹۰۱

«جریان اصلاحات با چه ادبیات و شیوه بیانی باید به گفت‌وگو با حاکمیت بپردازد؟ اساسا جریانی که هویت خود را در تغییر وضع موجود و اصلاح آن می‌داند، چه ادبیاتی با حاکمیت می‌تواند داشته باشد؟ آیا چنین دیالوگی قابل شکل‌گیری است؟ ترغیب طرف مقابل برای پذیرش این تعامل بر چه اساسی باید صورت بگیرد؟ اگر کسی کمترین آشنایی را با جغرافیای سیاست در دنیا داشته باشد می‌داند که گفت‌وگو نمی‌تواند به کلی به نفع یک طرف و به ضرر طرف مقابل پیش برود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مبنای گفت‌وگو تامین منافع طرفین است و بر این اساس اصلاح‌طلبان چطور می‌توانند بخش‌های مختلف حاکمیت را به این دیالوگ ترغیب کنند؟»

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «ائتلاف، گفت‌وگو و همکاری سیاسی با دیگر جریان‌های سیاسی ذیل هدف دستیابی به وحدت و انسجام ملی طرحی است که جریان اصلاحات بارها و بارها بر آن تاکید کرده است. از صدر تا ذیل فعالان سیاسی اصلاح‌طلب پس از مهجوریتی که از عرصه قدرت بعد از انتخابات ٨٨ گریبانگیرشان شده بود، به همین تاکتیک سیاسی روی آوردند و توانستند سد محکم محدودیت برای سیاست‌ورزی در عرصه انتخابات و حضور در قوای مقننه و مجریه را بشکنند. اغراق نیست اگر بگوییم که تاکنون شاهراه اثرگذاری اصلاح‌طلبان در سپهر سیاسی همین ائتلاف‌ها و گفت‌وگو‌ها بوده است. موفقیت این راهکار نیز سبب شد که نه تنها این ائتلاف و تعامل تا به امروز ادامه پیدا کند، بلکه تحلیلگران و کنشگران اصلاح‌طلب بر گسترش آن با گروه‌های سیاسی مختلف و حتی برخی ارکان حاکمیت در کشور تاکید کنند. با این حال این پرسش مطرح می‌شود که تعامل با گروه‌های سیاسی‌ای که امروز در مقابل اصلاح‌طلبان قرار گرفته‌اند و همچنین تعامل با بخش‌های مختلف حاکمیت چه ادبیاتی باید داشته باشد؟ بر چه محور مشترکی این دیالوگ‌ها امکان شکل‌گیری دارند و اصلاح‌طلبان به عنوان داعیان گفت‌وگو در دوره‌های مختلف به چه شیوه‌ای می‌توانند آنان را پای میز تعامل و گفت‌وگو بکشانند؟

تحولات پی‌درپی در آرایش سیاسی

اگر چه تاکید اصلاح‌طلبان بر شکل‌گیری گفت‌وگو بین طیف‌های مختلف سیاسی سابقه‌ای دیرینه دارد اما در انتخابات ٩٢ کنشگران سیاسی معتدل و به خصوص حزب اعتدال و توسعه نخستین مخاطبان این تعامل و گفت‌وگو بودند. رفته‌رفته همین تغییر محدود در آرایش سیاسی کشور به بخش‌های دیگر سپهر سیاسی کشور سرایت کرد و حالا کمتر فعال سیاسی‌ای است که به این نکته اذعان نکند که مرزهای اصولگرایی و اصلاح‌طلبی‌ای که از دهه ٧٠ و ٨٠ نمود و بروز داشت، در حال کمرنگ شدن است و این آرایش سیاسی در گرو تعاملی بود که در پس پرده انجام می‌شد. البته تقابل و روبه‌روی هم قرار گرفتن دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب نیز خود محصول تغییری در آرایش سیاسی کشور بود که در دهه ٦٠ بر کشور حاکم شد. جامعه روحانیت مبارز و سازمان مجاهدین پیش از انشعاب فعالان سیاسی‌ای را در کنار هم قرار داده بود که به لحاظ فکری و خط سیاسی در دهه ٧٠ و ٨٠ فاصله‌ای عمیق پیدا کردند.

نخستین شکاف شکل گرفته در آن زمان حول محور اختلافات اقتصادی رخ داد اما کم‌کم آن تفاوت فکری در شیوه اقتصادی اداره کشور رنگ باخت و حالا مدت‌هاست که نقاط افتراق بر مسائل دیگری استوار است. کم‌کم کلید واژه‌های متمایز‌کننده به دوگانه «تندروی-اعتدال» تبدیل شد. امروز بیش از عامل اقتصادی متمایز‌کننده جریان‌ها دو عامل مشخص دیگر در حال شکل دادن به آرایش سیاسی جدید در کشور است و البته این عوامل می‌توانند به درستی مبنای گفت‌وگوهای جریانی و طیفی در آینده قرار بگیرند. عامل اول محدودیت‌های سیاسی جریان‌ها بوده است. شکست‌های اصولگرایان در انتخابات و محدودیت‌هایی که جریان اصلاحات را در دوره‌ای کمتر از چهار سال از حضور در کانون‌های قدرت حتی در نهادهای انتخابی محروم کرده بود، سبب شد تا این تعامل شکل بگیرد. رفته‌رفته اصلاح‌طلبان به عنوان گروهی که به حاشیه رانده شده بود، در پی چاره‌اندیشی برآمدند و در کنار جریان‌های سیاسی مقبول‌تر قرار گرفتند. این جمله سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح‌طلب در مورد دولت روحانی که با حمایت اصلاح‌طلبان روی کار آمد که «همین که دولت فعلی بتواند شرایط سختی را که برای اصلاحات ایجاد شد به روال عادی برگرداند، ما کلاهمان را بالا می‌اندازیم»، گویای این است که اصلاح‌طلبان از کجا به کجا رسیده‌اند. به هر حال اصلاح‌طلبان برای بازگشت به عرصه سیاست کشور و ایجاد روند اصلاحی که در نظر دارند، همیشه بر تعامل تاکید کرده‌اند. البته آنها همچنان این تعهد را به پایگاه اجتماعی خود گوشزد می‌کردند که از هویت اصلاح‌طلبانه خود کوتاه نخواهند آمد و پروژه اصلاحات در کشور را با جدیت پیگیری می‌کنند. نباید فراموش کرد که به کار‌ گیری تاکتیکی به نام «گفت‌وگو» حتی در دوران زمامداری اصلاح‌طلبان در قوه مجریه نیز مورد توجه قرار داشت. همان زمان نیزمحمدرضا خاتمی، نماینده مجلس ششم ابتکار تعامل با اصولگرایان را به عهده گرفته بود و نامه‌نگاری‌های مشهور او با مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی نشانه‌ای از این مساله بود؛ با این حال به دلایلی نتیجه لازم حاصل نشد.

گسترش مرزهای گفت‌وگو برای اصلاح‌طلبان

عامل دومی که هم می‌تواند در تغییر آرایش سیاسی کشور اثرگذار باشد و هم می‌تواند محوری برای گفت‌وگو میان ساکنان عرصه قدرت باشد، عامل تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی است. بی‌شک یکی از مهم‌ترین عوامل گفت‌وگوهای شکل گرفته بین اقطاب مختلف در کشور تا به حال ذیل منافع مشترک جریان‌های سیاسی در حوزه سیاست خارجی بوده است. مساله‌ای که با کلید واژه «منافع ملی» در کشور بیان می‌شود. اگر قرار باشد که اصلاح‌طلبان وارد گفت‌وگو با حاکمیت شوند و ابعاد این راهکار را تا نهادهای انتصابی و کانون‌های قدرت گسترش دهند، بی‌شک باید بر اساس نقاط مشترک آن را شکل دهند. با این حال جریان اصلاحات با چه ادبیات و شیوه بیانی باید به گفت‌وگو با حاکمیت بپردازد؟ اساسا جریانی که هویت خود را در تغییر وضع موجود و اصلاح آن می‌داند، چه ادبیاتی با حاکمیت می‌تواند داشته باشد؟ آیا چنین دیالوگی قابل شکل‌گیری است؟ ترغیب طرف مقابل برای پذیرش این تعامل بر چه اساسی باید صورت بگیرد؟ اگر کسی کمترین آشنایی را با جغرافیای سیاست در دنیا داشته باشد می‌داند که گفت‌وگو نمی‌تواند به کلی به نفع یک طرف و به ضرر طرف مقابل پیش برود. مبنای گفت‌وگو تامین منافع طرفین است و بر این اساس اصلاح‌طلبان چطور می‌توانند بخش‌های مختلف حاکمیت را به این دیالوگ ترغیب کنند؟

بهره‌گیری از پالس‌های مثبت برای گفت‌وگو

دریافت پالس‌های مثبت از سوی اصولگرایان معتدل و گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌های مختلف، آنها را راغب کرده تا به فکر تعامل با گروه‌های تندرو که مرز مشخصی با آنها دارند نیز بیفتند. نخستین گام گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌های سیاسی مختلف در کشور چندی پیش از سوی بهزاد نبوی، عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اعلام شد که به تعامل با تندرو‌ها اشاره کرده بود. او استدلال کرده بود که «تعامل با تندروها اقدامی است که امروز باید انجام شود. نباید با تندروها نیز وارد جنگ شد. جامعه امروز طاقت آن جنگ و جدل‌ها را ندارد. باید بدون این که از حرف خود بگذریم با یکدیگر تعامل کنیم. ما باید سعی کنیم که همدیگر را به رسمیت بشناسیم. قبول کنیم که آنها یک طیف هستند و آنها نیز ما را به عنوان یک طیف سیاسی بپذیرند. هیچ کدام طرف مقابل را جاسوس و نوکر اجنبی نخوانیم.»

بهزاد نبوی معتقد است که در شرایط امروز مشکلات و بحران‌های منطقه‌ای لزوم این تعامل را اثبات می‌کند. به گفته او «در شرایط موجود که کشور گرفتاری‌های خارجی بسیاری دارد، درگیری و تنش داخلی به مردم و کشور لطمه می‌زند. »او همچنین اشاره می‌کند: «روحانی اگر مشکل تنش‌های داخلی را نداشت شاید استفاده بهتری از نتایج برجام می‌کرد. نتیجه برجام جذب سرمایه خارجی است. اکنون باید سیل سرمایه به کشور می‌آمد اما به خاطر همین درگیری و تنش‌های داخلی نیامده است. متاسفانه برخی حاضر هستند که شرایط کشور بحرانی باشد اما طرف مقابل قادر به پیاده کردن سیاست‌هایش نباشد.»

مرتضی حاجی نیز در این رابطه در گفت‌وگو با خبرآنلاین تاکید کرده است که «اصلاح‌طلبان با احزاب رقیب، با اصلاح‌طلبانی که می‌گویند ما بیرون ماندیم، با اصولگراهای خیلی تند... گفت‌وگو کنند. بالاخره ما منادی گفت‌وگو هستیم. وقتی می‌توان با یک دولت خارجی نشست، گفت‌وگو کرد و به نتیجه رسید، پس در درون کشور هم باید این هنر را داشته باشیم که با گفت‌وگو به نتیجه برسیم.»

او در پاسخ به این سوال که آیا رایزنی با شورای نگهبان می‌تواند موثر باشد، گفت: «دیدارها و رایزنی‌ها موثر و مفید است. ارکانی در کشور مبتنی بر قوانین جاری کشور وجود دارند. از این که رایزنی‌ها نتیجه متفاوتی را در تایید صلاحیت نامزدها نسبت به انتخابات مجلس دهم رقم بزند، مطلع نیستم چون رایزنی دو طرف دارد ولی اینکه ارکان موجود کشور همدیگر را قبول داشته باشند، به هم اعتماد کنند و موضع‌شان نسبت به هم صفر و صدی نشود، اهمیت دارد.»

او ادامه داد: «رایزنی با شورای نگهبان، مجلس، عناصر اثرگذار، قوه قضاییه، حتی تشکل‌های دیگر اثرگذار بد نیست. سپاه یک مجموعه‌ای از درون ملت است. هیچ مجموعه‌ای نیست که نقصی در کارش نباشد و ایرادی به کارش نباشد اما با وجود آن ایرادها باید ارتباطات حفظ شود و تا جایی که امکانش هست برای رفع آن ایرادها به هم کمک کنیم.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۸۰۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • حمله شدید کرباسچی به نصیری: تعادل نداری و به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خوری | دنبال جذب جایگاه هست
  • مخالفان سوریه: موضع ترکیه در قبال ما ثابت است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!