تصاویر/ گردان زنان داعش
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۹۲۶۳۶
گردان الخنساء متشکل از زنان عضو داعش در فوریه سال ۲۰۱۴ در شهر الرقه ایجاد شد. این گردان یکی از مهم ترین گردان های فعال در حوزه مسایل اجتماعی در داعش است که مدتها است در مناطق تحت سلطه داعش فعالیت میکند.
این گردان بعد از آن تشکیل شد که ارتش آزاد سوریه عملیاتی تروریستی را با پوشش زنان در مناطق تحت سلطه داعش انجام داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ژانویه ۲۰۱۵ اولین بیانیه این گردان تحت عنوان «زنان دولت اسلامی» منتشر شد که در آن از نقش زنان در سازماندهی جدید داعش خبر میداد. در همان سال سندی با عنوان « زنان در دولت اسلامی، توضیح و بررسی شرایط» منتشر شد. در این بیانیه آمده است که سن شرعی ازدواج دختران جوان با عناصر تروریستی داعش ۹ سال است!
ندی القحطانی زن سعودی ملقب به «اخت جلیبیب» مورد اعتمادترین زن در نزد ابوبکر البغدادی سرکرده داعش مسئولیت تأسیس گردان الخنساء را در شهر الحسکه بر عهده گرفته بود. او در کنار «ریما الجریش» ملقب به «ام معاذ» این مسئولیت را دنبال می کرد. ریما مسئول جذب زنان و دختران از طریق فضای اینترنت بود.
یکی از قویترین زنان حاضر در گروه تروریستی داعش «ام سلیمان» است. او زنی عراقی است که مسئولیت فرماندهی «الحسبة النسائیة» در استان دیرالزور سوریه را بر عهده داشت. در موصل این مأموریت بر عهده «ام الولید» بود که اصالتی ازبک داشت و بیمارستان ابن سینا را به عنوان مقر فعالیت خود انتخاب کرده بود.
از مهمترین زنانی که برای تروریستهای زن داعش فتوا صادر میکنند، ایمان البغا است. ایمان در سال ۲۰۱۴ بعد از کنار گذاشتن تدریس در دانشگاه الدمام عربستان سعودی به گردان الخنساء پیوست تا یکی دیگر از کسانی باشد که از زیر پرچم وهابیت سعودی به داعش پیوسته و به یکی از عناصر تأثیرگذار آن تبدیل شده است. او نیز مسئولیت جذب نیروهای جدید از طریق فضاهای مجازی و سایتهای اجتماعی را بر عهده داشت. دختر او به نام احلام الزعیم نیز به عنوان شاعر داعش فعالیت می کرد. یکی دیگر از زنان خارجی که در این گردان مشهور شد، «تالی جونز» خواننده رپ انگلیسی بود که نام خود را «مام حسین» گذاشته بود.
پیوستن به این گروه تروریستی نیازمند داوطلب شدن در اردوهای آموزشی شامل دروس دینی، آمادگی جسمانی و استفاده از سلاح است. هر فردی که در گردانهای الخنساء عضویت داشته باشد حقوق ماهانه دریافت میکنند و تابعیت خارجی یکی از مهمترین ویژگیهای افزایش حقوق است.
زنان تروریست همواره با خود سلاح و دستبند و بیسیم حمل میکنند. از مأموریتهایی که بر عهده این زنان گذاشته میشود، نظارت و بازداشت و مجازات زنانی است که مخالف دستورات داعش عمل می کنند. آنها همچنین زنان شهروند مناطق مختلف را برای بهره کشیهای جنسی سرکردگان و تروریست های داعش می ربایند.
زن در ادبیات مبارزاتی داعش تنها یک مبارز نیست، بلکه یک همسر و خدمتکار و نامه رسان و صادر کننده احکام ضد زنان و اجرا کننده این حکم ها است.
در سال ۲۰۱۵ آکادمی انگلیسی گفتوگوی استراتژیک پژوهشی را انجام داده و در آن تعداد مبارزان زن فعال در گروه تروریستی داعش را ۵۵۰ نفر دانست که بیشتر آنها تابعیتهای اروپایی و غربی داشتند. در سال ۲۰۱۶ تعداد عناصر وابسته به گردان الخنساء تنها در شهر الرقه بالغ بر ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر بود که نیمی از آنها خارجی بودند.
گزارشهای بینالمللی و منطقهای نشان میدهد که داعش حتی برای جبران کمبود نیروهای خود از زنان استفاده میکند. در حال حاضر حدود یک سوم از نیروهای داعش را زنان تشکیل میدهند. آنها آموزشهای نظامی را برای شرکت در مبارزات دریافت میکنند. روزنامه الشرقالاوسط در شماره ۲۴ آوریل سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که میزان مشارکت زنان و دختران نوجوان در این گروه بالغ بر ۵۵ درصد از مجموع مبارزان آنها شده است.
انگیزههای پیوستن زنان به داعش متعدد است. «سوزان شروتر» کارشناسان آلمانی در این رابطه مینویسد که جذب زنان در داعش در نتیجه تصورات رمانتیک آنها و با هدف جستجوی یک زندگی عاشقانه و بیسابقه صورت میگیرد. برخی از این افراد خود را بخشی از روند گسترده جهانی میدانند و معتقدند که جهان را به صورت کامل تغییر خواهند داد!
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۵ در بررسی این انگیزهها به استدلال های سه تن از زنان منتسب به گردان های الخنساء پرداخته و به نقل از یکی از آنها مینویسد: انگیزه من از این کار قدرت و پول و بویژه قدرت بود. برخی متخصصان و روانشناسی معتقدند که تشکیل گردان الخنساء به عنوان روزنه ای برای برخی زنان محسوب می شود که به دنبال تسلط بر زنان دیگر هستند.
پروژه «صوت و تصویر » ۲۷۸ مورد ازدواج اجباری مبارزان خارجی با زنانی که بیشتر آنها کمتر از ۱۸ سال سن داشتند را مستند کرده است. در برخی موارد دختران که مظنون به ارتباط با عناصر داعش شده اند، همان شب ازدواج فرار کرده یا خودکشی کرده اند. *العالم
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۹۲۶۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه جمهوری اسلامی: طالبان مشغول پاکسازی قومی و شیعهکشی است؛ ایران هم سکوت میکند
به گزارش خبرآنلاین، خبر این جنایت توسط رسانههای دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روش متأسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بیگناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر میرسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمانکشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمعهائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکلهای مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست میدهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حسابشده به فراموشی سپرده میشوند.
درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تأملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تأمل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات میتواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید میکنند. یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ میدهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست میدهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزارهجات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشهکن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا میکند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بینالمللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند. نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کردهاند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بینالمللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش میاندازند و داعش نیز آنها را به گردن میگیرد. این واقعیت را تمام گروههای جهادی افغانستان بارها اعلام کردهاند و روشنترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمیکنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایتهای داخل افغانستان را به گردن داعش میاندازد! نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا میکند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا میکند و از امتیازات خود میداند ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش میرسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد 20 گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کردهاند. تأملبرانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروههای تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامههای آینده خود در منطقه آماده میکند. چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سؤال مهم را در خود دارد. یک سؤال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیستها عمل میکند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سؤال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه میداند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سؤال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروههای تروریستی تکفیری از ابتدای تأسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بینالملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق میبازد؟ و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس میکنند. این احساس خطر تاکنون به شکلهای مختلف از طریق رسانهها و افراد صاحبنظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذیهای طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازکتر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سؤال مهم اینست که بالأخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903242