Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-02@22:02:14 GMT

زندگی در فضا عوارض شدید مغزی دارد

تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۰۸۰۶۷

محققان کشف کردند زندگی در فضا عوارض زیادی برای مغز ایجاد می‌کند.

از آنجایی که ما شروع به تفکر جدی درباره فرستادن انسان‌ها به فضا کردیم، سوالی که بلافاصله ذهن را درگیر می‌کند، این است که گرانش صفر با بدن ما چه خواهد کرد؟

ساختمان و عملکرد بدن ما با گرانش زمین تطبیق پیدا کرده است، نه در بی‌وزنی فضا.

اکنون، به لطف فضانوردانی چون "اسکات کلی" و "پگی ویتسون"، ما می‌دانیم که پرواز فضایی طولانی مدت عوارض باورنکردنی در بدن به جای می‌گذارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما چه چیزی باعث این مسائل و تغییرات می‌شود؟

این همان چیزی است که پژوهش انجام شده توسط "دانا رابرتز"، نورورادیولوژیست نشان داد.

یک عارضه جانبی معمول در رفتن به فضا، تخریب بینایی است. حتی در پروازهای شاتل کوتاه مدت دو هفته‌ای، برخی از فضانوردان تحلیل بینایی را تجربه کردند که بعد از اتمام سفر فضایی نیز ادامه داشت.

ناسا این وضعیت را آسیب دید و فشار داخل جمجمه (VIIP) نامیده است، زیرا بر این باور است که این امر در نتیجه تغییرات فشار در مغز و مایع نخاعی ناشی از نبودن جاذبه به وجود می‌آید.

با این حال، همه فضانوردان این شرایط را تجربه نمی‌کنند. هدف اصلی تحقیق "رابرتز" یافتن علت اصلی "VIIP" است.

"رابرتز" یک آزمایش انجام داد که در آن شرکت‌کنندگان ۹۰ روز در رختخواب ماندند. برای شبیه‌سازی اثرات عدم گرانش بر مغز انسان، سرهای شرکت‌کنندگان به سمت پایین قرار داده شده بود و جاذبه محیط نیز تا حد امکان پایین آورده شده بود (تقریبا نزدیک به صفر).

سپس "رابرتز" از fMRI برای تعیین آنچه دقیقا در مغز آنها اتفاق می‌افتد، استفاده کرد که نتایج جالبی را در پی داشت.

اف‌.ام‌.آر.آی یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (Functional Magnetic Resonance Imaging) مشهور بهfMRI نام نوعی روش تصویربرداری در ام‌.آر.آی است.

در این روش تصاویری متناوب از مغز در حال فعالیت و سپس در حال استراحت گرفته می‌شود و از یکدیگر بطور دیجیتالی تفریق می‌شوند؛ حاصل این پردازش عملکرد مغزی در اثر تغییرات جریان خونی در مغز را از لحاظ فیزیولوژیکی نشان می‌دهد.

سه روش تصویربرداری در fMRI غالبا DWI، BOLD و Perfusion هستند. در تمام این روش‌ها عموما از دنباله پالسی از نوع EPI استفاده می‌شود.

در ابتدا "انباشت " در بالای مغز وجود داشت و شرکت‌کنندگان هر چه بیشتر در این موقعیت قرار داشتند، شرایطشان بدتر می‌شد.

در مرحله دوم، مغز شرکت‌کنندگان تغییر وضعیت می‌داد و فضای بین بالای مغز و جمجمه کاهش می‌یافت.

"رابرتز" به منظور تعیین این‌که آیا این اثرات در فضانوردان رخ داده است یا خیر، تصاویر مغز شرکت‌کنندگان را با اسکن‌های مغزی فضانوردان که در مواقع متفاوت گرفته شده بود، مقایسه کرد.

نتایج مطالعه که امروز، دوم نوامبر در مجله پزشکی نیوانگلند منتشر می‌شود، همان محدود شدن قشر مرکزی مغز که در ناحیه بالای مغز است و لوب‌های پیشانی و آهیانه‌ای را جدا می‌کند، نشان داد.

قشر مغز لایه نازک خاکستری پوشاننده سطح مغز است. این لایه از سلول‌های عصبی مغز تشکیل شده است و ضخامت آن در نواحی مختلف مغز متفاوت است، اما تقریبا در همه جا ضخامتی بین ۲ تا ۴ میلی‌متر دارد.

از نظر سلولی قشر مغز از ۶ لایه روی هم تشکیل شده است. البته ضخامت هر لایه در نواحی مختلف قشر متفاوت است و در برخی نواحی مغز برخی از این لایه‌ها ممکن است وجود نداشته باشند.

لوب پیشانی یا لوب قدامی بخشی از مغز پستانداران است. محتوای شخصیتی، چاره‌یابی، هیجانات، تمرکز، داوری، سخن گفتن و حرکات ارادی از کارکردهای این لخته از مغز هستند. لوب پیشانی بیشترین تعداد نورون‌های حساس به دوپامین را داراست .

لوب آهیانه‌ای یا لخته آهیانه‌ای بخشی از مغز جانوران است. لوب آهیانه‌ای بخش بالایی وسط نیم‌کره مغز است که بین لوب پیشانی و لوب پس‌سری و بالای لوب گیجگاهی قرار دارد.

حس بساوایی، ادراک فضایی، ادراک دیداری، بازشناسی اندازه‌ها، رنگ و اشکال از یکدیگر و احساس درد از کارکردهای این لوب است.

۹۴ درصد فضانوردانی که در پرواز فضایی طولانی مدت شرکت کردند، این شرایط را داشتند. کمتر از ۲۰ درصد از فضانوردانی که از پرواز فضایی کوتاه مدت بازگشته بودند نیز همین علائم را نشان دادند.

لوب‌های پیشانی و آهیانه‌ای، عملکرد اجرایی بدن را کنترل می‌کنند، بنابراین هر گونه تاثیری در این نواحی مغز نگران‌کننده است و روشن است که هر چه مدت سفر فضایی بیشتر شود، اثرات VIIP نیز بدتر می‌شوند.

یک راه حل برای از بین بردن علائم VIIP این است که یک سوراخ در کمر ایجاد کنیم و مایع نخاعی که از فشار موجود تولید شده را خارج کنیم.

در حالی که انجام این کار یک روش احتمالی برای مجموعه کوچکی از زنان در زمین است، اما در حال حاضر هیچ روشی برای انجام چنین کار پیچیده‌ای در فضا وجود ندارد.

هدف بعدی "رابرتز" این است که اثرات افزایش استنشاق دی‌اکسید کربن در فضانوردان را بررسی کند.

درک این که چرا این تحقیق خیلی مهم است، سخت نیست. همانطور که ما هر روز بیشتر و بیشتر از زمین فاصله می‌گیریم و شروع به کاوش در فضا می‌کنیم، باید بدانیم که می‌توانیم در سفرهای طولانی مدت در گرانش صفر زندگی کنیم.

فضانوردان باید برای یک سفر به مریخ، سه سال خارج از جاذبه زمین زندگی کنند. مریخ کمی جاذبه دارد، اما حدود یک سوم زمین است. ما باید بفهمیم که زندگی در این محیط برای مدت زمان طولانی، چگونه فضانوردان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و چگونه می‌توانند این تاثیرات بر بدن و عملکرد عصبی خود را تسکین دهند.

منبع: پارسینه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۰۸۰۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر!

 عصر ایران / مدسه کار و کسب ؛ سیدمحمد حسینی* - زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر است ، چون تصمیمات شما بر زندگی دیگران نیز تأثیر می‌گذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشته‌ها امکان‌پذیر نیست. بیشتر مدیرعامل‌ها با مبارزه‌ای سخت مواجه‌اند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربه‌فرد دارند. آن‌ها هر روز در معرض تصمیم‌گیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.

کتاب‌های بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آن‌ها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان می‌دهند. اما آقای بن هاروویتز، نویسنده‌ی این کتاب واقعیت را هم در نظر می‌گیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف می‌کند و توصیفات فوق‌العاده ای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.

مدیریت بحران

همه‌ی مدیرعامل‌ها خواسته یا ناخواسته شرکتشان را در مواجهه با بحران خواهند دید و باید برای مقابله با آن‌ها مهارت داشته باشند.
اگر مدیرعامل هستید، بار بیشتر مسئولیت تصمیم‌گیری و عواقب آن بر روی دوش شماست اما این که بخواهید تنها با اتکا به دانش مدیریتی خودتان با مشکلات مواجه شوید، اشتباه است.
کارمندان شرکت هم جزئی از سرمایه‌های شرکت هستند و منافع شرکت با منافع آن‌ها گره خورده‌است. پس لازم است آن‌ها را تا حد امکان درگیر فرآیند تصمیم‌گیری و حل بحران کنید.

همانطور که می‌دانیم، مسئولیت، بدون اختیار و آزادی عمل ارزشی ندارد. کارمندی که مسئولیت دارد ولی اختیار تصمیم‌گیری ندارد، حس وفاداری به شرکت و شغلش نخواهد داشت.

اکثر مدیران این ذهنیت را دارند که خلاقیت در زمان آرامش خاطر و رشد شرکت باید صورت بگیرد. در حالی که زمانی که شرکت از هر لحاظی دچار تهدید است و احساس می‌شود وارد سراشیبی سقوط است، باید خلاقیت صورت گیرد. این یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت در شرایط بحران است.

حواستان به روح و روان خودتان باشد، این سخت‌ترین مبارزه‌ای است که مدیران با آن مواجه‌اند. دقت داشته باشید که علی‌رغم کمک گرفتن از کارمندان و مشاوران در نهایت شما به تنهایی باید با مشکلات شرکت مقابله کنید.

اخراج کردن کارکنان

یکی از حساسا‌ترین کارهایی که هر مدیرعاملی از انجام آن می‌ترسد، اخراج کردن افراد است. شیوه‌ی برخوردتان با این جریانِ اجتناپ‌ناپذیر می‌تواند تأثیری بزرگ بر شرکت تان بگذارد.
زمانی که به این نتیجه رسیدید کارمندی منافع شرکت را به خطر می‌اندازد، بهترین کار اخراج سریع اوست. تأخیر در اخراج کردنِ فردی که می‌داند قرار است اخراج شود، تعارض بین او و شرکت را شدیدتر می‌کند.
هیچ‌کس از رساندن خبر بد، لذت نمی‌برد اما نویسنده این کتاب اعتقاد دارد در جریان گذاشتن کارکنان به طور مستقیم امری حیاتی برای کسب موفقیت مدیرعامل است. چرا که مخفی‌کاری مشکلات ساده اولیه را تبدیل به امری غافل‌گیرکننده و حل‌نشدنی می‌کند. این غافلگیری، اعتماد کارکنان را خدشه‌دار می‌کند.

مدیرعامل باید پاسخگوی هر مشکلی در شرکت باشد و از همین رو تحت فشار ذهنی و روانی قرار می‌گیرد. اگر مدیرعامل هستید با عیان کردن مشکلات شرکت، در واقع آن را به افرادی می‌سپارید که می‌توانند در سریع‌ترین زمان ممکن آن را حل کنند.

اخراج کردن مدیران

برای نحوه ‌ی بیان اخراج مدیران از قبل آمادگی داشته باشید. مدیری که اخراج می‌کنید قرار نیست برای همیشه هیچ همکاری‌ای نداشته باشد. ممکن است در آینده به نحوی مجبور به همکاری با او باشید. پس شیوه صحبت با او باید معطوف به آینده هم باشد.

عزت نفس انسان‌ها به راحتی خدشه‌دار می شود و از طرفی به سختی بازسازی می‌شود. هرگز کسی را که اخراج می‌کنید، سرزنش نکنید. برخورد منصفانه با مدیر اجراییِ اخراج شده، روی اخلاق و عملکرد تیم اجرایی تأثیر می‌گذارد و سبب می‌شود تیم اجرایی بعد از رفتن این عضو هم عملکرد درستی داشته باشند. 

بخش منابع انسانی نقش مهمی در این مقوله دارد؛ چراکه کیفیت تعاملات و رفتار کارکنان را رصد می‌کند. قبل از این که رفتار نادرست یکی از کارمندان، شرکت را با بحران بزرگی مواجه کند، بخش منابع انسانی آن را برطرف می‌کند.

تصمیم گیرندگان و اجراکنندگان

مدیران شرکت‌ها را بر اساس مدل‌ذهنی و عملکرد می‌توان به دو دسته‌ی تصمیم‌گیرندگان و اجراکنندگان تقسیم کرد. 

تصمیم‌گیرندگان: مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت می‌خواهد طی کند، تمرکز دارند. به عبارتی جزء مدیران تصمیم‌گیرنده محسوب می شوند. در واقع آن‌ها چندان در بخش اجرایی دخیل نیستند. اغلب مؤسسین شرکت‌های نوپا در این دسته قرار می‌گیرند، مانند بیل گیتس که از جستجو و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و چندساله لذت می‌برند. آن‌ها چندان درگیر جزئیات پیاده‌سازی چشم انداز و برنامه استراتژی نیستند. اغلب اوقات سازمان هایی که توسط این افراد اداره می‌شوند، عملکردی بی‌نظم و فضایی پر هرج‌ومرج دارند.

اجراکنندگان: مدیریت جزئیات برنامه‌ها، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامه‌ریزی را بیشتر دوست دارند. آن‌ها از تصمیم‌گیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمی‌برند، مثلاً دوست ندارند تصمیماتی در زمینه‌ی تغییرات استراتژیک مهم بگیرند. گاهی این مسئله باعث می‌شود در زمان تصمیم‌گیری‌های مهم کُند عمل کنند.
برای آن‌ها بیش از آن که پاگذاشتن به دنیاهای جدید مهم باشد، حکمرانی هرچه پرقدرت‌ در دنیایی که در حال حاضر در آن قرار دارند مهم است.

بهترین حالت چیست؟

داشتن روحیه ای ترکیبی از هر دوی این ویژگی‌ها (تصمیم‌گیرنده و اجراکننده) است. مثلا رییس فروش یک شرکت ممکن است جزو دسته‌ی اول بوده و از تصمیم‌گیری‌های بزرگ لذت ببرد اما وقتی طرحی کلی در تمام قسمت‌های شرکت مطرح می شود و به تأیید همگان می‌رسد، بعد از آن مدیرفروش باید تمام انرژی خود را بر روی امور اجرایی طرح متمرکز کرده و تصمیم‌گیری‌های بزرگ را به دیگران واگذار کند.

تکنیک‌های آرامش اعصاب

بن هاروویتز می‌نویسد: در طول این سال‌ها به چند تکنیک برای سر و کله زدن با خودم رسیده‌ام:

چند نفر دوست پیدا کنید 
با این‌که تقریباً غیرممکن است که در تصمیمات دشوار، توصیه‌ فوق‌العاده‌ای از آن‌ها دریافت کنید، اما از منظر روانشناسی، صحبت کردن با کسانی که تصمیمات چالش‌برانگیز مشابهی را از سر گذرانده‌اند بسیار مفید است.

افکارتان را روی کاغذ بیاورید
وقتی قرار بود برای هیئت مدیره توضیح دهم که چون شرکت‌مان سهامی عام است به نظرم بهترین کار این است که تمام مشتریان و تمام درآمدمان را بفروشیم و کسب و کارمان را عوض کنیم، ذهنم واقعاً در هم پیچیده بود. برای نهایی کردن آن تصمیم، شرح مفصلی از استدلالم را یادداشت کردم. فرایند نوشتن این سند باعث شد از روان‌شناسی خودم فاصله بگیرم و بتوانم به سرعت تصمیم بگیرم.

تمرکزتان روی جاده باشد، نه دیوار
یکی از اولین درس‌هایی که در مسابقات اتومبیل‌رانی تعلیم داده می‌شود این است که وقتی دارید با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیچی را دور می‌زنید، روی دیوار تمرکز نکنید؛ تمرکزتان روی جاده باشد. اگر روی دیوار تمرکز کنید، با مغز توی دیوار خواهید رفت. اگر روی جاده تمرکز کنید، طبق جاده به مسیرتان ادامه خواهید داد.

اداره کردن شرکت هم شبیه همین است. همیشه هزاران چیز وجود دارند که ممکن است درست پیش نروند و کشتی‌تان را غرق کنند. اگر بیش از حد روی آن‌ها تمرکز کنید، بسیار محتمل است که هم خودتان را دیوانه کنید و هم شرکت را به گِل بنشانید.
به جای فکر کردن به چیزهایی که باید از آن‌ها بر حذر باشید، تمرکزتان را روی جایی که دارید می‌روید معطوف کنید.

نکته‌ای جالب درمورد «عظمت عنوان شغلی»

اندریسن معتقد است که کارکنان مطالبات متعددی از شرکت دارند: حقوق، پاداش، اختیار سهام، حوزه‌ی کنترل، عنوان شغلی.
از میان این‌ها، عناوین شغلی از همه بسیار ارزان‌تر است، بنابراین منطقی است که بالاترین عناوین شغلی ممکن را به کارکنان بدهیم. اگر با این عناوین حس بهتری پیدا می‌کنند، بگذارید خوشحال باشند. عناوین شغلی هیچ هزینه‌ای ندارند.

علاوه بر این، با استفاده از روش اندریسن همیشه می‌توانید برای رقابت با سایر شرکت‌ها بر سر کارکنان جدید، حداقل در یک جنبه پیشنهاد بهتری ارائه کنید.
در مقابل، در فیس‌بوک مارک زاکربرگ عناوین را عامدانه بسیار پایین‌تر از استاندارد می‌چیند.
قائم‌مقام‌های ارشد در شرکت‌های دیگر در فیس‌بوک باید پر و بال عنوان شغلی‌شان را تا حد مدیر یا سرپرست قیچی کنند.

______________________________
* سیدمحمد حسینی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
تسهیلگر کتابخوانی 
مدرس رشد و تعالی
نویسنده کتاب‌های «قدرت مطالعه» و «صفرتاصد تندخوانی»
عضو شورای کتابخوانی شهرداری تهران و همراهی با بیش از ۲۶سازمان و ۱۲دانشگاه برای آموزش و تسهیل کتابخوانی
آموزش آنلاین به بیش از ۲۰هزار نفر فراگیر 
بنیانگذار سایت مرتا

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: "کار عمیق" چیست و 4 سبک اجرای آن کدامند؟ (+6 درس برای سال) ذهنیت غالب شما چیست: واعظ، دادستان یا سیاستمدار؟ ما پیشنهاد بهتری داریم! چرا خارپشت ها پیروز می شوند و چرا برخی شرکت‌ها شکست می خورند؟

دیگر خبرها

  • ناسا برای طوفان‌های شدید خورشیدی در مریخ آماده می‌شود
  • زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر!
  • فضانوردان چینی پس از ۶ ماه به زمین بازگشتند
  • وزیر بهداشت: اولویت در تامین دارو شرکت های دانش بنیان داخلی هستند/ خدمات درمانی برای کودکان تا ۷ سالگی رایگان شد
  • ببینید l دیوار مرگ قمری ناجی فضانوردان!
  • فضانوردان چین به زمین بازگشتند
  • اعتراف یک شرکت تولیدکننده مهم واکسن کرونا به عوارض نادر و لخته خون
  • اعتراف تولیدکننده واکسن آسترازنکا به عوارض نادر و لخته خون
  • اعتراف «آسترازنکا» درباره عوارض جانبی واکسن
  • اعتراف «آسترازنکا» برای اولین‌بار درباره عوارض جانبی خطرناک واکسن خود