اربعین عرصه قدرتنمایی همه ادیان در برابر ظلم و ستم جهانی است
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۵۲۰۸۱
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: اربعین عرصه قدرتنمایی همه ادیان جهان به ویژه اسلام در برابر ظلم و ستم جهانی است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی امروز در پایان نشست دبیران این حزب اظهار کرد: در حالی که میلیون ها انسان از ۶۰ کشور جهان در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند، این راهپیمایی مورد سانسور و بایکوت خبرگزاریهای جهان به ویژه رسانههای استکبار جهانی قرار میگیرد چراکه این حرکت مانور قدرت حسینیان زمان و اهل ایمان برای مقابله با کفر و الحاد جهانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اربعین عرصه قدرتنمایی همه ادیان جهان به ویژه اسلام در برابر ظلم و ستم جهانی است.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: ما باید با فرهنگ تمدنساز اربعین آشنا شویم و آن را در زندگی خود جاری و ساری کنیم. اربعین یک ظرفیت فرهنگی عظیم و بی پایان است که بر اساس فرهنگ اهل بیت(ع) شکل گرفته و از آن الهام میگیرد.
حبیبی با اشاره به عظمت راهپیمایی اربعین گفت: میلیون ها انسان از نجف تا کربلا ده ها کیلومتر راهپیمایی میکنند. سکوت و سکون در این وادی معنا ندارد. این سفر اگر چه یک سفر بیرونی است اما بیشتر درونی است. انسان مدام در درون خود میکاود که مبادا در ایستادن در جبهه حسینیان علیه یزیدیان تردید کند.
وی با اشاره به بی نظیر بودن این حرکت در تاریخ بشر تصریح کرد: در هیچ یک از مقاطع زیست بشری چنین پدیدهای نمونه ندارد. اربعین یک رخداد عظیم دینی است که در هیچ مکتبی جز اسلام و تشیع نمونه ندارد و این یکی از معجزات عظیم امام حسین(ع) در قرن ماست.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: البته پیروان مذهب و ادیان ابراهیمی بر اساس یک فطرت الهی در این راهپیمایی مسلمانان را همراهی میکنند و این نشانه آن است این حرکت ریشه در فطرت پاک بشری دارد.
حبیبی افزود: ما در تجزیه، تحلیل و تفسیر فلسفه راهپیمایی اربعین کوتاهی کردهایم که باید به نوعی جبران شود. میلیون ها انسان در این راهپیمایی نگاه خود را به «جهان»، «تاریخ» و «انسان» بازخوانی میکنند تا نوعی دعوت به خدا توأم با زیست مسلمانی باشد.
وی خاطرنشان کرد: راهپیمایی اربعین برای خود مبانی دارد که باید در آن اندیشید. اندیشهای که پایه آن مرثیه و حماسه بوده و دو عنصر تاریخسازی و تمدن سازی را در خود دارد.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان اظهار کرد: بازخوانی مناسبات ایران و آمریکا در نیم قرن اخیر نشان میدهد غرب به نمایندگی از آمریکا هیچ نظام مستقل و پیشرفتهای را در ایران به رسمیت نمیشناسد. آن ها تلاش میکنند یک نوکر را در راس حکومت ایران بگمارند و حتی به چهرهای همچون مصدق نیز راضی نیستند.
حبیبی علت این رویکرد آمریکا را اینطور تحلیل کرد که آمریکا با اسلام و مسلمانی ما مخالف است زیرا اسلام به ما اجازه نمیدهد زیر بار ظلم و ستم آمریکا زندگی کنیم.
وی با اشاره به سخنان حماسهساز امام خمینی(ره) در قضیه کاپیتولاسیون خاطرنشان کرد: امام(ره) در این ماجرا به نمایندگی از ملت و برای دفاع از شرف، استقلال و عزت ایران هر چه فریاد داشت بر سر آمریکا کشید. صدای قهرمانانه او در دفاع از استقلال ملی هنوز در گوش ملت ایران طنینافکن است.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به بدعهدیهای آمریکا گفت: برخی فکر میکردند در یک گفتگوی چندجانبه بینالمللی میتوانند آمریکا را به صراط مستقیم برای رعایت حقوق ملت ها برگرداند اما برجام نشان داد این یک توهم است زیرا آمریکا جز به منافع خود به چیزی فکر نمیکند. حقوق بینالمللی و حقوق بشر در نزد آن ها پشیزی ارزش ندارد.
حبیبی افزود: باید یک حقیقت را امروز در منطقه درک کنیم و آن اینکه آمریکا تمام اشرار و تروریست های جهان را، که صفت سربازان یزید را دارند، در قالب رژیم صهیونیستی، داعش و القاعده سازماندهی کرده است تا جهان اسلام را به نابودی بکشاند.
وی با اشاره به ویرانیهای جنگ در عراق و سوریه گفت: آمریکا و رژیم صهیونیستی شهر به شهر را ویران کردهاند و مردم آن ها را آواره یا به فجیعترین شکل ممکن کشته و زخمی کردهاند. این است خوی وحشیگری و ضد تمدنی و ضد حقوق بشری آمریکا و رژیم اشغالگر قدس هرکسی در مبارزه با استکبار جهانی به رهبری آمریکا تردید کند معلوم میشود هیچ درک درست سیاسی از تحولات کنونی تاریخ بشر ندارد.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی به پیروزیهای ارتش عراق و سوریه در نابودی داعش اشاره کرد و گفت: ارتش عراق و سوریه با تکیه به مقاومت مردمی در منطقه، تروریست های آمریکایی و رژیم صهیونیستی را از خاک خود بیرون میکنند و این راه تا نابودی امپریالیسم جهانی و نقشههای شوم آن ها ادامه خواهد داشت.
حبیبی تجاوز به غزه و سوریه توسط رژیم صهیونیستی را محکوم کرد و گفت: ما امیدواریم پاسخ مقاومت به این تجاوز به گونهای باشد که صهیونیست ها هوس تکرار آن را نکنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و آذربایجان و نیز سفر پوتین به تهران اظهار کرد: روسها فهمیدهاند که تحریمها میتواند یک فرصت باشد. چیزی که ملت ایران از سال ها قبل تجربه کرده است.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی حذف دلار از معاملات بین ایران و روسیه را گامی نو برای مبارزه با آمریکا و عاملی برای استقلال اقتصادی دانست و تاکید کرد: راههای مقابله با تحریمها در ظاهر قدری مشکل است اما اگر دقیق عمل کنیم نتیجه این مقابله کام ملتهای دو کشور را شیرین میکند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۵۲۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور فلسفه و حکمت، روشنیبخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشنتر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی پرورش یافتند که مسیر زندگی و درسهای مکتب آنان، جزئی از هویت اصفهان شدهاند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادیگرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر مینشیند.
از خوشبختی اصفهانیهاست که علما در این شهر نمیمیرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد بهعنوان یک قبرستان، توانسته زندهترین انسانهای تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسیزاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار میکند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی میتواند به این موضوع کمک کند.
وی میافزاید: میتوان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینههای فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبههای مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.
مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامهدار بودن فلسفه اسلامیمدیر خانه حکمت اصفهان ادامه میدهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آنها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود میآمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو میشدند و تلاش میکردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار میکردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر میکنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.
کرباسیزاده خاطر نشان میکند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتابهایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی میبیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آنها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانشها میگردد و میداند نقطه اشتراک همه آنها عرفان و اشراق است.
وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، میگوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشهای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایینتر میرسد؛ در واقع میگوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی میکنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومتهای مختلف بوده، طوری که بزرگترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار میدهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.
ایرانی که میراثدار باستان و اسلام استعلیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار میکند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آنها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش میگوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمیدانیم دین خود کوروش چه بودهاست زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد میکرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.
وی میافزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ میدهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن میشود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا میکند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداختهاست؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکیها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.
فرهنگ ادامه میدهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را مینویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آنها دفاع میکند و آنها موحد میداند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آنهاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.
اصفهان موزهای است که تمام ادیان را در خود جای داده استوی خاطر نشان میکند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع میکند و آن را به حق و یکتا پرست میداند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره میکند و دوباره به همان موضوع میپردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی میزیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشتهاست و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع میکند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، میگوید: اصفهان، هنوز هم موزهای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آنها نبودهایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزهها بین این افراد وجود دارد.
وی بیان میکند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسانگرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن اینطور برخورد نمیکنند و اتفاقاً ادیان را تشویق میکند که در حوزه خود فعالتر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزههای تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی میآورند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب دادهاست، اظهار میکند: از نمونههای همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد میتوان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانشهای یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاست؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابنمسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان میپردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم میگوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیتهای خود را از دست میدهند.
به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش بهسزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمدهاند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهمترین مصادیق آن که امروزه نیز بهطور عینی مشهود است، همزیستی ادیان در این شهر و استان است.