مناقشات علمی در باره واقعه تاریخی اربعین
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۲۳۲۲۶
دلایل 8 محقق شیعه در مخالفت با وقایع اربعین و 3 دیدگاه مهم درباره رخدادهای آن
به گزارش شریان نیوز،بعضی عقیده دارند اهل بیت امام حسین(علیه السلام) در سال ۶۱ هجری از شام برگشته و در بیستم صفر همان سال در کربلا با جابر بن عبدالله انصاری ملاقات کردند و همگان برای امام عزاداری نمودند. از این اربعین به عنوان اربعین اوّل یاد می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نقل از خبرآنلاین درباره چهار دلیل مخالفت و نیز سه دیدگاه مهم بین علمای شیعه در پاسخ به بررسی وقایع تاریخی اربعین را مرور کرده ایم.
مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین در روایت امام حسن عسکری(ع)
مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین سید الشهداء، روایت مرسله ای از امام حسن عسکری(ع) است که نشانه های مؤمن را پنج چیز دانسته و یکی از آنها را زیارت اربعین عنوان نموده اند. افزون بر این، امام صادق(ع) زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است.
حضرت امام صادق(ع) در ابتدای زیارت اربعین با پنج سلام، ارادت خود را به آستان اباعبدالله ابراز می دارد و زائر، با عرض این سلام ها خود را به پیشگاه آن حضرت نزدیک می کند و با تکرار آنها روح و روان خود را از زشتی ها و پلیدی ها پاک می نماید.
حضرت امام صادق(ع) در بخشی از زیارت اربعین می فرماید: «خدایا! امام حسین(ع) جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد».
پرونده سال گذشته خبرآنلاین درباره موافقان این روایت با تاکید بر «زیارت اربعین» در کُتب و منابع مستند و تایید ۱۰عالم شیعه درباره زیارت اربعین را بخوانید.
در این میان اما برخی علما و محققان هستند که با اصل واقعه تاریخی اربعین مخالف اند. موافقان و مخالفان اربعین اول چه میگویند؟ برخی محققان شیعه درباره اربعین تشکیک کرده اند.
دلائل محققان معاصر از جمله: استاد مطهری، آیتی و شهیدی در مخالفت با واقعه تاریخی اربعین
درباره زیارت کاروان اسرای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ از مرقد شهیدان کربلا در اولین اربعین سخنان بسیاری گفته شده، برخی از محققین معتقدند که کاروان اسیران در راه بازگشت به مدینه از کربلا عبور کرده و به زیارت شهیدان رفتند ولی برخی همچون محققان معاصر بر اساس مستندات پیشین، همچون مرحوم آیتی، دکتر جعفر شهیدی، و شهید مطهری معتقدند چنین چیزی امکان ندارد بلکه اسرای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در اولین اربعین به زیارت نرسیدند و ملاقات با جابر صحت ندارد. این مسئله نیز یکی از مسائل مورد اختلاف بین محققین است.
مرحوم محدث نوری صاحب مستدرک در کتاب لؤلؤ و مرجان این قضیه را با دلایل و شواهدی بعید دانسته و رد کرده است.
شهید مطهری هم که در نوشتن کتاب حماسهی حسینی و برخی از آثارش مقداری از مرحوم محدث و کتابش تاثیر پذیر بوده است، آن را رد کرده است.
شهید مطهری می نویسد: اربعین جز موضوع زیارت امام حسین علیه السلام هیچ چیز دیگری ندارد و ماجراهایی که در خصوص بازگشت اسرا و دیدار با جابر و... نقل می شود، فقط در لهوف نقل شده که سید بن طاوس در کتاب های دیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تأیید نکرده است.
استاد مطهری همچنین به دلائل زیر اشاره می کند:
1- اصلا راه شام از کربلا نیست
شهید مطهری درباره اربعین میگوید: اصلاً راه شام از کربلا نیست و چنین قضیهای غلط است که به کربلا آمدند و اهلبیت با جابر ملاقات کردند و اربعین تحریف شده است.
2- دروغی که جامعه ایرانی پذیرفته است
شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی این واقعه را یکی از دروغ هائی دانسته که جامعه مرده آنرا پذیرفته و همین مطلب را یکی از دلائل بر مرده بودن جامعه آنروز ایران دانسته است.
3- در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد
شهید مطهری در سخنرانی روز اربعین خود نیز می گوید: «یک جریان ساختگی که در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و تنها در یک کتاب وجود دارد که آن کتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نیست ... ولی هیچکدام از مورخین و محدثین و مقتل نویسان اسلام این را ننوشتهاند بلکه تکذیب کردهاند و عقل هم آن را تکذیب میکند.» ( کتاب حماسه حسینی)
این دو محقق بزرگ جهان تشیع بدین ترتیب وقوع این اتفاق تاریخی را انکار کردهاند.
پاسخ موافقان اربعین به شهید مطهری:
موافقان در مخالفت با نظر شهید مطهری می گویند:
از نظر عاطفی و عقلی اصلاً بعید نیست که انسان بعد از از دست دادن عزیزانش به هر نحوی که ممکن باشد برای تسلی خاطر و تسکین آلام روحی بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداری کند! عقل چگونه با چنین چیزی مخالف بوده و آنرا تکذیب میکند.
بانویی مثل زینب که محبوبترین فرد خاندانش(برادرش حسین) و سایر برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به مزار آنها نرود، امام زینالعابدین ـ علیه السلام ـ امام معصوم که از هر لحاظ در کمال و در اوج عواطف انسانی و عظمت معنوی مزار عزیزانش را زیارت نکند و فرزندان و خاندان پدرش را برای وداع به کربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد، جای بسی تعجب است و از نظر عقلی رجحان با رفتن اسراء به کربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسیری که اسراء را از کربلا به سوی شام آوردند از همان مسیر ممکن است اسراء از شام به کربلا برگردند در هر صورت شهر مدینه بعد از سرزمین کربلاست و کربلا در بین راه سوریه کنونی(شام) و کشور عراق واقع است و از نظر عقلی هیچ استبعاد و مانعی وجود ندارد و از محالات نیست که خاندان امام حسین ـ علیه السلام ـ در راه بازگشت به مدینه در اولین فرصت به زیارت قبور مطهر شهیدان رفته باشند.
دلیل دیگر شهید مطهری برای رد واقعه اربعین
یکی از دلائل شهید مطهری این است که هیچ یک از مقتل نویسان و مورخان اسلامی این واقعه را ذکر ننمودهاند. مطهری در کتاب حماسه حسینی می نویسد:
«... هیچکدام از مورخین و محدثین و مقتل نویسان اسلام این را ننوشتهاند بلکه تکذیب کردهاند و عقل هم آن را تکذیب میکند.»
نگاهی به سه دیدگاه مهم: آیا اسرای کربلا بعد از ۴۰ روز به کربلا بازگشتند؟
بعضی عقیده دارند اهل بیت امام حسین(علیه السلام) در سال ۶۱ هجری از شام برگشته و در بیستم صفر همان سال در کربلا با جابر بن عبدالله انصاری ملاقات کردند و همگان برای امام عزاداری نمودند. از این اربعین به عنوان اربعین اوّل یاد می شود.
درباره اربعین اختلاف نظر است. سه دیدگاه از اهمیت بیشتری برخوردار است:
دیدگاه اول و مشهور (کاروان اسرا ۴۰ روز پس از واقعه عاشورا به کربلا رسیدند)
بعضی عقیده دارند اهل بیت امام حسین علیه السلام در سال ۶۱ هجری از شام برگشته و در بیستم صفر همان سال در کربلا با جابر بن عبدالله انصاری ملاقات کردند و همگان برای امام عزاداری نمودند. از این اربعین به عنوان اربعین اوّل یاد می شود. این دیدگاه از شهرت بیشتری برخوردار است.
مرحوم سید محمدعلی قاضی طباطبایی کتابی مستقل برای اثبات این ادعا تدوین کرده است. مرحوم ابن طاووس از طرفداران این دیدگاه است وی می نویسد: «راوی گفت: چون زنان و عیالات حسین(ع) از شام بازگشتند و به کشور عراق رسیدند، به راهنمای قافله گفتند ما را از راه کربلا ببر، پس آمدند به قتلگاه رسیدند، دیدند جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از بنی هاشم و مردانی از اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمدند برای زیارت قبر حسین(ع) پس همگی به یک هنگام در آن سرزمین گرد آمدند و با گریه و اندوه با هم ملاقات کردند و مجلس عزایی که دل ها را جریحه دار می کرد، برپا نمودند و زنانی که در آن نواحی بودند، جمع شدند و چند روزی به همین منوال گذشت» ابن نما و برخی مقتل نویسان دیگر نیز طرفدار این نگرش هستند. طرفداران این دیدگاه شواهد و قرائنی را دستمایه خویش قرار داده و دلائل مخالفان دیدگاه خود را پاسخ داده اند.
دیدگاه دوم(کاروان اسرا اصلا به کربلا نرفتند و اربعین وجود ندارد)
بعضی دیگر برگشت اهل بیت به کربلا و ملاقات آنان با جابر را قبول ندارند.بر اساس این دیدگاه اربعین وجود نداشته است که تاریخ و نحوه رفتن اهل بیت (ع) به کربلا مطرح باشد. مرحوم آیتی از طرفداران این نگرش است: در داستان آمدن اهل بیت(ع) از شام به عراق و رسیدن آنها در اربعین یعنی بیستم صفر به کربلا را به هیچ وجه نمی توان قبول کرد یا سند قابل اعتماد برای افسانه تاریخی به دست داد.
اهل بیت عصمت (ع) در ماه رجب سال ۶۰ هجری از مدینه به مکه رفتند... پس از مدتی که در کوفه گرفتار بوده اند، طبق دستوری که از شام رسید، آنان را به شام فرستادند و از آن جا هم بعد از مدتی که معلوم نیست، به مدینه طیبه بازگشتند و حق آن است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام و تاریخ رسیدن آنان به شهر دمشق و مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید و تاریخ حرکت آنان از دمشق به طرف مدینه و تاریخ ورود آنان به شهر مقدس مدینه، هیچ کدام از این ها به درستی معلوم نیست»
استاد شهید مطهری نیز رفتن اهل بیت به کربلا و ملاقات آنان با جابر بن عبدالله را قبول ندارد. به نظر ایشان، مدت زمانی و تاریخ رفت و برگشت آنها به گونه ای است که امکان ندارد پس از چهل روز دوباره به کربلا برگشته باشند. طرفداران این دیدگاه برخی از شواهد را دستمایه خویش قرار داده و اربعین اوّل را به صورت عادی از محالات دانسته اند.
دیدگاه سوم(کاروان اسرا در اربعین سال ۶۲ و یا سال های بعد به کربلا رفتند)
بعضی دیگر بر این عقیده هستند که اربعین وجود داشته است؛ بدین معنا که اهل بیت (ع) در کربلا حضور یافته و برای امام حسین (ع) و یاران او عزاداری کرده اند. ولی در سال اوّل و یا سال های بعد بوده است، معلوم نیست.
از آن چه گذشت می توان نتیجه گرفت که بر اساس مبنای اوّل مدت چهل روز از آغاز حرکت اهل بیت (ع) تا برگشت آنان به کربلا طول کشیده است؛ ولی بر اساس مبنای سوم اربعین وجود داشته و اهل بیت (ع) به کربلا بازگشته اند، اما تاریخ و مدت آغاز حرکت اهل بیت از کربلا و بازگشت آنان بدان جا معلوم نیست، همچنین معلوم نیست برگشت در سال اوّل بوده است یا سال بعد. اما بر اساس دیدگاه دوم اصلاً ملاقات با جابر وجود نداشته تا تاریخ حرکت اهل بیت(علیهم السلام) از شام به کربلا و پیمودن مسافت شام تا آن شهر مطرح باشد.
چهره ها و محققان مخالف و موافق اربعین
در پایان لازم است اشاره کنیم که علامه مجلسی در «بحار الانوار»، محدث نوری در «لؤلؤ و مرجان»، شیخ عباس قمی در «منتهی الآمال» و مرحوم شعرانی در «ترجمه نفس المهموم» و .... از جمله مخالفان واقعه اربعین هستند.
از معاصران هم مرحوم محمدابراهیم آیتی، دکتر سید جعفر شهیدی و شهید مطهری، ورود اهل بیت به کربلا را در نخستین اربعین نپذیرفته اند.
اما کسانی همچون ابن نما حلّی (645 ق) در «مثیر الاحزان»، سید بن طاووس در «لهوف» و شیخ مفید معتقدند که اهل بیت(ع) در همان نخستین اربعین به کربلا آمده اند. ابوریحان بیرونی، ملاحسین کاشفی و شیخ بهایی نیز بر این نظرند.
منبع: خبرآنلاین
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۳۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «چالشهای تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
سلمی نمین در مراسم رونمایی گفت: بدون آزادسازی اسناد انتظاری از پژوهشگر نمیرود تا کار دقیق انجام دهد. مراکز اسناد ثروت ملت است، اما عدهای به دلیل بخلورزی آن را ثروت خودشان میپندارند.
به گزارش مشرق، مراسم رونمایی از کتاب «چالشهای تاریخی» تألیف سلیمی نمین با حضور حجت الاسلام مرتضی اشراقی از نوادگان امام راحل، حسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، موسی حقانی رئیس مؤسسه تاریخ معاصر ایران و رضاپور حسین رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
سلیمی نمین در این نشست گفت: قدرتهای زیادهخواه و سلطهطلب در صدد مخدوش کردن تاریخ ملتها و خدشه وارد کردن بر شخصیتهای تاریخ از ملتها می پردازند. دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران مفتخر است کارش را در سال ۱۳۸۰ با دفاع از شخصیت تاریخ ساز معاصر ایران یعنی امام خمینی (ره) آغاز کرد. در آن دوران کتاب «پاسداشت حقیقت» به نگارش در آمد که پاسخی در برابر هجمههای سازمان یافته علیه امام بود که در قالب خاطرات آیت الله منتظری منتشر یافت. پس از نگارش این کتاب، نتوانستیم از سد صدور مجوز وزارت ارشاد عبور کنیم و نا گزیر بودیم نُسخی را تکثیر کنیم و عرضه کنیم تا کمکی برای حل مشکل باشد. خیلی از بزرگان این اثر را ستودند.
بیت امام در ارائه اسناد تاریخی کمکاری جدی دارد
وی افزود: بدون پایبندی مراکز تولیدکنندهی تاریخ و اسناد تاریخی، پرداختن به تاریخ سخت است. گلایهای حتی از بیت امام دارم. بسیاری از اسنادی که بیت میتواند در مسیر تبیین درست تاریخ کمککار پژوهشگر باشد، کمکاری جدی دارد. برای پاسخگو به آقای کدیور که درباره آقای شریعتمداری نوشته شده بود، در مرکز اسناد جماران رفتم. امام نگاه برجستهای نسبت به آقای شریعتمداری داشتند. بدون آزادسازی اسناد انتظاری از پژوهشگر نمیرود تا کار دقیق انجام دهد. مراکز اسناد ثروت ملت است، اما عدهای به دلیل بخلورزی آن را ثروت خودشان میپندارند. در چنین فضایی کار پژوهش سخت شده است. شخصیتهای اثرگذار به ویژه در مراکز فرهنگی کتاب مطالعه نمیکنند، و چون مطالعه نمی کنند، نمی توانند در مقام دفاع از محققان بر بیایند.
سلیمی نمین گفت: یکی از فصلهای کتاب اختصاص به مناظره با آقای مرتضی الویری دارد. ایشان در جایی امام را شخصیتی مذبذب نشان می دهند. به این صورت که آقای موسوی خویینیها در وقت ظهر یک مطلبی از لانه به امام گزارش میدهند و پاسخ دریافت می کنند، اما بعد از ظهر ابراهیم یزدی همان مطلب را از امام میپرسد و امام درست نکته مقابل قبلی را پاسخ دادند.
وی ادامه داد: حسن آقای خمینی دغدغۀ من را قبول کردند و بنا شد در همان محل حسینیۀ جماران مناظرهای با آقای الویری داشته باشیم. یکی از چالشهای ما این است که بسیاری از سیاستمداران امروز ما در انتخاب منابع خودشان، دقت لازم را ندارند. در آن مناظره وقتی از ایشان سؤال شد آنچه به امام نسبت دادی، از کجا آوردی، گفت آقای ابراهیم یزدی این حرفها را به ما گفت. آقای الویری گفت جناب ابراهیم یزدی در اواخر عمرشان جلساتی را در منزل عبدالله نوری برگزار می کردند و ایشان چند مرتبه این مطلب را بیان کردند که ما ۱۳ آبان ۵۸ در قم خدمت امام رسیدیم و گفتیم قضیۀ نگه داشتن گروگانها به منافع ملی لطمه میزند. امام فرمود آنها را بیرون بریزید. من گفتم آقای یزدی نمی تواند این روایت را صحیح گفته باشد؛ موضع ایشان در سال ۵۹ را برای شما خواندم؛ سال ۵۹ و ۱۰ ماه پس از حرکت دانشجویان به سمت تسخیر سفارت، همچنان تأکید دارد نباید گروگان ها را آزاد کنیم؛ یعنی آقای یزدی از جمله کسانی است که موافق ادامه قضیه است. باید گروگانها نگه داشته شوند، تا محاکمۀ آمریکا صورت بگیرد. ما اسناد را ارائه دادیم و آقای الویری پذیرفتند تا گفتۀ خود را اصلاح کنند.
سلیمی نمین افزود: در هر صورت از ایشان به پاس این اصلاح شجاعانه ای که داشتند، دعوت کردیم تا در جلسه امروز حضور داشته باشد، اما در جلسه نیامدند. بعد به بنده دقایقی قبل پیام دادند که «یافتههای من با آنچه شما عنوان کردهاید، اختلاف فاحش دارد. شاید در مواردی حق با شما باشد، اما من نمیتوانم در این فرصت کم، به قضاوت اطمینانبخشی برسم و مجال تبیین این مسائل در این نشست نیست، لذا تصمیم گرفتم در رونمایی کتاب شرکت نکنم. البته پس از مطالعۀ کتاب، مواردی از یافتههای خود را خطا بیابم، در بیان و اعلام آن تردید نخواهم کرد.»
صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه این نشست گفت: نکتهای را از زبان عناصر ضد انقلاب در اوایل دهه هفتاد خواندم که گفته بود «نیاز نیست کار سیاسی کنیم و لازم نیست مبارزۀ سیاسی را دنبال کنیم بلکه کافی است با نسلی که از دوره انقلاب فاصله دارد، به گفت و گو بنشینیم. از این جهت باید اطلاعات آنان از تاریخ و فرهنگ منطبق با خودمان تنظیم کنیم. اگر اینگونه که ما بخواهیم، اطلاعات را دریافت کنند، عمل سیاسی را خود آنان انجام می دهند.» از این جهت باید هوشمندی دشمن را تحسین کنیم. در آن زمان موجی از کتابهایی که روایتهای تاریخی را تحریف میکرد، وارد بازار شد. عزیزانی هم برای دفاع و هجمه به آنان وارد عرصه شدند که آقای سلیمی نمین از جمله آنان بود. غیرت و حساسیتی که اقای سیلمی نمین برای ارائه تصویر روشن و درست از حضرت امام یافتم، این روحیه را ستایش میکنم. حساسیتهای ایشان در نقاط درستی بود.
وی ادامه داد: تا فرصت است، باید از نسلی که خالق بسیاری از واقعیتهای تاریخی هستند، کلامی دریافت شود. قبول می کنیم وقتی انسان پا به سن میگذارد، ممکن است حافظهاش او را یاری نکند. برخی از ادعاهای تاریخی که شخصیتهای سیاسی داشتند و آقای سلیمی در کتابشان به آنها اشاره داشتند، لزوماً نمیگویم اینها قصد و غرضی برای تحریف تاریخ داشتند بلکه ممکن است مقداری از آنها به خاطر از دست رفتن حافظۀ فرد است.
وی گفت: باید راه دعوت به کتاب را پیدا کنیم. عنوان کتاب «چالش های تاریخی» است. شاید اگر مشورت میشد، میتوانستیم عنوانی پیدا کنیم که ضربهاش کاریتر باشد.
وی افزود: برای برخی این قداستی که برای امام قائل بودیم، اهمیت ندارد. نسل ما انقلاب را از معبری در یافتند که در پیشانی آن، امام بود. خدشۀ به امام، کل آن معبر را نابود میکند. آنان که زدن امام را انتخاب کردند، درست فهمیدند که کجا را باید واژگون کنند. باید برای حفظ این هاله قدسی که دور شخصیت امام است، تلاش کنیم. برخی با افتخار میگویند از اصول خودشان بازگشتند، اما امام اصولش از اول همانی بود که مطرح کرد و تا آخر پای آن اصول ایستاد.
صفار هرندی ادامه داد: باید در هر نقطهای که انحراف از حقیقت اتفاق میافتد، این حساسیت امثال آقای سلیمی نمین را نشان داد. یک روزی رادیوی اسرائیل محلی برای انعکاس منویات یک شخصیت برجستهای که از شاگردان امام بوده و به قدری برجستگی داشته که بزرگان قم تصور میکنند او باید جانشین امام باشد و کسی است که حرارت ضد اسرائیلی او از امام کمتر نبود. اما روزی چشم باز میکنیم و میبینیم منویات و استفتائات ایشان از طریق رادیو اسرائیل پخش میشود. آنجا انسان میفهمد که آثار تحریف تاریخی چقدر خطرناک است.
در انتهای این برنامه از کتاب «چالشهای تاریخی» رونمایی شد.
بر پایه این گزارش، کتاب «چالشهای تاریخی» با عنوان فرعی چرخش قلم و سخن در سیر تاریخ تالیف عباس سلیمی نمین از سوی دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به بازار چاپ و نشر کتاب آمد. این کتاب در هشت فصل اصلی و تعدادی زیربخش در هر فصل به بررسی موضوعاتی همچون باستان با عظمت، مشروطه به غارت رفته، سیر تاریخی کودتای ۱۲۹۹، نهضت ملی و مشت آهنین، دردی جانکاه، خیزش سراسری یک ملت از دریچه مستند «انقلاب ۵۷»، فرجام تمسک به منابع نامعتبر، منشا تقابل آقای منتظری با امام پرداخته است.
به طور کلی هشت چالش تاریخی در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است که این هشت چالش عبارتند از: نسبت ۷ آبان با ایرانیان (مناظره شروین وکیلی، پرویز رجبی، عبدالمجید ارفعی، بهرام روشنضمیر و عباس سلیمی نمین)، مشروطه به غارت رفته (مناظره قلمی در روزنامه شرق)، سیر تاریخی کودتای ۱۲۹۹ (مناظره صادق زیباکلام و عباس سلیمی نمین در کانون اندیشه جوان)، نهضت ملی و مشت آهنین (مناظره قلمی ابراهیم یزدی و عباس سلیمی نمین)، رکس؛ آتشی که به جان آتشافروزان افتاد (مناظره قلمی در روزنامه کارگزاران)، خیزش سراسری یک ملت از دریچه مستند «انقلاب ۵۷»( محاجهای قلمی با شبکه من و تو)، خرد جمعی و نظام تصمیمساز در دفاع مقدس و… (مناظره مرتضی الویری و عباس سلیمی نمین در جماران)، منشا تقابل آقای منتظری با امام (مناظره اعضای بیت آیتالله منتظری و عباس سلیمی نمین به دعوت انجمن اندیشه و قلم).
منبع: تسنیم