Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-29@11:06:17 GMT

راهکارهایی برای کاهش اضطراب در محیط کار

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۳۷۱۱۲

به گزارش برترین ها، اینکه به خودتان بگویید: آرام باش و اضطراب نداشته باش، در حالیکه احساس اضطراب و استرس می‌کنید، درست مثل این است که وقتی دچار بیخوابی شده‌اید به خودتان بگویید: بخواب! فایده‌ای ندارد، پس چه باید بکنید؟ در این مطلب نکاتی را به شما می‌گوییم که وقتی دچار اضطراب می‌شوید، بهتر است به خاطرتان بیاورید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



اگر آدم مضطربی هستید، پس این سناریو برای‌تان آشناست: سرکارتان هستید و احساس اضطراب می‌کنید.

چه نگران موضوع خاصی باشید، مثلا ضرب العجلی که رسیدنش نزدیک است، یا اینکه فقط احساس مبهمی از دلواپسی داشته باشید، احتمالا این چیزها را به خودتان می‌گویید: «تو باید کارَت را انجام بدهید، دست از نگرانی و اضطراب بردار، دلواپسی را ول کن و فقط روی کار تمرکز کن!»


اگر اضطراب شغلی دارید، این نکات را به خاطر بسپارید

اگر هم اهل فاجعه سازی باشید که اغلب افراد مضطرب اینطور هستند، که دیگر محال است گفتن این چیزهای اثری داشته باشد. موضوع بعدی که نگرانش خواهید شد این است که اخراج شوید! پس نگران نگرانی‌تان خواهید شد! به زودی جوری می‌شود که انگار کنترل ذهن‌تان را از دست داده‌اید و حتی ممکن است خود را در معرض یک پانیک اتک یا حمله‌ی هراس ببینید!

مسئله‌ی بغرنج مضطرب شدن پس از مضطرب شدن می‌تواند اجتناب ناپذیر به نظر برسد، مخصوصا زمانی که چیزهایی که نسبت به آنها وسواس و اضطراب دارید، مربوط به شغل‌ و کارتان باشند. در چنین لحظات سخت و طاقت فرسایی، وسوسه‌ی شکستن این چرخه‌ی معیوب از طریق سرکوب کردن اضطراب و فریاد کشیدن سر خودتان که: دیگر بس است! می تواند بر شما غلبه کند.

اما دست کم حالا دیگر می دانید که هیچ فایده‌ای ندارد و در واقع حتی ممکن است شرایط را ده برابر بدتر کند. به جای این روش بیخود، راههای مهربانانه‌تر و ملایم‌تری برای گفتگو با خود وجود دارد که ذهن‌تان را سر و سامان بدهید و آرام کند.

۱. چیزی که احساس می‌کنید واقعی است

زمانی که برای اولین بار در محل کارم دچار حمله‌ی اضطرابی شدم، آنقدر صبر کردم تا از نظر جسمی هم حالم بد شود و سپس درخواست مرخصی کردم تا به خانه بروم. من اینطور فکر نمی‌کردم که علائم روحی به اندازه‌ی علائم جسمی و فیزیکی، ملموس و قابل درک و چشمگیر باشند و تنها علائم فیزیکی می توانستند به مشکل من اعتبار ببخشند و باعث شوند بابت اینکه به کمک نیاز داریم، کمتر احساس گناه و خجالت بکنم.

این طرز فکر که مشکلات روحی به اندازه‌ی مشکلات جسمی واقعی نیستند، بسیار رایج است.

اختلال اضطراب، یک بیماری جدی است؛ درست مانند اختلالات جسمی چون بیماری‌های قلبی و دیابت و ...

ضمنا اختلال اضطراب، شایع‌ترین و فراگیرترین اختلال روحی در ایالات متحده آمریکاست. موسسه‌ی ملی سلامت گزارش می‌کند، از هر 5 نفر، یک نفر دچار اختلال اضطراب است. وقتی دچار حمله‌ی اضطرابی شدم، نگرانی اصلی من این بود که رئیسم فکر می‌کند من قصد دارم از قبول مسئولیت‌های کاری‌ام فرار کنم. اگر شما هم چنین حسی دارید باید بدانید که تنها نیستید. مطالعه‌ای جدید در مورد استرس و اضطراب محل کار اعلام کرده است که 38 درصد از افراد دچار اختلال اضطراب، به مدیران خود این موضوع را اطلاع نمی‌دهند زیرا می‌ترسند رئیس‌شان آن را به حساب بی‌علاقه بودن و ناتوانی در انجام کار و فعالیت بگذارد.

وقتی در محل کارتان هستید، جایی که انتظار می‌رود به بهترین نحو کارتان را انجام دهید، اعتراف به حساس و آسیب پذیر بودن و دچار کُندی در انجام کار شدن می‌تواند بسیار دشوار باشد. اما حتما به یاد داشته باشید که اضطراب، واقعی است، درست مثل دردناک‌ترین میگرن‌ها یا یک معده‌ درد کلافه کننده. این را هم فراموش نکنید که باید از خودتان مراقبت کنید، باز هم درست مثل زمانی که دچار یک بیماری جسمی می‌شوید و با مراجعه به پزشک و مصرف دارو به خودتان رسیدگی می‌کنید.

۲. رئیس‌تان شما را اخراج نخواهد کرد

بخش اصلی ترس از بروز حمله‌ی اضطرابی در محل کار می‌تواند ترس از اخراج شدن باشد، اما این اتفاق نخواهد افتاد! ترس از ناتوانی از انجام کار و در نتیجه اخراج شدن، معمولا بخشی از مکانیسم فاجعه سازی است که از پیامدهای اضطراب است. اما اگر بدترین سناریوی شما، یعنی همان «اگر اینطور شود» به وقوع بپیوندند، قانون طرف شماست.

طبق قانون، اگر شما واجد شرایط برای شغلی باشید و ناتوانی جسمی یا روحی شما مانع انجام کاری شود که برای شغل و مسئولیتی که دارید «ضروری» نیست، رئیس‌ یا مدیر نمی‌تواند شما را اخراج کند یا از استخدام‌تان سر بازبزند.

۳. با اضطراب‌تان نجنگید، روی آن کار کنید

به گفته‌ی پروفسور هایِس، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه نوادا که موسس یکی از جدیدترین و مبتکرانه‌ترین انواع رفتار درمانی شناختی به نام درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است، این روش درمانی با پذیرفتن و مشاهده‌ی بیطرفانه و بدون قضاوت افکار منفی شروع شده و بیمار، تدریجا به زمان حال آورده شده و به او کمک می‌شود زندگی معناداری داشته باشد. او توضیح می‌دهد، تلقی کردن اضطراب به عنوان دشمن‌تان، هیچ فایده‌ای ندارد. اگر شما احساسات خود را دشمن خود بدانید، پس سوابق شخصی‌تان را هم به عنوان دشمن خود خواهید دید. اگر احساس‌های فیزیکی‌تان دشمن شما باشند، پس بدن شما هم دشمن شماست و جنگیدن با اضطراب یعنی جنگیدن با خودتان.

این خودانکاری و اجتناب از خود همان چیزی است که در نهایت منجر به آسیب‌های روانی می‌شود. او توصیه می‌کند، به جای این رفتارها سعی کنید ترس و دلهره‌تان را به شیوه‌ای مهربانانه‌تر بپذیرید، و این بخش از خود را به خودتان نزدیک‌تر کنید و با احترام و ملایمت با او برخورد کنید.

خوب است بدانید در بسیاری از مطالعات در طیف‌های گسترده، روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یا همان ACT، در درمان اضطراب موثر شناخته شده و کارآمد بودن آن ثابت شده است و در برخی از زمینه‌های سلامت روانی، حتی موثرتر از روش کلاسیک CBT (رفتار درمان شناختی) است.

۴. استرس را دوست خود کنید

در مورد استرس، مثبت فکر کنید. استرس آنقدرها هم که می‌گویند به ضررتان نیست، یا در واقع ما در مورد استرس معمولا تصور درستی نداریم. به جای اینکه استرس را دشمن خود بدانید، کاری کنید که به نفع‌تان عمل کند. استرس و اضطراب چیزی جز علامتی از نگرانی شما در مورد موضوعی نیستند و این نگرانی می‌تواند تبدیل به عاملی شود که به جای اینکه توانایی‌تان را محدود کند، عملکردتان را بهتر کند.

در مورد استرس، مثبت فکر کنید، به خودتان در آینه لبخند بزنید تا بابت استرسی که دارید افسرده نشوید. فکر می کنید این توصیه‌ها پشتوانه‌ی علمی ندارند؟ اشتباه می‌کنید. شواهد علمی بسیار محکمی وجود دارند که از مطالعات شهودی گسترده‌ و آزمایش‌های تصادفی گوناگون به دست آمده‌اند.

در مطالعه‌ای، یک پروسه‌ی سه مرحله‌ای ساده برای غلبه بر استرس و اضطراب در محل کار مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج مثبتی گرفته شد. اولین قدم این است که در مواجهه با استرس، نسبت به آن اگاه شوید و به آن توجه کنید، مثلا اینکه چه اثری روی بدن‌تان دارد.

قدم دوم این است که با درک اینکه استرس شما، واکنش‌تان نسبت به چیزی است که درموردش نگران هستید، به آن خوشامد بگویید. آیا می‌توانید با انگیزه‌ی مثبتی که پشت استرس پنهان شده ارتباط برقرار کنید؟ چرا چنین است و چرا برای‌تان اهمیت دارد؟

قدم سوم هم این است که به جای اینکه انرژی‌تان را برای مدیریت استرس‌تان هدر بدهید، از انرژی که استرس به شما می‌دهد استفاده کنید. همین الان چه کاری می‌توانید انجام دهید که هدف‌ها و ارزش‌های‌تان را منعکس کند؟

۵. چیزی را پیدا کنید که به شما حس خوب بدهد

ثابت شده که یوگا به میزان قابل توجهی می‌تواند از احساس اضطراب و استرس کم کند. ببینید چه چیزی به شما احساس خوشایند می‌دهد. بیشتر آنهایی که با اضطراب زندگی می‌کنند، کمال گرا هم هستند و دوست دارند به چیزهای بسیار بالا دست پیدا کنند و به طور کلی از خودشان انتظارهای زیادی دارند. وقتی شما اضطراب دارید، کمال گرا بودن‌تان آن را تشدید می‌کند، زیرا اگر عملکردتان بهترین نباشد از دست خودتان عصبانی خواهید شد و با خودتان خشن رفتار خواهید کرد.

اما این نکته ارزش یادآوری را دارد که هیچکسی کامل نیست و همه‌ی ما نیاز داریم از خودمان مراقبت کنیم نقطه ضعف‌های‌مان را هم دوست داشته باشیم. اینکه چیزی را پیدا کنید که حال‌تان را خوب کند، توصیه‌ای بسیار عالی است زیرا می‌تواند با لحنی ملایم‌تر و آرام‌تر، جانشین صدای خشن درون‌تان بشود. این را هم فراموش نکنید که تاثیر تکنیک‌های مختلف روی افراد متفاوت است و تنها این خود شما هستید که می‌توانید بهترین‌شان را برای خود پیدا کنید.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۳۷۱۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم نیست

به گزارش قدس آنلاین،  اولین دورهمی آسمونی‌ها در جشن ۱۰ سالگی فعالیت بادبوم ویژه فعالیت‌های سینمایی نوجوان‌ها در مجموعه‌های سینمایی و تلویزیونی، با حضور حمید امامی دبیر جشنواره و محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و جمعی در خانه هنرمندان برگزار شد.

سید حمید امامی مدیر بادبوم به جمع هنروران نوجوان حاضر در جشن اشاره کرد و گفت: ما در این جمع قرار بود یک دورهمی ساده داشته باشیم اما کار گسترده شد و بخاطر محدودیت‌ فضا نصف بچه‌هایی که قرار بود دعوت شوند، دعوت نشدند و انشالله دورهمی بعدی در ورزشگاه آزادی باشد.

موضوعات «آسمون» را مطابق با نوجوانان انتخاب کنیم

او به آغاز فعالیت بادبون در سال ۹۳_۱۳۹۲ پرداخت و از خانواده‌های بچه‌های عضو بادبوم قدردانی کرد و افزود: از تمام پدر و مادران بچه‌های عضو بادبوم بخاطر اینکه این‌ سال‌ها با ما ساختند درحالی که بارها موقعیت بادبوم عوض شد، تشکر می‌کنیم.

دبیر جشنواره «آسمون» از آغاز یک جشنواره جدید خبر داد و ادامه داد: امروز آغاز رسمی جشنواره آسمون است؛ این جشنواره ویژه تولید محتوای برای بچه‌های ۹ تا ۱۸ سال است که جوایز بسیار ارزشمندی دارد و که آغاز رسمی آن با شماهایی است که در این مدت با ما بودند.

امامی با بیان اینکه موضوعات و جوایز و تمام جزئیات جشنواره در asemoonfest.ir آمده است،  تاکید کرد: سعی شد موضوعاتی انتخاب شود که کاملا مربوط با نسل ضد و دهه هشتاد و نودی‌ها باشد چون می‌خواهیم ثابت کنیم نوجوان‌ها می‌توانند آینده‌ خودشان را شکل بدهند.

 برای فیلمسازی از خودتان شروع کنید

سپس، محمدرضا خردمندان کارگردان سینما در سخنانی نوجوانی را بهترین دوره زندگی هر فرد دانست و افزود: باید برای دوره نوجوانی به‌شدت تلاش کرد و اشتباه اینجا جایز است و حتما در بزرگسالی می‌توان از اندوخته‌های آن استفاد کرد.

او از تکرار تجربه در نوجوانی به‌عنوان یک توصیه یاد کرد و تاکید کرد: در نوجوانی باید بسیار تجربه کرد؛ این دوره فرصتی برای آزمون و خطاست و هیچ اشکالی ندارد و خطا کرد چراکه این تجارب مواد خام آینده خواهند شد تا از آن‌ها استفاده مفید کرد.

این فیلمساز در توصیه‌هایی برای نوجوانانی که قصد دارند در عرصه فیلمسازی و بازیگری فعالیت کنند، گفت: من خودم در سینما کارم را با فیلم کوتاه و ارزان‌قیمت شروع کرده‌ام. به بچه‌هایی که می‌خواهند کارگردانی و بازیگری را در آینده دنبال کنند، توصیه می‌کنم از خودتان و تجارب و خاطرت‌تان شروع کنید؛ تمام آنچه که شما هستید و تجریه شخصی دارید و آن چیزهایی که هویت شماست برای شروع فیلمسازی به شما کمک خواهند کرد.

 به اولین چیزی که نیاز دارید، ایده است

خردمندان از ایده به‌عنوان اولین مرحله برای فیلمسازی یاد کرد و گفت: یک فیلمساز و نویسنده اول چیزی که برای شروع نیاز دارد، ایده است. من در ابتدای راه یک توصیه دارم، به تجربیات شخصی خودتان رجوع کنید چون بهترین ایده فیلمسازی از خودتان و خاطرات شماست پس در خاطرات‌تان جستجو کنید که چه لحظاتی در زندگی دارید که شما را تحت تاثیر قرار داده و آن اتفاق را به خوبی می‌شناسید چوم همراه با رنج و حس غرور و ... است و نسبت به آن اطلاعات کامل دارید و همین‌ها قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را به شما خواهد داد چراکه به ابعاد آن اشراف دارید.

او به ذکر نمونه‌هایی از تجارب مشترک بچه‌ها پرداخت و عنوان کرد: درباره دوچرخه و شغل پدرتان و موضوعاتی که به‌خوبی آن را می‌شناسید، فیلم بسازید که جزئیات قابل لمس از آن‌ها در ذهن داشته باشید که همگی برامده از تجربه شخصی شماست. همه فیلمسازان بزرگ اولین داستان و شعر و فیلم را از تجربه درونی و غنی شده خودشان ساخته‌اند. البته اینکه آیا این خاطرات به‌تنهایی برای ساخت فیلم کافی است، باید بگویم خیر! بلکه باید به آن‌ها واقعیت و تخیل اضافه کنیم تا فیلم به یک اثر هنری تبدیل شود.

کارگردان "بیست و یک روز بعد" تجاربی از فیلمسازی خود را با نوجوان‌ها به اشتراک گذاشت و گفت: من وقتی نوجوان بودم در اوایل دهه ۷۰ یک همکلاسی داشتم که شرایط اقتصادی خوبی نداشت و همین موجب مشکلاتی می‌شد که مدیران مدرسه قصد داشتند او را اخراج کنند و  این سوژه برای من محور یک داستان شد چون او را به‌خوبی می‌شناختم.من این داستان را با چاشنی تخیل نوشتم و چاپ شد و اولین تجربه نویسندگی من رقم خورد و من فهمیدم می‌توانم از خاطراتم داستان بنویسم. در ادامه من برای فیلمسازی از این روش استفاده کردم و فیلم "بیست و یک روز بعد" که قصه‌ی واقعی داشت با هدف حرکت به‌سمت درون مایه تخیل به آن آمیخته شد تا بتوانیم در فیلم حرفی داشته باشیم.

خردمندان خطاب به حاضرین گفت: توصیه می‌کنم تجربیات و خاطرات‌ خودتان را درباره موضوعات و دوستانی که به‌شدت آن‌ها را می‌شناسید را بنویسید که برای شما تولید داستان می‌کنند. به‌نظرم فیلم ساختن به‌شدت ارزان و آسان شده و هیچ چیز جز گوشی موبایل برای فیلم‌سازی لازم نیست و این امکاناتی است که در دست همگی قرار دارد.

او افزود: بچه‌هایی که می‌خواهند بازیگر شوند باید ده برابر یک نقش را در زندگی روزمره خودشان بازی کرده باشند و ده‌ها قدم از یک تست بازیگری جلوتر باشند و یادبگیرند که تقلید کنند و افعال دیگران را شبیه‌سازی کنند و برای نقش‌های مختلف شناسنامه درست کنند. مدل راه رفتن، حرف زدن و فکر کردن زندگی افراد و مشاغلی  مثل نجار، بنا و پزشک را مرور کنند تا آماده همکاری با یک فیلم باشند.

دیگر خبرها

  • اختلال ترس از فراموش شدن چیست؟
  • عادت‌هایی که خواب راحت را از شما می‌گیرند
  • مانور ایمنی کارگاه‌های پرخطر در ایلام
  • مقابله با گرمای شهری از طریق باغ‌های گیاه‌شناسی
  • ضرورت ساماندهی پسماندهای پلاستیکی اطراف مجتمع‌های بین‌راهی
  • پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی
  • دستگیری متخلفین برداشت غیرمجاز شن و ماسه در منطقه حفاظت شده تالاب نوروزلو
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم نیست
  • اهمیت فرهنگ‌سازی در کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی