Web Analytics Made Easy - Statcounter

در جناح اصلاح‌طلب نام جهانگیری و در مواردی عارف شنیده می‌شود و در جناح مقابل هم لاریجانی محتمل‌ترین فرد به‌نظر می‌آید. البته افرادی مانند پرویز فتاح، عزت‌ا... ضرغامی و حتی سیدابراهیم رئیسی هم دیگر گزینه‌هایی هستند که در گمانه‌زنی‌ها برای نمایندگی اصولگرایان در انتخابات 1400 مطرح شده‌اند.

به گزارش صدای ایران، هیچ‌یک از این افراد تاکنون موضعی در این مورد نداشته‌اند، اما طبعا اعلام حضورشان قابل انتظار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جریان اصلاحات در چندسال اخیر تمرکز خود را معطوف به استراتژی ائتلاف کرد که منافع و مضراتی را برایش به بار آورد. رویکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات بعدی علامت سوال بزرگی است که برای پاسخ به آن نظریه‌های متعددی مطرح می‌شود. اسماعیل گرامی مقدم، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در این مورد گفت و گویی داشته است.

بین گزینه‌هایی که برای انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح می‌شود، بیشتر نام آقای جهانگیری در جریان اصلاح‌طلب و آقای لاریجانی در جریان اصولگرایان معتدل به چشم می‌خورد. شما فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان این بار با نامزد درون‌جریانی وارد صحنه می‌شوند یا باز هم به ائتلاف روی خواهند آورد؟
با تجربه‌ای که از سال‌های 92، 94 و 96 به دست آمد، باید انسجام درونی جریان اصلاحات را حفظ کنیم. در سال‌های اخیر جریان اصلاحات سهم گسترده‌ای در پیروزی اعتدالگرایان داشت و با حضور گزینه‌های حداقلی موفقیت‌هایی در انتخابات مجلس و شوراها داشت. اما بعد از چیدمان دولت دوازدهم، اصلاح‌طلبان با اینکه بار پیروزی را بیشتر به دوش کشیدند، آن‌چنان از طرف اعتدالگرایان به مشورت گرفته نشدند. از طرفی نیز ارتباط بیشتر و حمایت از جریان اصولگرای معتدل در سال‌های اخیر موجب نگرانی برای کمرنگ شدن هویت اصلاح‌طلبی شده است. در چنین شرایطی ضروری است در انتخابات 1400 اصلاح‌طلبان با هویت اصلاح‌طلبی وارد عرصه شوند. حفظ منافع ملی یکی از اولویت‌های اصلاح‌طلبان است که در این راستا طبعا باید برخی ائتلاف‌ها پیش‌بینی شود. اما ائتلاف باید با برنامه، قاعده و تفاهمی قابل اجرا باشد، چراکه ائتلاف‌های نانوشته خسارت زیادی به هویت جریان‌های سیاسی وارد کرده است. جریان اصلاحات با حفظ هویت یا پیروز خواهد شد که می‌تواند در عملیاتی شدن مطالبات مردم موثرتر باشد، یا شکست خواهد خورد که با حفظ و بازیابی هویت موجب ماندگاری اصلاحات خواهد بود. هویت اصلاح‌طلبی اهمیتی بیشتر از پیروزی‌های مقطعی دارد و اصلا اولویت اصلاح‌طلبان پیش از پیروزی باید سامان و سازمان دادن به هویتشان باشد. در صورتی که انسجام میان نیروهای اصلاح‌طلب حفظ شود، خودبه‌خود پیروزی‌هایی رقم خواهد خورد. اگر هم نیم‌نگاهی به ائتلاف با اصولگرایان معتدل داریم، باید ابتدا نتیجه عملکرد دولت اعتدالگرا و نگاه مردم به آن مشخص شود. ترکیب کابینه و استانداران گلایه‌های زیادی را بین مردم و گروه‌های مرجع اصلاح‌طلب ایجاد کرد و این «تعامل به هر قیمت» خساراتی دارد که اگر اصلاح‌طلبان به آن توجه نکنند، حتما جبرانش دشوار خواهد بود. ائتلاف با افرادی که نقشی پررنگ در به انحصار کشیدن دولت و سابقه‌ای گسترده در اصولگرایی داشته‌اند، یعنی بن‌بست. اصلاح‌طلبان به همین سادگی نمی‌توانند با اصولگرایان معتدلی که نقش اصلی در ایجاد انحصار در چیدمان دولت و استانداران داشتند، ائتلاف کنند. اصلاح‌طلبان هویت مشخصی دارند و حتما مصادیق متعددی برای نامزدی ریاست‌جمهوری معرفی خواهند کرد. تصور نمی‌کنم اصلا اصلاح‌طلبان در این اندیشه باشند که با نامزدی از اصولگرایان ائتلاف کنند که دغدغه مطالبات بدنه اجتماعی‌شان را ندارد. این جریان پتانسیل‌های زیادی برای طرح شدن در انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری دارند و نیازی به دست کشیدن از هویت برای یک پیروزی ضعیف و نحیف با نامزدی شاخص از جریان اصولگرایی ندارند.
اگر شرایط به‌گونه‌ای شود که اصلاح‌طلبان ردصلاحیت شده و رقابت بین لاریجانی با فردی مانند رئیسی باشد، تصمیم چه خواهد بود؟
اصلاح‌طلبان به‌دلیل حضور فردی مانند آقای رئیسی در صحنه، چشم‌بسته از آقای لاریجانی حمایت نخواهند کرد. طبعا به‌فراخور شرایط و موقعیت فکرهایی در این مورد خواهد شد، اما با نقش تاثیرگذار آقای لاریجانی در چیدمان دولت امکان حمایت اصلاح‌طلبان از او دور از انتظار است. وقتی جریان آقای لاریجانی در مورد کابینه دولت اعتدال با اصلاح‌طلبان مشورت نمی‌کند، طبعا آن‌چنان فرقی بین او و آقای رئیسی برای ما نخواهد بود. اصلاح‌طلبان هم تجربه گرانسنگی در مورد معرفی نامزدهایی دارند که صلاحیت آنها تایید شود و حتما هم چنین فردی وجود خواهد داشت. انتخابات به‌این سمت نخواهد رفت که یک نامزد آقای لاریجانی و یک نامزد فردی تندرو باشد. حتی شاید نامزد دیگری از اصولگرایان قرابت بیشتری از آقای لاریجانی با جریان اصلاحات داشته باشد. وضعیت آینده اصلا روشن نیست، اما ما به‌عنوان جریان اصلاحات حتما نامزد خواهیم داشت. آقای لاریجانی برای ایجاد ائتلاف باید از این انحصارطلبی و محدود کردن دولت به جریان خود فاصله می‌گرفت، اما این اتفاق نیفتاد. طبیعتا طیف آقای لاریجانی هم نباید دیگر انتظار داشته باشد اصلاح‌طلبان با آنان ائتلاف کنند، مگر اینکه در جهت مطالبات مردم گام بردارند که در آن صورت شاید اصلاح‌طلبان در شرایطی بسیار سخت بر این مساله تامل کنند. با شرایط کنونی و با چیزی که تا این لحظه دیده‌ایم، اصلا ائتلاف اصلاح‌طلبان با آقای لاریجانی یا طیف‌هایی از اصولگرایی قابل تصور نیست.
آیا به‌دلیل عملکرد اصولگرایان معتدل و طیف آقای لاریجانی در چیدمان وزرا اصلاح‌طلبان از آنان دلخور هستند؟
بله. ما اصلاح‌طلبان تمام سرمایه و اعتبار اجتماعی خود را خرج کردیم تا پیروزی آقای روحانی رقم بخورد که پیروزی معتدلان اصولگرا هم درون آن مستتر بود. ما باید به مطالبات مردم پاسخ دهیم و اگر سخن از سهم به میان می‌آوریم، آن سهم ملت است نه صرفا یک جریان. مردم توقع دارند مطالباتی که در جریان انتخابات مطرح کردند تحقق بیابد و ابزار آن هم برخی مدیران اصلاح‌طلب با رویکرد مشخص هستند. البته ما قدردان تلاش رئیس‌جمهور در پیگیری برخی مطالبات هستیم، اما چیدمان دولت و استانداران مورد مشورت اصلاح‌طلبان نبود. این جریان برای تحقق سهم ملت به مشارکت فراخوانده نشد و اساسا مطرح کردن ائتلافی مجدد، آن هم با طیف آقای لاریجانی، مردود است و نباید به آن فکر کنیم. در سه انتخابات اخیر ائتلاف برای ما به دلایلی ضرورت داشت اما اکنون ضرورت امروز اصلاح‌طلبان حفظ هویت است.

منبع: صدای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۶۹۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاح‌طلبان پرچم‌داری او را نخواهند پذیرفت
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!