تراکم کار به حدی است که گاهی وقتی اربابرجوع در مراجعه به شعب با مجلدات متعدد پروندههای مختلفی که روی میز دادگاهها انباشته شده است، مواجه میشوند، یکه میخورند. بخش اعظم این پروندهها قتلهایی است که با انگیزههای مختلف اتفاق میافتد. غیر از آنچه هرروزه در صفحات حوادث روزنامهها انعکاس مییابد، گاهی قساوت و عمق جنایت در حدی است که موج آن سراسر کشور را فرامیگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این معضل از دو منظر قابل بررسی است؛ در نگاه کلان، باید بههمریختگی روابط اجتماعی، درهمآمیختگی بیش از اندازه ارتباطات و معاشرتهای اجتماعی، جابهجایی ارزشها، سستشدن اعتقادات دینی و پایبندیهای اخلاقی را که متأثر از عوامل مختلفی است، از مهمترین علل سقوط اخلاقی و سوقیافتن همسران به سمت خیانت بهشمار آورد. در نگاه خرد، چه از منظر جرمشناسی و چه به روایت آن چیزی که در پروندههای جنایی اتفاق میافتد، خیانت ممکن است به تأثیر از دلایل و انگیزههای متفاوتی صورت بگیرد.
بخشی از این عوامل به بعد تربیتی مسئله و پیش از ازدواج مربوط میشود. فقدان اصالت خانوادگی و سستبودن ارکان خانواده، تربیت غلط، عدم مراقبت صحیح از فرزندان و دادن آزادی عمل بیش از اندازه به آنان، ازدستدادن یکی از والدین، زندانیشدن بهویژه حبس طولانیمدت یکی از والدین یا هردوی آنها، رشدیافتن و بزرگشدن درخانه ناپدری یا بهدست نامادری، اعتیاد والدین، بیبندوباریهای پدرومادر، سختگیریهای بیمورد و ایجاد محدودیتهای غیرمنطقی در زمانی که فرزندان سنین نوجوانی و جوانی را پشتسر میگذارند و هنوز در کنار خانواده هستند، زمینههای لازم را برای انحرافات اخلاقی و رفتاری بعدی فراهم میکنند. اما عللی که ناظر به پس از ازدواج هستند و عمدتا به بُعد روانشناسی و جامعهشناسی قضیه مربوط میشوند و بهعنوان مهمترین علل وقوع خیانت میتوان اشاره کرد، عبارتاند از:
١-حس انتقامجویی زنان. آنها وقتی از طرف شوهر خود خیانت میبینند، دست به انتقامجویی میزنند تا به آنها ثابت کنند خیانت دردناک و غیرقابل تحمل است.
٢-گاهی ممکن است به زن یا شوهر این احساس دست دهد که در خانه از سوی همسر خود مورد بیتوجهی قرار میگیرد و نادیده گرفته میشود. در این حالت چنانچه زن در بیرون خانه مورد توجه و تمجید مرد دیگری قرار گیرد یا مرد مورد توجه زن دیگری قرار گیرد، ممکن است به سمت خیانت کشیده شوند.
٣-گاهی برگشت به ارتباطات ناسالم گذشته موجب خیانت میشود. گاهی بعد از روابط ناسالم گذشته ممکن است یکی از این دو نفری که دارای این روابط بودهاند ازدواج کند و طرف دیگر با مستمسک قراردادن آن و تهدید طرف مقابل به فاشکردن این روابط یا با دستاویز قراردادن مدارک، نوشته و عکسهایی که از فرد دارد، وی را ناخواسته مجبور به استمرار روابط گذشته کند.
٤-ممکن است یکی از طرفین در گذشته به فردی علاقه و دلبستگی داشته اما به دلایلی نتوانسته با او ازدواج کند اما بعد از گذشت چندین سال، ملاقات آنها با هم روابط گذشته را زنده کند، یا باعث ایجاد ارتباط شود.
٥-دخالتهای بیجا، سختگیریها، حساسیتها و وسواسهای بیمورد طرفین درباره یکدیگر که در مواردی به بدبینی متقابل یا یکی از طرفین به دیگری منجر میشود، ضمن آنکه طرف مقابل را کلافه میکند و به واکنش ناخواسته یا از سر اجبار و انتقام وامیدارد، در بسیاری اوقات بستر خیانت را فراهم میکند.
٦-برخی زنان هم از سر ماجراجویی وارد رابطه با مرد دیگری میشوند و اقدام به خیانت میکنند.
٧-بعضی بهدلیل شکست یا احساس شکست در زندگی مشترک، کمکم از شریک زندگی خود فاصله میگیرند و به سمت مرد یا زن دیگری کشیده میشوند.
٨-عدهای چون پس از ازدواج احساس میکنند نقطه مشترکی با همسر خود ندارند، بهدنبال نقطه مشترک دیگری میگردند.
٩-گاهی افتادن در دام اعتیاد، زن یا شوهر را به سمت خیانت سوق میدهد.
١٠- در ازدواجهای اجباری که از سوی خانوادهها بر فرزندان تحمیل میشود، چون چنین زوجهایی از ابتدا هیچگونه عشق و علاقهای به هم نداشتهاند، این امر بهمرور به افزایش شکافها و اختلافها میانجامد و اگر به جدایی منتهی نشود، طرفین را به سمت خیانت سوق میدهد.
١١-مهاجرت خانوادهها از روستا به شهر یا از شهرستانهای کوچک به شهرهای بزرگ و تهران، ازجمله علل مهم دیگری است که باید به آن تأکید کرد. وارفتگی و انفعال درباره جاذبههای شهری بهویژه شهرهای بزرگ بهدلیل سطح پایین فرهنگی مهاجران، تلاش برای به رنگ جماعتدرآمدن در پوشش و روش زندگی و تحتتأثیر ارتباطات و معاشرتهای اجتماعی شهری قرارگرفتن، از موجبات سقوط در ورطه خیانت است.
١٢-بدآموزیها و تأثیرپذیرفتن از بیبندوباریهایی که در انظار و ملأعام در جامعه شهری بهوفور مشهود است و اتفاق میافتد، بستری برای به سمت خیانت کشیدهشدن افراد است.
١٣- در مواردی بیتوجهی به نیازهای مالی همسر و برآوردهنشدن احتیاجات و توقعات مادی زن و زمانی نیز بلندپروازیهای مادی و اقتصادی زنان و علاقه آنان به برخورداری از امکانات مادی و رفاه اقتصادی یا حتی استقلال اقتصادی زنان، موجب خیانت میشود.
١٤-مسافرتهای خارجی و تأثیرپذیرفتن از فرهنگ غالب غربی در معاشرتهای آزادی که بین زنان و مردان وجود دارد و تأثر از هجمه فرهنگی غربی از دیگر عوامل مؤثر در خیانت است.
١٥-زمانی نیز تنوعطلبی مردان و هوسرانی زنان و مردان، آنان را به سمت خیانت سوق میدهد.
١٦-بیتوجهی به نیازهای عاطفی، اختلالات شخصیتی و برخی ویژگیهای فردی نیز ازجمله عواملی است که میتواند بستری برای خیانت باشد.
از سوی دیگر هر جامعهای خواسته یا ناخواسته، پایبند ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و دینی خود است که با گذشت زمان و مرور ایام در لایههای مختلف اجتماع رسوخ یافته و نهادینه شده و چنان تصلب یافتهاند که افراد جامعهگریز جز پذیرش و تسلیم در برابر این ارزشها ندارند. همین ارزشهاست که موجب تشخص و تمایز جوامع مختلف از هم میشوند؛ ازجمله این ارزشها در جامعه ما، قداستیافتن خانواده است.
غالب افراد، صرفنظر از هر مرام و مسلکی که ممکن است داشته باشند، به تأثیر از همین ارزشهای نهادین، خانواده را یک حریم خصوصی و مقدس میدانند و ازاینرو هیچگونه تعرضی را به آن برنمیتابند. حال در چنین جامعهای وقتی خیانت بههردلیلی اتفاق میافتد، طرف مقابل و عمدتا مردان دست به انتقام میزنند. در این حالت یا از سر غیرت و حمیت همسر خود را قربانی میکنند یا در صورت بقای علاقه به همسر یا بهدلیل دلبستگی به فرزندان و سوختن و ساختن بهخاطر آنان، خود به تنهایی یا با همدستی همسر فرد متعرض را به قتل میرسانند. در مواردی نیز زنان برای رسیدن به خواسته خود، شوهر را از سر راه برمیدارند.
به حکایت پروندههای جنایی، فجیعترین جنایات زمانی رقم میخورد که قتل بهدلیل خیانت صورت میگیرد. اجساد قطعهقطعه و مثلهشده نمونههایی از این دست جنایات هستند. بهعنوان یک نتیجه این نوشتار و به دلالت پروندههای فراوانی که نگارنده رسیدگی کرده است: خیانت پایانی جز تباهی ندارد. سعدی شعر نغزی دارد که میگوید: «آنکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد/ به یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد». زنی که به شوهر خود خیانت میکند یا مردی که به همسر خود خیانت میورزد، قطعا نه به دیگری وفادار میماند و نه به زندگی مشترک بعدی پایبند خواهد ماند. آنکه از سر هوسرانی تیشه به ریشه زندگی مشترک خود میزند، هرگز در مقصد دوم متوقف نمیشود. چهبسا قتلهایی که بعد از فریبخوردن و به سمت خیانت کشیدهشدن، با همین تلقی و تصور به وقوع میپیوندد. هرزگی و هوسرانی پایانی جز فنا و نابودی ندارد.
*رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۸۹۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وارسی گوشی موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران