مرثیه خوانی پیمبر کار ما نیست/ زهراست اولمرثیهخوان محمد(ص)
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۶۲۷۸۴
همزمان با سالروز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) شعرای جوان و آیینی کشورمان با سرودن ابیاتی به محضر اهل بیت عرض ارادت کردهاند. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ همزمان با سالروز رحلت پیامبر مهربانی، حضرت محمد(ص) و شهادت کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی(ع) شعرای جوان و آیینی کشورمان با سرودن ابیاتی به محضر اهل بیت عرض ارادت کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قران به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را
نادیده میگرفتند وقتی محبتت را
تا ریشه کن شود جهل؛ خوردی چه خون دل ها.
اما زیاد کردند با فتنه زحمتت را
بودی امینِ حق و محضِ کتابتِ وحی
دستِ علی (ع) سپردی بارِ امانتت را
زخم زبان شنیدی گفتی: «علی (ع) معَ ٱلحق»
زخم زبان شنیدیم! دریاب امتت را
پایِ وصیت تو با جان و دل نشستیم
از هم جدا نکردیم قران و عترتت را
در اولین دقایق شورا گرفته بودند
زهرا (س) چه گریه میکرد متنِ وصیتت را
دین بی تو منحرف شد! با آن همه سفارش
منکر شدند وقتی حتی شهادتت را
روز دوشنبه بود و یک کوچه غرقِ فریاد
کردند استجابت اینگونه دعوتت را
با پشتههای هیزم٬ پشتِ درِ ولایت
اهل مدینه دادند مزد رسالتت را!
مرضیه عاطفی
باید دوباره خیمهی غم دست و پا کنیم
پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
بوی حسن وزیده ز اشعار محتشم
وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم
" باز این چه شورش است که در خلق عالم است" -
یعنی نوای " وا حسنم " دست و پا کنیم
باید مقدمات سفر تا مدینه را
حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم
آنجا بساط روضهی مردی کریم را
در کوچهها قدم به قدم دست و پا کنیم
طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس
یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم
وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است
کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم
امشب خدا برای حسن سینه میزند
باید زمینه، نوحه، دودم دست و پا کنیم
طشتی برای شاه غریبی که ناله زد:
"میسوزد از ستم جگرم " دست و پا کنیم
محمود مربوبی
کل عوالم تحت فرمان محمد
رزق دو عالم بر سر خان محمد
اعجازهای انبیأ یک سمت باشد
یک سمت هم اعجاز قرآن محمد
صدها خلیل الله خدمتکار احمد
صدها ذبیحالله قربان محمد
دینی بجز اسلام مقبول خدا نیست
شکر خدا هستم مسلمان محمد
بهر شفاعت هست در روز قیامت
دست پیمبرها به دامان محمد
جان پیمبر بسته بر جان علی و ...... جان علی هم بسته بر جان محمد
بعد از غدیر خم فقط چندین مسلمان...... ماندند پای عهد و پیمان محمد
مرثیه خوانی پیمبر کار ما نیست
زهراست اولمرثیهخوان محمد
ریحانه باغ نبی را چید گلچین
افتاد آتش بر گلستان محمد
زینب گریبان چاک زد در شام و کوفه
از غصه پاره شد گریبان محمد
اهل قرن در شام و کوفه کاش بودند
تا نشکند با چوب، دندان محم
آرش براری
خونِ جگرِ سنگ ' عقیق یمنی شد
من خون جگر خوردم و قلبم حسنی شد
دندانهی هر شانه که در موی تو افتاد
تعبیر به دندان اویس قرنی شد
بر کفر بشر بودن تو سایهی شک بود
گفتیم خداوندی و باور شدنی شد
بر سفرهی لبخند تو خوبان فقرایند
بیچاره پس آن مرد گدایی که غنی شد
از تلخی ایام به تنگ آمده بودیم
گفتیم: حسن، مایهی شیرین دهنی شد
سید رضا هاشمی
در کوچه پای آمدنش تیر میکشداز سمت گوش تا دهنش تیر میکشد
این طفل هر زمان که به در میکند نگاهبی وقفه چارچوب تنش تیر میکشد
مادر چقدر دلنگران سکوت اوستفهمیده سینه ی حسنش تیر میکشد
نام حسن ردیف غزلهای غربت استحتی ردیف تَن تَ تَنَش تیر میکشد
این بار زهر کینه بر او کارگر شدههی لخته لخته ، هی دهنش تیر میکشد
طشت از حرارت جگرش سرخ میشوددارد عقیق از یمنش تیر میکشد
زینبه نشسته پاره ی تن را نظاره گربا هر نفس نفس ، بدنش تیر میکشد
از بس که گریه کرده در این ماتم عظیمچشمان خیس سینه زنش تیر میکشد
شاید که یاد کرببلا میکند حسینوقتی که دارد از کفنش تیر میکشدسید حسن رستگار
زند پر طایر جانت ز دنیا یا رسول اللهگشودی بال سوی عرش اعلا یا رسول الله
تو پر میگیری از خاک و روی در عالمی آبادجهان ویران شود از هجر عظما یا رسول الله
شود خاموش شمع عمر پاکت با چه آرامی ز غم آتش بگیر شهر بطحا یا رسول الله
بنالد مسجد و محراب از فقدان روی تودر دیوار بهترت دارد آوا یا رسول الله
هنوز عطر نفس های تو جاری بود در یثربکه شد بزم سقیفه ، فتنه بر پا یا رسول الله
ز چشمان پر از مهرت برای دیدن زهرابرای آخرین دم دیده بگشا یا رسول الله
نگاهش کن که از ابر دو چشمان گوهر بارشنموده دامن خود هم چو دریا یا رسول الله
نگاهش کن که می بیند ز بعد رفتنت گرددبه همراه علی محزون و تنها یا رسول الله
نگاهی کن ، دعا کن بهر او از بعد هجرانتنبیند داغ سیلی روی زهرا یا رسول الله
ولی افسوس پس از دوری روی تو آن امتنبودند پاسدار بیت طاها یا رسول الله
علی در ماتمت میسوخت و جای تسلیت بر اوز کینه شعله آوردند اعدا یا رسول الله
به باب خانه آتش خورد پیش دیده طفلان و بستند ریسمان بر دست مولا یا رسول الله
به گلزاری که بودی باغبان شاخه طوباشکستند پهلو و بازوی طوبا یا رسول الله
در این ماهی که زهرا داغ هجران تو را دیدهدوباره تازه شد داغش که گویا یا رسول الله
همان ها که شرار غم برای او پسندیدندزدند آتش دل و جان حسن را یا رسول الله
نبودش بس شرار زهر و زخم طعنه مردم که تیرها شد نثارش جای گلها یا رسول الله
در این مَه پاره قلبت رضا را از جفا کشتنددوباره تازه تر شد داغ زهرا یا رسول الله
به هنگامی که سوی حجره بر میگشت آن مولاز پا بنشست و زیر لب بگفتا یا رسول الله
نبودی در کنار پیکرش تا بنگری ، گردیدنهان در زیر گُلها جسم رعنا یا رسول الله
شما دیدی به عصر روز عاشورای غم افزاحسینت را شهید قطعه اعضا یا رسول الله
به جای شاخه های گل به جسمش خارها دیدیسرش را بر فراز و روی نی ها یا رسول الله محسن غلامحسینی
خوش دل شد آن کسی که دارد محبتش رابدبخت آن کسی که رد کرد دعوتش را
میخواست تا بفهمیم خورشید واقعی کیستمبداء برایمان کرد تاریخ هجرتش را
جز پنج سال مولا دیگر ندید دنیاحسرت به دل نشستیم طرز حکومتش را
گفتند او یتیم است در خاک ها مقیم استدر فتح مکه دیدند آن قوم شوکتش را
زهر زن یهودی یا مادر سعودیرحلت چرا بخوانیم روز شهادتش را
روز عروج خورشید گفتند وا محمدیک روز بعد دادند مزد رسالتش را
در صحنه ی قیامت وقتی که خلق جمعندما ترس خویش داریم او ترس امتش راسیدمحمدحسین حسینی
تیری که سمتش رفت هم حتی ، مثل کمان قدش کمانی بوداز دستِ آدمها ! رها می شد ، شرمنده از این ناتوانی بود
تابوتِ گل را بوسه زد افتاد ، از شدت شرمندگی جان داددرپای مردی آسمان پیشه ، مردی که صلحش جان فشانی بود !
مردی که تنها رفت تا میقات ، دلخسته از تفریط و از افراطبرقلب پاکش صدهزاران زخم ، از مومنانِ نهروانی بود
ای کاش زخمش زخمِ خنجر بود ، زخمِ زبان از مرگ بدتر بودزخم زبان هایی که او میخورد ، پاداشِ عمری مهربانی بود
ازبس که عمری ابن ملجم ها ، با اسمِ یاری دورِ او بودندوقت نمازش هم زره می بست ، مردی که اوجِ پهلوانی بود
هی برد دندان بر جگر آخر ، صبرش به لب آمد ولی پرپر!آن روز تشتِ خانه چون دشتِ ، گل های سرخ و ارغوانی بود ..
دلخسته بود از همنشینی ها ، با قاتلینِ مادرش زهرازهری که نوشید آخرش ، تنها ، شیرینی اش در زندگانی بود ...محسن کاویانی
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۶۲۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(عکس) ژاوی اشک خوان لاپورتا را در آورد
شب گذشته ماندنی شدن ژاوی در بارسلونا قطعی شد و او از تصمیمش برای استعفا منصرف شد. به همین دلیل امروز نشستی خبری در باشگاه بارسلونا با حضور خوان لاپورتا و ژاوی برگزار شد و دو طرف در مورد مسائل مختلف حرف زدند.
ابتدا لاپورتا حرف زد و گفت به چه دلیلی اصرار برای ماندنی شدن ژاوی داشت و سپس مربی کاتالان توضیح داد که چرا از استعفا منصرف شده است.
در بخشی از نشست، لاپورتا هنگامی که از ژاوی تعریف میکرد، احساساتی شد. هم او و هم ژاوی برای یک لحظه احساسی شدند و بغض رئیس شکست که با تشویق حاضران در نشست همراه بود.
لاپورتا بعد از گفتن این جمله که به داشتن ژاوی افتخار میکنیم، برای لحظاتی مکث کرد و به وضوح منقلب شده بود. او سپس ادامه داد و چند بار دیگر تاکید کرد که به ژاوی و ایدههایش اعتماد کامل دارد.
منبع: ورزش سه
tags # ژاوی هرناندز ، بارسلونا سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟