نمایندهها کتاب نمیخوانند، سینما و تئاتر هم نمیروند
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۲۵۶۷
یک سایت خبری با چند تن از نمایندگان مجلس مصاحبه داشته و از آنها درباره میزان مطالعه، سینما رفتن و تماشای تئاتر سؤال کرده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یک سایت خبری با چند تن از نمایندگان مجلس مصاحبه داشته و از آنها درباره میزان مطالعه، سینما رفتن و تماشای تئاتر سؤال کرده است؛ پرسشهایی پیرامون سه حوزه مهم فرهنگ و هنر که میتواند نمایانگر میزان زمانی باشد که نمایندگان مردم در مجلس برای پرداختن به فرهنگ و هنر صرف میکنند، اما نتایج این مصاحبهها قابلتوجه است؛ نمایندگان پاسخدهنده به سؤالها هیچگاه به تماشای یک نمایش ننشستهاند یا کتاب نمیخوانند و به سینما نمیروند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میان 20 نمایندهای که به سؤالات سایت «تابناک» پاسخ دادهاند، تنها دو نفر کتاب میخوانند، قضیه وقتی بدتر میشود که «برخی از آنها گاهی اگر از جایی دعوت شده باشند، به سینما میروند و هیچیک در حوزه تئاتر اطلاعات ندارند و حتی برخی از آنها تا کنون سینما و تئاتر نرفتهاند و در خصوص نرخهای بلیت سینما و قیمت کتاب هم تقریباً هیچیک از 20 نماینده اطلاع چندانی ندارند.»
وقتی یک نماینده کتاب نمیخواند
رهبر معظم انقلاب در دیداری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در هشتم خرداد 92 تأکید میکنند: «وقتی لایحهای به مجلس میآید یا طرحی را شما در مجلس تهیه میکنید و میخواهید این را در یک بخشی از بخشهای کشور که میتواند جدول فعالیت کلان کشور را پر کند، به کار بیندازید، دقت شما، مراقبت شما، اهتمام شما، تحقیق شما، مطالعه شما که به پخته شدن این طرح یا لایحه کمک میکند، یک حقی است برای مردم بر دوش شما. لایحهای به مجلس میآید-بنده خودم هم در مجلس بودم و این موارد را از نزدیک تجربه کردم - وقتی که لایحه به کمیسیون داده میشود و در معرض دید این نماینده قرار میگیرد، گاهی با این لایحه مثل یک کار مربوط به شخص خود رفتار میکند، دقت میکند، مطالعه میکند، تحقیق میکند، با کارشناس مینشیند، مباحثه میکند، مطلب را در ذهن خود به صورت محقق ترسیم میکند.» با توجه به این بیانات، انتظار داشتن میزان مطالعه مطلوب در نمایندگان مجلس نه یک خواسته، بلکه حقی است که مردم باید از وکیل خود در مجلس مطالبه کنند.
نتایج مصاحبههای انجام شده با نمایندههای مجلس، نشاندهنده میزان پایین مطالعه در میان بخشی از نمایندگان مجلس است. گرچه این سایت تأکید میکند که بسیاری از نمایندهها حاضر به پاسخ به سؤالات نشدهاند و برخی دیگر از جمله تعدادی از اعضای کمیسیون فرهنگی خواستار عدم انتشار مصاحبهشان شدهاند، ولی میتوان حدس زد عدممصاحبه یا درخواست برای منتشرنشدن آن ناشی از نداشتن پاسخ مناسب است و نمایندههایی که حاضر به مصاحبه نشدهاند، احتمالاً پاسخ خوبی برای این سؤالات نداشتهاند. با این حساب میتوان گفت که آن 20 نماینده به نوعی نمایانگر کلیتی است که در مجلس حضور دارند. اما زمانی که یک نماینده کتاب نمیخواند، چه اتفاقی میافتد؟ صدیف بدری، نماینده مردم اردبیل میگوید: غفلت از مطالعه و کتابخوانی موجب دور شدن از فهم مسائل روز جامعه به ویژه برای نمایندگان مجلس خواهد شد. وی معتقد است، یک نماینده باید روزانه مطالعات تخصصی، اطلاعات عمومی و سیاسی داشته باشد و تصریح میکند: باید روزانه حداقل دو، سه ساعت مطالعه داشته باشیم چراکه بدون آن نمیتوان خود را به روز نگه داشت و ابعاد مختلف مسائل جامعه را فهمید.
این قصه سردراز دارد
پایینبودن میزان مطالعه در میان نمایندگان مجلس تنها منحصر به این دوره از مجلس شورای اسلامی نیست و در دورههای گذشته مجلس نیز شاهد اعتراض به پایینبودن سطح مطالعه در میان نمایندگان بودهایم. غلامعلی جعفرزاده امینآبادی در سال 93، یعنی زمانی که مجلس نهم مشغول کار بود، طی مصاحبهای از نطقهای عوامپسند و وقتگیر نمایندهها گلایه میکند و درباره میزان مطالعه وکلای مردم در مجلس میگوید: برخی نمایندگان بر اساس علایق شخصی مطالعاتی انجام میدهند، اما در مجموع نمایندگان فرصتی برای مطالعه ندارند. نمایندگان حتی برای اینکه در جریان اخبار باشند باید برخی برنامههای خود را تغییر دهند.
با توجه به اوضاع اقتصادی کشور، فشارهایی که از حوزههای انتخابیه به نمایندگان وارد میشود، بسیار زیاد است. باید ترتیبی اتخاذ شود که حجم کار نمایندگان کمتر شود، البته افرادی هم هستند که درباره میزان مطالعه نمایندگان مجلس نظر مثبتی دارند! برای نمونه محمدرضا مجیدی، رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی بدون ذکر آمار میگوید: بسیاری از دوستان دانشگاهی یا همکلاسیها و همدورهایهای ما که در مجلس تشریف دارند، نرخ مطالعهشان را در حوزه شخصیشان مناسب و بالا میبینم. شاید بتوان گفت سرانه مطالعه نمایندگان مجلس کلاً مطلوب است.
حتی اگر این دیدگاه به شدت مثبتاندیشانه درباره میزان مطالعه نمایندگان مجلس را قبول کنیم، نداشتن آگاهی آنها از مسائل مهم فرهنگی و هنری مانند دور بودنشان از سینما و تئاتر که دو بخش مهم، تأثیرگذار و البته بحثبرانگیز در حیطه فرهنگ هستند، این نگرانی را به وجود میآورد که نمایندههای مردم نمیتوانند نسبت به دغدغههای فرهنگی جامعه درکی بهتر و در برابر تهدیدات و فرصتهای فرهنگی پیش رو طراحی مناسبی داشته باشند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۲۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف میدانی!
سایت اصولگرای مشرق در گزارشی در مورد عملکرد مجتبی ذوالنوری در مجلس نوشت: نماینده ای که فکر می کند نمایندگان اختیار کافی نداشته اند نباید اساسا نامزد انتخابات می شد و اکنون نیز حق ندارد به سیاق امثال میرحسین موسوی؛ زیر میز بازی بزند.
درحالی که مجلس یازدهم به روزهای انتهایی خود نزدیک می شود، سایت اصولگرای مشرق در گزارشی به عملکرد مجتبی ذوالنوری از چهره های نزدیک به جبهه پایداری و نایب رئیس مجلس پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است؛
مجتبی ذوالنوری، نماینده منتخب قم برای مجلس دوازدهم که در رقابت های انتخاباتی اخیر دست به رفتار عجیب و غریبی هم زد و با یک سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب، جبهه انتخاباتی تشکیل داد، به تازگی طی سخنانی گفته است: اگر بنده رئیس مجلس شورای اسلامی شوم و از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری افرادی را بدون داشتن هیچ آشنایی وارد مجلس کرده و به آنها مسئولیت دهم، آن وقت تکلیف کارمندی که ۲۰، ۳۰ سال در انتظار رسیدن به قله بوده چه میشود؟ او دیگر چهطور میتواند هزینه چند ۱۰ سالهاش در خدمتگذاری بیشترش را مطلوب کند؟ باید ارزش افزودهای باشد برای این وضعیت. آیا این کارمند انگیزه کاری و همیت در تحول مجلس شورای اسلامی را دارد؟
او می افزاید: بر اثر تغییرات سالیان اخیر و تحولات آییننامه شرایط به گونهای پیش رفته که مجلس شورای اسلامی نمایندهمحور و هیات رئیسهمحور نیست و رئیس محور است. حال اینکه مجلسی میتواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تاثیر و سهم داشته باشند. از طرف دیگر گاهی به بهانه گرایشهای سیاسی، بخشی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنار گذاشته میشود و در حاشیه قرار میگیرند. گاهی نمایندگان در تصمیمات تاثیری ندارند.
ذوالنوری با بیان اینکه اختیار مجلس شورای اسلامی به دستگاههای بیرونی واگذار میشود تصریح کرد: وجود مراجع فرامجلسی خلاف نص صریح قانون است...این مراجع به جای مجلس و نمایندگان تصمیم میگیرند حال اینکه در نهایت باید نمایندگان پاسخگو باشند. مراد من از این صحبتها مربوط به افراد نیست؛ بلکه شرایط ساختاری چنین وضعیتی را رقم زده است؛ اگر رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه سران قوا و شوراهای متعدد تصمیمی میگیرند که از جنس قانونگذاری است، باید این تصمیم از قبل به اطلاع نمایندگان رسیده و حتی از آنها استمزاج شود.
فرد مذکور همچنین گفته است: چهار سال عمر یک مجلس است ما در هر سال میتوانیم یک مشکل اساسی اعم از خودرو، مسکن، حسابهای مالی و اداری و بانکی را در دستور قرار داده و حل کنیم. این اقدامات باعث افزایش مشارکت مردم و سرمایه اجتماعی میشود. باید به شکرانه رای مردم مجلس آینده مجلسی کارآمد با اصلاح آییننامه و برگرداندن اختیار به نمایندگان منتخب باشد.
شاید برای مخاطبان جالب باشد که مقام معظم رهبری چند سال قبل در خطابی مستقیم به شخص آقای ذوالنوری تأکید کردند که آتش توپخانه وی در انتقاداتش شدید است!
تذکری که اگرچه انتظار بود ذوالنوری به آن ملتزم شود اما گویا او پس از نزدیک شدن به آن سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب؛ طریقی دیگر برگزیده است...
سخنان ذوالنوری از حیث منطق و سیاست ورزی هم صحیح نیستند.
مثلا او به چه حقی نهادهای کلانی مثل "شورایعالی هماهنگی سران قوا" که با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده است را خلاف قانون عنوان می کند؟
نهادی که اگر نبود؛ بسیاری از تصمیمات ضروری برای مردم و کشور در گیرودار بروکراسی مجلس، نطقهای چند نماینده بی هنر و شوآف های فلان سخنران و بهمان مهره سیاسی سوخته گیر می کرد و بسیاری از مشکلات در جای خود باقی میماند.
از طرفی اگر قرار است که هر تصمیمی در شورای هماهنگی سران قوا گرفته می شود به استمزاج نمایندگان گذاشته شود پس چه حاجت به دستور رهبری و تشکیل یک نهاد فراقوه ای؟
انتظار عقلانیت این بود که آقای ذوالنوری با عنایت به سابقه زیادی که در مجلس و اجرائیات کشور دارد؛ متوجه "مقوله فوریت" و برخی ضرورت ها در تصمیم گیری های کشور باشد و هنگامی که این فوریت بر وظایف مجلس رجحان می یابد؛ امثال ذوالنوری نیز در مقابل مصالح عقلانی تمکین کنند نه اینکه مصلحت های کشور و دستور رهبری را خلاف قانون معرفی کنند.
ماجرای وارد ساختن افراد غیر کارمند به سیستم مجلس و یا انتقاد از رئیس محور بودن مجلس نیز به لحاظ سیاسی واجد ارزش نیستند. چه اینکه اولا همه می دانند که هر مسئولی وظیفه دارد نخبگان را وارد سیستم مدیریتی خود کند. (البته اگر آن افراد ثمرات نخبگی را آشکار نکنند حتما بایستی کنار گذاشته شوند!) و ثانیا قوای یک کشور در تمام ممالک دنیا رئیس محور هستند و نمی توان به خاطر تقلای چند عنصر بی هنر در مخالفت با کارنامه جهادی یک رئیس قوه؛ حرف شاذی مثل انتقاد از رئیس محور بودن یک قوه را پذیرفت.
عجیب ترین بخش اظهارات ذوالنوری اما جایی است که شاهدیم او بر خلاف تمام سابقه اش تقلا می کند جای دولت و مجلس را عوض کند و مجلس را مسئول اجرائیات کشور جلوه دهد.
ذوالنوری مگر به چشمان خودش ندید که مجلس یازدهم برای مسکن و اجاره و اخذ مالیات از خانه های خالی و واردات خودرو؛ ۴ قانون مهم و راهبردی را گذراند اما این قوانین آنطور که باید هرگز اجرا نشدند.
باید دانست که نمی توان حرف غلط را در زرورق هایی مثل "اختیار نمایندگان" پیچید!