جای خالی کتاب در تلویزیون
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۷۶۳۴۳
تا به حال چند نفر از ما از طریق برنامههای تلویزیونی به کتاب خواندن ترغیب شدهایم؟ کدام برنامه این ایده را در ذهنمان ایجاد کرده است که به سراغ آثار فلان شاعر و نویسنده برویم؟
به گزارش شریان نیوز،تا به حال چند نفر از ما از طریق برنامههای تلویزیونی به کتاب خواندن ترغیب شدهایم؟ کدام برنامه این ایده را در ذهنمان ایجاد کرده است که به سراغ آثار فلان شاعر و نویسنده برویم؟
اینها از جمله سوالاتی است که طی سالها به ذهن بسیاری از ما رسیده است و حتی شاید روزی از جمله انتظارات طبیعی ما از رسانهای بود که امروز از آن با عنوان «ملی» یاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفته کتاب بیش از هر موضوع دیگری سرانه پایین مطالعه در کشور و ضعیف شدن صنعت نشر را یادآور میشود؛ فرهنگی که انتظار میرود به کمک رسانهها و به ویژه صداوسیما در جامعه نهادینه شود.
به مناسبت هفته کتاب به سراغ تعدادی از فعالان و برنامهسازان حوزه کتاب، شعر و ادبیات در تلویزیون رفتهایم و در گفتوگو با آنها وضعیت تولید برنامههای ادبی در سیما و جایگاه شعر و ادب در برنامههای تلویزیونی به بحث گذاشتیم.
وضعیت شعر از وضعیت کتابخوانی در رسانه ملی بدتر است
کوروش انصاری که پیشتر تهیهکنندگی برنامه «نقد شعر» در شبکه چهار سیما را بر عهده داشت، با بیان اینکه «کمبود سرانهی مطالعه و کتابخوانی را نمیتوان فقط بر عهده صداوسیما گذاشت»، اظهار کرد: به هر حال رسانه ملی بخشی از تبلیغات را بر عهده دارد و نمیتوان همه انتظار را از این سازمان داشت. اما به طور کلی اگر میخواهیم به کتاب و فرهنگ کتابخوانی در کشورمان اهمیت بدهیم باید برنامهریزی درست در این زمینه داشته باشیم. اینکه فقط در برنامهها بگوییم کتاب بخوانیم و کتاب خواندن خوب است کافی نیست. تاکنون چند برنامه ساخته شده که در آن گفته شود کتابخوانی استرس را از ما دور میکند؟ وقتی کتاب میخوانیم ذهنمان خلاق و فرهنگ واژگانمان غنیتر میشود. چقدر در سریالها و فیلمهای ما افرادی نشان داده میشوند که اهل کتاب خواندن هستند؟
او با بیان اینکه «متاسفانه به مزایای کتابخوانی کم توجه میشود»، ادامه داد: روح ادبیات و کتاب در جامعه ما کمرنگ است و در این شرایط شبکههای اجتماعی هم مزید بر علت هستند. چراکه در جامعه ما خواندن مطالب کوتاه در شبکههای اجتماعی باعث میشود تا دیگر افراد به کتابخوانی روی نیاورند. این در حالی است که در کشورهایی که خودشان تولید و استفادهکننده تلفنها و دستگاههای هوشمند هستند، سرانه مطالعه بیشتر از کشور ماست. جالب است که حداقل تیراژ کتاب در ژاپن ۱۵ هزار نسخه است و ما در بهترین حالت برای انتشار سه هزار تیراژ داریم؛ بنابراین مشکل اصلی ماهیت این شبکهها نیست، بلکه ایراد به موضوعات دیگری همچون سانسور برخی کتابها و عدم نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی برمیگردد.
این تهیهکننده بدبینی مردم به کتابها را از دیگر دلایل پایین بودن فرهنگ کتابخوانی در کشور برشمرد و گفت: این بدبینی از اینجا ناشی میشود که عدهای مافیای کتاب، آثار افست در تعداد محدود چاپ میکنند تا صرفاً از مزایای دولتی برخوردار شوند. همه این موارد جمع میشود و ما در نهایت میبینیم که سرانه کتابخوانی در کشور ما کم است. مدیران صداوسیما، تهیهکنندگان و همه باید همت کنیم و دست به دست هم دهیم تا تفکر کتابخوانی در جامعه نهادینه شود. کتابخوانی نیاز به فرهنگسازی ندارد، بلکه نیاز به نهادینه شدن دارد.
انصاری با بیان اینکه «وضعیت شعر از وضعیت کتابخوانی در رسانه ملی بدتر است»، خاطرنشان کرد: خیلی از مدیران تلویزیونی اصلاً علاقهای به شعر ندارند و اگر مقام معظم رهبری علاقهمندی خودشان به شعر را اعلام نمیکردند مطمئنم که حتی در خیلی از شبکهها اصلاً به مقوله شعر نگاهی نمیشد. همچنین باید به این نکته توجه کرد که حافظ، سعدی، مولانا و ... جایگاه ارزشمند خودشان را دارند، اما متاسفانه برخی از برنامهها شعر را تنها در آنها خلاصه میکنند؛ در صورتی که ما شاعران معاصر و قدیمی بسیاری داریم که باید به آنها نیز پرداخته شود.
هیچگاه برای تولید برنامههای ادبی مشکلی نداشتم
اسماعیل آذر، مجری برنامه «مشاعره» نیز درباره جایگاه شعر و ادب در برنامههای تلویزیونی اظهار کرد: طبعاً ادبیات ما با فرهنگ ایرانی و دین ما پیوندی عمیق دارد؛ به گونهای که بیشترین برداشتهای شخصیتهایی مثل سنایی، مولوی، حافظ و... در سرودن شعرهایشان از قرآن بوده است. این نشان میدهد که ادبیات ما متضمن فرهنگ دینی ماست. این موضوع را به عنوان مقدمهای گفتم که هر چقدر در این زمینه اهتمام شود جا دارد که غلظت و مساحت آن بیشتر شود. اما اینکه صداوسیما چقدر به این موضوع میرسد تا آنجا که بنده در جریانم هر برنامهای که با موضوع ادبیات و شعر به سازمان پیشنهاد شود، در صورتی که از لحاظ کیفی و فنی استانداردهای لازم را داشته باشد با استقبال مواجه میشود. اینکه این باور وجود دارد برنامههای ادبی کمتر از آنچه که انتظار میرود در صداوسیما تولید میشوند شاید به خاطر کمکاری استادان این رشته و تهیهکنندگان است.
او اضافه کرد: سالهاست که در حوزههای مختلف ادبیات با صداوسیما همکاری دارم و همیشه با تسهیلات خوبی در این راه همراه شدم و هیچگاه برای تولید برنامههای ادبی مشکلی نداشتم و طبیعتاً این نشان میدهد که دیگران هم مشکلی نداشتهاند. بلکه مشکل اصلی اینجاست که برخی از تهیهکنندگان و کارشناسان ما به اینگونه برنامهها اقبال نشان نمیدهند؛ بنابراین راهحل تولید برنامههای ادبی بیشتر این است که طرحهای بیشتری به سازمان ارائه شود.
مجری سری برنامههای «مشاعره» با بیان اینکه «زبان فارسی ارزش هویتی برای ما ایرانیان دارد»، یادآور شد: به همین خاطر افراد زیادی که در رأس آنها مقام معظم رهبری قرار دارد، بر ساخت برنامههای ادبی تاکید کردهاند که باید به این موضوع اهمیت داده شود.
برخی از برنامههای ادبی صرفاً شوی تلویزیونی هستند
همچنین عمران عبدالهی که این روز برنامه «چارکتاب» را از شبکه چهار سیما راهی آنتن میکند، درباره شرایط تولید برنامههای ادبی در تلویزیون اظهار کرد: به طور کلی میتوان گفت که از برنامههای ادبی چندان استقبال نمیشود. در حال حاضر برنامه «چارکتاب» از لحاظ اسپانسر با اقبال مواجه نمیشود. این در حالی است که اگر موضوع برنامه به غیر از کتاب و ادبیات باشد، اسپانسر راحتتر جذب آن میشود. الان برنامه «چارکتاب» به قول معروف از جیب ساخته میشود و سود آنچنانی ندارد، ولی، چون موضوع آن کتاب است و خودمان دوست داریم، تولید آن را ادامه میدهیم. ولی متاسفانه بدلیل مشکلات مالی نمیتوانیم آنطور که میخواهیم کار را تولید کنیم.
او با بیان اینکه «متاسفانه در کشوری که به کتاب اهمیت داده نمیشود، فرهنگ، پیشرفت، صنعت و ... آن نیز با مشکل مواجه است»، گفت: در این شرایط برخی از برنامههای تلویزیونی که در حوزه کتاب تولید میشوند صرفا شوی تلویزیونی هستند و آنچنان که باید به فرهنگ کتابخوانی نمیپردازند.
این تهیهکننده اضافه کرد: در برنامههایی که در حوزه کتاب و ادبیات تولید میشود باید مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد بررسی و به پرسشهایی همچون چرایی پایین آمدن سرانه مطالعه کتابخوانی در کشورمان نسبت به ۳۰ سال گذشته پاسخ داده شود. در سالهای گذشته که بسیاری از علوم هنوز شناخته نشده بودند و کتابها در موضوعات مختلفی منتشر نمیشدند، سرانه مطالعه نسبت به امروز بالاتر بود. این موضوعات به بحثهای کارشناسی شده نیاز دارد و صداوسیما باید نسبت به تولید برنامههایی در این زمینهها اهتمام بورزد. برنامهای که پیشتر درباره سینما و مشکلات آن در تلویزیون ساخته شده بود باعث شد تا برخی از مشکلات سینما کم شود و امروز شاهدیم که سینمای ما با استقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شده است. این در حالی است که به عناوین مختلفی به موضوع کتاب و کتابخوانی اهمیت داده نمیشود و این موضوع نیاز به ریشهیابی دارد.
عبداللهی یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور را استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی دانست و افزود: مطالب کوتاهی که در شبکههای اجتماعی درباره موضوعات مختلفی منتشر میشود نشان از باسواد شدن افراد ندارد. این مطالب اغلب دارای منافع معتبر نیستند و خواندن آنها اصلا به معنی افزایش سرانه مطالعه در کشور نیست. این در حالی است که وقتی مردم کتابی را مطالعه میکنند علاوه بر اینکه به معلومات خودشان اضافه میشود به صنعت نشر نیز کمک کردهاند. زمانی هم که صنعت نشر کتاب در کشور قوی شود به این معنی است که سرانه مطالعه و کتابخوانی در آن کشور افزایش یافته و طبعا استفاده از گوشیهای همراه نیز کاهش پیدا میکند.
منبع:ایسنا دسته بندیفرهنگی
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۷۶۳۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/