Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: اعضای یک شبکه مخوف که بعد از ربودن کارگران فصلی آنها را در قفس حبس کرده و در قبال رهایی آنها از خانواده‌هایشان اخاذی می‌کردند، بازداشت شدند.

اوایل شهریور‌ماه امسال بود که مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از دو مرد و یک زن به اتهام آدم‌ربایی و اخاذی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من کارگر فصلی هستم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مدتی قبل برای کارگری از شهرستان به تهران آمدم. هر روز صبح به یکی از میدان‌های جنوبی تهران که محل تجمع کارگران فصلی است می‌روم و منتظر کار می‌مانم. چند روزی بود که کسی مرا برای کار نبرده بود تا اینکه چهار روز قبل دو مرد جوان همراه زنی با خودروی پژو پارس به میدان آمدند. آنها برای کار ساختمانی‌شان دنبال کارگر می‌گشتند که مرا انتخاب کردند و برای رفتن به سر کار سوار خودروی آنها شدم. یکی از آنها داخل خودرو از کار ساختمانی‌اش حرف می‌زد و می‌گفت چند روزی کار دارد. سرگرم حرف زدن با آنها بودم که متوجه شدم از شهر خارج شدند.

ابتدا فکر کردم ساختمان آنها در بیرون از شهر است که ناگهان به من حمله کردند و دست و پا و دهانم و چشمان را با طناب و پارچه‌ای بستند و بعد هم مرا به داخل صندوق عقب خودروشان انداختند و به راه افتادند.

وی ادامه داد: به نظرم دو ساعتی داخل صندوق عقب خودرو بودم تا اینکه آنها داخل خانه ویلایی مرا از صندوق عقب بیرون آوردند و در داخل قفس بزرگی آهنی حبس کردند. آدم‌ربایان مرا به شدت کتک زدند و خواستند هر چقدر پول دارم و کارت عابر دارم به آنها بدهم. به آنها گفتم که من کارگرم و پولی ندارم و با التماس و گریه خواستم مرا رها کنند، اما فایده‌ای نداشت تا اینکه با گوشی خودم به خانواده‌ام زنگ زدند و برای َآزادی‌ام مبلغ 7‌میلیون تومان پول درخواست کردند. آنها مرا هفت روز داخل قفس حبس کردند تا اینکه خانواده‌ام به حساب آنها پول واریز کردند و پس از این مردان آدم‌ربا مرا در بیابان‌های یکی از شهرهای اطراف تهران رها کردند. در این هفت روز که زندانی بودم متهمان دو کارگر را به همین شیوه ربوده و همراه من داخل قفس حبس کرده بودند تا اینکه خانواده آنها هم پول واریز کردند و آزاد شدند.

آغاز تحقیقات جنایی برای دستگیری آدم‌ربایان

با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان مبارزه با آدم‌ربایی پلیس آگاهی به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی آدم‌ربایان آغاز کردند.

در حالی که بررسی‌های درباره این پرونده ادامه داشت مأموران پلیس‌آگاهی با چند شکایت مشابه دیگر روبه‌رو شدند. تحقیقات مأموران نشان داد اعضای این باند هر چند روز یک‌بار به یکی از میدان‌های محل تجمع کارگران ساختمانی در تهران رفته و یکی از کارگران را به بهانه کار سوار خودرو می‌کنند و می‌ربایند و پس از اخاذی میلیونی او را رها می‌کنند.

8 روز داخل قفس زندانی بودم

یکی از شاکیان که مرد میانسالی بود، گفت: من کارگر ساختمانی هستم. روز حادثه Incident در میدانی حوالی سعادت‌آباد منتظر کار بودم که خودروی پژو پارسی جلو من توقف کرد. داخل خودرو دو مرد و یک زن بودند که یکی از آنها گفت: برای چند روز نیاز به کارگر ساختمانی دارد. پس از اینکه درباره دستمزدم به توافق رسیدیم سوار خودروی آنها شدم و به راه افتادیم. داخل یکی از بزرگراه‌ها بودیم که دو مرد جوان به من حمله کردند و دست و پا و دهانم را با چسب پهن بستند و بعد هم مرا به داخل صندوق عقب منتقل کردند.

ساعتی بعد آنها مرا داخل خانه ویلایی قدیمی از صندوق عقب بیرون آوردند و داخل قفسی حبس کردند. متهمان هشت روز مرا داخل قفس حبس کردند تا اینکه خانواده‌ام به حساب آنها پول واریز کردند. سپس مردان آدم‌ربا مرا در محل خلوتی در اطراف تهران رها کردند. من حتی برای رفتن به خانه پولی نداشتم تا اینکه با تلفن رهگذری با خانواده‌ام تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.

شناسایی رد پای زن جوان در باند آدم‌ربایان

در چنین شرایطی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد مأموران موفق شدند به رد پای زن جوانی به نام شقایق در باند آدم‌ربایان برسند که خانواده شاکیان پول‌ها را به حساب او واریز می‌کردند. بدین ترتیب مأموران شقایق را به عنوان مظنون این حادثه بازداشت کردند. شقایق ابتدا منکر جرم Crime خود شد، اما در تحقیقات فنی به آدم‌ربایی با همدستی شوهرش بهنام و زوج جوان دیگری به نام‌های آرزو و سهراب و به سرکردگی مردی به نام شاپور اعتراف کرد.

پس از اعتراف زن جوان، مأموران برای دستگیری متهمان راهی مخفیگاه آدم‌ربایان شدند و موفق شدند همزمان با دستگیری آدم‌ربایان سه گروگان hostage دیگر را که داخل قفس حبس بودند، آزاد کنند.

با سرکرده باند در زندان Prison آشنا شدم

سهراب در بازجویی‌ها با اعتراف به هشت آدم‌ربایی گفت: چند سال قبل به خاطر ارتکاب جرمی راهی زندان شدم. در زندان هم بند متهم سابقه‌داری به نام شاپور بودم. مدتی قبل پس از طی دوران محکومیتم از زندان آزاد شدم تا اینکه مردادماه امسال داخل خیابان شاپور را که او هم از زندان آزاد شده بود، دیدم. شاپور درباره کارم از من سؤال کرد که به او گفتم بیکارم و وضعیت مالی بدی دارم که شاپور گفت کار خوب و نون آب داری سراغ دارد که خیلی زود پولدار می‌شویم‌. از آنجایی که بیکار بودم پیشنهاد او را قبول کردم و در نهایت من به همراه همسرم و یکی از دوستانم همراه همسرش به سرکردگی شاپور این باند را تشکیل دادیم. ما معمولاً هر چند روز یک‌بار سه نفری به میدان‌ها تجمع کارگران می‌رفتیم و به بهانه کار، کارگری را می‌ربودیم و در مخفیگاهمان داخل قفس کبوتران زندانی می‌کردیم تا اینکه خانواده‌اش به حساب ما پول واریز می‌کردند و بعد او را رها می‌کردیم.

متهمان برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی سهرابی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۲۱۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول «ماجرا»

به گزارش خبرگزاری مهر، آیین رونمایی از فصلنامه تاریخی‌سیاسی «ماجرا» با حضور علی باقری‌کنی معاون سیاسی وزارت امورخارجه، منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه، محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری و جواد موگویی سردبیر فصلنامه روز یکشنبه ۹ اردیبهشت در خانه اندیشه‌ورزان جوان برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، جواد موگویی پژوهشگر تاریخ که سردبیری فصلنامه «ماجرا» را نیز برعهده دارد با بیان اینکه تصمیم چاپ فصلنامه «ماجرا» مربوط به سال ۱۴۰۰ بود، گفت: حوادث ۱۴۰۱ انتشار فصلنامه را تعویق انداخت. از طرفی اولین شماره را درباره دکترین نظام درحالی قبل از عملیات طوفان‌الاقصی شروع کردیم که واقعاً نمی‌دانستیم قرار است چه اتفاقاتی رقم بخورد که نکته قابل توجه اینجاست انتشار ماجرا به اتفاقات طوفان الاقصی برخورد. در محافل و فضای مجازی شنیده‌ایم که گفته شده ما این فصلنامه را بعد از حمله به اسراییل شروع کرده‌ایم که باید بگویم چنین چیزی نیست.

وی در ادامه به تشریح رویکرد فصلنامه ماجرا پرداخت و گفت: رویکرد فصلنامه حوادث بعد از انقلاب خواهد بود و علت آن این است که ما در تاریخ‌نگاری بعد از انقلاب غفلت عظیمی کرده‌ایم و تاریخ‌نگاری دهه ۶۰ را در افکار عمومی باخته‌ایم هرچند یک دهه بعد و در موضوع تاریخ‌نگاری دهه ۷۰ مسئله بکر است.

سردبیر فصلنامه ماجرا عدم دسترسی به اسناد را نقطه ضعف برای پرداختن به تاریخ دانست و افزود: وزارت خارجه هنوز اسناد مشروطه، مسئله ملی شدن صنعت نفت و حکومت پهلوی اول و دوم را آزاد نکرده است و دستگاه‌های سندی ما مثل مرکز اسناد خیلی سلیقه‌ای عمل می کنند. عدم بازگویی خاطرات از طرف رجال سیاسی نیز یک مساله مهم است که متاسفانه در کشورمان پابندی به جلسات خاطره‌گویی نیستند و افراد براساس سلیقه خاطرات را می‌گویند و همین باعث می‌شود ما افکار عمومی را از دست بدهیم.

وی با تاکید براینکه دنبال دیده شدن فصلنامه «ماجرا» نیستیم، گفت: ما گام اول را برای پرداختن به خاطرات و کارنامه رهبر معظم انقلاب برداشته‌ایم و امیدوارم ابعاد این مسئله به بحث و گفت‌وگو گذاشته شود.

در ادامه، علی باقری‌کنی معاون سیاسی وزارت خارجه ابتکار و شجاعت را ویژگی مهم فصلنامه «ماجرا» دانست و با تاکید براینکه ورود به پژوهش درباره امنیت ملی جسارت و شهامت و فکر می‌خواهد، گفت: مجموعه مصاحبه‌ها و تصاویر جمع‌آوری شده در این فصلنامه ارزشمند است که نشان می‌دهد در آینده با سلسله مطالبی روبرو خواهیم بود که می‌تواند نیازهای نسل کنونی و آینده کشورمان و دیگر کشورها را که دغدغه فرایند انقلاب دارند را از دل پژوهش بشناسند.

وی پژوهش تاریخ را یک میدان خطیر دانست و افزود: پرداختن به پژوهش تاریخ یک میدان بسیار خطیر است که فعالیت در آن آسان نیست، چون چندگانگی نگاه و ایده و تفکر در آن جولان پیدا می‌کند و طبیعی است که تلاقی نگاه‌ها در این میدان وجود دارد.

معاون سیاسی وزارت خارجه در ادامه گفت: جای چنین پدیده‌ای در میان منشورات انقلاب اسلامی خالی بود که امیدواریم با ارتقا کیفی مجموعه به محصولات و تولیدات معتبرتر و مستحکم‌تر و قابل اعتنا بیشتری دست پیدا کنیم. آن چیزی که به‌نظرم مهم می‌آید، این است که آن کاری که نتیجه این زحمت و تلاش خودش را نشان دهد، این است که ما به یک الگو و الگوهایی در عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی با نگاه رهبر مقام معظم رهبری برسیم تا زمینه ارتقا حکمرانی دینی در کشور صورت گیرد.باقری هدف از پرداختن به تاریخ پژوهشی انقلاب را الگوسازی دانست و گفت: علوم انسانی مثل ریاضی نیست که رابطه علی و معلولی قطعی مشخص را نشان دهد لذا علوم انسانی پیچیدگی و شیرینی خاص خودش را دارد پس ما باید با این نگاه این کار را روشمند ببینیم.

او به تشریح خطرات جدی انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته اشاره کرد و گفت: کارکرد و نتیجه این مجله باید روشن شدن فرایند و ساز و کاری باشد که کشورمان را به این نتیجه رساند که در بیش از سه دهه گذشته از خطرات جدی که می‌توانست کشور را در عرصه دیگری وارد کند، چیست و چه ویژگی‌هایی وجود داشت که ما توانسته این این موفقیت را کسب کنیم.

معاون سیاسی وزارت خارجه با بیان اینکه روایت‌ها معمولاً از تنگناهاست، گفت: فهم من این است که رمز اصلی این موفقیت و کلید واژه اصلی آن حکمت است حکمتی که رهبری و شالوده حکمرانی جمهوری اسلامی در دوره امام (ره) و رهبر انقلاب از آن بهره داشته است.

حکمت علاوه‌بر اینکه دانش و اطلاعات دارد، نور دارد که ناشی از ایمان شخصی و تقوای حاکمیت (سیاسی) است. این تقوا یعنی اینکه به الزامات یک حکومت دینی پایبند باشید.

در ادامه مراسم، منوچهر متکی وزیر اسبق خارجه کشورمان به ذکر خاطراتی از دوران مسوولیت در وزارت خارجه پرداخت و نگاه مردم نسبت به مجلس شورای اسلامی و دشواری‌های فعالیت در آن را تشریح کرد.در بخش پایانی این مراسم، فصلنامه تاریخی‌سیاسی «ماجرا» با حضور میهانان ویژه رونمایی شد

کد خبر 6092400 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • رویش دشت شقایق در اردستان
  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخری نیکا به مادرش
  • پشت پرده مسمومیت الکلی پزشکان در شیراز
  • سهراب سپهری و سیمین دانشور مهمانان امسال نشر فیل در نمایشگاه کتاب
  • اولویت‌ طرح‌های ملی وزارت فرهنگ کدام است/ از توجه به هویت ملی و سبک زندگی ایرانیان تا آرزو‌های جوانان
  • دعوای مجلس و دولت بالا گرفت؛ ماجرا چیست؟
  • مشکلات جسمی اسرای فلسطینی بعد از آزادی بر اثر شکنجه در زندان
  • پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول فصلنامه «ماجرا»
  • شواهدی مبنی بر دفن افراد شکنجه‌شده در آودیوکا وجود دارد
  • پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول «ماجرا»