Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-05-01@22:43:17 GMT

سنگینی درد روی شانه‌ «سلبریتی‌ها»

تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۵۱۰۸۶

سنگینی درد روی شانه‌ «سلبریتی‌ها»

ایران اکونومیست - دکتر هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: «آن چه در زلزله اخیر غرب کشور رخ داد، حضور مستقیم مردم در جریان کمک‌رسانی‌ و اعتماد بیشتر آنان به شخصیت‌ها و سلبریتی‌ها بود تا نهادهای رسمی تا از طریق آنان پیام همدردی خود را به آسیب‌دیدگان این حادثه برسانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید بتوان بررسی این رخداد را در ذیل مفهوم «اعتماد اجتماعی» به تحلیل نشست. با این پرسش محوری که آیا شکل‌گیری چنین پدیده‌ای در شرایط بحران را می‌توان مثبت ارزیابی کرد؟

مقوله «اعتماد» به طور عام و «اعتماد اجتماعی» به طور خاص از جمله شاخص‌هایی هستند که وضعیت سرمایه اجتماعی را در هر جامعه‌ای تعیین می‌کنند. سرمایه‌ اجتماعی به آن نوع شبکه‌ای از روابط و پیوندهای جامعه اطلاق می‌شود که متکی بر اعتماد بین فردی، بین گروهی و تعامل‌های افراد با نهادها، سازمان‌ها و گروه‌های اجتماعی است که نهایتاً می‌تواند همبستگی، انسجام اجتماعی، مشارکت و برخورداری افراد و گروه‌ها از حمایت‌های لازم را فراهم کند. به این معنا می‌شود گفت اگر در جامعه‌ای، سرمایه‌ اجتماعی رو به زوال باشد، ممکن است جوهر ارتباطی که باید در بین افراد جامعه، حاکمیت، نهادها و سازمان‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد، تضعیف شود. جامعه‌ای که سرمایه اجتماعی در آن پایین است، جامعه‌ای است که هر نوع کنشی در آن به دشواری انجام می‌گیرد و حتی ممکن است که اساساً انجام نگیرد. در چنین جامعه‌ای همبستگی اجتماعی، امید و همدلی پایین است.

تحقیقات نشان می‌دهد سرمایه اجتماعی در ایران با چالش‌های فراوان همراه بوده و هست و یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های آن هم این است که سرمایه اجتماعی جدید یعنی سرمایه‌ای که در بخش‌های سازمان‌یافته جامعه در برابر سرمایه‌های اجتماعی قدیم به وجود آمده، در معرض تهدیدهای مختلفی است، مهم‌ترین تهدید کاهش اعتماد اجتماعی است که به تدریج نسبت به نهادهای رسمی، نهادهای اجتماعی و غیر دولتی و حتی ارتباطات میان فردی و گروهی تسری می‌یابد.



به این معنا سه سطح از اعتماد را می‌توان برشمرد:

نخست: اعتماد اجتماعی؛ یعنی اعتمادی که افراد جامعه نسبت به هم دارند.

دوم: اعتماد سیاسی؛ یعنی اعتمادی که افراد به نهادهای سیاسی و سیاست‌ورزان و بخش‌های مختلف حاکمیت دارند.

سوم: اعتماد نهادی؛ ناظر به اعتمادی است که افراد و شهروندان نسبت به افراد و حرفه‌های مختلف دارند.

اما در کنار این نوع تقسیم‌بندی از اعتماد در جامعه می‌توان سطح دیگری از اعتماد را در جامعه بازشناخت.

نخست: اعتماد به نهادهایی که ریشه در سنت دارند؛ مثل خانواده.

دوم: اعتماد نسبت به نهادهای مدنی و سازمان‌های عام‌المنفعه و مؤسسات جدید، شخصیت‌ها، گروه‌های مرجع و رسانه‌ها.

سوم:‌ اعتمادی که نسبت به نهادهای رسمی و حاکمیتی وجود دارد.

یکی از مهم‌ترین آثار اعتماد به خصوص «اعتماد تعمیم‌یافته» را باید در بحران‌ها و بروز فاجعه‌ها دید؛ چرا که یک جامعه در چنین موقعیت‌هایی است که نیاز به اعتماد در وجوه مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. زلزله اخیر نشان داد که اعتماد در چه سطوحی از جامعه ما وضعیت رضایت‌بخش و در چه جاهایی هم وضعیت ضعیف و شکننده‌ای دارد.

وقوع این زلزله به رغم همه تلخی‌ها و نگرانی‌ها نشان داد که در جامعه ما حس همدردی و احساس مسئولیت جمعی بالایی وجود دارد. زلزله غرب کشور، جامعه ایران را تا دورترین بخش‌ها تکان داد. گویی آن شعر معروف سعدی «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار» تنها یک تصویر شاعرانه از انسان نیست؛ بلکه یک واقعیت اجتماعی است که سطحی از «اعتماد اجتماعی» یعنی اعتماد افراد جامعه نسبت به همدیگر را به نمایش می‌گذارد البته اینجا بحث دیگری هم مطرح است و آن این که آیا حساس بودن جامعه ما در فاجعه، حاکی از اعتماد پایدار در جامعه است یا اعتماد گذرا؟

آنها که به گونه‌ای بدبینانه‌تر نگاه می‌کنند، معتقدند، تنها احساس مسئولیت و همدردی در شرایط طبیعی است که می‌تواند حاکی از بالا بودن اعتماد اجتماعی باشد؛ به عبارتی، اعتماد اجتماعی زمانی رخ می‌دهد که افراد همان گونه که برای کمک به شهروندان در خطر حساس می‌شوند، نسبت به شهروندان در شرایط طبیعی‌تر نیز حساس باشند. در چنین شرایطی است که می‌توان از بالا بودن اعتماد سیاسی سخن گفت اما به اعتقاد من، در همین سطح، یعنی همین که جامعه گرفتار کرختی و بی‌تفاوتی نشده و حتی بی‌تاب شده، نشان‌دهنده این است که جان مایه اعتماد اجتماعی در سطح اول (یعنی اعتماد اجتماعی نسبت به همدیگر) در کشور ما وجود دارد و قابل‌اعتنا است.

اما سطح دوم اعتماد، به نهادهای مدنی و حاکمیتی برمی‌گردد که از قضا جزو الزامات زندگی جدید هستند؛ چرا که دیگر هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند در حالت ذره‌وار باقی بماند. احساس همدردی و تلاش برای کاهش رنج‌ها باید شکل سازمانی پیدا کند. بخشی از آن را نهادهای مدنی و مؤسسات نیکوکارانه تأمین می‌کند و بخش دیگری از آنها بر دوش نهادهایی است که مسئولیت رسمی این امر امداد و نجات را به عهده دارند؛ مانند هلال‌احمر یا نهادهایی که در وزارتخانه‌های مختلف متکفل همین مواجهه با بحران‌ها هستند. حتی در شرایط بحرانی نهادهای نظامی در کمک‌رسانی نیز مسئولند. بنابراین، به میزانی که اعتماد به هر دو سطح نهادهای مدنی و نهادهای دولتی بیشتر شود، می‌توان گفت که جامعه از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار است و بیشتر قدرت ترمیم مسائل و آلام خود را دارد.

اما آن چه در زلزله اخیر رخ داد توجه بیشتر به کمک‌رسانی از طریق شخصیت‌ها و افراد خاص بود؛ افرادی که به نوعی مورد وثوق جامعه هستند؛ هنرمندان، استادان دانشگاه، شخصیت‌های محلی و در مرتبه بعد نهادهای مدنی. بنابراین به نظر می‌رسد که اعتماد اجتماعی در سطح اول به سمت شخصیت‌ها رفت و در سطح دوم به سمت گروه‌ها و نهادهای خیرخواهانه اجتماعی، غیر دولتی و غیر سیاسی. در سطح سوم به سمت نهادهای دولتی. البته از نقش رسانه‌ها در این جریان نباید غفلت کرد.

آسیب‌شناسی نقش رسانه‌ها در زلزله کرمانشاه در دو وجه قابل بررسی است: یکی رادیو و تلویزیون که در واقع نتوانست به خوبی نقش اولیه خود در اطلاع‌رسانی را انجام دهد و گرفتار برخوردهای سیاسی و جناحی شد و از انتظارات افکار عمومی و شکاف‌های گسسته‌ای که در جامعه وجود دارد، غافل ماند. سطح دوم هم شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غیر دولتی بود که در انعکاس وقایع از معیارهای واقعی دور افتادند و نتوانستند اخبار را آن گونه که هست، ارائه کنند.

در واقع، در تصویرسازی شبکه‌های اجتماعی وجه غالب تصویری بود که نهادهای رسمی را ناتوان و بی‌تفاوت در کمک‌رسانی نشان داد و از طرف دیگر ترغیب می‌کرد با اتکا به نهادها و بخش‌های غیر دولتی به مسأله بحران پرداخته شود. به هر صورت چون کار پژوهشی انجام نگرفته نمی‌توان به‌ طور دقیق گفت که چه عاملی، در شکل‌گیری این تصویر از زلزله مهم‌تر بود.

وقتی جامعه گرفتار بحران می‌شود مسأله اول، ترغیب به احساس مسئولیت جمعی و رسیدن به یک فهم مشترک از مسأله است. دوم، برای این که کمک‌ها به شکل مطلوب‌تری صورت گیرد باید نهادهای ورزیده دولتی و غیر دولتی در کنار هم قرار گیرند. این زمان، زمان دامن زدن به شکاف‌ها نیست.

سوم، در ایام بحران باید کنش‌ها بیشتر به سمت سازمان‌یافتگی، انسجام و نهادمندی جهت پیدا کند. نقش سلبریتی‌ها هم باید به گونه‌ای باشد که در ضمن استفاده از موقعیت و اعتباری که دارند، در کمک‌رسانی بتوانند یک نوع انسجام و قوام به کارها بدهند و برای این که تشتت در کمک‌رسانی و منش مسئولانه پیش نیاید، به فکر سازمان‌یافتگی کمک‌ها باشند. واقعیت این است که احساسات را باید با تدبیر همراه کرد.»

منبع: ایران اکونومیست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۵۱۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دسترسی کودکان فرانسه به گوشی و شبکه اجتماعی محدود شود

یک گروه کارشناسی توصیه کرد فرانسه باید استفاده از گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی را برای کودکان و نوجوانان محدود کند.

به گزارش ایسنا، این گروه در بحبوحه نگرانی‌های فزاینده جهانی نسبت به تاثیر منفی گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی بر ذهن‌ کودکان و نوجوانان، توسط امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه تشکیل شده است.

این کارشناسان در گزارشی اعلام کردند کودکان زیر ۱۱ سال، باید از داشتن تلفن همراه منع شوند و استفاده از تلفن‌های هوشمند با قابلیت دسترسی به اینترنت، باید برای افراد زیر ۱۳ سال ممنوع شود. همچنین اپلیکیشن‌های شبکه اجتماعی باید برای کاربران زیر ۱۵ سال ممنوع شود و افراد زیر ۱۵ سال، فقط باید به پلتفرم‌هایی که اخلاقی تلقی می‌شوند، دسترسی داشته باشند. آنها گفتند قانونگذاران وظیفه دارند تصمیم بگیرند که چه پلتفرم‌هایی را می‌توان اخلاقی در نظر گرفت.

مکرون که به دنبال افزایش حمایت‌ها از خود در نظرسنجی‌های عمومی است، در ژانویه وعده داد پیش نویس قوانین سختگیرانه‌تری را برای محدود کردن زمان استفاده کودکان از گوشی و استفاده ازشبکه‌های اجتماعی معرفی کند. تلاش‌های او نشان‌دهنده نگرانی‌های روزافزون بین‌المللی در میان والدین، روان‌شناسان و سیاست‌گذاران است که فناوری‌های جدید ممکن است بیش از آنکه مفید باشد، به سلامت روان خردسالان، آسیب برسانند.

در این باره جراح کل آمریکا در سال میلادی گذشته، اعلام کرد شبکه اجتماعی می‌تواند به سلامت روان افراد کم سن و سال، آسیب عمیقی وارد کند و از شرکت‌های فناوری خواست از کودکان که مغز آنها در مراحل رشد حساسی است، حفاظت کنند.

این گروه کارشناسی که در آن، سروان موتون، متخصص مغز و اعصاب و آمینه بنیامینا، استاد روانپزشکی حضور دارند و همچنین شامل کارشناسان آموزش، حقوق و فناوری است، روز سه‌شنبه یافته‌های خود را به مکرون ارائه کرد.

در حال حاضر هیچ زمان مشخصی برای قانون جدید وجود ندارد و مشخص نیست که تا چه حد به توصیه‌های کارشناسان، عمل خواهد شد. این گروه اعلام کرد هر گونه حرکتی، باید بر تشدید قوانین برای شرکت‌های فناوری تمرکز کند. موتون در یک نشست خبری گفت: اینها کسانی هستند که در درجه اول مسئول هستند.

بر اساس گزارش رویترز، این گزارش همچنین نشان داد سپری کردن زمان طولانی در مقابل صفه گوشی، بر خواب کودکان تاثیر منفی می‌گذارد و یکی از عوامل چاقی مفرط آنها است. همچنین، شبکه اجتماعی می‌تواند خطر اضطراب و افسردگی را افزایش دهد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • نام‌نویسی افراد تحت تکفل بیمه‌شدگان تامین اجتماعی «غیرحضوری» شد
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • دسترسی کودکان فرانسه به گوشی و شبکه اجتماعی محدود شود
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از بی‌اعتمادی جامعه ایران نسبت به همدیگر، رسانه و مسئولان (فیلم)
  • نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
  • تاکسی بدون خط
  • واکاوی گرایش‌های ضد اسرائیلی «نسل زِد» در آمریکا
  • چند روش ساده برای تقویت مو
  • رشد ۴۱ درصدی صدور مجوز صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سال گذشته
  • پرداخت بیش از ۳۴ هزار فقره تسهیلات اشتغالزایی به معرفی شدگان نهادهای حمایتی در دولت مردمی