چرا ژاپنیها تا سرحد مرگ کار میکنند؟
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۵۵۵۷۷
شبکه رادیویی-تلویزیونی اناچکی (شبکه ملی ژاپن) بالاخره پس از گذشت چهار سال از مرگ مشکوک یکی از خبرنگاران خود رسماً پذیرفت که این زن خبرنگار بر اثر کار بیشازحد جان خود را از دست داده است.
هیئت استانداردهای کار ژاپن در سال 2014 طی تحقیقات خود در مورد مرگ این زن خبرنگار به این نتیجه رسیده بود که وی به علت فشار کاری بسیار سنگین دچار نارسایی قلبی شده و جان خود را از دست داده است؛ هرچند این مسئله در آن زمان رسانهای نشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اضافهکاری مزمن مدتهاست که به معضلی جدی در جامعه ژاپن بدل شده است؛ معضلی که حتی اگر به مرگ افراد منجر نشود، حداقل باعث پژمردگی و فرسودگی آنها خواهد شد. مرگومیر افراد بر اثر اضافهکاری بیشازحد بهقدری در جامعه ژاپن شایع است که حتی برای آن واژهای خاص به نام کاروشی (過労死) به معنی «مرگ ناشی از کار زیاد» به وجود آمده است.
مرگ خبرنگار شبکه اناچکی تنها یک مورد از هزاران مورد مرگ مشکوکی است که سالانه در ژاپن رخ میدهد و احتمالاً کار بیشازحد دلیل اصلی وقوع آنهاست. در سال 2015 یکی از کارکنان شرکت تبلیغاتی معروف دنتسو در توکیو که بر اثر فشار کاری زیاد دچار افسردگی شدید شده بود، خود را از طبقه چهارم خوابگاه این شرکت به پایین پرت کرد و بلافاصله جان سپرد؛ این اتفاق دقیقاً در روز جشن کریسمس رخ داد. در پی وقوع این حادثه تلخ، مقامات شرکت دنتسو تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و شرکت به دلیل کار کشیدن از افراد تا سرحد مرگ به پرداخت جریمه محکوم شد؛ جریمهای که مبلغش کمتر از 5000 دلار است.
بسیاری از رسانههای ژاپنی هنوز در مورد اینکه اخبار مربوط به اضافهکار بیشازحد مجاز و مرگومیرهای ناشی از آن را تا چه حد پوشش دهند با تردید مواجه هستند. در ژاپن بسیاری از روزنامهها نسخه صبح و عصر دارند و در وبسایت خود نیز بهصورت شبانهروزی و در تمامی روزهای هفته اخبار را منتشر میکنند؛ به همین دلیل برای خبرنگاران ژاپنی، 80 ساعت کار در هفته اصلاً پدیده عجیبی محسوب نمیشود. حتی برخی از روزنامههای ژاپنی دستورالعملهای خاصی را به کارکنان خود میدهند و آنها را در مورد نحوه دور زدن قوانین کار راهنمایی میکنند.
دولت شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن که از وی بهعنوان یک فرد حامی بنگاههای اقتصادی یاد میشود، پیشنهاد کرده است که اضافهکاری ماهانه در این کشور به 100 ساعت محدود شود؛ این در حالی است که وزارت بهداشت، کار و رفاه ژاپن معتقد است اگر ساعات اضافهکاری از سقف 80 ساعت در ماه عبور کند، سلامت کارکنان به خطر خواهد افتاد و احتمال مرگ ناشی از کار زیاد (کاروشی) افزایش خواهد یافت.
علاوه بر این، دولت ژاپن قصد دارد طرحی را به تصویب برساند که بهموجب آن شرکتها از پرداخت حق اضافهکاری به برخی از نیروهای خود معاف خواهند شد. اگرچه ظاهراً تنها کارکنان دفتری (یقهسفیدها) مشمول این طرح میشوند اما هیچ بعید نیست که در آینده با تغییر شیوهنامه اجرای طرح، سایر کارکنان نیز از دریافت حق اضافهکاری محروم شوند.
شرکتهای ظالمی که از آنها با نامهایی چون «شرکتهای شرور» یا «شرکتهای سیاه» یاد میشود اکنون بدون ترس از مجازات در ژاپن به فعالیت مشغولند و با شیوههای ظالمانه خود همچنان بر آمار مرگومیر ناشی از کار میافزایند. پس از به قدرت رسیدن مجدد شینزو آبه و حزبش در اواخر سال 2012 تعداد این شرکتها رو به افزایش نهاده و کسبوکارشان پررونقتر از قبل شده است. شرکتهای سیاه در ژاپن به دلیل ساعات کاری طولانی، قلدرمآبی، بیرحمی و عدم پرداخت حق اضافهکاری به کارکنان خود، شهره خاص و عام هستند.
اما اگر شرایط کاری در شرکتهای سیاه تا این حد فجیع است، چرا کارکنان این شرکتها آنها را ترک نمیکنند؟ هاروکی کانو، نویسنده کتاب «شرکت سیاه» که در این کتاب به رفتارهای غیرانسانی برخی شرکتها با کارکنانشان پرداخته است، در پاسخ به این سؤال میگوید: «واقعیت این است که در ژاپن تنها دو نوع بازار کار وجود دارد: یکی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و دیگری برای افرادی که زیاد شغل عوض میکنند. افراد تازهکار برای اینکه بتوانند فرصت شغلی جدید بیابند و تغییر شغل دهند باید حداقل سه سال در اولین شغل خود باقی بمانند. اگر کسی زودتر از این مدت شغل اول خود را ترک کند، شرکتهای دیگر چنین برداشت خواهند کرد که او فردی دردسرساز است».
از طرفی شغلهای دائمی تنها 60 درصد از بازار کار ژاپن را تشکیل میدهند و کسانی که به این شغلها دست پیدا میکنند ترجیح میدهند بمیرند اما شغلشان را حفظ کنند.
البته هاروکی کانو به یک مسئله مهم دیگر نیز اشاره میکند: «در فرهنگ کار ژاپن، شروع کردن یک کار بدون انعقاد قرارداد و بدون تعیین محتوا، شدت و مدت آن کاملاً مرسوم است. در اینجا ممکن است شما به یک شرکت ملحق شوید، بدون اینکه اطلاعاتی در مورد نوع کار یا حقوق و مزایایی که قرار است دریافت کنید، داشته باشید. مثلاً گاهی دیده شده است که یک شیمیدان در بخش فروش شرکت به کار گماشته شده باشد. هیچ توافقنامه مکتوبی در مورد حجم وظایف کاری تعریف نمیشود و به همین دلیل فرد مجبور است هر کاری که به وی محول میشود را انجام دهد».
ماکوتو ایواهاشی که در یکی از سازمانهای مردمنهاد حامی حقوق کارگران در ژاپن فعالیت میکند، ایدههایی برای حل معضل مرگ ناشی از کار زیاد دارد: «دولت ژاپن باید برای ساعات کاری حد و مرز تعیین کند و جریمههای سنگینتری برای خاطیان در نظر بگیرد. برای نظارت بهتر بر اجرای درست استانداردهای کاری در شرکتها باید بازرسان بیشتری به کار گرفته شوند و اضافهکاری بدون حقوق باید ممنوع گردد. مهمتر از همه اینکه باید فهرستی از شرکتهایی که در آنها مرگ ناشی از کار زیاد رخ داده است تهیه و منتشر شود که البته این کار برای شرکتهای موسوم به شرکتهای سیاه انجام شده است».
البته این فعال مدنی به یک مشکل مهم در راه مقابله با شرکتهای سیاه اشاره میکند: «باید توجه داشت که اگر مدارک کافی برای اثبات جرم موجود نباشد، برخورد قانونی با خاطیان احتمالی امری غیرممکن خواهد بود. تاکنون هیچ شرکتی برای عدم ثبت ساعات کاری کارکنان خود مورد بازخواست قرار نگرفته است؛ این ایراد بزرگ باید هرچه زودتر رفع شود».
منبع: اتاق ایران
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۵۵۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام