۲۳ هزار واحد اقتصادی به مدار تولید برگشتند
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۷۰۶۲۳
سید محمود نوابی در دومین کنگره سراسری نشان شایسته ملی، اظهار کرد: سال گذشته ۱۶ هزار میلیارد تومان در اختیار وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفت که توانستیم ۲۳ هزار واحد تولیدی در حوزههای کشاورزی و صنعت و معدن را برگردانیم.
وی افزود: هدف این بود که واحد تسهیلات را بگیرند که دوباره به مدار تولید برگردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: در حال حاضر ۸۵ هزار واحد تولیدی در کشور به نوسازی و بازسازی نیاز دارند. امسال اعلام شده صنوف تولیدی و معادن هم میتوانند ثبت نام کنند و اگر کمبود اعتباری حاصل شد بانکها هم به کمک بیایند، ولی حقیقتا با سود ۱۸ درصد واحدهای تولیدی نمیتوانند دوام بیاورند.
نوابی با اشاره به دومین کنگره سراسری نشان شایسته ملی ادامه داد: کارآفرینانی که امروز نشان میگیرند باید از شأن ویژه اجتماعی برخوردار باشند، چون اگر قبول کردیم کارآفرینان شایستهای هستند باید آنها را حمایت کنیم و برایشان امتیاز قائل شویم. این طور نباشد که در مسیر کارآفرینی یا گرفتن تسهیلات از آنها ضامن بخواهیم و قوانین و شرایط سختی پیش پای آنها بگذاریم.
رییس سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان ادامه داد: کسانی که امروز این نشانها را میگیرند تازه به بلوغ و تکلیف رسیدهاند و کارشان سختتر میشود، چون سطح انتظار مردم و جامعه از این فرهیختگان بالا میرود و به همان نسبت مسئولیت آنها بیشتر میشود.
وی در عین حال نهادینه شدن ماده ۸ قانون حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان را خواستار شد و اظهار کرد: امروز دیگر مصرفکننده، مصرفشونده نیست و ما باید در جایی کالا عرضه کنیم که قدرت رقابت داشته باشد، چون در بازاری رقابت وجود دارد که عرضه در آن بیش از تقاضا باشد.
نوابی با طرح این پرسش که چرا بنگاههای ما نمیتوانند سلیقه مصرفکننده داخلی را شناسایی کنند، گفت: با توصیه و تاکید نمیشود کالای ایرانی خرید وقتی تضمین جنس نیست و خدمات پس از فروش ندارد چرا مردم باید جنس ایرانی بخرند.
وی ادامه داد: شعار من در بدو ورود به سازمان حمایت این بود که حقالناس را بر حقالله ترجیح بدهم. امام حسین (ع) شب عاشورا به اطرافیانشان گفتند هر کسی آزاد است برود یا بماند. ولی اگر کسی حقالناس برگردنش باشد نمیتوانم برای او کاری کنم، لذا نمیتوانیم حقالناس را به راحتی نادیده بگیریم.
رییس سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با بیان این که درعرضه کالا هیچ مشکلی نداریم ولی بسیاری از کالاها دپو شده است، گفت: دلیلاش این است که نه به منطقه فکر کردیم و نه به فرامنطقه و کسانی که از صادرات کالا سخن میگویند باید بدانند صادرات فرآیند پیچیده نظاممند و دارای حساب و کتاب است و قبل از آن باید بازارهای هدف را شناسایی کنند.
به گفته وی، اگر امروز بنگاهها به بازارهای منطقه و فرامنطقه فکر نکنند دوام نمیآورند و حوزههای گمرک و مالیات در این خصوص باید به کمک بیایند تا بنگاههای تولیدی بارور شوند و ارزش افزوده و قدرت رقابت پیدا کنند.
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در بخش دیگری از صحبتهای خود، بیان کرد: فرآیند قیمت، کیفیت و خدمات پس از فروش در تمام کشورها وجود دارد، ولی خدمات بعد و قبل و حین فروش هم هست که پرداخت خسارت اعتماد به مصرفکننده است، ولی آیا در کشور ما کسی کالایی را برگرداند قبول میکنیم تا اعتمادش را به برند و نشان از دست ندهد؟ متاسفانه با برچسب جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود برخورد میکنیم.
نوابی با اشاره به ماده ۶ قانون حمایت از مصرفکنندگان، اظهار کرد: این ماده استانداریها را مکلف کرده دستگاههایی که در حوزه شفافیت خدمات فعالیت میکنند شناسایی و به مردم معرفی کنند. امروز در کنار سامانه ۱۲۴ که برای اعلام نظرات و پیشنهادات مردم فعال است انجمنهای حمایت از حقوق مصرفکنندگان نیز وجود دارد که افراد میتوانند به عضویت آن در آیند.
وی همچنین به ماده ۷ قانون حمایت از مصرفکنندگان اشاره کرد و افزود: براساس این ماده هر گونه تبلیغات اغواکننده جرم است، ولی متاسفانه بیشتر رسانههای دیداری و شنیداری و مکتوب پر از تبلیغات اغواکننده است. تبلیغ این محصول "تراریخته" نیست تشویش اذهان عمومی است چون اعلام میکند سایر محصولات تراریخته است و ما باید جلوی چنین تبلیغاتی را بگیریم.
رییس سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان در پایان با بیان این که امروز در بسیاری از بستهبندیهای ساده مشکل داریم و میخواهیم در چنین شرایطی رقابت کنیم، اظهار کرد: استارتآپها و کسبوکارهای نوین بسیاری از دکانها را در آینده تعطیل خواهند کرد. باید نوع کسبوکارها و نظام توزیع ما تغییر کند تا قیمت کالا به درستی به دست مصرفکننده برسد. تولید ما گرفتار است و قیمت تمام شده آن بالاست. باید فکری کنیم که هم نظام توزیع کشور اصلاح شود و هم مشکلات تولید به شکل جدی برطرف شود.
انتهای پیام
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۷۰۶۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به پدیدهٔ جدید اجتماعی: بِلایند دِیت یا ملاقات کور/ میل سوزان به تجمل خواهی بیمارگونه
عصر ایران؛ مهدی مالمیر- چند روز پیش که به قصد رفع ملال در جهان بی در و پیکر اینترنت چرخ و واچرخ می زدم، با ماجرای جالبی مواجه شدم. پدیده ای با نام« بِلایند دِیت» یا قرار ملاقات کور!
ماجرای بلایند دیت ها از این قرار است که دو زن و مرد در شُرُف ازدواج به لطف شخص ثالثی - که عموما از آشنایان دو طرف ماجرا است- قراری به قصد آشنایی ترتیب می دهند در حالی که پیش از این هیچ گونه ملاقاتی با یکدیگر نداشته اند و نسبت به علایق همدیگر از جمله عادات غذایی، تفریحات دل پسند و سلیقه موسیقایی و هنری و نظایر اینها کاملا بی خبرند و مراد از کوری در اینجا خمین بی خبری و بی اطلاعی است و حاوی جسارتی به دارندگان این ویژگی به صورت جسمانی نیست.
در ورژن ایرانی این قرار ملاقات پرده ای میان دو طرف کشیده بودند و شرکت کنندگان حتی قادر به دیدن چهره یکدیگر نبودند و در آخر پس از رد و بدل کردن انتظارات و توقعات و سلیقه ها از هر دو طرف می خواستند بگویند آیا مایل به ارتباط با یکدیگر هستند یا نه وپس از شنیدن پاسخ پرده کنار می رفت و دو طرف قادر به دیدن همدیگر میشدند و اتفاقات نمکینی که در اطراف این ماجرا می افتاد و...
این که تا چه اندازه این ملاقات ها جنبه تفریح و سرگرمی جوانانه دارد و تا چه میزان می تواند به روند ازدواج کمک رساند، موضوع این نوشته نیست . آنچه در این قرارها به چشم می آمد، توقعات مالی کهکشانی و تجملاتی بود که طرفین انتظار برآورده کردن آنها را از یکدیگر داشتند.
توقعاتی که اگر نیک بنگریم، دیگر در دایره تجمل خواهی و تجمل گرایی نمی گنجد و بیشتر به مفهوم مصرفگرایی خودنمایانه یا مصرفگرایی به قصد تمایز ( Conspicuous consumption نزدیک است.
برخی از جوانان حاضر در قرار ملاقات به شدت بر روی برند لباس طرف مقابل تاکید می گذاشتند و اینکه لباس وکفشِ شریک آینده ام حتما باید از نوع مارک های معتبر باشد. نوع ماشین طرف مقابل حتما باید از بهترین مدل ها باشد و عطری که در ملاقات ها و قرارها استفاده می کند باید از بهترین برندها و مارک ها باشد و مسائلی از این دست!
تجمل اما چیست؟ آیا ما همگی به درجاتی تجمل خواه نیستیم؟
ضروری است ابتدا تکلیف مان را با تعریف تجمل روشن سازیم و بعد این مدعا را ورز بدهیم که چرا توقعات جوانان ما در بلایند دیت ها از نوع تجمل گرایی معمول نیست.
بهترین تعریف از تجمل گرایی را فیلسوف لهستانی به دست داده است. «لشک کولاکوفسکی» تجمل را چیزی می داند که مردم در طلب آن هستند، بی آنکه کوچکترین نیازی بدان داشته باشند. در واقع تجمل چیزی است که می شود بدون آن هم به خوبی از عهده گذران زندگی برآمد.
با این تعریف همگی ما انسان ها به درجاتی تجمل خواه هستیم. مثلا کیست که تا به حال وسوسه نشده باشد از یک صفحه موسیقی بهترین اش را داشته باشد یا هر از چند سال در یک رستوران شیک و گران قیمت ناهاری صرف نکند و یا کتابی با جلد نفیس نخرد؟! اینها همه دل خواسته هایی است که بی آن هم می شود زندگی کرد و در ردیف تجملاتی قرار می گیرد که با تعریف کولاکوفسکی با آن آشنا شدیم و انصاف که همه ما با این تعریف بیش و کم اهل تجمل هستیم!
مصرف گرایی به قصد تمایر اقتصادی چیست؟
مصرف گرایی را می شود شاخه ای از تجمل خواهی دانست که به قصد به رخ کشیدن توان اقتصادی، طبقه اقتصادی و در نهایت فاصله گذاری میان خود و انسان های دیگر صورت می پذیرد.
به عبارت خودمانی تر: مصرف گرایی که به نیت فرو کردن قدرت اقتصادی اش در چشم و چار همسایه و همکار و دوست و رهگذر چهار راه، دست به خرید تجملاتی می زد که نه تنها می شود بی آنها زندگی کرد، بلکه تجملات برای او ابزاری می شوند برای نمایش دارایی ها و برخورداری هایش!
نکته نگرانی آور اما در بلایند دیت های جوانان ما این بود که بیشتر ازدواج و ارتباط را همان کالای مصرفی می دانستند که باید تمایز اقتصادی زوجین و قدرت مالی شان را با زبان قال و حال به دیگران اعلام دارد!
در مصرف گرایی به قصد نمایش اقتصادی چند نکته چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی قابل بررسی و شاید سزاوار اندیشیدن باشد:
نخست اینکه در این نوع به رخ کشیدن لباس های گران قیمت و برند لباس و کفش به قصد نشان دادن دست به جیب بودن، ظرایف زیادی از کف می روند: شخصی که فلان لباس را از بهمان فروشگاه صاحب نام تهیه می بیند دیگر خیلی در بند مطالعه در رنگ ها وچگونگی هماهنگی میان آنها و جنس لباس ها نیست! همان برند لباس اش کافی است تا از شر همه این ظرایف و اندیشیدن به همه اینها خلاص شود. دقیقا همان چیزی که کولاکوفسکی از آن با عنوان از دست رفتن مفهوم « برازندگی» یاد می کند.
برازندگی به معنای حذف همه اضافات غیر ضروری و آراستگی در عین دوری از خودنمایی است. برازندگی یی که در دیگران احساس هماهنگی میان صورت و معنا را تداعی کند. همانند نویسنده ای که باز به تعبیر فیلسوف لهستانی نوشته اش را از هرگونه لغت بازی و حشو و سوادفروشی خالی کرده است و در ذهن مخاطب نوشته اش همچون متنی یکپارچه و آراسته تداعی می شود.
با این همه این میل سوزان به تجمل خواهی بیمار گونه؛ می تواند برآمده از نوعی زمینه اجتماعی هم باشد: در دوران کهن حاکمان میل به پول و هدف های مادی را در جامعه گسترش می دادند تا فضیلت را در جامعه کمرنگ سازند و جامعه را با آسودگی بیشتری در کنترل بگیرند فضیلتی که سنگ بنای همه جوامع انسانی سالم به شمار می رود. جامعه با فضیلت، جامعه ای است که هر شهروندی را در نقش خود مهربانانه پذیرفته باشد، برای هر شهروندی چه آن کارگر بسیار محترم شهرداری و چه آن جراح زحمتکش کارکردی بشناسد و خوبی یا بدی آنها را در صداقت در انجام وظیفه و رذالت را در کم فروشی در اجرای صادقانه نقش شان بداند. وقتی ملاک همه پول و مصرف به قصد نمایش قدرت اقتصادی شد، همه متر و معیارها ذیل قدرت اقتصادی گرد می آیند و ملاک خوبی یا بدی و شهروند قابلِ احترام بودن و شهروند نازل، مخدوش و در نهایت از میان برمی خیزد!
در اخر اینکه: «بلایند دیت» های رایج شده در کشور ما و توقعات مطرح شده در اینگونه ملاقات ها اگر چه خوشبختانه پدیده ای فراگیر نیست اما نمایشگر تب و تابی است که در لایه زیرین جامعه ما در جریان است. تب و تاب دگردیسه شدن تجمل خواهی کم ضرر یا بی ضررِ آشنا با طبیعت زندگی به سوی مصرف گرایی به قصد نمایش برخورداری ها، بی اعتنا به ضربات بی اغراق هولناکی که این پدیده به روح و روان انسان و در مرحله نهایی به میزان همبستگی اجتماعی وارد می آورد.