ایرانیها با دوکلمه«ماشاءالله»و«ان شاءالله»ازحوادث عبورمیکنند
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۲۳۰۴۸
مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه سلاح دوم برای حضور و تداوم در دهکده جهانی، شناخت کامپیوتر است، اضافه کرد: گذرنامه افراد در دهکده جهانی موبایل و اینترنت است و با زدن کلیک به دنیای دیگر می رویم.
خبرگزاری فارس: مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه ایرانیها با دو کلمه «ماشاءالله» و «ان شاءالله» از حوادث عبور میکنند، گفت: باید آموزش را جدی بگیریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هادی غروی عصر امروز در همایش «نیروهای دوام الوند» با بیان اینکه جامعهشناسان جغرافیای جهانی دیگر اعتقادی به مرز کشورها ندارند، اظهار کرد: دنیا به صورت دهکدهای جهانی بدون مرز درآمده است.
وی با اشاره به اینکه برای موفقیت و زندگی و حضور و تداوم در دهکده جهانی، چهار سلاح نیاز است، افزود: سلاح اول برای حضور و تداوم در دهکده جهانی، شناخت زبان دهکده است و سازمان ملل گفته تا سال 2020 اگر کسی زبان انگلیسی بلد نباشد، بیسواد است.
مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه سلاح دوم برای حضور و تداوم در دهکده جهانی، شناخت کامپیوتر است، اضافه کرد: گذرنامه افراد در دهکده جهانی موبایل و اینترنت است و با زدن کلیک به دنیای دیگر می رویم.
وی با اشاره به اینکه سلاح سوم برای حضور و تداوم در دهکده جهانی آموختن یک هنر است، تصریح کرد: باید تنهایی خود را با هر هنری از هر سلیقهای مدیریت و رهبری کنید.
غروی با بیان اینکه بهترین هنری که من و شما نیاز داریم هنر خوب فکر کردن و خوب اندیشیدن است، اضافه کرد: ایرانیها در هنر خوب فکر کردن عملکرد مناسبی ندارند.
وی با اشاره به اینکه اگر خوب فکر میشد در همایش امروز این سالن صندلی خالی نداشت، افزود: متأسفانه ایرانیها فکر میکنند حوادث برای آنها اتفاق نمیافتد و جدی نمیگیرند،
این مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه بزرگترین اهانت به من ایرانی نصب سرعتگیرهاست و نوشتن جمله «لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان آشغال بریزد» است، تصریح کرد: باید تحولی در نوع افکار و اندیشیدن ما اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به اینکه جامعهشناسان چهارمین رکن برای حضور در دهکده جهانی را آموزش امداد و نجات میداند، تاکید کرد: هرجا انسان هست حوادث نیز وجود دارد و حوادث برای انسان است.
غروی با تصریح این موضوع که حوادث دو دسته «طبیعی» و «غیر طبیعی» یا غیر مترقبه هستند، افزود: حوادث طبیعی حوادثی هستند که اندازه، قدرت، زمان و ... آن قابل پیشبینی برای انسان نیست.
وی با بیان اینکه وقتی اراده الهی باشد حوادث اتفاق میافتد و هیچ کسی نمیتواند پیشبینی کند، اضافه کرد: بیش از 30 نوع از بلای طبیعی هر سال به صورت قطعی در ایران اتفاق میافتد.
این مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با اشاره به اینکه تاکنون هیچکس کاغذی جلوی خود نگذاشته و 30 بلای طبیعی ایران را لیست کند و بنویسد، چون واقعاً اکثر آنها را نمیشناسند، افزود: ایران دومین کشور در حوادث جادهای دنیا است.
وی با بیان اینکه به سه دلیل زلزله در ایران شدید است و ایران کشور مطرح در زمینه زلزله در دنیاست، تصریح کرد: اولین دلیل زلزلهخیز بودن ایران قرار گرفتن در کمربند زلزله آلپاید است که 90 درصد زلزلههای دنیا در این کمربند اتفاق میافتد.
غروی با اشاره به اینکه دلیل دوم زلزلهخیز بودن ایران ریزش غارهای زیرزمینی است، افزود: از زمانی که برداشت نفت از زیر زمین استخراج شده و چیزی جایگزین آن نشده است، زمین بعد از مدتی نشست میکند.
وی با بیان اینکه دلیل دوم زلزلهخیز بودن ایران این است که کره زمین دارای پوستههای متفاوت است و از قطعات مختلفی تشکیل شده است، گفت: ایران در وسط دو قطعه قرار گرفته که یکی قطعه اورآسیا و هند است که بسیار فعالیت دارد و پویاست و شرق ایران را نگه داشته است و قطعهای دیگر به نام قطعه عربستان که بسیار سبک است و زیر پوسته ایران در زاگرس را در هر سال پنج سانتیمتر بالا میبرد.
این مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه در همدان گسلهای زیادی وجود دارد، تصریح کرد: به دلایلی گسلهای همدان را اعلام نمیکنم، اما وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه هر زلزله دوره بازگشتی دارد که در تهران باید در سال 68 زلزله میشد که نشد و هرچه از دوره بگذرد زلزله پرقدرتتر اتفاق میافتد، تشریح کرد: زلزله در تبریز، مشهد و تهران اجتنابناپذیر است.
غروی با بیان اینکه ایران هر هفت تا 10 سال یک زلزله بالای 7 ریشتر و هر 45 روز یک زلزله 4.5 ریشتری داشته است، تصریح کرد: چه کسی بعد از زلزله کرمانشاه در خانه مانور زلزله برگزار کرده است؟
وی با اشاره به اینکه ایرانیها با دو کلمه «ماشاءالله» و «ان شاءالله» از حوادث عبور میکنند، اضافه کرد: تاریخ نشان میدهد زلزلهای عنقریب خواهد آمد.
مدرس صلیب سرخ و هلال احمر با بیان اینکه چهار اقدام برای مقابله در حوادث باید انجام داد، افزود: اولین اقدام آشنایی با حوادث پیش از وقوع آنها است.
وی با اشاره به اینکه دومین گام این است که بدانیم در حین رخداد چکار کنیم؟ تصریح کرد: در مسجد ارگ تهران آتشسوزی اتفاق افتاد که تکههای برزنت با پا خاموش میشد، اما به دلیل فرار جمعیت به سمت درب کوچک، 52 نفر زیر دست و پا فوت شدند.
غروی با بیان اینکه سومین اقدام برای حوادث اقدامات ما در منزل از جمله بررسی لوستر بالای سرتان، دکورهای منزل و ... است، اضافه کرد: گلدانها و جاکفشی را چرا جایی قرار میدهید که مانع دویدن و فرار کردن شما میشود.
وی با اشاره به اینکه در هنگام زلزله سرپا نباشید و بنشینید و در نقاط امن منزل جمع شوید، افزود: گام چهارم، بعد از حوادث است که امداد، اسکان و تغذیه اضطراری باید انجام شود.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۲۳۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزگار سپری شده اسکناس ایرانی
مسعود یوسفی- روزنامه اعتماد- به تازگی عکسی از یک گردشگر روسی در تهران منتشر شده که در نوع خود بسیار غمانگیز است. در شرح این عکس گفته شده که این گردشگر ۳۰۰ دلار از پول خود را به ریال تبدیل کرده و حالا اسکناسها را در داخل کیسهای این طرف و آن طرف میبرد. تصویری گویا از کاهش شدید ارزش پول ملی ایران که امضای وزیر امور اقتصادی و دارایی و رییس کل بانک مرکزی روی آن است.
«امضا» کردن پول توسط دو عضو تیم اقتصادی یک دولت نوعی نمادسازی برای دفاع از حیثیت پول است. در اساسنامه بانک مرکزی به صراحت نخستین وظیفه این بانک، حفظ ارزش پول ملی عنوان شده و رییس کل بانک مرکزی با امضای اسکناس، خود را به این وظیفه متعهد میکند. اما در ایران چه اتفاقی افتاده است؟
در شهرهای بزرگ، با وجود اینکه در خودپردازها هنوز پول نقد وجود دارد؛ اما تورم مزمن و ماندگار در کنار کاهش ارزش پول ملی کاری کرده که «کارتهای بانکی» جای «اسکناس» را در معاملات روزمره بگیرد و بدون این کارتها، خرید و فروش در سطح اقتصاد ایران کار بسیار سختی شده است. در شهرهای کوچک، گزارش شده که خودپردازها در بسیاری از موارد همین پول نقد را هم به مردم نمیدهند و خالی هستند.
در واقع، «پول» جای خود را به «اعتبار» داده است. بانکها برداشت از خودپردازها را به روزی ۲۰۰ هزار تومان محدود کردهاند تا کسی نتواند به یکباره پول بیشتری برداشت کند. به جای آن، یک «اعتبار» در کارتهای بانکی شارژ میشود و مردم با آن دست به خرید و فروش میزنند.
از اواسط دهه ۹۰، ایران هم به رده کشورهایی پیوست که دیگر به کار بردن «سکه» به عنوان پول در آن جایگاهی ندارد. سکههای ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و حتی ۵۰۰ تومانی دیگر چیزی شده برای کلکسیونرها و آنهایی که برای مجموعههای شخصی خود جمع میکنند. ارزش فلز به کار رفته در این سکهها آنقدر از ارزش ذاتی خود پول بیشتر شد که بانک مرکزی ابتدا مجبور شد که سکهها را کوچکتر کند و سپس بهطور اتوماتیک از چرخه مبادلات حذف کند.
چون چیزی وجود ندارد که بتوان مثلا با سکه ۵۰۰ تومانی یا ۱۰۰ تومانی خرید. مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس، با انتقاد از کاهش ارزش پولی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «وزیر امور اقتصادی و دارایی و رییس کل بانک مرکزی، اگر نمیتوانند ارزش پول ملی را حفظ کنند، امضایشان را از روی اسکناسها بردارند، چون با کاغذ پاره فرقی ندارد.» خبرگزاری تسنیم با مدیر روابط عمومی بانک مرکزی تماس گرفته و از او درباره این توییت پرسیده و پاسخ شنیده که «عقل سلیم حکم میکند انسان قبل از گفتار و نوشتار، کمی فکر کند!»
گرچه اظهارات آقای میرسلیم بارها حاشیهساز شده و با برخی از آنها نیز مخالفتهایی شده، اما نمیتوان گفت که این اظهارات با عقلانیت فاصله دارد. چرا؟ به بازار پول نگاه کنید.
بانک مرکزی در وبسایت خود ۲۵ نوع اسکناس را به رسمیت شناخته (در این لینک ببینید: www.cbi.ir/page/۲۱۴۴.aspx) که از اسکناس ۱۰۰ ریالی با طرح مرحوم مدرس شروع میشود و به ۲۰۰ ریالی طرح جهادسازندگی و ۵۰۰ ریالی طرح دانشگاه تهران میرسد و سپس چند نوع طراحیهای مختلف اسکناسهای ۵ هزار ریالی و ۱۰ و ۲۰ هزار ریالی را در بر میگیرد و دست آخر به اسکناسهای ۱۰۰ هزار و ۵۰ هزار ریالی جدید با «چهار صفر کمرنگ» میرسد و گویا برای دورهای طراحی شدهاند که قرار است چهار صفر از پول ملی حذف شود.
اما اینها اسکناسهایی هستند که گویا بانک مرکزی برای در چرخه بودن به رسمیت میشناسد و عملا کارایی خاصی ندارند. به جز اسکناس ۱۰۰ هزار ریالی و چک پولها (بخوانید اسکناس ها) ۵۰۰ هزار و ۱ میلیون ریالی، اسکناس دیگری در تورم بالای ایران به گردش نمیافتد. کاهش ارزش پول ملی ایران کاری کرده که یک خرید خیلی معمولی به راحتی چندین برابر یک اسکناس ۱ میلیون ریالی را «تبخیر» میکند. بنابراین چیزی که در وبسایت بانک مرکزی باقی مانده، نوستالژی خاصی است از روزگار سپری شده اسکناسهای ایرانی که دیگر نیستند.
اینجا درباره سکههای در چرخش ایران صحبت نمیکنیم که خیلیها برای خرید آنها در پلتفرمهای خرید وفروش آگهی میدهند، چون ارزش نیکل به کار گرفته در ساخت آن از خود پول بیشتر شده است! اینجا درباره اسکناسهایی حرف میزنیم که برای هر قطعه از آن (بنا به عددهای ۵ سال پیش) ۳۸۰ تومان بهطور متوسط هزینه شده است و حالا در فضای تورمی ایران کاربردی ندارند.
وقتی توهم پولی داریم«زمانی که قیمت دلار پر میکشد، ما فقیرتر میشویم». چرا؟ چون ارزش برابری ریال است که در برابر دلار سقوط میکند. به دلیل وابستگی شدید کالایی ایران به بخش واردات، ریال تضعیف شده قدرت خرید کمتری در بازار پیدا میکند. در این میان، نظام پرداختهای آنلاین و دستگاههای POS است که حرف اول را میزند. چون برای خرید و فروش کالا نیاز به حجم بالایی از اسکناس است که خطرات خودش را دارد. اما کارتهای بانکی نه خود پول، بلکه یک «توهم» پولی و نوعی اعتبار است.
نظام پیچیده و پر از اشکال بانکی یک عدد را در حساب اشخاص شارژ میکند و اجازه برداشت ۲۰۰ هزار تومان بیشتر در یک روز از طریق خودپرداز را هم نمیدهد. اگر کسی هم بخواهد مثلا ۱۰ میلیون تومان از بانک بیرون بیاورد نیازمند یک کوله پشتی است. اما تصور کنید که مشتریان یک بانک همه با هم برای بیرون کشیدن پولهایشان به بانک مراجعه کنند؟ چه اتفاقی میافتد؟ این همان چیزی است که در سال ۹۶ برای موسسه ثامن رخ داد و کشور را دچار یک بحران پولی و امنیتی کرد. به همین دلیل است که پول در ایران یک مقوله گران و توهمی است.
گرشام و تیزر و سرنوشت پولسر توماس گرشام، یک سرمایهدار انگلیسی بود که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان مشاور مالی ملکه الیزابت انگلستان در مورد نحوه ضرب سکهها هشداری به ملکه داد که بعدها ادعای او رنگ واقعیت به خود گرفت و به قانونی در اقتصاد مبدل شد. در آن زمان دو نوع سکه در انگلستان برای انجام معاملات ضرب میشد که دارای عیار متفاوتی (به جهت آلیاژ بهکار رفته در آنها) بودند؛ اما هر دو با ارزش یکسان در بازار برای معامله مورد استفاده قرار میگرفتند.
تاجر انگلیسی اعتقاد داشت که پول بد که در حقیقت همان پولی بود که ناخالصی داشت، به مرور زمان موجب میشود پول خوب یا همان سکههای خالص از گردونه بازار خارج شوند. نتیجه نهایی آن، خالی شدن اقتصاد انگلستان از سکههای خالص و انباشت سکههای ناخالص در چرخه اقتصادی آنها بود.
قانون گرشام به سادگی چنین میگوید: «اگر ارزش اسمی یا همان ارزشی که بهصورت دستوری برای کالا یا خدماتی تعیین میشود، با ارزش واقعی یا ارزش مبادله آن در بازار متفاوت باشد؛ این امر موجب خروج آن منبع از چرخه اقتصادی یا هرز رفتن آن در سیستم اقتصادی میشود.»، اما این تنها زمانی اتفاق میافتد که دولت بتواند قوانین مربوطه را اجرا کند. اگر این قوانین وجود نداشته باشند یا مردم دیگر تمایلی به پیروی از آنها نداشته باشند، قانون گرشام میتواند معکوس عمل کند؛ یعنی پول خوب پول بد را بیرون میراند؛ زیرا بازرگانان فقط ابزارهای پرداختی را میپذیرند که ارزشمند میدانند.
این معکوس قانون گرشام به افتخار آدولف تیرز قانون تیرز نامیده میشود و در چنین موقعیتهایی پیش آمده است: شهروندان کشورهای اروپای شرقی پس از فروپاشی بلوک شوروی از دلار به جای پولهای بیثبات خود استفاده میکردند یا مثلا ونزوئلا که در دوره ابر تورم، دلار را جایگزین پول خود کرد. همین الان اخبار بسیاری درباره استفاده از دلار یا سکه طلا در برخی معاملات شنیده میشود و گروهی آن را به فراریان مالیاتی نسبت میدهند. اما واقعیت همان پول خوب و پول بد است. تورم فزاینده در کنار کاهش ارزش پول ملی یک هشدار است برای آینده نظام پولی کشور که فراتر از تبلیغات سیاسی و نگاههای جناحی قرار میگیرد.