چه زمانی کودکتان"استرس"را تجربه میکند؟
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۶۶۲۷۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ کودکان در حین رشد و بلوغ یاد میگیرند که با استرس مواجه شوند و به آن واکنش نشان بدهند.
بیشترِ ما دوست داریم به دورانِ خوشِ کودکی بازگردیم، همان دورانِ بیدغدغه، شاد و سرشار از بازیهای کودکانه.
اما انگار فراموش کردهایم که آن دوران زیبا و خوش نیز گاهی با استرس همراه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واقعیت این است که کودکان نیز استرس را تجربه میکنند.
عوامل استرس در کودکان متفاوت است؛ تغییر یا نیاز به تطابق با محیط، شروع فعالیتی جدید، تغییرات و وقایعی نظیر مرگ یا بیماری در خانواده و … ممکن است کودکان را دچار استرس کند و آنها را تحت فشار قرار بدهد.
همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم علائم استرس در کودکان و راههای درمان آن را بررسی کنیم.
-گاهی کودکان درمورد استرس و مشکلات خود مستقیما صحبت نمیکنند، در این شرایط والدین وظیفه دارند سر صحبت را باز کنند و دریابند که چه چیزی کودک را آزار میدهد.
-در واقع علیرغم سکوت، کودکان میل دارند که والدین به آنها کمک و مشکلشان را حل کنند.
-برای رفع استرس کودکتان، ابتدا باید بفهمید که این استرس نتیجهی کدام تغییرات منفی و ناخوشایندِ زندگی اوست.
-در مواردی استرس در کودکان میتواند خوب و مثبت باشد، اما استرس شدید بر شیوهی تفکر، فعالیت و احساسات کودک اثرات مخربی میگذارد.
عوامل ایجاد استرس در کودکان چیست؟
-کودکان در حین رشد و بلوغ یاد میگیرند که با استرس مواجه شوند و به آن واکنش نشان بدهند.
-بسیاری از عواملی که موجب استرس میشوند، برای بزرگسالان قابلمدیریت هستند، اما برای کودکان بسیار پیچیده و آزاردهندهاند، درنتیجه حتی تغییرات کوچک نیز میتوانند بر احساس آرامش و امنیتِ کودکان خدشه وارد کنند.
موارد زیر از رایجترین عوامل ایجاد استرس در کودکان هستند:
-نگرانی درمورد تکالیف یا نمرات مدرسه؛ درد، جراحت، بیماری و …؛ حجم فعالیتها و مسئولیتها در مدرسه، باشگاه و ...؛ مشکل با دوستان، آزار دیدن و زورگوییِ سایر بچهها یا فشارهایی که از سمت گروه به کودک وارد میشود؛ تغییر مدرسه، نقل مکان یا مسائل و مشکلات خانوادگی، بیخانمانی و ...؛ داشتن افکار منفی نسبت به خود؛ تغییرات جسمی و فیزیکی (مثلا در دورهی بلوغ) در دختران و پسران؛ مشکلات خانوادگی مانند طلاق یا جدایی؛ وجود مشکلات و مسائل مالی در خانواده؛ زندگی در منطقه یا خانهای ناامن.
علائم استرس در کودکان
-شاید کودکان از استرسی که بر آنها وارد میشود باخبر نباشند. والدین میتوانند با مشاهدهی علائم و نشانههای فیزیکی و احساسی یا تشدید حالات نامناسب کودک، از وجود استرس در کودکان خود باخبر شوند.
نشانههای فیزیکی استرس در کودکان
-کاهش اشتها یا تغییرات دیگر در عادات غذایی کودک؛ سردرد؛ دلدرد یا دردهای شکمی بیدلیل؛ نشانههای فیزیکی خاص بدون وجود بیماری یا مشکلی مشخص؛ کابوسهای شبانه؛ اختلال در خواب کودک.
نشانههای رفتاری یا احساسی استرس در کودکان
-نگرانی و اضطراب؛ بروز یا تشدید ترس (ترس از تاریکی، تنهایی یا غریبهها)؛ ناتوانی در استراحت کردن؛ وابستگی شدید به والدین؛ عصبانیت، گریه و ناله؛ ناتوانی در کنترل احساسات؛ رفتار توأم با پرخاشگری و لجبازی؛ بروز رفتارهای بچگانه که مناسب سن کودک نیست؛ عدم علاقه به مشارکت در فعالیتهای مدرسه یا وظایف خانوادگی.
رفتار والدین در مواجهه با استرس در کودکان باید چگونه باشد؟
والدین میتوانند برای درمان استرس در کودکان از توصیههای زیر کمک بگیرند:
۱. درمورد استرس با کودک حرف بزنید
-وقتی احساس میکنید کودکتان با مشکلی روبهروست، با او حرف بزنید.
-سعی کنید احساس ناخوشایند او را به زبان بیاورید و درمورد آن صحبت کنید.
-مثلا بگویید: «بهنظر میاد هنوز از اتفاقی که توی زمینِ بازی افتاده ناراحتی عزیزم.» نباید کودک را متهم کنید.
-به هیچ عنوان نگویید: «هنوز ناراحتی؟ حالا مگه چی شده!» کودک را مقصر ندانید.
-با او همدردی کنید و نشان بدهید که به کودک خود توجه میکنید و میخواهید درمورد مشکلش بیشتر بدانید.
۲. به حرفهای کودکتان گوش بدهید
-از کودک خود بپرسید که مشکلش چیست؟ بهدقت به صحبتهایش گوش بدهید و علاقه، حوصله و توجه بهخرج بدهید.
-از قضاوت کردن، مقصر دانستن و نصیحت کردن کودکتان بپرهیزید.
-تنها کاری که باید بکنید این است که به حرفها و احساسات کودکتان گوش بدهید.
-سعی کنید با پرسیدن سؤالات مختلف، تمام قضیه را بفهمید.
-مثلا در خلال صحبتهایش از او بپرسید: «خب، بعدش چی شد؟» و سؤالاتی از این قبیل.
-برای حل مشکلات فرزندتان وقت بگذارید.
۳. احساسات خود را درمورد استرس کودکتان بروز بدهید
نسبت به مشکلی که کودکتان تجربه میکند، واکنش نشان بدهید، مثلا میتوانید بگویید: «می دونم که چقدر برات سخت و ناراحتکننده بوده عزیزم» یا به او بگویید حق دارد از اینکه دوستانش او را به بازی راه ندادهاند، ناراحت باشد و این حرکت آنها بیانصافی بوده است.
-این جملات نشان میدهد که احساس کودک را میفهمید و به او توجه دارید.
-ابراز احساسات باعث میشود که کودک حمایت شما را درک کند.
-این نکته خصوصا زمانی که کودکان دچار استرس هستند، بسیار مهم است.
۴. احساس کودک را با کلمات بیان کنید
-بسیاری از کودکان خردسال، نمیتوانند احساساتشان را با کلمات بیان کنند.
-اگر کودک شما عصبانی یا ناامید و ناراحت است، از این واژهها در وصف حال او استفاده کنید تا او هم این واژگان را یاد بگیرد.
-بیان احساسات در قالب کلمات، موجب میشود کودک حالات احساسی خود را بشناسد و آنها را درک کند.
-کودکانی که میتوانند احساسات خود را در قالب کلمات ابراز کنند، دیرتر عصبانی میشوند و برای ابراز عصبانیت و ناراحتی خود از واژهها کمک میگیرند.
۵. به فرزندتان کمک کنید تا به کارهایش فکر کند
-اگر مشکل خاصی منجر به استرس کودکتان میشود، باید درمورد آن با کودک صحبت کنید و با هم بهدنبال راه چارهای برای حل مشکل باشید.
-کودک را به ارائهی راهکاری برای حل مشکل تشویق کنید.
-اگر لازم شد، میتوانید از روش طوفان فکری استفاده کنید، اما همهی کارها را خودتان انجام ندهید.
-مشارکت فعال کودک باعث ایجاد اعتماد به نفس در او میشود.
-از راهحلهای خوب او حمایت کنید و اگر لازم شد نکاتی را به آنها اضافه کنید.
-از او بپرسید: «نظرت دربارهی این راهحل چیه؟ موافقی؟»
۶. مشکل را بزرگ نکنید
-گاهی اوقات، فقط صحبت کردن و گوش دادن به مشکلات، به رفع ترس و اضطراب کودک کمک میکند.
-در این مواقع «حرف زدن» تنها چیزی است که برای حل مشکل لازم است.
-بعد از آن سعی کنید احساس بهتری داشته باشید و مشکل را بیش از حد بزرگ نکنید.
۷. عامل استرس را محدود کنید
-اگر موقعیتهای ویژهای باعث ایجاد استرس شدهاند، در صورت امکان سعی کنید آن موقعیتها را محدود کنید.
-مثلا اگر کلاسهای فوق برنامه یا فعالیتهای بعد از مدرسهی کودکتان زیاد است و فشار آنها باعث استرس در او میشود، میتوانید این -فعالیتها را محدود کنید تا فرزندتان زمان و انرژی بیشتری در اختیار داشته باشد.
۸. حامی و همراه کودکتان باشید
-گاهی کودکان دوست ندارند درمورد مسائل و مشکلاتشان صحبت کنند، در اینگونه مواقع طوری رفتار کنید که او مطمئن باشد هر زمان که میلِ به حرف زدن پیدا کند، شما از او حمایت خواهید کرد.
-زمانی که کودکان مایل به صحبت کردن نیستند، به حمایت نیاز دارند و انتظار دارند که والدینشان آنها را تنها نگذارند.
-پس اگر میبینید که کودکتان استرس دارد، سرحال نیست یا روز بدی داشته است و درمورد آن حرف نمیزند، برنامهای ترتیب بدهید و در کنارش باشید.
-با هم قدم بزنید، فیلم ببینید، کیک و شیرینی بپزید یا بازیهای شاد و ساده انجام بدهید.
-حضور شما تأثیر فوقالعادهای روی او دارد و باور کنید احساس خوشایندی را در هردوی شما بهوجود میآورد.
۹. صبور باشید
-دیدن ناراحتی و استرسِ کودک، همیشه برای پدرها و مادرها ناخوشایند است، اما برای حل مشکل باید مقاومت و تلاش کنید.
-سعی کنید مهارت حل مسئله را در کودک خود تقویت و او را طوری تربیت کنید که بتواند در فراز و نشیبهای زندگی، واکنشهای درستی داشته باشد.
-هر وقت لازم بود کودک را آرام کنید و او را به تلاش برای رفع مشکل تشویق کنید.
-به جای اینکه خودتان بارِ تمام مشکلات و مسائل کودک را به دوش بکشید، آهسته و پیوسته او را در مسیر رشد و حل مسئله قرار بدهید.
-والدین نمیتوانند تمام مشکلاتی را که فرزندشان با آنها مواجه میشود رفع کنند، اما با تربیت و آموزش درست و بهکارگیری تکنیکهای حل مسئله، میتوانند مدیریت استرس را به کودکان خود بیاموزند.
در ادمه نکات و پیشنهادهای کاربردی دیگری درمورد استرس کودکان ارائه شده است:
-روال و رفتارهای روزمره در خانه میتوانند آرامشبخش باشند، مثلا وقتی همهی اعضای خانواده با هم فیلم تماشا میکنند یا شام میخورند، استرس در کودکان کاهش مییابد.
-کودکان از رفتارهای شما الگو میگیرند، پس سعی کنید استرس خودتان را درست مدیریت کنید و الگوی خوبی باشید.
-درمورد برنامههای تلویزیونی، انتخابها و بازیهای کودکتان وسواس بهخرج بدهید و حواستان باشد که او چه میبیند، چه میخوانَد و چه میکند.
-اخبار یا برنامههای خشونتآمیز و بعضی از بازیها باعث ایجاد استرس در کودکان میشوند.
-در مورد تغییرات احتمالی در خانواده با کودک خود صحبت کنید، مثلا او را از نقل مکان، تغییر شغلتان و … باخبر کنید.
-مهارت گوش دادن را یاد بگیرید. بدون نکوهش و نقد به حرف کودک گوش بدهید و سعی نکنید سریعا اقدامی برای حل مشکل از خود نشان بدهید.
-در عوض به کودک کمک کنید تا دریابد چه چیزی او را ناراحت کرده است و راهحل چیست.
-به کودک خود کمک کنید تا به ارزشهایش واقف بشود.
-تنبیه کودکان اثرات نامطلوبی بهدنبال دارد، به جای آن به تشویق کودکان خود بپردازید و به آنها محبت کنید. کودک را به انجام فعالیتهایی که میتواند در آنها موفق شود، تشویق کنید.
-فرصتِ انتخاب کردن، مدیریت و کنترل بعضی از امور زندگی را برای کودکتان فراهم کنید.
-کودک شما هرچه بیشتر احساس کنترل بر شرایط را داشته باشد، در مواجهه با مشکلات و استرسها بهتر عمل خواهد کرد.
-کودک را به انجام ورزش و فعالیتهای بدنی تشویق کنید.
-سعی کنید استرس و مشکلات حلنشدهی کودک را تشخیص بدهید.
-اگر علائم استرس در کودکان از بین نرود یا کاهش پیدا نکند، باید با مشاور و متخصص صحبت کنید.
زمان مراجعه به دکتر
-اگر مدام به حجم ناراحتی، افسردگی و گوشهگیری کودکتان اضافه میشود؛
-اگر کودک شما در برقراری ارتباط با خانواده و دوستانش مشکل دارد؛
-اگر کودک شما قادر به کنترل رفتار و خشم خود نیست؛
منبع:بهداشت نیوز
انتهای پیام/
علائم استرس در کودکانمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۶۶۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام