Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، صبح یک روز سرد پاییزی؛ وقتی رسیدگی به پرونده‌های جاری شعبه 276 به پایان رسید، منشی دادگاه به اطلاع قاضی رساند که یک زوج برای «طلاق توافقی» پشت در هستند. بدین ترتیب با دستور قاضی«غلامرضا احمدی» زنی میانسال با روسری رنگی و مانتوی گلدار وارد شد، سلام کرد و روی صندلی نشست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بلافاصله پس از او جوانی قد بلند، که شلوار جین قهوه‌ای و کاپشن سرمه‌ای به تن داشت وارد محکمه شد و کنار زن نشست. هر دو آرام و راحت به نظر می‌رسیدند و بر خلاف عمده مراجعان عصبانیت یا گرفتگی در چهرهایشان دیده نمی‌شد.

 

قاضی پس از ورق زدن پرونده گفت: «در وهله اول، به نظر نمی‌آمد زن و شوهر باشید، با این حال چرا می‌خواهید متارکه کنید؟»زن جواب داد: «هم ازدواج ما مصلحتی بوده و هم طلاقمان.»

بلافاصله مرد جوان ادامه داد: «همه چیز خوب است و هیچ مشکلی با هم نداریم. جز یک مسأله...»

 

و زن به میان حرف‌های شوهرش پرید و گفت: «جز این‌که او حالا عاشق شده و می‌خواهد با دختری همسن و سال خودش ازدواج کند. این موضوع چندان غیر طبیعی نیست و من هم به او حق می‌دهم و آرزوی خوشبختی برایشان دارم.»

...و مرد دوباره گفت: «البته فقط این نیست. حالا کار و بارم هم بهتر شده و فکر می‌کنم در وطن خودم می‌توانم آینده‌ام را بسازم.»

 

 

پس از آن زن و مرد از گذشته‌شان صحبت کردند. ماجرای ازدواج «ابراهیم» و «مهرناز» به 4 سال پیش باز می‌گشت. در آن روزها مهرناز از شهر تورنتوی کانادا به تهران آمده بود تا به دوستان و اقوامش سری بزند. یک شب هم میهمان خانواده ابراهیم بود که حرف زدن درباره زندگی در کانادا ابراهیم را به مهاجرت علاقه‌مند کرد. چراکه او سودای اقامت در یک کشور خارجی همانند کانادا را در سر داشت. همان شب مهرناز تأکید کرد که در صورت ازدواج با یک شهروند کانادایی می‌تواند در مدت کمتری اقامت بگیرد و... همان شب ابراهیم به مهرناز پیشنهاد داد که او را با اماکن تفریحی و گردشی جدید تهران آشنا کند و به همین بهانه پس از یک هفته رفت وآمد سرانجام به او درخواست ازدواج داد. اما مهرناز تأکید کرد که باید ابتدا موضوع را با مادر و خانواده‌اش در میان بگذارد.این درحالی بود که مادر ابراهیم با این وصلت بشدت مخالفت کرد و گفت: «من آرزوهای زیادی دارم و نمی‌توانم دوستم را در لباس عروسم ببینم.» پدرش هم گفت:«دلم می‌خواهد اسم یک دختر جوان در شناسنامه پسرم ثبت شود، نه زن مطلقه‌ای که جای مادرش باشد.»

 

 

اما ابراهیم که پایش را در یک کفش کرده بود تا هر طور شده به کانادا برود، با کمک مهرناز، خانواده‌اش را متقاعد کرد که عقدشان فقط یک ازدواج مصلحتی خواهد بود که بعد از دریافت اجازه اقامت، با طلاق خاتمه خواهد یافت. بدین ترتیب آنها ناگزیرموافقت کردند و دو هفته بعد مراحل آزمایش و کارهای اداری صورت گرفت و مهرناز با مهریه 1343 سکه طلا و گرفتن حق طلاق بدون قید وشرط به عقد ابراهیم درآمد. او در روز عقد به پدر و مادرشوهرش اعلام کرد که رقم مهریه و اجازه طلاق را برای اطمینان از ممنوع الخروج نشدن از سوی ابراهیم ثبت می‌کند و چشمداشتی به مهریه‌اش ندارد. چند روز بعد هم تازه عروس 50 ساله تهران را ترک کرد تا آن‌که سه سال بعد موفق شد مجوز اقامت ابراهیم را بگیرد. اما وقتی این خبررا به شوهرش داد و جواب او را شنید دهانش از تعجب بازماند. چرا که ابراهیم از آنسوی خط تلفن گفت:«من دیگه نمی‌خوام از ایران برم.من یه عشق واقعی پیداکردم ومی خواهم باهاش زندگی کنم. و...»

 

 

قاضی که بدین‌ترتیب از داستان ازدواج این زوج با خبر شده بود، از آنها پرسید: «آیا در این مدت همدیگر را ندیدید؟ یا روابط زناشویی نداشتید؟»

مهرناز جواب داد: «از روزی که با هم عقد کردیم فقط چند روز با هم بودیم. اما نه من و نه ابراهیم مثل زن و شوهر به هم نگاه نمی‌کردیم. برای من یک نوعدوستی بود و کمک به پسر دوست قدیمی‌ام. از تاریخ عقدمان نه ابراهیم به تورنتو آمد و نه من به تهران. تا این‌که خبردار شدم به دختری علاقه‌مند شده و کسب و کارش هم رونق گرفته است. حالا یک ماه است در تهران هستم و در هتل اقامت دارم. برای همین تصمیم گرفتیم طلاقمان را ثبت کنیم تا ابراهیم بتواند به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش برود. حالا هم مهریه و همه حقوقم را می‌بخشم.»

 

قاضی از ابراهیم پرسید:«باید به دختری که دوستش داری، موضوع ازدواج مصلحتی‌ات را گفته باشی. درست است؟»

و مرد جوان با تکان دادن سر، این موضوع را تأیید کرد.

 

قاضی سپس رو به زن گفت: «راستی شما در این سال‌ها هرگز ازدواج نکردید؟»

مهرناز جواب داد: «چرا. ولی همسر اولم معتاد بود و به سختی توانستم از او طلاق بگیرم. بعد از آن به کمک برادرم، فرزند شش ماهه‌ام را برداشتم و راهی غربت شدم. در همه این سال‌ها روی تربیت دخترم حساس بودم و حتی او را به مهدکودک هم نسپردم. باور کنید فرزندم را پشتم می‌بستم و در فروشگاه کار می‌کردم. کم کم تحصیلاتم را ادامه دادم و حالا وضع مالی‌ام خیلی خوب است. هیچ نیازی هم به ازدواج نداشتم و ندارم و ترجیح می‌دهم فقط به آینده فرزندم فکر کنم.»

 

قاضی پس از شنیدن این حرف‌ها، فرم مربوط به طلاق توافقی را برداشت و مطالب مربوط به حقوق طرفین همچون مهریه، اجرت‌المثل، نفقه، جهیزیه و... را نوشت و از هر دو طرف خواست زیر آن را امضا کنند. وقتی که مهرناز و ابراهیم می‌خواستند دادگاه را ترک کنند، قاضی رو به زن کرد و گفت:«راستی جواز اقامت این جوان چه شد؟ حالا باطل می‌شود؟» و مهرناز جواب داد:«مشکلی نیست. هر وقت بخواهد می‌تواند بیاید. امیدوارم با همسرش بیایند و مدتی هم میهمان ما باشند.» و ابراهیم هم لبخندی زد و گفت:«ممنونم. تا همین جا هم بی‌جهت شما را به زحمت انداختم.»

ایران

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۱۵۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رزرو هتل تفلیس ارزان یا لوکس؟

چرا سفر به تفلیس از سوی ایرانی‌ها بسیار این روزها مورد استقبال قرارگرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید بگویم برای سفر به این کشور نیازی به تهیه ویزا نیست. از سمت دیگر مسافت بسیار کوتاهی با هواپیما در پیش روی گردشگران قرار دارد. در آخر هم جذابیت‌های تاریخی و طبیعی بکر این منطقه گردشگری دلیل اصلی این مسافرت همیشه عنوان‌شده است. پس اگر به دنبال یک ماجراجویی جدید در بافت تاریخی تفلیس هستید و می‌خواهید با سوارشدن در تله‌کابین شهر را رصد کنید. دیگر وقت آن رسیده است که از رؤیا جدا شوید و وارد دنیای واقعی شوید سپس با رزرو هتل تفلیس این امر را برای خود به واقعیت بدل کنید.

اقامت در هتل‌های لوکس و خوش قیمت

اینکه شما قرار است چقدر هزینه کنید رابطه مستقیم به تعداد ستاره‌های هتل شما دارد. پس چطور شما به‌صورت هم‌زمان می‌توانید در یک هتل چهار ستاره باشید و هزینه کمی را هم در پیش روی خود شاهد باشید. باید بگویم در آفرهای فصلی این امر برای شما محقق می‌شود پس برای آشنایی بیشتر با هتل‌ها به‌قصد رزرو هتل تفلیس ما را همراهی کنید.

هتل بیلتمور تفلیس

برای کسانی که می‌خواهند هم‌زمان از خدمات رفاهی هتل استفاده کنند و در بهترین موقعیت شهر هم اقامت داشته باشند. بهترین اقامت را با رزرو هتل تفلیس بیلتمور در پیش روی خود خواهند داشت. در این هتل می‌توانید از خدمات اسپا و مرکز تناسب‌اندام بهره بگیرید و تنی در استخر سرپوشیده به آب بزنید. از سمت دیگر بافاصله نیم‌ساعته خود را به تئاتر اپرا و باله برسانید. از خوردن غذا در رستوران هتل بی‌بهره نمانید و با گشت‌وگذار در طبیعت بکر تفلیس حسابی اوقات خوشی را برای خود رقم بزنید. در اتاق‌ها می‌توانید منظره‌ای را رو به رودخانه شاهد باشید و درحالی‌که از پشت پنجره مشغول تماشای این منظره هستید صبحانه خود را هم نوش جان‌کنید.

هتل پریفرنس هوالینگ

هتلی که پنج ستاره است یعنی قرار است تمامی نیازهای شمارا برآورده کند. برای این منظور در آفرهای فصلی می‌توانید به تفلیس، خیابان جوزف پیلسودسکی بروید خاص‌ترین مسافرت خود را تجربه کنید. این هتل برنده جایزه هوالینگ یعنی لوکس‌ترین هتل شهر گرجستان شده است. پس دیگر نیازی به تعریف و تمجید از زیبایی‌های و خدمات منحصربه‌فرد آن نیست. کافی است بدانید با اقامت در این هتل در بهترین موقعیت مکانی قرار دارید. چراکه با مترو ۴ دقیقه با فرودگاه یک ربع و با روستای دیدنی تفلیس تنها دقیقه فاصله زمانی شما است. رستوران انسمبل غذاهای آسیایی را ارائه و رستوران دیگری هم برای سرو غذاهای محلی منطقه تدارک دیده‌شده است. در هفت اتاق ۸۰۰ متری و یک سالن رقص بزرگ که ظرفیت ۶۰۰ نفری دارد هم می‌توانید به کارهای و جشن‌های خود رسیدگی کنید. در استخر آبگرم و ماساژ آبی هم خبری از صف‌های شلوغ نیست چراکه در فضای بزرگ همه‌چیز به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده برای شما پیش‌بینی‌شده است.

هتل گالری این

با حضور در هتل‌های چهار ستاره می‌توانید لوکس بودن و مقرون‌به‌صرفه بودن قیمت‌ها را به‌صورت هم‌زمان شاهد باشید. در این هتل برخی از اتاق‌ها به‌صورت خانوادگی و تراس دار برای شما در نظر گرفته‌شده است که در تمام آن‌ها می‌توانید شاهد وسایل بهداشتی رایگان، تهویه مناسب، تلویزیون صفحه تخت و وسایل مخصوص برای پذیرایی باشید. صبحانه نیست در بوفه رستوران هرروز به‌صورت رایگان برای شما مهیا است. در نظر داشته باشید که در سالن جکوزی و سونا هم می‌توانید اوقات خوشی را در کنار خانواده سپری کنید. دکوراسیونی با تم رنگی ملایم، ایده پردازی خاص، معماری باشکوه و موقعیت مکانی متمایز همه و همه از مزیت‌های حضور در این هتل محسوب می‌شود.

هتل ایبیس باجت تفلیس

یکی دیگر از هتل‌های که شما برای اقامت در تفلیس می‌توانید در نظر داشته باشید که قرار است خدمات خوبی را هم ارائه دهد هتل ایبیس است. این هتل در مرکز شهر قرار دارد و این یعنی خرید بی‌دردسر و گردشگری متمایزی در طول سفر از آن شما است. با جاذبه‌های گردشگری هم کمتر از فاصله زمانی بین ده تا یک ربع فاصله خواهید داشت. می‌توانید از حمل‌ونقل فرودگاهی، فضای نگهداری چمدان و وای فای رایگان، فضای سبز بیرون برای گشت‌وگذار و ده‌ها مزیت دیگر این هتل در طول اقامت نهایت استفاده را ببرید.

هتل ریور ساید تفلیس

هتل‌های چهار ستاره خدمات باکیفیت خود را باقیمتی مقرون‌به‌صرفه ارائه می‌دهند؛ یعنی شما می‌توانید از استخر و سونا و سایر خدمات آبی مجموعه درست شبیه یک هتل پنج ستاره بهره بگیرید با این تفاوت که هزینه اقامت در هتل چهار ستاره را قرار است پرداخت کنید. در این هتل اتاق‌های بزرگی با تراس برای مهمان‌ها فراهم‌شده است که به بالکن فرانسوی هم مشهور است؛ یعنی چشم‌انداز بسیار باشکوهی قرار است در پیش روی شما باشد. در یک ساختمان ۵ طبقه که نمای از یک معماری اصیل را به سبک گرجی به تصویر کشیده است شما می‌توانید شاهد متمایزترین مسافرت خود باشید چراکه خدمات آن نظیر ندارد.

کلام آخر در مورد اقامت در تفلیس

همان‌طور که در مقاله پیش رو مطالعه کردید با سفر به تفلیس قرار است مهمان مردمان کشوری شوید که عطروطعم غذاهای محلی آن‌ها وقت از خاطرات سفر شما پاک نمی‌شود. امید است مطالب ارائه‌شده به جهت یک اقامت خاطر انگیز موردتوجه شما قرارگرفته باشد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد
  • دانش‌آموز دختر در لالی به ۳ نفر زندگی دوباره بخشید
  • رزرو هتل تفلیس ارزان یا لوکس؟
  • گریه تلخ پیرمرد پس از نابودی زندگی‌اش در آتش سوزی امامزاده ابراهیم
  • گریه تلخ پیرمرد پس از زندگی‌اش در آتش سوزی امامزاده ابراهیم
  • پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • مهدی نصیری، جزئیات زندگی خصوصی محسن مخملباف و مادرش را منتشر کرد که خلاف اخلاق بود /او به سیدمحمد خاتمی توهین و بی ادبی می کرد
  • آقای گل جام جهانی در سودای بازگشت به فوتبال